مدارا؛ یعنی تحمل دشمنان و همزیستی با کسانی که دشمنی خود را پنهان می کنند. [1] به این جهت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رحمت برای بشریت بود،[2] هرگز با کسی عناد و دشمنی نداشت و هر چقدر می توانستند بخاطر هدایت مردم با آنان مدارا می کردند. چند نکته : 1. مدارا با مردم در دیدگاه نبوی آن حضرت در کلامی مدارا با مردم را چنین توصیف فرمود: (مداراة الناس نصف الایمان و الرفق بهم نصف العیش...).[3] مدارا با مردم نصف ایمان و رفاقت با آنان نصف حیات است، درکلام دیگر فرمود: (... سر آمد عقل پس از ایمان به خداوند مدارا با مردم است).[4] در سخن دیگر مدارا را چنین می ستایند: (... عاقل ترین مردم کسی است که با مردم مداراترین باشد...).[5] 2. مدارا با دشمنان خداوند مدارا با دشمنان خدا نیز در سیره نبوی دیده می شود، آن حضرت در آغاز دعوت با آنان مدارای بسیار کرد و در مقابل آزار و شکنجه آنان با آنان مدارا کرد وهرگز عصبانی نشد و در راه هدایت آنان صبر خود را از دست نداد، آن حضرت هرگز برعلیه مشرکین و قومش نفرین نکرد، بلکه همواره برای هدایت آنان دعا می فرمود! امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید : به راستی مدارا با دشمنان خداوند بهترین صدقه مرد به خود و برادرانش می باشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در منزلش بود که عبدالله بن ابی سلول از او اجازه خواست. او از دشمنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود. آن حضرت اجازه داد. او آمد نشست و برای او گشاده رویی کرد، امام صادق علیه السلام با استناد به سیره نبوی در مدارا با دشمنان، این عمل را بهترین عمل می شمارد[6] 3. مدارا با کسانی که با حضرت جنگیدند ابوسفیان سال ها مشرکان مکه را در جنگ و نابودی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رهبری می کرد و تا می توانست برای نابودی اسلام ومسلمانان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. بارها شهر مدینه را به خاطر حضور پیامبر و اصحاب مورد هجوم قرار داد، و در برخی از جنگ ها عزیزترین نزدیکان حضرت را به شهادت رساند (مانند حمزه عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که محبوب ترین عموی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود) با این همه رسول خدا در فتح مکه، نه تنها به ابوسفیان و خانواده اش امان داد، بلکه کسانی را که به خانه او پناه برده و جمع شدند را نیز پناه داده و آنان را پس از اسارت آزاد کرد.[7] این برخورد بارزترین نمونه از مدارای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با دشمنان خود بود، تا جائی که حضرت در تقسیم غنایم به آنان (از باب مولفه قلوبهم )سهم بیشتری اختصاص داد تا دلهای آنها را به اسلام راغب کند و دست از لجاجت بردارند. 4. مدارا با زنان در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خاندانش مدارا با زنان نیز به وضوح دیده می شود که این امر می تواند برای دیگران الگو و سرمشق بسیار خوبی باشد؛ آن حضرت از زنان خود بر اساس نص آیات قرآن، آزار و اذیت فراوان دید،[8] در حالیکه می توانست آنان را طلاق داده و به جای آنان بهترین زنان را در اختیار داشته باشد. اما به حدی دارای سعه صدر و صبر پیشگی بود که آنان را تحمل کرد. عایشه و حفصه از جمله این زنان بودند که پیامبر آنان را تحمل می کرد و با آنان مدارا می نمود.[9] نتیجه مدارا در سیره نبوی در بالاترین حد آن دیده می شود، به نحوی که سیره آن حضرت مورد استناد ائمه پس از رسول خداست، همچنین امیر المومنین علیه السلام و فرزندانش با تأسی بر سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با دشمنان خود مدارا کرده اند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 الصحیح من سیرة النبی، جعفر مرتضی عاملی، ترجمه محمد سپهری. 2 فروغ ابدیت، جعفر سبحانی. پی نوشتها: [1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، ج2، ص116، خداوند به موسی وحی کرد ای موسی مدارا کن با دشمن خود و دشمن من و این سر من هست که باید آن را حفظ کنی. [2]. انبیاء / 107. [3]. کافی، همان، ج2، ص117. [4]. شیخ صدوق، الفقیه، ج4، ص384. [5]. همان، ج4، ص394. [6]. نوری، مستدرک، آل البیت، 1417ق، ج9، ص36. [7]. شیخ طوسی، التهذیب، تهران، دارالکتب اسلامیه، 1365ش، ج6، ص114 و ج6، ص136؛ راوندی، القصص الانبیاء، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس، 1409ق، ص348؛ طبری، تاریخ، بیروت دارالتراث، 1387ش، ج3، ص54 55. [8]. تحریم / 3. [9]. تحریم / 5. منبع: اندیشه قم
مدارا؛ یعنی تحمل دشمنان و همزیستی با کسانی که دشمنی خود را پنهان می کنند. [1]
به این جهت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رحمت برای بشریت بود،[2] هرگز با کسی عناد و دشمنی نداشت و هر چقدر می توانستند بخاطر هدایت مردم با آنان مدارا می کردند.
چند نکته :
1. مدارا با مردم در دیدگاه نبوی
آن حضرت در کلامی مدارا با مردم را چنین توصیف فرمود: (مداراة الناس نصف الایمان و الرفق بهم نصف العیش...).[3] مدارا با مردم نصف ایمان و رفاقت با آنان نصف حیات است، درکلام دیگر فرمود: (... سر آمد عقل پس از ایمان به خداوند مدارا با مردم است).[4] در سخن دیگر مدارا را چنین می ستایند: (... عاقل ترین مردم کسی است که با مردم مداراترین باشد...).[5]
2. مدارا با دشمنان خداوند
مدارا با دشمنان خدا نیز در سیره نبوی دیده می شود، آن حضرت در آغاز دعوت با آنان مدارای بسیار کرد و در مقابل آزار و شکنجه آنان با آنان مدارا کرد وهرگز عصبانی نشد و در راه هدایت آنان صبر خود را از دست نداد، آن حضرت هرگز برعلیه مشرکین و قومش نفرین نکرد، بلکه همواره برای هدایت آنان دعا می فرمود! امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید : به راستی مدارا با دشمنان خداوند بهترین صدقه مرد به خود و برادرانش می باشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در منزلش بود که عبدالله بن ابی سلول از او اجازه خواست. او از دشمنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود. آن حضرت اجازه داد. او آمد نشست و برای او گشاده رویی کرد، امام صادق علیه السلام با استناد به سیره نبوی در مدارا با دشمنان، این عمل را بهترین عمل می شمارد[6]
3. مدارا با کسانی که با حضرت جنگیدند
ابوسفیان سال ها مشرکان مکه را در جنگ و نابودی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رهبری می کرد و تا می توانست برای نابودی اسلام ومسلمانان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. بارها شهر مدینه را به خاطر حضور پیامبر و اصحاب مورد هجوم قرار داد، و در برخی از جنگ ها عزیزترین نزدیکان حضرت را به شهادت رساند (مانند حمزه عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که محبوب ترین عموی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود) با این همه رسول خدا در فتح مکه، نه تنها به ابوسفیان و خانواده اش امان داد، بلکه کسانی را که به خانه او پناه برده و جمع شدند را نیز پناه داده و آنان را پس از اسارت آزاد کرد.[7] این برخورد بارزترین نمونه از مدارای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با دشمنان خود بود، تا جائی که حضرت در تقسیم غنایم به آنان (از باب مولفه قلوبهم )سهم بیشتری اختصاص داد تا دلهای آنها را به اسلام راغب کند و دست از لجاجت بردارند.
4. مدارا با زنان
در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خاندانش مدارا با زنان نیز به وضوح دیده می شود که این امر می تواند برای دیگران الگو و سرمشق بسیار خوبی باشد؛ آن حضرت از زنان خود بر اساس نص آیات قرآن، آزار و اذیت فراوان دید،[8] در حالیکه می توانست آنان را طلاق داده و به جای آنان بهترین زنان را در اختیار داشته باشد. اما به حدی دارای سعه صدر و صبر پیشگی بود که آنان را تحمل کرد. عایشه و حفصه از جمله این زنان بودند که پیامبر آنان را تحمل می کرد و با آنان مدارا می نمود.[9]
نتیجه مدارا در سیره نبوی در بالاترین حد آن دیده می شود، به نحوی که سیره آن حضرت مورد استناد ائمه پس از رسول خداست، همچنین امیر المومنین علیه السلام و فرزندانش با تأسی بر سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با دشمنان خود مدارا کرده اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 الصحیح من سیرة النبی، جعفر مرتضی عاملی، ترجمه محمد سپهری.
2 فروغ ابدیت، جعفر سبحانی.
پی نوشتها:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، ج2، ص116، خداوند به موسی وحی کرد ای موسی مدارا کن با دشمن خود و دشمن من و این سر من هست که باید آن را حفظ کنی.
[2]. انبیاء / 107.
[3]. کافی، همان، ج2، ص117.
[4]. شیخ صدوق، الفقیه، ج4، ص384.
[5]. همان، ج4، ص394.
[6]. نوری، مستدرک، آل البیت، 1417ق، ج9، ص36.
[7]. شیخ طوسی، التهذیب، تهران، دارالکتب اسلامیه، 1365ش، ج6، ص114 و ج6، ص136؛ راوندی، القصص الانبیاء، مشهد، بنیاد پژوهش های آستان قدس، 1409ق، ص348؛ طبری، تاریخ، بیروت دارالتراث، 1387ش، ج3، ص54 55.
[8]. تحریم / 3.
[9]. تحریم / 5.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] ر سیره نبوی زنان چه جایگاهی دارند؟
- [سایر] شبهه: در سیره نبوی، زنان هیچ جایگاهی نداشتند.
- [سایر] در جریان شکل گیری (فقه سیاسی اسلامی) در طول تاریخ، چه بهره ای از (سیره نبوی) برده شده است؟بازخوانی سیره نبوی با چه رویکردی صورت گرفت؟ چرا فقهالسیره مورد نیاز شد؟ در انقلاب اسلامی چگونه؟
- [سایر] چرا خداوند متعال اینقدر با بنی اسرائیل مدارا میکرد؟
- [سایر] لطفاً در باره وحی نبوی توضیح دهید؟
- [سایر] نظریه تجریه نبوی را تبیین کنید؟
- [سایر] مرز میان مدارا و مداهنه چیست؟
- [سایر] پیامهای بعثت نبوی چست ؟
- [سایر] در سیره نبوی نقل شده است: پیامبر اکرم(ص) در ابتدای بعثت خود به مردم مکّه فرمود: (اگر من به شما خبر دهم که در پشت این کوهها دشمنی کمین کرده و آماده حمله به شما است، آیا از من باور میکنید؟) همه تصدیق کردند... . متن کامل این ماجرا چیست و در چه منبعی آمده است؟
- [سایر] سلام خدا قوت موضوع تولی و تبری و مدارا کردن با دشمن دقیقا تفسیرش چیه؟؟؟چه موقع مدارا؟؟؟ چه موقع دشمنی؟؟
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله سیستانی] وضو گرفتن از نهرهایی که بنای عقلاء بر جواز تصرف در آنهاست بدون اجازه مالک چه بزرگ باشد چه کوچک اگر چه انسان نداند که صاحب آنها راضی است ، اشکال ندارد . بلکه اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند ، یا اینکه انسان بداند که مالک راضی نیست ، یا اینکه مالک صغیر یا مجنون باشد ، باز هم تصرف جایز است .
- [آیت الله بهجت] وضو گرفتن در نهرهای بزرگ، اگرچه انسان نداند که صاحب آنها راضی است یا نه، اشکال ندارد، ولی اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند، در صورتی که سیره و روش مسلمین استفاده از آن آبها باشد وضو صحیح، وگرنه باطل است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] قرض دادن از کارهای بسیار مستحب است و در آیات قرآن مجید و اخبار معصومین(علیهم السلام) درباره آن زیاد سفارش شده، از پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده که (هرکس به برادر مسلمان خود قرض دهد مال او زیاد می شود و ملائکه بر او رحمت می فرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند بدون حساب و به سرعت از صراط می گذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد بهشت بر او حرام می شود) و نیز در روایتی آمده است که (ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هیجده برابر!)
- [آیت الله مظاهری] زن باید تمام بدن خود را از نامحرم بپوشاند، ولی نپوشانیدن صورت و کف دستها و روی آنها تا نرسیده به مچ، اگر شهوتانگیز یا فتنهانگیز و یا جالب نباشد، جائز است، گرچه پوشانیدن آنها برای یک زن با عفّت بسیار خوب است و بهخوبی از قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) و سیره آن بزرگواران استفاده میشود که روگرفتن زن، یک شعار اسلامی است و باید همه ما به شعارهای اسلامی و مذهبی اهمیّت خاصّی بدهیم.
- [آیت الله اردبیلی] همانگونه که در احکام انفال گفته شد، هر مالی که عرفا مالیّت داشته ولی مالک نداشته باشد و منفعت آن متعلّق به عموم مردم باشد، جزء انفال است و برای تصرّف در انفال در عصر غیبت امام معصوم علیهالسلام ، بنابر احتیاط باید از حاکم شرعی اجازه گرفته شود؛ ولی برای تصرّفاتی که معمولاً مردم بدون اجازه انجام میدهند و سیره در مورد آنان وجود دارد مثل ماهیگیری برای رفع نیازهای شخصی و یا چراندن دام در مراتع اجازه گرفتن لازم نیست و این گونه موارد در حکم مباحات میباشند.
- [آیت الله خوئی] وضو گرفتن در نهرهای بزرگ اگرچه انسان نداند که صاحب آنها راضی است، اشکال ندارد، ولی اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند، یا انسان بداند که مالک راضی نیست، یا مالک صغیر یا مجنون باشد، یا آن نهرها در تصرف غاصب باشند، در تمام این چند صورت وضو گرفتن با آب آنها جایز نیست و اما نهرهائی که در دهات و مانند دهات سیرة مردم بر استفادة از آنها جاری است وضو گرفتن و سائر استفادهها از آنها اشکال ندارد اگرچه مالک آنها صغیر و مجنون باشد و نیز مالک آنها حق منع استفاده مردم را ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] بر اساس احکام اسلام، باید به آبادی دنیا و رفاه خانواده و جامعه، کمال توجّه را داشت و با دیدگاهی اُخروی و عادلانه و نیز با تدبیر و آگاهی از احکام معاملات، به تجارت و زراعت و کسب حسنات دنیا و رشد اقتصادی و وسعت در رزق و معاش رسید. در روایت آمده است که تجارت موجب توانگری و فزونی عقل وعزت است(1) و نیز آن کسی که به جهت بینیازی از مردم و تأمین خانواده و نیکی به همسایگان به طلب دنیا رود، در روز قیامت چهرهای چون ماه درخشنده خواهد داشت(2) و نیز در روایات، بازرگانان و کسبه به آموختن فقه و پرهیز از ربا و راستگویی و مدارا امر شدهاند (3).
- [آیت الله وحید خراسانی] قرض دادن به مسلمان مخصوصا به مومنین از کارهای مستحب است و در قران مجید به ان امر شده و قرض دادن به مومن قرض دادن به خدا شمرده شده و وعده مغفرت به قرض دهنده داده شده و در اخبار راجع به ان سفارش شده است و از پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده که کسی که به برادر مسلمان خود قرض بدهد برای او به هر درهمی که قرض داده به وزن کوه احد از کوههای رضوی و طور سیناء حسنات است و اگر با او در طلب قرض مدارا کند بر صراط مانند برق بدون حساب و عذاب می گذرد و کسی که برادر مسلمان به او شکایت کند و قرض ندهد خداوندعزوجل بهشت را بر او حرام می کند و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که اگر قرض بدهم برای من محبوب تر است از ان که به مانند ان صدقه بدهم
- [آیت الله وحید خراسانی] نگاه کردن مرد به بدن و موی زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون ان و چه با ترس وقوع در حرام و چه بدون ان حرام است و نگاه کردن بصورت و دستهای او اگر به قصد لذت باشد یا ترس وقوع در حرام داشته باشد حرام است و احتیاط مستحب ان است که بصورت و دستها تا مچ هر چند بدون قصد لذت و ترس وقوع در حرام نگاه نکند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است مگر به جاهایی که سیره متشرعه و متدینین بر پوشانیدن ان نیست مانند سر و صورت و گردن و دستها و ساق پاها که نگاه کردن زن به این مواضع بدون قصد لذت و ترس وقوع در حرام جایز است