سلام خدا قوت موضوع تولی و تبری و مدارا کردن با دشمن دقیقا تفسیرش چیه؟؟؟چه موقع مدارا؟؟؟ چه موقع دشمنی؟؟ با سلام و احترام، تولی به معنای پذیرش ولایت اولیای الهی با قلب و پیروی از آنها در عمل و نیز دوست داشتن اولیای الهی و دوست داشتن دوستداران آنها است و تبری به معنای بیزاری جستن قلبی و درونی از دشمان خدا و اولیای او و کناره گرفتن از رفتار و مشی آنها در عمل است. انسان مومن باید دارای جاذبه و دافعه باشد و حد و مرزی داشته باشد که جایگاه او را نسبت به اهل ایمان و اهل نفاق و کفر و شرک مشخص سازد. او باید نسبت به مومنان و غیر مومنانی که عنادی با حق ندارند و نسبت به آن جاهلند دارای جاذبه و نسبت به غیر آنها دارای دافعه باشد. فلسفه تولی و تبری مشخص کردن موضع و جهت خود در رابطه با مومنان و غیر مومنان و اعلام موضع در این صف بندی است. تولی و تبری به معنای بی تفاوت نبودن در برابر حق و باطل و یکسان نبودن این دو برای انسان با ایمان و هدفمند و زنده و پویا است. نمی توان مومن و خدا باور بود و به اصول الهی و دینی پیبند بود ولی دارای موضع و جهت نبود و وضعیت و جایگاه اعتقادی خود را به دیگران اعلام نکرد و با همه انسان ها در رفتار و مشی و سلوک برخوردی یکسان و مشابه داشت. فلسفه دیگر تولی و تبری تصحیح جهت اعتقاد و رفتار خود با ملاک های حق در گذر زمان و پرهیز از انحراف از جاده حق و حقیقت است. انسان مومن و خدا جو با تولی و تبری خود را همواره در وسط راه حق و صراط مستقیم نگه داشته و ااز فرو افتادن به گرداب کجی ها و انحرافات مصمون می سازد. (ر. ک: جادبه و دافعه علی(ع)، شهید مطهری) تبری از دشمنان و اشداء علی الکفار مربوط به بیان صفات مومنان است و خط مشی کلی اهل ایمان را ترسیم می کند و منافاتی ندارد که مومنان در برخورد با اهل کفر و شرک در آغاز و گام اول باید برخورد نرم و همراه با عطوفت برای نرم کردن دل آنها و آماده کردن آنها برای پذیرش ایمان و حقیقت داشته باشند و برخورد خشن و جنگ و درگیری و مبارزه مربوط به مراحل آخر و جواب ندادن روش های نرم اولیه است. در سیره خود پیامبر گرامی و اولیای الهی که ترجمان قرآن هستند نیز مشاهده می شود که آنها هر گز رفتار قهر آمیز را در اولین برخورد خود با اهل کفر و شرک و نفاق به کار نگرفته اند بلکه گام های اول را با نصیحت و ارشاد و بیدار کردن آنها آغاز کرده اند و رفتار خشونت آمیز با آنها در مراحل آخر بوده است. برای نفوذ در قلوب مردم (هر چند افراد گمراه و بسیار آلوده باشند) نخستین دستور قرآن برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانی است، و توسل به خشونت مربوط به مراحل بعد است که برخوردهای دوستانه اثر نگذارد. هدف آنست که مردم جذب شََوند، متذکر شوند و راه را پیدا کنند یا از عواقب شوم کار بد خود بترسند چنانچه خداوند در بیان لزوم برخورد نرم با فرعون می فرماید : (لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی). هر مکتبی باید جاذبه داشته باشد، و بیدلیل، افراد را از خود دفع نکند سرگذشت پیامبران و ائمه دین ع بخوبی نشان میدهد که آنها هرگز از این برنامه در تمام طول عمرشان انحراف پیدا نکردند. آری ممکن است، هیچ برنامه محبتآمیزی در دل سیاه بعضی اثر نگذارد، و راه منحصرا توسل به خشونت باشد، آن در جای خود صحیح است، اما نه به عنوان یک اصل کلی و برای آغاز کار، برنامه نخستین محبت است و ملایمت، و این همان درسی است که قرآن به روشنی به ما میگوید. جالب اینکه در بعضی از روایات هست که حتی موسی مامور بود، فرعون را با بهترین نامش صدا کند، شاید در دل تاریک او اثر بگذارد.(برای آگاهی بیشتر ر. ک : تفسیر نمونه، ج13)َ
سلام خدا قوت موضوع تولی و تبری و مدارا کردن با دشمن دقیقا تفسیرش چیه؟؟؟چه موقع مدارا؟؟؟ چه موقع دشمنی؟؟
سلام خدا قوت موضوع تولی و تبری و مدارا کردن با دشمن دقیقا تفسیرش چیه؟؟؟چه موقع مدارا؟؟؟ چه موقع دشمنی؟؟
با سلام و احترام، تولی به معنای پذیرش ولایت اولیای الهی با قلب و پیروی از آنها در عمل و نیز دوست داشتن اولیای الهی و دوست داشتن دوستداران آنها است و تبری به معنای بیزاری جستن قلبی و درونی از دشمان خدا و اولیای او و کناره گرفتن از رفتار و مشی آنها در عمل است. انسان مومن باید دارای جاذبه و دافعه باشد و حد و مرزی داشته باشد که جایگاه او را نسبت به اهل ایمان و اهل نفاق و کفر و شرک مشخص سازد. او باید نسبت به مومنان و غیر مومنانی که عنادی با حق ندارند و نسبت به آن جاهلند دارای جاذبه و نسبت به غیر آنها دارای دافعه باشد. فلسفه تولی و تبری مشخص کردن موضع و جهت خود در رابطه با مومنان و غیر مومنان و اعلام موضع در این صف بندی است. تولی و تبری به معنای بی تفاوت نبودن در برابر حق و باطل و یکسان نبودن این دو برای انسان با ایمان و هدفمند و زنده و پویا است. نمی توان مومن و خدا باور بود و به اصول الهی و دینی پیبند بود ولی دارای موضع و جهت نبود و وضعیت و جایگاه اعتقادی خود را به دیگران اعلام نکرد و با همه انسان ها در رفتار و مشی و سلوک برخوردی یکسان و مشابه داشت. فلسفه دیگر تولی و تبری تصحیح جهت اعتقاد و رفتار خود با ملاک های حق در گذر زمان و پرهیز از انحراف از جاده حق و حقیقت است. انسان مومن و خدا جو با تولی و تبری خود را همواره در وسط راه حق و صراط مستقیم نگه داشته و ااز فرو افتادن به گرداب کجی ها و انحرافات مصمون می سازد. (ر. ک: جادبه و دافعه علی(ع)، شهید مطهری) تبری از دشمنان و اشداء علی الکفار مربوط به بیان صفات مومنان است و خط مشی کلی اهل ایمان را ترسیم می کند و منافاتی ندارد که مومنان در برخورد با اهل کفر و شرک در آغاز و گام اول باید برخورد نرم و همراه با عطوفت برای نرم کردن دل آنها و آماده کردن آنها برای پذیرش ایمان و حقیقت داشته باشند و برخورد خشن و جنگ و درگیری و مبارزه مربوط به مراحل آخر و جواب ندادن روش های نرم اولیه است. در سیره خود پیامبر گرامی و اولیای الهی که ترجمان قرآن هستند نیز مشاهده می شود که آنها هر گز رفتار قهر آمیز را در اولین برخورد خود با اهل کفر و شرک و نفاق به کار نگرفته اند بلکه گام های اول را با نصیحت و ارشاد و بیدار کردن آنها آغاز کرده اند و رفتار خشونت آمیز با آنها در مراحل آخر بوده است. برای نفوذ در قلوب مردم (هر چند افراد گمراه و بسیار آلوده باشند) نخستین دستور قرآن برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانی است، و توسل به خشونت مربوط به مراحل بعد است که برخوردهای دوستانه اثر نگذارد. هدف آنست که مردم جذب شََوند، متذکر شوند و راه را پیدا کنند یا از عواقب شوم کار بد خود بترسند چنانچه خداوند در بیان لزوم برخورد نرم با فرعون می فرماید : (لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی). هر مکتبی باید جاذبه داشته باشد، و بیدلیل، افراد را از خود دفع نکند سرگذشت پیامبران و ائمه دین ع بخوبی نشان میدهد که آنها هرگز از این برنامه در تمام طول عمرشان انحراف پیدا نکردند. آری ممکن است، هیچ برنامه محبتآمیزی در دل سیاه بعضی اثر نگذارد، و راه منحصرا توسل به خشونت باشد، آن در جای خود صحیح است، اما نه به عنوان یک اصل کلی و برای آغاز کار، برنامه نخستین محبت است و ملایمت، و این همان درسی است که قرآن به روشنی به ما میگوید. جالب اینکه در بعضی از روایات هست که حتی موسی مامور بود، فرعون را با بهترین نامش صدا کند، شاید در دل تاریک او اثر بگذارد.(برای آگاهی بیشتر ر. ک : تفسیر نمونه، ج13)َ
- [سایر] مقام معظم رهبری یک سال را سال اتحاد و انسجام اسلامی نامیده اند؛ با این موضوع چگونه تولی و تبری را جمع ببندیم؟ چگونه با برادران سنی و ... انسجام داشته باشیم که دو فرع دین ما فراموش نشود؟
- [سایر] سلام خدا قوت استاد نظر شما در موردکتاب پرواز در تنهایی اوشو چیه؟یا عصر معنوی از وین دایر /کسی اینارو بهم معرفی کرده و خواسته بخونمشون که خیلی به درستی افکارش اطمینان ندارم خواهش میکنم راهنماییم کنید
- [سایر] سلام خدا قوت؛ آیا اراده همان اختیار است؟ و اختیار هم اختیاری باشد به چه معنا است؟
- [سایر] سلام حکم انداختن طلای سفید به طور عادی (خارج از نماز) بعنوان حلقه ی نامزدی برای آقایان چیه؟ آیا باید موقع خواندن نماز از دست خارج کرد؟
- [سایر] با سلام و خدا قوت لطفا بفرمایید چگونه می توان DVD های دروس حوزه دانشگاه را تهیه کرد دست علی به همراهتان
- [سایر] سلام خدا قوت لطفا بفرماییدخداوند که میتواندنگهداروضامن سلامت آقاامام زمان باشند پس چه لزومی داردکه مابرای سلامتی و فرج آقا دعا کنیم؟
- [سایر] با عرض سلام و خدا قوت. من شنیدم که در قرآن در مورد اینکه حیات در هیچ سیاره ای جز زمین نیست و اینکه موجود زنده ای در هیچ جای جهان جز زمین وجود ندارد اشاره شده است. آیا این صحت دارد ؟ و در صورت درستی ، لطفا بخش هایی که در قرآن به این موضوع اشاره شده را برایم بنویسید. با تشکر فراوان.
- [سایر] با سلام و عرض (خدا قوت!) من پسری 18 ساله هستم و جدیدا خیلی نسبت به وضعیت ظاهریم حساس شده ام. از رنگ پوست گرفته تا طول قد و مدام برای خودم عیب تراشی می کنم. این موضوع هم تمام فکر من را مشغول کرده است. حتی موقع درس خواندن به سراغم می آید و مرا دلسرد می مند. البته این موضوع اخیرا اتفاق افتاده و قبلا چنین مشکلی نداشتم. برای رفع آن چه راهکاری پیشنهاد می کنید. بسیار متشکرم. (این هشتمین سوالی بود که امروز از بخش مشاوره پرسیدم و امیدوارم تبیان به خاطر زحمت دادن به مشاوران عضویتم را لغو نکند!)
- [سایر] سلام علیک و رحمت الله که سلام قول من رب الرحیم. خدا قوت، براتون از در گاه خداوند توفیق روز افزون در بندگی خداوند و خدمت به او و خلق او را مسئلت می کنم. داشتید روی جلسه ثابت هفتگی فکر و برنامه ریزی می کردید. چه شد نتیجه؟ فکر میکنم ما به این جلسات نیاز داریم.
- [سایر] سلام حاج شهاب خدا قوت دو بار یک پیام رو براتون گزاشتم اما جوابش داده نشده: حاجی پیگیری کن ببین کجا گم شده سوال؟اگه یک بچه حزب الهی خوب بدن اینکه دوست و رفیق بد داشته باشه و حقیقتا اهل مجلس امام حسین باشه یک هو به یک گناه گریبان گیر بشه که موجب باز موندن از همه اهداف زندگی اسلامیش بشه شما راه حل ابتدایی که با اون توصیه میکنید چیه؟
- [آیت الله وحید خراسانی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم یا معاد است یا شاک در خدا و رسول است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا در و حدانیت خدا شک دارد نجس است و همچنین است خوارج یعنی کسانی که بر امام معصوم علیه السلام خروج کنند و غلات یعنی انهایی که قایل به خدایی یکی از ایمه علیهم السلام می باشند یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی کسانی که دشمن یکی از ایمه علیهم السلام یا حضرت فاطمه زهراء علیها السلام باشند و کسی که یکی از ضروریات دین را مثل نماز و روزه با علم به این که ضروری دین است منکر شود و اما اهل کتاب یعنی یهود و نصاری اقوی طهارت انها است هر چند احوط اجتناب است
- [آیت الله سبحانی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: اول کسی که سر حیوان را می برد چه مرد باشد، چه زن، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نکند. و بچه مسلمان هم اگر ممیز باشد یعنی خوب و بد را بفهمد می تواند سر آن را ببرد. دوم سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد که اگر سر حیوان را نبرند می میرد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند مانند شیشه و سنگ تیز، می شود سر آن را برید. سوم در موقع سر بریدن، جلو بدن حیوان رو به قبله باشد اگر عمداً حیوان را رو به قبله نکند حیوان حرام می شود ولی اگر فراموش کند، یا مسأله را نداند; یا قبله را اشتباه کند، یا نداند قبله کدام طرف است، یا نتواند حیوان را رو به قبله کند اشکال ندارد و احتیاط واجب این است اگر کسی سر می برد او نیز رو به قبله باشد. چهارم وقتی می خواهد سر حیوان را ببرد، یا کارد به گلویش بگذارد; به نیت سر بریدن، نام خدا را ببرد و همین قدر که بگوید بسم الله کافی است و اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمی شود و گوشت آن هم حرام است، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد اشکال ندارد. بهتر است هر موقع یادش آمد، نام خدا را بگوید. پنجم حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند. اگر چه مثلاً چشم یادم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده. دستور کشتن شتر:
- [آیت الله مکارم شیرازی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: 1 ذبح کننده بنابر احتیاط واجب باید مسلمان باشد، ناصبی ها یعنی کسانی که با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) دشمنی دارند در حکم کفارند. 2 باید سر حیوان را با جسم تیزی که از آهن، یا فلز دیگر باشد ببرند، ولی اگر احتیاج به ذبح باشد و آهن پیدا نشود، یا اگر سر حیوان را نبرند می میرد و دسترسی به آهن نیست، با هر چیز تیزی که رگها را بتواند جدا کند (مانند شیشه و سنگ و چوب تیز) می شود آن را ذبح کرد. 3 در موقع سر بریدن باید جلو بدن حیوان رو به قبله باشد و اگر عمداً رو به قبله نکنند حیوان حرام می شود، ولی اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسأله یا اشتباه کردن قبله، حیوان را به سمتی غیر از قبله سر ببرند حرام نیست. 4 هنگام سر بریدن باید نام خدا را ببرد همین قدر که بگوید (بسم الله) یا (سبْحان الله) یا بگوید (لا اله الا الله) کافی است و به زبان فارسی یا هر زبان دیگر نیز جایز است، ولی اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد کافی نیست و در صورتی که از روی فراموشی نام خدا را نبرد اشکال ندارد. 5 باید حیوان بعد از سر بریدن حرکتی کند اگر چه مثلاً چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده و احتیاط واجب آن است که خون به مقدار کافی از آن بیرون بریزد.
- [آیت الله نوری همدانی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد : اوّل : کسی که یر حیوان را می برد چه مرد باشد ، چه زن ، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) نکند . و بچّه مسلمان هم اگر ممیّز باشد یعنی خوب و بد را بفهمد می تواند سر آن را ببرد . دوّم : سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد ، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد که اگر سر حیوان را نبرند می میرد ، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند ، مانند شیشه و سنگ تیز ، می شود سر آن را برید . سوّم : در موقع سر بریدن ، گلو و دست و پا و شکم حیوان رو به قبله باشد و کسی که میداند باید رو به قبله سر ببرد ، اگر عمداً حیوان را رو به قبله نکند ، حیوان حرام می شود ، و همچنین در صورتی که مسأله را نداند و حیوان را رو به قبله نکند ، ولی اگر فراموش کند یا قبله را اشتباه کند ، یا نداند قبله کدام طرف است ، یا نتواند حیوان را رو به قبله کند ، اشکال ندارد . و احتیاط واجب آن است که کسی که سر حیوان را می بُرد نیز رو به قبله باشد . چهارم : وقتی می خواهد سر حیوان را ببرد ، یل کارد به گلویش بگذارد ؛ به نیّت سر بریدن ، نام خدا را ببرد و همینقدر که بگوید بِسْمِ اللهِ یا اَلْحَمْدُلِلهِ یا اَللهُ اَکْبَرُ کافی است و اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد ، آن حیوان پاک نمی شود و گوشت آن هم حرام است ، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد اشکال ندارد . پنجم : حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند اگر چه مثلاً چشم یا دُم خود را حرکت دهد ، یا پای خود را به زمین زند یا خون به طوری که در موقع سر بریدن حیوان متعارف است بیرون بیاید که معلوم شود زنده بوده است . دستور کشتن شتر :
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: اول کسی که سر حیوان را میبرد؛ چه مرد باشد چه زن، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله نکند، و بچه مسلمان هم اگر ممیز باشد، یعنی خوب و بد را بفهمد، میتواند سر حیوان را ببرد. دوم سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و محتاج به ذبح حیوان باشند با چیز تیزی که چهار رگ را جدا کند، مانند شیشه و سنگ تیز میشود سر حیوان را برید. سوم در موقع سر بریدن، صورت و دست و پا و شکم حیوان رو به قبله باشد، و کسی که میداند باید رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام میشود؛ ولی اگر فراموش کند، یا مسأله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، یا نداند قبله کدام طرف است، یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، اشکال ندارد. چهارم وقتی میخواهد سر حیوان را ببرد، یا کارد به گلویش بگذارد، به نیت سر بریدن نام خدا را ببرد، و همین قدر که بگوید (بِسْمِ اللهِ) یا (اَلْحَمْدُ للهِ) یا (اَللهُ اَکْبَرُ) کافی است، و اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمیشود، و گوشت آن هم حرام است؛ و همچنین است اگر از روی جهل به مسأله نام خدا را نبرد، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد، اشکال ندارد. پنجم حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند، اگر چه مثلاً چشم یا دم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین زند، و یا آن که به اندازه معمول خون از بدنش بیرون آید.
- [امام خمینی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: اول : کسی که سر حیوان را می برد چه مرد باشد چه زن، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نکند و بچه مسلمان هم اگر ممیز باشد یعنی خوب و بد را بفهمد،می تواند سر حیوان را ببرد. دوم: سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد که اگر سر حیوان را نبرند می میرد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند مانند شیشه و سنگ تیز، می شود سر آن را برید. سوم:در موقع سر بریدن جلوی بدن حیوان رو به قبله باشد و کسی که می داند باید رو به قبله سر ببرد اگر عمدا حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام می شود، ولی اگر فراموش کند، یا مساله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، یا نداند قبله کدام طرف است،یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، اشکال ندارد. چهارم: وقتی می خواهد سر حیوان را ببرد یا کارد به گلویش بگذارد به نیت سر بریدن، نام خدا را ببرد و همین قدر که بگوید: "بسم الله" کافی است واگر بدون قصد سر بریدن، نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمی شود و گوشت آن هم حرام است، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد، اشکال ندارد. پنجم: حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند، اگرچه مثلا چشم یا دم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده است.
- [آیت الله بهجت] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: 1 کسی که سر حیوان را میبُرد، چه مرد باشد یا زن و یا بچه ممیز، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهلبیت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله نکند. و مرتدّ از مسلمین، غُلاة، خوارج و منکر ضروریات اسلام، محکوم به حکم کافر است. 2 سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد که اگر سر حیوان را نبرند میمیرد، یا ذبح آن حیوان عرفاً برای انسان ضرورت داشته باشد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند، مانند شیشه و سنگ تیز، میشود سر آن را برید. بلکه اگر آلت ذبح غیر آهن باشد ولی در حدّت و استحکام و تیزی و اطّرادِ تا آخر ذبح مثل آهن باشد به نحو یقین، بعید نیست به الغاء خصوصیت ملحق به آهن باشد. 3 در موقع سر بریدن، جلو بدن حیوان رو به قبله باشد، و کسی که میداند باید رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام میشود، ولی اگر فراموش کند، یا مسئله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، یا نداند قبله کدام طرف است، یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، بنابر اظهر، اشکال ندارد. 4 وقتی میخواهد سر حیوان را ببرد، یا کارد به گلویش بگذارد، به نیت سر بریدن، نام خدا را ببرد و همینقدر که بگوید (بسم اللّه) کافی است، و اگر بدون قصد سر بریدن، نام خدا را ببرد آن حیوان، بنابر اظهر پاک نمیشود و گوشت آن هم حرام است، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد، اشکال ندارد. 5 حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند، اگرچه مثلاً چشم یا دُم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده، و لازم نیست خون از بدنش خارج شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: اوّل - کسی که سر حیوان را میبرد چه مرد باشد چه زن، باید مسلمان باشد واظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر نکند وبچه مسلمان هم اگر ممیّز باشد یعنی خوب وبد را بفهمد میتواند سر حیوان را ببرد; دوم سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد ولی چنانچه آهن پیدا نشود وطوری باشد که اگر سر حیوان را نبرند میمیرد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند مانند شیشه وسنگ تیز، میشود سر آن را برید; سوم - در موقع سر بریدن، محل بریدن وشکم حیوان رو به قبله باشد و کسی که میداند باید رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام میشود ولی اگر فراموش کند یا مسأله را نداند یا قبله را اشتباه کند یا نداند قبله کدام طرف است یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، اشکال ندارد; چهارم - وقتی میخواهد سر حیوان را ببرد یا کارد به گلویش بگذارد، به نیّت سر بریدن، نام خدا را ببرد وهمینقدر که بگوید بسم ا& کافی است و اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمیشود وگوشت آن هم حرام است ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد اشکال ندارد; پنجم - حیوان بعد از سر بریدن حرکت بکند، اگرچه مثلاً چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پای خود را به زمین زند و نیز احتیاط مستحبّ آن است که به اندازه معمول خون از بدن حیوان بیرون آید ولی اکتفأ به آن به تنهایی مشکل است در صورتی که علم به زنده بودن حیوان قبل از ذبح نداشته باشیم.
- [آیت الله بروجردی] سر بریدن حیوان پنج شرط دارد:اوّل:کسی که سر حیوان را میبرد چه مرد باشد چه زن، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم نکند و بچّهی مسلمان هم اگر ممیز باشد یعنی خوب و بد را بفهمد میتواند سر حیوان را ببرد.دوم:سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد که اگر سر حیوان را نبرند میمیرد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند مانند شیشه و سنگ تیز میشود سر آن را برید.سوم:در موقع سر بریدن صورت و دست و پا و شکم حیوان رو به قبله باشد و کسی که میداند باید رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حیوان را رو به قبله نکند، حیوان حرام میشود، ولی اگر فراموش کند، یا مسأله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، یا نداند قبله کدام طرف است، یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، اشکال ندارد.چهارم:وقتی میخواهد سر حیوان را ببرد، یا کارد به گلویش بگذارد، به نیت سر بریدن، نام خدا را ببرد و همین قدر که بگوید:(بسم الله) کافیست و اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمیشود و گوشت آن هم حرام است، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد اشکال ندارد.پنجم - حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند، اگر چه مثلاً چشم یا دم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین زند و نیز احتیاط واجب آن است که به اندازهی معمول خون از بدن حیوان بیرون آید.
- [آیت الله بهجت] اگر سگ شکاری، حیوان وحشی حلالگوشتی را شکار کند، پاک و حلال بودن حیوان شش شرط دارد: 1 سگ بهطوری تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد، ولی اگر در وقت نزدیک شدن به شکار با جلوگیری نایستد مانع ندارد؛ و تربیت شدن سگ به این است که غالباً موقع کشتن شکار آن را نخورد، ولی اگر اتفاقاً شکار را بخورد، اشکال ندارد. 2 صاحبش آن را بفرستد، و اگر از پیش خود دنبال شکار رود و حیوانی را شکار کند خوردن آن حیوان حرام است، بلکه اگر از پیش خود دنبال شکار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند که زودتر خود را به شکار برساند، اگرچه بهواسطه صدای صاحبش شتاب کند، بنابر اظهر باید از خوردن آن شکار، خودداری نمایند. 3 کسی که سگ را میفرستد باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب و بد را میفهمد، و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهلبیت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله میکند سگ را بفرستد، شکار آن سگ، حرام است. 4 وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد، و اگر عمداً نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است، ولی اگر از روی فراموشی باشد، در صورتی که معتقد به وجوب بردن نام خدا در این هنگام بود و یا اگر معتقد نبوده عادت به بردن نام خدا داشت، اشکال ندارد، و اگر وقت فرستادن، نام خدا را عمداً نبرد و پیش از آنکه سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد بنابر احتیاط، باید از آن شکار اجتناب نمایند، اگرچه بنابراظهر مانعی ندارد. 5 شکار بهوسیله زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند، یا شکار به دلیل دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست. 6 کسی که سگ را فرستاده، وقتی برسد که حیوان مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد، و چنانچه وقتی برسد که به اندازه سر بریدن وقت باشد، مثلاً حیوان چشم یا دُم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین بزند، چنانچه سر حیوان را نبُرد تا بمیرد، حلال نیست. و بنابر احوط، شکارچی باید خودش را زود به شکار برساند که اگر زنده است، آن را به دستور شرع سر ببرد، و اگر عجله نکرد، چه معذور باشد یا نه، و احتمال بدهد که بعد از شکار کردن هنوز زنده بوده و بعداً مرده است، پاک و حلال بودن شکار، مشکل است.