1. تمام اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله در راستای نبوت، بدون استثناء مورد تأیید خداوند متعال است.[1] 2. سایت های کافر و زندیق و مانند آنها، برای پاشیدن سم شبهه بین اهل اسلام، درباره ازدواج های پیامبر صلی الله علیه و آله مسائل نادرست را دامن می زنند که ما باید با هشیاری کامل مراقب آنها باشیم. 3. برخی از روایات در منابع تاریخی، جعلی هستند که از جانب برخی یهودیان و از طریق مسلمانانی که از یهود و آثار یهود تأثیر پذیرفته اند و به نام (اسرائیلیات)، در کتاب های اهل سنت وارد شده که نباید به آنها اعتماد کرد. 5. شما جهت مطالعه سیره صحیح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به کتاب هایی نظیر: (الصحیح من سیره النبی الاعظم) نوشته جعفر مرتضی عاملی، و تفسیر برخی از آیات قرآن که درباره پیامبر صلی الله علیه و آله است، مراجعه کنید. 6. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در ابتدای ورود به مدینه با همه پیمان دوستی بسته تا زندگی مسالمت آمیز داشته باشند، از آن جمله یهودیان بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله با آنان پیمان بست، که علیه همدیگر دشمنی و توطئه نکنند و خود آن حضرت سخت پایبند به پیمان بود.[2] اما یهودیان مدینه که در قلعه های اطراف مدینه و باغ های آن ساکن بودند و کشاورزی داشتند، و در داخل مدینه نیز زندگی می کردند، شروع به توطئه علیه پیامبر صلی الله علیه و آله کردند و با مشرکان مکه همدست شده و بر علیه پیامبر صلی الله علیه و آله جاسوسی نمودند، و در جنگ هایی که مشرکان، مدینه را مورد حمله قرار می دادند، همدستی کردند.[3] تا پیامبر صلی الله علیه و آله را از بین ببرند و مسلمانان را قلع و قمع کنند. از جمله این جنگ ها که در آن علنی شرکت کرده و از دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله حمایت نمودند، جنگ احزاب (خندق) بود. این در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله هرگز به آنان خیانت نکرد. پس از این توطئه، عهد و پیمان بین پیامبر صلی الله علیه و آله و یهودیان شکسته شد، آن هم نه از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله بلکه از طرف یهودیان. با این همه دشمنی، پیامبر صلی الله علیه و آله هرگز اقدامی بر علیه آنان نکرد بلکه در انتظار حکم خداوند بود. در یکی از روزها که پیامبر صلی الله علیه و آله برای گفتگو به سوی قلعه های یهود رفت، آنان نقشه ترور پیامبر صلی الله علیه و آله را کشیدند و گفتند، عده ای از ما او را سرگرم سخن گفتن کنیم و فردی از یهود را مأمور کردند در این حال سنگ آسیاب را بر سر پیامبر صلی الله علیه و آله انداخته و او را ترور نمایند، پیامبر صلی الله علیه و آله از طریق وحی از این توطئه با خبر شد، و خداوند بعد از بر ملا نمودن این توطئه به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد کار آنان را یکسره کند. پس از این دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وظیفه داشت با آنان جنگ کند. از این رو تصمیم به جنگ گرفته شد و قلعه های آنان توسط مسلمانان و با رشادت بی نظیر امیر مومنان علیه السلام فتح گردید؛ و بر اساس قانونی که در جنگ ها بود، مردان در میدان جنگ کشته می شدند و زنانشان اسیر ، و پس از اسارت زنان آنان به عنوان غنایم جنگی بین جنگجویان تقسیم می شدند، این قانون در عصر حاضر نیز رایج بوده چنان که در دوره قاجار و قبل از آن، که جنگ در گرجستان و مناطقی غیر مسلمانان بود، زنانی از آنان را به ایران آورده و با آنان ازدواج می کردند. اگر غیر مسلمانان نیز بر مسلمانان پیروز می شدند همین رفتار را می کردند. در جنگ (چالدران) زن شاه اسماعیل به اسارت عثمانیها در آمد. در (جنگ های صلیبی)، مسیحیان هر جا دست می یافتند زنان مسلمان را به اسیری برده و آنان را زن خود می کردند، این گونه مسائل از اول تاریخ بوده و ادامه داشته است در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله ، خداوند با وضع مقرراتی این قوانین را محدود کرد و خود پیامبر صلی الله علیه و آله درمیان اصحابش فرمود، وقتی زن حامله را در جنگ اسیر کردید پس از وضع حمل و پاک شدن از نفاس با او ازدواج کنید.[4] صفیه و ازدواج او با پیامبر صلی الله علیه و آله صفیّة آخرین همسر عقدی بود،که به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد. دختر (حی بن اُخطب) و از سلاله (هارون) برادر موسی علیهم السلام است. از ناحیه پدری و مادری به قبایل یهود (بنی نضیر) و (بنی قریظه) متصل است. قبل از نزاع بین مسلمین و آن دو قبیله، صفیه شبی در خواب ماه را می بیند که از طرف مدینه به دامن او افتاده است و جریان را به شوهرش اطلاع می دهد، شوهر یهودی او که دشمن کینه توز نبی مکرّم صلی الله علیه و آله و سلم بود، چنان سیلی به صورتش می زند که بعد از مدتی که اسیر گردید هنوز روی او نیلی بود، سپس به صفیّه می گوید قصد همسری پادشاه مدینه را نمودید. مدتی می گذرد بعد از مرگ شوهرش در جنگ به اسارت مسلمین در می آید. کنیز و اسیر مسلمین و سهم نبی مکرم صلی الله علیه و آله می گردد پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله او را مخیّر می کند که رجعت نزد قوم و قبیله یهودی خویش نماید، و یا این که مسلمان شود، آن گاه به عقد نبی مکرّم صلی الله علیه و آله و سلم درآید، صفیّة دومی را غنیمت می شمارد اسلام آورده و همسر حضرت می گردد. این در حالی است که پیش از این، دو بار ازدواج نموده بود. صفیّه شیفته و عاشق دلباخته نبی مکرّم صلی الله علیه و آله بود.[5] نتبجه: وقتی یهود پیمان شکنی کرد، قلعه های آنان توسط سپاه اسلام تصرف شد. برخی از مردان که به فتنه دامن می زدند، اسیر شده و برخی کشته شدند، و اموال آنان به دست سپاه اسلام افتاد. پس از تقسیم غنایم، او سهم پیامبر صلی الله علیه و آله شد؛ صفیه به پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه مند بود و در واقع عاشق آن حضرت بود و پیامبر صلی الله علیه و آله او را آزاد گذاشت که با ایشان ازدواج کند یا با فرد دیگر، صفیه بر اساس خوابی که دیده بود (که ماه حجاز را در دامن گرفته)، به پیامبر صلی الله علیه و آله عشق و علاقه پیدا نموده بود. از این رو خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله را اختیار کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز او را گرامی داشت. پس از اینکه ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله را اختیار کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله پس از پاک شدن وی از عادت زنان، (که مدتش بیش از یک ماه یا بیشتر بود) با او زفاف کرد. خود صفیه در این باره گفته، پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود: اگر به دین خود باقی می مانی اجباری به پذیرش اسلام نیست، اگر دین اسلام را بر می گزینی آزاد هستی. من گفتم اسلام را می پذیرم و با تو ازدواج می کنم. آزادی مرا مهرم قرار بده و با من ازدواج کن. پس ازدواج به اختیار صفیه بوده که خودش، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را با آزادی کامل انتخاب نمود.[6] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 سیره صحیح پیامبر صلی الله علیه و آله ، جعفر مرتضی.ترجمه سپهری پی نوشتها: [1]. احزاب / 21. [2]. ابن هشام، سیرة النبویة، بیروت، دارالکتاب العربی، ج2، ص143 و 155. [3]. همان، ج2، ص168 و 155 و به تفسیر آیات 6 و 5 و 7 تا 15 مراجعه کنید که درباره یهودیان است. [4]. ابن هشام، همان، ج3، ص28. [5]. ابن اثیر، اسدالغابه، ج 5، ص 490، 491. ابن عبدالبر، الاستیعاب،ج 4، ص 1871، 1873. در همه ی این موارد از سیرة النبویّه و الکامل فی التاریخ و نقش عایشه در تاریخ اسلام نیز استفاده کردیم، برای مطالعه بیشتر رک: همان مأخذ. [6]. واقدی، مغازی، ج2، ص675، بیروت. منبع: اندیشه قم
آیا ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با زنی یهودی به نام (صفیه) درست است؟ دلیل آن چه بود؟
1. تمام اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله در راستای نبوت، بدون استثناء مورد تأیید خداوند متعال است.[1]
2. سایت های کافر و زندیق و مانند آنها، برای پاشیدن سم شبهه بین اهل اسلام، درباره ازدواج های پیامبر صلی الله علیه و آله مسائل نادرست را دامن می زنند که ما باید با هشیاری کامل مراقب آنها باشیم.
3. برخی از روایات در منابع تاریخی، جعلی هستند که از جانب برخی یهودیان و از طریق مسلمانانی که از یهود و آثار یهود تأثیر پذیرفته اند و به نام (اسرائیلیات)، در کتاب های اهل سنت وارد شده که نباید به آنها اعتماد کرد.
5. شما جهت مطالعه سیره صحیح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به کتاب هایی نظیر: (الصحیح من سیره النبی الاعظم) نوشته جعفر مرتضی عاملی، و تفسیر برخی از آیات قرآن که درباره پیامبر صلی الله علیه و آله است، مراجعه کنید.
6. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در ابتدای ورود به مدینه با همه پیمان دوستی بسته تا زندگی مسالمت آمیز داشته باشند، از آن جمله یهودیان بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله با آنان پیمان بست، که علیه همدیگر دشمنی و توطئه نکنند و خود آن حضرت سخت پایبند به پیمان بود.[2]
اما یهودیان مدینه که در قلعه های اطراف مدینه و باغ های آن ساکن بودند و کشاورزی داشتند، و در داخل مدینه نیز زندگی می کردند، شروع به توطئه علیه پیامبر صلی الله علیه و آله کردند و با مشرکان مکه همدست شده و بر علیه پیامبر صلی الله علیه و آله جاسوسی نمودند، و در جنگ هایی که مشرکان، مدینه را مورد حمله قرار می دادند، همدستی کردند.[3] تا پیامبر صلی الله علیه و آله را از بین ببرند و مسلمانان را قلع و قمع کنند. از جمله این جنگ ها که در آن علنی شرکت کرده و از دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله حمایت نمودند، جنگ احزاب (خندق) بود. این در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله هرگز به آنان خیانت نکرد. پس از این توطئه، عهد و پیمان بین پیامبر صلی الله علیه و آله و یهودیان شکسته شد، آن هم نه از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله بلکه از طرف یهودیان. با این همه دشمنی، پیامبر صلی الله علیه و آله هرگز اقدامی بر علیه آنان نکرد بلکه در انتظار حکم خداوند بود. در یکی از روزها که پیامبر صلی الله علیه و آله برای گفتگو به سوی قلعه های یهود رفت، آنان نقشه ترور پیامبر صلی الله علیه و آله را کشیدند و گفتند، عده ای از ما او را سرگرم سخن گفتن کنیم و فردی از یهود را مأمور کردند در این حال سنگ آسیاب را بر سر پیامبر صلی الله علیه و آله انداخته و او را ترور نمایند، پیامبر صلی الله علیه و آله از طریق وحی از این توطئه با خبر شد، و خداوند بعد از بر ملا نمودن این توطئه به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد کار آنان را یکسره کند. پس از این دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وظیفه داشت با آنان جنگ کند. از این رو تصمیم به جنگ گرفته شد و قلعه های آنان توسط مسلمانان و با رشادت بی نظیر امیر مومنان علیه السلام فتح گردید؛ و بر اساس قانونی که در جنگ ها بود، مردان در میدان جنگ کشته می شدند و زنانشان اسیر ، و پس از اسارت زنان آنان به عنوان غنایم جنگی بین جنگجویان تقسیم می شدند، این قانون در عصر حاضر نیز رایج بوده چنان که در دوره قاجار و قبل از آن، که جنگ در گرجستان و مناطقی غیر مسلمانان بود، زنانی از آنان را به ایران آورده و با آنان ازدواج می کردند. اگر غیر مسلمانان نیز بر مسلمانان پیروز می شدند همین رفتار را می کردند. در جنگ (چالدران) زن شاه اسماعیل به اسارت عثمانیها در آمد. در (جنگ های صلیبی)، مسیحیان هر جا دست می یافتند زنان مسلمان را به اسیری برده و آنان را زن خود می کردند، این گونه مسائل از اول تاریخ بوده و ادامه داشته است در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله ، خداوند با وضع مقرراتی این قوانین را محدود کرد و خود پیامبر صلی الله علیه و آله درمیان اصحابش فرمود، وقتی زن حامله را در جنگ اسیر کردید پس از وضع حمل و پاک شدن از نفاس با او ازدواج کنید.[4]
صفیه و ازدواج او با پیامبر صلی الله علیه و آله
صفیّة آخرین همسر عقدی بود،که به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد. دختر (حی بن اُخطب) و از سلاله (هارون) برادر موسی علیهم السلام است. از ناحیه پدری و مادری به قبایل یهود (بنی نضیر) و (بنی قریظه) متصل است. قبل از نزاع بین مسلمین و آن دو قبیله، صفیه شبی در خواب ماه را می بیند که از طرف مدینه به دامن او افتاده است و جریان را به شوهرش اطلاع می دهد، شوهر یهودی او که دشمن کینه توز نبی مکرّم صلی الله علیه و آله و سلم بود، چنان سیلی به صورتش می زند که بعد از مدتی که اسیر گردید هنوز روی او نیلی بود، سپس به صفیّه می گوید قصد همسری پادشاه مدینه را نمودید. مدتی می گذرد بعد از مرگ شوهرش در جنگ به اسارت مسلمین در می آید. کنیز و اسیر مسلمین و سهم نبی مکرم صلی الله علیه و آله می گردد پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله او را مخیّر می کند که رجعت نزد قوم و قبیله یهودی خویش نماید، و یا این که مسلمان شود، آن گاه به عقد نبی مکرّم صلی الله علیه و آله و سلم درآید، صفیّة دومی را غنیمت می شمارد اسلام آورده و همسر حضرت می گردد. این در حالی است که پیش از این، دو بار ازدواج نموده بود. صفیّه شیفته و عاشق دلباخته نبی مکرّم صلی الله علیه و آله بود.[5]
نتبجه: وقتی یهود پیمان شکنی کرد، قلعه های آنان توسط سپاه اسلام تصرف شد. برخی از مردان که به فتنه دامن می زدند، اسیر شده و برخی کشته شدند، و اموال آنان به دست سپاه اسلام افتاد. پس از تقسیم غنایم، او سهم پیامبر صلی الله علیه و آله شد؛ صفیه به پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه مند بود و در واقع عاشق آن حضرت بود و پیامبر صلی الله علیه و آله او را آزاد گذاشت که با ایشان ازدواج کند یا با فرد دیگر، صفیه بر اساس خوابی که دیده بود (که ماه حجاز را در دامن گرفته)، به پیامبر صلی الله علیه و آله عشق و علاقه پیدا نموده بود. از این رو خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله را اختیار کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز او را گرامی داشت. پس از اینکه ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله را اختیار کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله پس از پاک شدن وی از عادت زنان، (که مدتش بیش از یک ماه یا بیشتر بود) با او زفاف کرد. خود صفیه در این باره گفته، پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود: اگر به دین خود باقی می مانی اجباری به پذیرش اسلام نیست، اگر دین اسلام را بر می گزینی آزاد هستی. من گفتم اسلام را می پذیرم و با تو ازدواج می کنم. آزادی مرا مهرم قرار بده و با من ازدواج کن. پس ازدواج به اختیار صفیه بوده که خودش، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را با آزادی کامل انتخاب نمود.[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 سیره صحیح پیامبر صلی الله علیه و آله ، جعفر مرتضی.ترجمه سپهری
پی نوشتها:
[1]. احزاب / 21.
[2]. ابن هشام، سیرة النبویة، بیروت، دارالکتاب العربی، ج2، ص143 و 155.
[3]. همان، ج2، ص168 و 155 و به تفسیر آیات 6 و 5 و 7 تا 15 مراجعه کنید که درباره یهودیان است.
[4]. ابن هشام، همان، ج3، ص28.
[5]. ابن اثیر، اسدالغابه، ج 5، ص 490، 491. ابن عبدالبر، الاستیعاب،ج 4، ص 1871، 1873. در همه ی این موارد از سیرة النبویّه و الکامل فی التاریخ و نقش عایشه در تاریخ اسلام نیز استفاده کردیم، برای مطالعه بیشتر رک: همان مأخذ.
[6]. واقدی، مغازی، ج2، ص675، بیروت.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چرا کسی نمی توانست با همسران پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) ازدواج کند؟
- [سایر] چرا ازدواج سنت پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) است؟
- [سایر] رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – درباره ی زنی که شوهرش از او ناراضی باشد چه فرمودند؟
- [سایر] علت ممنوعیت ازدواج زنان پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از ارتحال حضرت چه می باشد؟
- [سایر] چرا حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) به دخترش اجازه داد تا با عثمان ازدواج کند؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] قرآن برای چه بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است؟
- [سایر] داستان معراج پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) در کدام سوره میباشد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شهید شدند؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [امام خمینی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مستحب است صلوات را هم بنویسد. و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد
- [آیت الله نوری همدانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مستحب است صلوات را هم بنویسد . و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند ، صلوات بفرستد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [امام خمینی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله نوری همدانی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مانند محمد و احمد ، یا لقب و کنیة آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم ، بگوید یا بشنود ، اگر چه در نماز باشد ، مستحب است صلوات بفرست .
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.