صفحات تاریخ شاهد صحنههایی از مدعیان دروغگو و متنبیان غیر صادق است، گروهی که با هدف حکومت بر مردم از سادگی و کشش فطری بشر به سوی مبدأ و معاد و سوء استفاده نموده و با خدعه و تزویر خود را پیامبران الهی معرفی کردهاند. برای تشخیص پیامبران واقعی از مدعیان قلابی، راهها ونشانههایی وجود دارد، یکی از راهها این است که مدّعی نبوت دارای معجزه باشد، یعنی دست به کار خارق العادهای بزند که نوع بشر حتی نوابغ جهان، قدرت مبارزه با آن را نداشته باشند. برای نخستین بار این موضوع از جانب مسیحیان عنوان شده است، آنان به منظور پایین آوردن مقام و عظمت پیامبر اکرم - صلی الله علیه و سلم - مدعی شدند که پیامبر اسلام معجزهای جز قرآن نداشت و تنها با قرآن تحدی میکرد، و هر موقع از او معجزهای میخواستند به کتاب خود اشاره مینمود. با توجه به این که پیامبر اسلام - صلی الله علیه و سلم- خود را افضل پیامبران و خاتم آنها معرفی کرده است، آیا لازمة افضل بودن او این نیست که باید همان معجزات و یا کاملتر از آنها را دارا باشد؟ زیرا صحیح نیست که یک فرد خود را برتر از دیگران بداند، ولی در برخی از صفات کمال از آنها کمتر باشد. معجزات پیامبر اکرم - صلی الله علیه و سلم- از دیدگاه قرآن: 1. شقّ القمر: خداوند متعال در این باره می فرماید: (اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَروَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِر: قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت. و هر گاه نشانه و معجزه ای را ببینند روی گردانده، و می گویند: این سحری مستمر است)[1] مفسران اسلامی مانند: زمخشری در کتاب کشاف، طبرسی در مجمع البیان و فخر رازی در مفاتیح الغیب و در ذیل آیه 1 و 2 سورة قمر مینویسد: مشرکان قریش خدمت پیامبر رسیدند و از او درخواست کردند که برای اثبات نبوت و رسالت خود ماه را دو نیم کند، حضرتش فرمود: اگر چنین کنم ایمان میآورید؟ همگی گفتند: آری! پیامبر از خدا درخواست کرد که مورد درخواست آنان را عطا کند، آنگاه با انگشت خود اشاره کرد و ماه دو نیم شد و فرمود: شاهد باشید.[2] 2- معراج: سیر پیامبر گرامی در نیمة شب از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی بدون وسایل امروزی سیر اعجازی بود و از توانایی بشر بیرون بود. خود قرآن این اعجاز را برای پیامبر ثابت مینماید[3] و از آن در سورة نجم سرسختانه دفاع میکند[4]. 3. مباهله با اهل باطل: موضوع مباهله پیامبر با مسیحیان نجران مطلبی است که قرآن در سوره آلعمران[5] متذکر شده است. نصارای نجران که آماده مباهله شدند وضع پیامبر و نحوة حضور او در میدان مباهله، آنان را از ورود به مباهله منصرف ساخت نه تنها آنان حاضر نشدند بلکه تا پیامبر زنده بود کسی حاضر به مباهله نگردید. 4. مشرکان معجزات او را میدیدند، اما سحر میخواندند: برخی از آیات قرآن گواهی میدهد که مشرکان و بتپرستان هر موقع از پیامبر آیه و معجزهای میدیدند، آن را جادو میخواندند،[6] مفسران اسلامی آیه 14 و 15 سوره صافات را گواه بر آن میگیرند که پیامبر گرامی علاوه بر قرآن معجزة دیگری نیز داشته است. 5. پیامبر اکرم- صلی لله علیه و سلم- دارای بینات بود: آیة 86 آلعمران حاکی از آن است که پیامبر دارای بینات بود . مقصود از آن معجزات است: (و شهدوا ان الرسول حق و جائهم البینات). بینات معنای وسیعی دارد که یکی از مصادیق آن همان معجزه است و از آن جا که از لفظ بینه در آیات زیادی خصوص معجزه ارائه شده است، بنابراین لفظ بینه شامل معجزات پیامبر اکرم نیز می شود. برای نمونه به یکی از مواردی که در آن از معجزه به (بینه) تعبیر شده است، بسنده میکنیم. آیة 73 سورة اعراف که میفرماید: ( قَدْ جَاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ...) حضرت صالح - علیه السلام- میفرماید: (برای شما از جانب خداوند معجزهای آوردم که همین شتر مادّه میباشد.) 6. پیامبر اسلام از غیب خبر میداد: قرآن مجید یکی از معجزات حضرت مسیح را خبر دادن از غیب میداند،[7] پیامبر گرامی به وسیلة وحی الهی از برخی حوادث غیبی خبر داده است و تعداد خبرهای غیبی قرآن بیش از آن است که در این صفحات گرد آید،[8] از باب نمونه به چند مورد اشاره میشود: پیامبر به وسیله وحی از پیروزی رومیان پس از شکست[9] و از مرگ ابولهب و همسر او امجمیل، برحالت کفر،[10] و هم چنین از مرگ ولیدبنمغیره بر حالت کفر و شرک،[11] و از شکست قریش در جنگ بدر، … خبر داده است.[12] معجزات پیامبر اسلام در احادیث اسلامی: احادیث اسلامی حاکی از آن است که پیامبر اسلام- صلی الله علیه و سلم- علاوه بر قرآن دارای معجزاتی بوده است؛ دانشمندان اسلام کتابهای زیادی در این باره نوشتهاند، به عنوان مثال از کتاب (اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات) تالیف مرحوم حر عاملی، بیستهزار حدیث پیرامون معجزات پیامبر اسلام و سایر پیشوایان با هفتاد هزار سند نقل شده است.[13] از دیگر کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است کتاب (الثاقب فی المناقب) است که در آن به معجزاتی مانند: خبر دادن از غیب، زنده نمودن مردگان، اطاعت درخت و سنگ از پیامبر، بارش باران با دعای حضرت، سخن گفتن چهارپایان و جمادات، شفای بیماران و[14] … اشاره شده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوه، (بیروت، دارالنفائس، چ 2، 1406 ه ق). 2. قطب الدین راوندی، الخرائج، (قم، موسسه امام مهدی، 1409 ه ق)، ص 21 170. 3. محمد باقر محمودی، کشف الرمس عن حدیث رد الشمس، قم، موسسه معارف اسلامی، اول، 1419ه ق. 4. علی عامل ینباطی؛ الصراط المستقیم الی مستحق التقدیم، بی جا، المکتبه المرتضویه لاحیاء الاثار الجعفریه، ج1، باب3، فصل5، ص55. پی نوشتها: [1]. قمر/1،2. [2]. رک: طبرسی، فضل؛ مجمع البیان، بیروت، داراحیاء اتراث العربی، 1379ه ق، ج5، ص186. ابن جریر طبری، محمد، جامع البیان، بیروت، دارالفکر، 1415ه ق، ج27، ص112. ابن جوزی، عبدالرحمن، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت، دارالفکر، اول، 1407ه ق، ج7، ص242. [3]. اسراء/1. [4]. نجم/13 18. [5]. آلعمران/61. [6]. صافات/14- 15. [7]. آلعمران/49. [8]. پیرامون خبرهای غیبی قرآن، ر، ک، سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، قم، موسسه سیدالشهدا العلمیه، 1407 ه ق، ج 3، ص 503 508. [9]. روم/6-2. [10]. مسد/5-1. [11]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، ج25، ص228. [12]. همان، ج23، ص67، ذیل آیه 45 سوره قمر. [13]. به نقل از جعفر سبحانی، پیشین، ص 201. [14]. طوسی، ابوجعفر محمد بن علی بن حمزه، الثاقب فی المناقب، بیروت، دارالزهرا، چاپ اول، 1411 ه ق، ص 53 106. منبع: اندیشه قم
صفحات تاریخ شاهد صحنههایی از مدعیان دروغگو و متنبیان غیر صادق است، گروهی که با هدف حکومت بر مردم از سادگی و کشش فطری بشر به سوی مبدأ و معاد و سوء استفاده نموده و با خدعه و تزویر خود را پیامبران الهی معرفی کردهاند. برای تشخیص پیامبران واقعی از مدعیان قلابی، راهها ونشانههایی وجود دارد، یکی از راهها این است که مدّعی نبوت دارای معجزه باشد، یعنی دست به کار خارق العادهای بزند که نوع بشر حتی نوابغ جهان، قدرت مبارزه با آن را نداشته باشند.
برای نخستین بار این موضوع از جانب مسیحیان عنوان شده است، آنان به منظور پایین آوردن مقام و عظمت پیامبر اکرم - صلی الله علیه و سلم - مدعی شدند که پیامبر اسلام معجزهای جز قرآن نداشت و تنها با قرآن تحدی میکرد، و هر موقع از او معجزهای میخواستند به کتاب خود اشاره مینمود. با توجه به این که پیامبر اسلام - صلی الله علیه و سلم- خود را افضل پیامبران و خاتم آنها معرفی کرده است، آیا لازمة افضل بودن او این نیست که باید همان معجزات و یا کاملتر از آنها را دارا باشد؟ زیرا صحیح نیست که یک فرد خود را برتر از دیگران بداند، ولی در برخی از صفات کمال از آنها کمتر باشد.
معجزات پیامبر اکرم - صلی الله علیه و سلم- از دیدگاه قرآن:
1. شقّ القمر:
خداوند متعال در این باره می فرماید:
(اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَروَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِر: قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت. و هر گاه نشانه و معجزه ای را ببینند روی گردانده، و می گویند: این سحری مستمر است)[1] مفسران اسلامی مانند: زمخشری در کتاب کشاف، طبرسی در مجمع البیان و فخر رازی در مفاتیح الغیب و در ذیل آیه 1 و 2 سورة قمر مینویسد: مشرکان قریش خدمت پیامبر رسیدند و از او درخواست کردند که برای اثبات نبوت و رسالت خود ماه را دو نیم کند، حضرتش فرمود: اگر چنین کنم ایمان میآورید؟ همگی گفتند: آری! پیامبر از خدا درخواست کرد که مورد درخواست آنان را عطا کند، آنگاه با انگشت خود اشاره کرد و ماه دو نیم شد و فرمود: شاهد باشید.[2]
2- معراج: سیر پیامبر گرامی در نیمة شب از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی بدون وسایل امروزی سیر اعجازی بود و از توانایی بشر بیرون بود. خود قرآن این اعجاز را برای پیامبر ثابت مینماید[3] و از آن در سورة نجم سرسختانه دفاع میکند[4].
3. مباهله با اهل باطل: موضوع مباهله پیامبر با مسیحیان نجران مطلبی است که قرآن در سوره آلعمران[5] متذکر شده است. نصارای نجران که آماده مباهله شدند وضع پیامبر و نحوة حضور او در میدان مباهله، آنان را از ورود به مباهله منصرف ساخت نه تنها آنان حاضر نشدند بلکه تا پیامبر زنده بود کسی حاضر به مباهله نگردید.
4. مشرکان معجزات او را میدیدند، اما سحر میخواندند: برخی از آیات قرآن گواهی میدهد که مشرکان و بتپرستان هر موقع از پیامبر آیه و معجزهای میدیدند، آن را جادو میخواندند،[6] مفسران اسلامی آیه 14 و 15 سوره صافات را گواه بر آن میگیرند که پیامبر گرامی علاوه بر قرآن معجزة دیگری نیز داشته است.
5. پیامبر اکرم- صلی لله علیه و سلم- دارای بینات بود: آیة 86 آلعمران حاکی از آن است که پیامبر دارای بینات بود . مقصود از آن معجزات است: (و شهدوا ان الرسول حق و جائهم البینات). بینات معنای وسیعی دارد که یکی از مصادیق آن همان معجزه است و از آن جا که از لفظ بینه در آیات زیادی خصوص معجزه ارائه شده است، بنابراین لفظ بینه شامل معجزات پیامبر اکرم نیز می شود. برای نمونه به یکی از مواردی که در آن از معجزه به (بینه) تعبیر شده است، بسنده میکنیم. آیة 73 سورة اعراف که میفرماید: ( قَدْ جَاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ...) حضرت صالح - علیه السلام- میفرماید: (برای شما از جانب خداوند معجزهای آوردم که همین شتر مادّه میباشد.)
6. پیامبر اسلام از غیب خبر میداد: قرآن مجید یکی از معجزات حضرت مسیح را خبر دادن از غیب میداند،[7] پیامبر گرامی به وسیلة وحی الهی از برخی حوادث غیبی خبر داده است و تعداد خبرهای غیبی قرآن بیش از آن است که در این صفحات گرد آید،[8] از باب نمونه به چند مورد اشاره میشود: پیامبر به وسیله وحی از پیروزی رومیان پس از شکست[9] و از مرگ ابولهب و همسر او امجمیل، برحالت کفر،[10] و هم چنین از مرگ ولیدبنمغیره بر حالت کفر و شرک،[11] و از شکست قریش در جنگ بدر، … خبر داده است.[12]
معجزات پیامبر اسلام در احادیث اسلامی:
احادیث اسلامی حاکی از آن است که پیامبر اسلام- صلی الله علیه و سلم- علاوه بر قرآن دارای معجزاتی بوده است؛ دانشمندان اسلام کتابهای زیادی در این باره نوشتهاند، به عنوان مثال از کتاب (اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات) تالیف مرحوم حر عاملی، بیستهزار حدیث پیرامون معجزات پیامبر اسلام و سایر پیشوایان با هفتاد هزار سند نقل شده است.[13] از دیگر کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است کتاب (الثاقب فی المناقب) است که در آن به معجزاتی مانند: خبر دادن از غیب، زنده نمودن مردگان، اطاعت درخت و سنگ از پیامبر، بارش باران با دعای حضرت، سخن گفتن چهارپایان و جمادات، شفای بیماران و[14] … اشاره شده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوه، (بیروت، دارالنفائس، چ 2، 1406 ه ق).
2. قطب الدین راوندی، الخرائج، (قم، موسسه امام مهدی، 1409 ه ق)، ص 21 170.
3. محمد باقر محمودی، کشف الرمس عن حدیث رد الشمس، قم، موسسه معارف اسلامی، اول، 1419ه ق.
4. علی عامل ینباطی؛ الصراط المستقیم الی مستحق التقدیم، بی جا، المکتبه المرتضویه لاحیاء الاثار الجعفریه، ج1، باب3، فصل5، ص55.
پی نوشتها:
[1]. قمر/1،2.
[2]. رک: طبرسی، فضل؛ مجمع البیان، بیروت، داراحیاء اتراث العربی، 1379ه ق، ج5، ص186.
ابن جریر طبری، محمد، جامع البیان، بیروت، دارالفکر، 1415ه ق، ج27، ص112.
ابن جوزی، عبدالرحمن، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت، دارالفکر، اول، 1407ه ق، ج7، ص242.
[3]. اسراء/1.
[4]. نجم/13 18.
[5]. آلعمران/61.
[6]. صافات/14- 15.
[7]. آلعمران/49.
[8]. پیرامون خبرهای غیبی قرآن، ر، ک، سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، قم، موسسه سیدالشهدا العلمیه، 1407 ه ق، ج 3، ص 503 508.
[9]. روم/6-2.
[10]. مسد/5-1.
[11]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، ج25، ص228.
[12]. همان، ج23، ص67، ذیل آیه 45 سوره قمر.
[13]. به نقل از جعفر سبحانی، پیشین، ص 201.
[14]. طوسی، ابوجعفر محمد بن علی بن حمزه، الثاقب فی المناقب، بیروت، دارالزهرا، چاپ اول، 1411 ه ق، ص 53 106.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] آیا اعجاز «قرآن» مختص زمان پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلم) است؟
- [سایر] آیاتی که پیرامون معجزه پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) آمده است چیست؟
- [سایر] چگونه می توان اثبات کرد که قرآن کلام خداوند متعال است، نه سخن پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم)؟ اعجاز قرآن در چیست؟
- [سایر] آیا حضرت محمد (ص) غیر از قرآن معجزه دیگری داشتند؟
- [سایر] آیا اعجاز «قرآن» مختص زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است؟
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] قرآن برای چه بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است؟
- [سایر] نام های حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چیست؟
- [سایر] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چه سفارش هایی درباره ی قرآن فرمودند؟
- [سایر] سر این که معجزه اصلی خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله و سلم) از نوع سخن انتخاب شده است چیست؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)