با سلام مدت یک و نیم سال است ازدواج کرده ام. تا حدود یک سال با همسرم بودم یعنی در یک شهر بودم و هر روز همدیگر را ملاقات می کردم و همیشه با هم بودم. از حدود 5 ماه است که شوهرم برای کار به شهر دیگری رفته و هر هفته یا حدود دو هفته یک بار به دیدنم می آید. حال مشکلی که برایم پیش آمده است این است که افکار ترسناکی به ذهنم خطور میکند مثل اینکه الان شوهرم تصادف کرده یا اینکه چند روز دیگر می میرم یا برای شوهرم مشکل بدی پیش آمده است. هرچه سعی میکنم از این افکار خلاصی پیدا کنم نمی توانم. هر چه می گذرد حالم بدتر می شود و از لحاظ روحی خیلی حالم بد شده است. لطفا راهنماییم کنید.با تشکر
با سلام.دوست خوبم استرس ناشی از این امر " جدایی شما ار همسرتون باعث شده تا شما درگیر افکار وسواسی شوید . خودتون هم خوب می دونید که این افکار عادی و طبیعی نیست بنباراین نباید انها را مورد استقبال قرار دهید . ایشان همان وضعیتی را دارند که در نزدیکی شما زندگی می کردند بنابراین دلیلی ندارد نگرانی داشته باشید . به علاوه اینکه او دارای رشد و بلوغ بالاتری هم شده و می تواند بهتر از عهده کارها بر آید . سعی کنید از بیکاری بپرهزید . هر روز برای خود برنامه ای منظم داشته باشید و با برنامه روز را سپری کنید .به محض ورود این افکار خود را مشغول کنید . به ارتباط تلفنی روی آورید و ....هر چه استقبال بیشتر باشد ، پیشروی افکار بیشتر است .
عنوان سوال:

با سلام
مدت یک و نیم سال است ازدواج کرده ام. تا حدود یک سال با همسرم بودم یعنی در یک شهر بودم و هر روز همدیگر را ملاقات می کردم و همیشه با هم بودم. از حدود 5 ماه است که شوهرم برای کار به شهر دیگری رفته و هر هفته یا حدود دو هفته یک بار به دیدنم می آید. حال مشکلی که برایم پیش آمده است این است که افکار ترسناکی به ذهنم خطور میکند مثل اینکه الان شوهرم تصادف کرده یا اینکه چند روز دیگر می میرم یا برای شوهرم مشکل بدی پیش آمده است. هرچه سعی میکنم از این افکار خلاصی پیدا کنم نمی توانم. هر چه می گذرد حالم بدتر می شود و از لحاظ روحی خیلی حالم بد شده است. لطفا راهنماییم کنید.با تشکر


پاسخ:

با سلام.دوست خوبم استرس ناشی از این امر " جدایی شما ار همسرتون باعث شده تا شما درگیر افکار وسواسی شوید . خودتون هم خوب می دونید که این افکار عادی و طبیعی نیست بنباراین نباید انها را مورد استقبال قرار دهید . ایشان همان وضعیتی را دارند که در نزدیکی شما زندگی می کردند بنابراین دلیلی ندارد نگرانی داشته باشید . به علاوه اینکه او دارای رشد و بلوغ بالاتری هم شده و می تواند بهتر از عهده کارها بر آید . سعی کنید از بیکاری بپرهزید . هر روز برای خود برنامه ای منظم داشته باشید و با برنامه روز را سپری کنید .به محض ورود این افکار خود را مشغول کنید . به ارتباط تلفنی روی آورید و ....هر چه استقبال بیشتر باشد ، پیشروی افکار بیشتر است .





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین