باسلامدوست گرامی شما ابتدا باید معیارهای خود در زمینه انتخاب همسر را مشخص کنید و تمام این موارد را از طرف مقابل پرسیده و یا به تحقیق و بررسی در مورد ان بپردازید. برای تحقیق کردن باید از محل کار، محل زندگی و حتی از اقوام این آقا استفاده کنید(به خصوص اگر خواهر و برادر این آقا ازدواج کرده باشند همسران آنها یعنی عروس و داماد خانواده می تواند کمک بسیاری به تحقیقات شما بکند) یعنی سعی کنید یک مساله را(مثلا اعتقادات مذهبی فرد)را از منابع مختلف مورد بررسی قرار دهید تا به صداقت ایشان پی ببرید.مطالبی که در جلسه خواستگاری حتما باید مورد بررسی قرار گیرد عبارتند از:ضمنا زمانی باید به انتخاب همسر و ازدواج فکر کنید که در مورد تمام ویژگی های عنوان شده به توافق 70-80 درصدی برسید:در هنگام گفتگو این معیارها را حتما مد نظر قرار دهید:بررسی عوامل اجتماعی یعنی از لحاظ طبقه اجتماعی در یک سطح قرار داشته باشید و در بین طبقه اجتماعی تان تفاوتهای فاحشی نباشد.بررسی نگرش سیاسی ایشان (مثلا تفاوت فاحشی در زمینه باورهای سیاسی با هم نداشته باشید مثلا شما موافق نظام حکومتی باشید ولی ایشان کاملا مخالف باشند)هماهنگی در تحصیلات یعنی به نحوی که هر دو شما با شرایط تحصیلی هم کنار آمده باشید و جوری نباشد که تازه بعد از ازدواج متوجه شوید که هماهنگی لازم را ندارید. عوامل فرهنگی که دارای ابعاد مختلف است مانند:- دین مذهب- آداب و رسوم- لباس پوشیدن و آراستن ظاهر- سنتها اعتقادات و باورها و .. همه اینها باید مورد بررسی قرار گیرد.عوامل اقتصادی یعنی شغل و کار ایشان و یا حتی کار شما مورد بررسی قرار گیرد.در مورد ساده زیستی و یا تجمل گرایی باید به طور کامل صحبت کرده تا در این زمینه از هم متفاوت نباشید.هزینه های رفاهی و معیشتی نیز مورد بررسی قرار گیرد. مثلا اینکه چه قدر هر دو شما اهل سفر و گشت و گذار هستید یا نیستید و ..در ادامه نیز این موارد را بررسی کنید:شناخت اهداف و توقعات یکدیگر2 - شناخت نحوه گذراندن اوقات فراغت ایشان3- صحبت کردن در مورد اهمیت صداقت در زندگی مشترک4- بررسی نحوه واکنش فرد در موقعیت هایی که عصبانی می شوند 5- اهمیت راز داری و حل مشکلات بین خودتان بدون دخالت والدین (البته به تفاوت دخالت و مشورت واقف باشید) 6- سابقه بیماری جسمی یا روحی در خودتان و ایشان 8- رابطه ایشان با دوستان و چگونگی رفت و امد(مثلا خیلی اهل دوستی های افراطی نباشند تا حدی که خانواده را فراموش کنند 9- وابستگی به خانواده (البته روشن کنید که منظورتان بررسی وضعیت استقلال عاطفی است نه قطع رابطه کردن با اعضای خانواده شان )ضمنا تمام مسائلی که ما عنوان می کنیم به نوعی باید مورد بررسی قرار گیرد که فرد احساس می کند تناسب لازم را با فرد مزبور دارد و در ازدواج با وی به ارامش می رسد. مثلا وقتی می گوییم تناسب تحصیلی منظور این نیست که شما اگر مدرک لیسانس دارید ایشان هم حداقل دارای این مدرک باشد بلکه منظور این است که طرفین با شرایط تحصیلی هم کنار آمده باشند.با تشکر از تماس شما
با سلام و خسته نباشید
ببخشید واسه من قراره یک خواستگار بیاد با کلیات خانواده شون آشنایی داریم ولی نمیدونم واسه اینکه با روحیات و اخلاق ایشون آشنا بشم چه سوالایی بپرسم ممنون میشم یک سری سوالات اساسی و مهم رو بهم بگید با تشکر فراوان.
باسلامدوست گرامی شما ابتدا باید معیارهای خود در زمینه انتخاب همسر را مشخص کنید و تمام این موارد را از طرف مقابل پرسیده و یا به تحقیق و بررسی در مورد ان بپردازید. برای تحقیق کردن باید از محل کار، محل زندگی و حتی از اقوام این آقا استفاده کنید(به خصوص اگر خواهر و برادر این آقا ازدواج کرده باشند همسران آنها یعنی عروس و داماد خانواده می تواند کمک بسیاری به تحقیقات شما بکند) یعنی سعی کنید یک مساله را(مثلا اعتقادات مذهبی فرد)را از منابع مختلف مورد بررسی قرار دهید تا به صداقت ایشان پی ببرید.مطالبی که در جلسه خواستگاری حتما باید مورد بررسی قرار گیرد عبارتند از:ضمنا زمانی باید به انتخاب همسر و ازدواج فکر کنید که در مورد تمام ویژگی های عنوان شده به توافق 70-80 درصدی برسید:در هنگام گفتگو این معیارها را حتما مد نظر قرار دهید:بررسی عوامل اجتماعی یعنی از لحاظ طبقه اجتماعی در یک سطح قرار داشته باشید و در بین طبقه اجتماعی تان تفاوتهای فاحشی نباشد.بررسی نگرش سیاسی ایشان (مثلا تفاوت فاحشی در زمینه باورهای سیاسی با هم نداشته باشید مثلا شما موافق نظام حکومتی باشید ولی ایشان کاملا مخالف باشند)هماهنگی در تحصیلات یعنی به نحوی که هر دو شما با شرایط تحصیلی هم کنار آمده باشید و جوری نباشد که تازه بعد از ازدواج متوجه شوید که هماهنگی لازم را ندارید. عوامل فرهنگی که دارای ابعاد مختلف است مانند:- دین مذهب- آداب و رسوم- لباس پوشیدن و آراستن ظاهر- سنتها اعتقادات و باورها و .. همه اینها باید مورد بررسی قرار گیرد.عوامل اقتصادی یعنی شغل و کار ایشان و یا حتی کار شما مورد بررسی قرار گیرد.در مورد ساده زیستی و یا تجمل گرایی باید به طور کامل صحبت کرده تا در این زمینه از هم متفاوت نباشید.هزینه های رفاهی و معیشتی نیز مورد بررسی قرار گیرد. مثلا اینکه چه قدر هر دو شما اهل سفر و گشت و گذار هستید یا نیستید و ..در ادامه نیز این موارد را بررسی کنید:شناخت اهداف و توقعات یکدیگر2 - شناخت نحوه گذراندن اوقات فراغت ایشان3- صحبت کردن در مورد اهمیت صداقت در زندگی مشترک4- بررسی نحوه واکنش فرد در موقعیت هایی که عصبانی می شوند 5- اهمیت راز داری و حل مشکلات بین خودتان بدون دخالت والدین (البته به تفاوت دخالت و مشورت واقف باشید) 6- سابقه بیماری جسمی یا روحی در خودتان و ایشان 8- رابطه ایشان با دوستان و چگونگی رفت و امد(مثلا خیلی اهل دوستی های افراطی نباشند تا حدی که خانواده را فراموش کنند 9- وابستگی به خانواده (البته روشن کنید که منظورتان بررسی وضعیت استقلال عاطفی است نه قطع رابطه کردن با اعضای خانواده شان )ضمنا تمام مسائلی که ما عنوان می کنیم به نوعی باید مورد بررسی قرار گیرد که فرد احساس می کند تناسب لازم را با فرد مزبور دارد و در ازدواج با وی به ارامش می رسد. مثلا وقتی می گوییم تناسب تحصیلی منظور این نیست که شما اگر مدرک لیسانس دارید ایشان هم حداقل دارای این مدرک باشد بلکه منظور این است که طرفین با شرایط تحصیلی هم کنار آمده باشند.با تشکر از تماس شما
- [سایر] سلام خسته نباشید ببخشید دوباره مزاحم میشم! میخواستم بپرسم من تو اولین صحبت با این خانم در مورد چه چیزهایی صحبت کنم؟ چه چیزهایی در مورد خودم و خونوادم صحبت کنم؟ در مورد چه چیزهایی صحبت نکنم! آیا از ایشون سوال هم کنم؟ اگر بله چه سوالاتی بپرسم! ممنون
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید. بنده 22 سال سن دارم و با یکی از هم رشته ای های خودم آشنا شدم که البته 2 سال از من بزرگتره و قصد ازدواج داریم خواستم در مورد اختلاف سنی که وجود داره بپرسم که در آینده چه مسائلی ممکنه پیش بیاد؟ با تشکر فراوان
- [سایر] خواهش میکنم خصوصی باشه سلام حاج آقا خسته نباشید حاج آقا ببخشید وقتتونو می گیرم یه مشورت میخواستم باهاتون بکنم حاج آقا من یه مدت که با یک آقائی آشنا شدم مدت زیادی نیست که ایشونو میشناسم ولی تا حدی از اعتقاداتشون تونستم با خبر بشم ایشون دانشجوی ارشد... ...خواهش میکنم خصوصی باشه ممنون از لطفتون خدانگه دار
- [سایر] با سلام و خسته نباشید ببخشید من یه مشکلی در خانواده دارم و اینکه آزادی ندارم مادرم به من اجازه نمیده که تنهایی بیرون برم حتی برای خرید خودم مثل کتاب یا چیزایی دیگه با دوستام بیرون نمیرم اجازه هیچ کاری ندارم در حالی که من تا به حال کاری نکردم که بهت اعتماد نداشته باشن.برادر من خیلی آزاده دلم میخواست منم مثل اون با دوستام یا تنهایی بیرون میرفتم. من خیلی افسرده شدم اراده هیچ کاری هم ندارم واقعا خسته شدم. حتی به خود کشی فکر کردم ولی ترسیدم.زندگی برام بی معنیه.مادرم به حرفای من گوش نمیده نمیدونم چیکار کنم خواهشا کمکم کنید. ممنون میشم با تشکر
- [سایر] با سلام و خسته نباشید. مادر من مدت هفت هشت سالی میشه که یائسه شدن و علی رغم مراجعه کردن مکرر به دکتر زنان و استفاده از دارو همچنان علائم یائسگی نظیر گر گرفتن شدید رو دارن که خیلی اذیتشون میکنه.خیلی از قرصا هم عوارض دارن و هورمونی هستن و مصرفشون خطرناکه. میخواستم بپرسم گیاه پنج انگشت که میگن واسه گر گرفتگی زمان یائسگی مفیده رو میتونن استفاده کنن و عوارض خاصی نداره. اگه دارو گیاهی غیر از پنج انگشت رو هم معرفی کنین ممنون میشم. گر گرفتنا خیلی روشون تاثیر گذاشته و به معنی واقعی کلمه عذاب میکشن. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر از شما
- [سایر] با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما<br />من یه دختری رو میشناسم چند وقت پیش فهمید سرطان خون داره دکترا جوابش کردن 4ماه دیگه زندش با شیمی درمانی بیشتر زنده میمونه<br /><br />پلاکت خونش خون نمیگیره دقیقا نمیدونم چیه ولی مربوط هست به پلاکت خونش که نمیشه خونشو تعویض کرد<br />حالا اگه راه حلی هست بگید خیلی خیلی ممنون میشم از شما من خودم روحیشو قوی کردم الان روحیش خوبه به نظرم <br /><br />باارزوی موفقیت برای شما<br />تشکر فراوان از کمکای شما.
- [سایر] سلام خسته نباشید نمی دونم این سوال شامل بخش روانپزشکی میشه یا نه ولی من می پرسم اگر نمی شد بگید که من سوالم رو باید از کی بپرسم تا به جواب برسم نمی دونم چطوری باید بگم ولی من دختری هستم که به خودم (ازنظرظاهر)وبه زندگی خودم ازنظرتمیزی نمی رسم یعنی نامنظم هستم چیزی رو که میزارم برنمی دارم دوست دارم زندگیم وخودم تمیز باشم ولی تاالان نشده نمیدونم چطوری باید کاری کنم که برام تمیزی عادت بشه به نظرتون من چیکارکنم که تمیز بشم وهرکی وارد خونم شد بهم بگه آفرین چه خونه تمیزی داری لطفا راهنماییم کنید متشکرم
- [سایر] سلام آقای دکتر خسته نباشید ماه بعد قراره عقد کنم..خاستگارم اهل شماله ومن اهل جنوب...به هر بدبختی بود خونواده ها رو به این وصلت راضی کردیم چون اول بخاطر راه دور مخالف بودن. حالا بابام گفته اون پسر باید بیاد جنوب زندگی کنه. واینو تو سند ازدواج قید کنه که حق انتخاب محل زندگی با من باشه.پسره هم قبول کرده بیاد جنوب زندگی کنه.حتی خونوادشو به سختی راضی کرد بیان جنوب واسه مراسم..ولی میگه تو سند قید نمیکنم..چون این گرو کشیه و رابطه من وخونوادم بهم میخوره وبهم سرکوفت میزنن وما از این رسما نداریم و... حالا چیکار کنم.. نه اون راضی میشه خونوادشو ناراحت کنه...نه بابای من دست از این شرط برمیداره.. نمیدونم بابام راست میگه یا اون؟در ضمن ما 3 ساله همو دوست داریم واصلن نمیتونیم جدا شیم ممنون
- [سایر] به نام خدا سلام و خدا قوت 1. تشکر میکنم و خسته نباشید. 2. عذرخواهی میکنم بابت ... 3.بحث دیشب تو پارک ملت خیلی خوب بود با اینکه من آخرش رو دیدم. بحث نحوه گفتگو و اصلیتش تو زندگی و اینکه رعایت اخلاق اسلامی و تاکیدتون رو بحث عدم سرزنش عالی بود. ممنون 4.نکته ای رو در مورد کلاس سه شنبه میخواستم با شما مطرح کنم،اینکه تو کلاس بعضی مواقع قصد برخورد با افرادی رو پیدا میکنم که تذکر بدم ولی این رغبت بخاطر حفظ احترام استاد در کلاس کم رنگ میشه که ممکن به شما هم بی احترامی بشه. حالا میخواستم نظرتون رو تو این مورد جویا بشم. البته ترجیح اول حضوری وبعد تلفنی مطرح کنم که فعلا مقدور نیست. 5.از هویت طلبگی برای من بگید؛ بپرسم که منبعی یا کتابی تو این زمینه هست البته احتمال میدم بقیه هم استقبال کنن. 6.ممنون و تشکر و خدا قوت یاعلی
- [سایر] سلام حاج آقا واقعا از اینکه جواب ماها رو میدید واقعا ممنونم و تشکر می کنم قبلا براتون نوشته بودم که کسی رو دوست دارم و برای رسیدن به اون برام دعا کنید جوابمو دادید و گفتید دعا می کنم ولی چرا رسیدن به معشوق کارش به دعا و توسل کشیده؟! این باید شما را به بررسی جدی و واقع بینانه ی علاقمندی و تصمیمتان وادار کند راستش من از طریق اینترنت باهاش آشنا شدم و هردومون تو خانواده ی مذهبی بزرگ شدیم و خانواده هامون سخت مخالف چت کردنن و اگه بدونن ما از طریق اینترنت آشنا شدیم مخالفت می کنن در صورتی که ما واقعا همدیگه رو می خوایم و من نمی تونم اینو به خانوادم بگم چون مخالفت می کنن و ما اینو نمیخایم چون واقعا دوست داشتنه ما از شهوت و هوس نبوده و نیست من چون ایران نیستم، منتظرم تا روزی که بخام بیام ایران و اونوقت اون بیاد خواستگاری و اینم خیلی گناهه نمی دونم چکار باید کنم تنها یه چیزی ذهنمو مشغول کرده اونم اینه که ازش جدا بشم و روزی که خواستم برم ایران خبرش بدم و اونم بیاد خواستگاری نمی دونم اگه شما اینو درست می دونید بهم بگید یا راه حل درستو بهم بگید تا انجام بدم ممنون میشم موفق باشید التماس دعا خدانگهدار