با عرض سلام و خسته نباشید مدتی من دچار وسواس فکری شده ام در مورد مریضی.یعنی هر کس که بگوید مریض شده من هم می ترسم گرفتار ان مریضی شوم و انقدر فکرههای ناجور سراغم می اید که از با درمی ایم و خیلی خسته شده ام البته شوهرم همین گونه است لطفا کمکم کنید با چند دستور ان را به امید خداانجام میدهم
با سلام. این که همسر شما هم مثل شما به وسواس مبتلاست کار ار یک مقدار سخت تر می کنه . درمان وسواس به یک ناظر نیاز داره تا بر روند کار نظارت کنه . شما هر یک باید ناظر دیگری باششید .این نکته رو خوب دقت کنید : آیا ترس های شما به واقعیت هم تبدیل شده / آیا پزشکانی که مدام در ارتباط با بیماری های مختلف قرار می گیرند مستمرا بیماری ها را تجربه می کنند ؟ آیا معتقدید کهافکار شما می تونه آینده شما را به تصویر بکشه ؟ پس تا زمانی که این همه افکار خوب و مثبت هست آیا پرداختن به بیماری و ترس از آن معقولانه است ؟وسواس بیماری سمجی است و اگر خود شما نخواهید تا جلو ان را بگیرید می تونه کل زندگی شما را احاطه کنه . پس برای درمان به اراده شما نیاز داریم . به اینکه بخواهید افکارتون رو با منطق و نه ترس و بدبینی تطبیق دهید . شما دارای سلامتی هستید اما مثل این است که با این ترس ها مدام بیماری را ارزو می کنید . پس به سلامتی فکرکنید . مهم ترین روش درمانی برای وسواس بی اعتنایی است . به محض مواجهه با هر گونه وسوسه آن را به کناری بگذارید و رندگی خوب و خوش را ادامه دهید . به خوبی ها فکر کنید . و در ذهن بی توجهی وکم محلی به افکار منفی را تمرین کنید .
عنوان سوال:

با عرض سلام و خسته نباشید
مدتی من دچار وسواس فکری شده ام در مورد مریضی.یعنی هر کس که بگوید مریض شده من هم می ترسم گرفتار ان مریضی شوم و انقدر فکرههای ناجور سراغم می اید که از با درمی ایم و
خیلی خسته شده ام البته شوهرم همین گونه است لطفا کمکم کنید با چند دستور ان را به امید خداانجام میدهم


پاسخ:

با سلام. این که همسر شما هم مثل شما به وسواس مبتلاست کار ار یک مقدار سخت تر می کنه . درمان وسواس به یک ناظر نیاز داره تا بر روند کار نظارت کنه . شما هر یک باید ناظر دیگری باششید .این نکته رو خوب دقت کنید : آیا ترس های شما به واقعیت هم تبدیل شده / آیا پزشکانی که مدام در ارتباط با بیماری های مختلف قرار می گیرند مستمرا بیماری ها را تجربه می کنند ؟ آیا معتقدید کهافکار شما می تونه آینده شما را به تصویر بکشه ؟ پس تا زمانی که این همه افکار خوب و مثبت هست آیا پرداختن به بیماری و ترس از آن معقولانه است ؟وسواس بیماری سمجی است و اگر خود شما نخواهید تا جلو ان را بگیرید می تونه کل زندگی شما را احاطه کنه . پس برای درمان به اراده شما نیاز داریم . به اینکه بخواهید افکارتون رو با منطق و نه ترس و بدبینی تطبیق دهید . شما دارای سلامتی هستید اما مثل این است که با این ترس ها مدام بیماری را ارزو می کنید . پس به سلامتی فکرکنید . مهم ترین روش درمانی برای وسواس بی اعتنایی است . به محض مواجهه با هر گونه وسوسه آن را به کناری بگذارید و رندگی خوب و خوش را ادامه دهید . به خوبی ها فکر کنید . و در ذهن بی توجهی وکم محلی به افکار منفی را تمرین کنید .





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین