دو ساله که نامزدم، شوهرم منو خیلی اذیت می کنه و فقط به نظرات مادر و خانواده اش اهمیت میدهد. هر خواسته ای از او دارم جوابم یک کلمه :نه" است. ولی در مورد خانواده اش اینطور نیست حتی به خاطر آنها من را در دوران نامزدی کتک می زند. خواهش می کنم منو کمک و راهنمایی کنید.
دو دسته مسائل باعث تعارض همسران می شوند که یکی مسائل آشکار و دیگری مسائل پنهان است. اکثر اوقات مسائل بسیار واضح هستند و در مورد موضوعاتی هستند که هر روزه با آنها مواجهیم. اما گاهی اوقات همسران در مورد مسائلی بحث می کنند که به نظر نمی رسد وابسته به مساله ویژه ای باشد. این مسائل پنهانی هستند و باعث بحث های ناکام کننده و تخریب گر در بین همسران می شوند. درباره این مسائل به صورت روشن صحبت نمی شود و نشانگر نیازها و انتظارات ابراز نشده ای هستند که اگر به آنها توجه نشود آسیب جدی به ازدواج می زنند. مثلا ممکن است انتظار پنهان همسر شما این باشد: من دوست دارم همسرم به خانواده ام اهمیت دهد و نیاز او اهمیت دادن شما باشد. سوالی که همسرتان به طور پنهان از خودش می پرسد اینست: چرا همسرم به اندازه من برای خانواده ام احترام قائل نیست؟ به دنبال این سوال ذهن او در جستجوی جوابهای مرتبط به این مساله است و هرگونه بی توجهی جزئی شما به خانواده ایشان و یا حتی درخواست منطقی شما را برای تنها بودن با همسرتان به عنوان جوابی برای سوال خودشان می دانند که ایشان را عصبانی می کند. از طرف دیگر شما نیز انتظارات، نیازها و سوالهای پنهان خودتان را دارید که مثل همسرتان هرگز به طور آشکار بیان نکرده اید. اگر قبلا موضوعات را به گونه ای بیان کرده اید که از دست یکدیگر عصبانی هستید، وارد رابطه کنترل و قدرت شده اید. به این معنا که این نوع درخواست ها بدون توجه به اینکه محتوای آن چه باشد، در صدد کنترل طرف مقابل هستند و همسرتان و یا شما را به شدت در حالت دفاعی قرار خواهد داد. باید یاد بگیرید جمله بندیها و درخواست هایتان را تغییر دهید. برای این کار از تحقیر و سرزنش همسرتان اجتناب کنید، برچسب نزنید، برای جملاتی که شما را ناراحت می کنند، جواب مناسب و محترمانه ای داشته باشید. جمله هایتان را با "من" شروع کنید زیرا جملاتی که با "تو" شروع می شوند اغلب حس سرزنش کردن را به طرف مقابل می دهند. مثلا من از اینکه فلان عمل را انجام دادی ناراحت شدم.  اینها بخشی از مهارتهای ارتباطی هستند که نیاز دارید یاد بگیرید. فکر کنید و از خود بپرسید اگر این مساله کاملا حل شود، چه چیز دیگری می تواند برای شما مساله ساز باشد؟ از طرف دیگر باید از خودتان بپرسید چه چیزی در همسرتان وجود دارد که شایسته قدردانی است؟ به یاد داشته باشید رابطه شما باید متعادل باشد، اگر دائما در حال انتقاد از یکدیگر باشید، حتی اگر انتقادتان سازنده باشد، تعادل رابطه شما به هم خواهد خورد و تلاشهایتان برای بهبودی رابطه اثری نخواهد داشت. بنابراین بر نکات مثبت همسرتان تمرکز کرده و آنها را نیز پررنگ کنید. در هر نوع انتقادی که مطرح می کنید باید حداقل دو نکته مثبت از آن شخص را به او بگویید و سپس انتقادتان را مطرح سازید. مطالعه کتابهایی در زمینه مهارت ارتباطی همسران برای شما آموزنده خواهد بود. موفق باشید.
عنوان سوال:

دو ساله که نامزدم، شوهرم منو خیلی اذیت می کنه و فقط به نظرات مادر و خانواده اش اهمیت میدهد. هر خواسته ای از او دارم جوابم یک کلمه :نه" است. ولی در مورد خانواده اش اینطور نیست حتی به خاطر آنها من را در دوران نامزدی کتک می زند. خواهش می کنم منو کمک و راهنمایی کنید.


پاسخ:

دو دسته مسائل باعث تعارض همسران می شوند که یکی مسائل آشکار و دیگری مسائل پنهان است. اکثر اوقات مسائل بسیار واضح هستند و در مورد موضوعاتی هستند که هر روزه با آنها مواجهیم. اما گاهی اوقات همسران در مورد مسائلی بحث می کنند که به نظر نمی رسد وابسته به مساله ویژه ای باشد. این مسائل پنهانی هستند و باعث بحث های ناکام کننده و تخریب گر در بین همسران می شوند. درباره این مسائل به صورت روشن صحبت نمی شود و نشانگر نیازها و انتظارات ابراز نشده ای هستند که اگر به آنها توجه نشود آسیب جدی به ازدواج می زنند. مثلا ممکن است انتظار پنهان همسر شما این باشد: من دوست دارم همسرم به خانواده ام اهمیت دهد و نیاز او اهمیت دادن شما باشد. سوالی که همسرتان به طور پنهان از خودش می پرسد اینست: چرا همسرم به اندازه من برای خانواده ام احترام قائل نیست؟ به دنبال این سوال ذهن او در جستجوی جوابهای مرتبط به این مساله است و هرگونه بی توجهی جزئی شما به خانواده ایشان و یا حتی درخواست منطقی شما را برای تنها بودن با همسرتان به عنوان جوابی برای سوال خودشان می دانند که ایشان را عصبانی می کند. از طرف دیگر شما نیز انتظارات، نیازها و سوالهای پنهان خودتان را دارید که مثل همسرتان هرگز به طور آشکار بیان نکرده اید. اگر قبلا موضوعات را به گونه ای بیان کرده اید که از دست یکدیگر عصبانی هستید، وارد رابطه کنترل و قدرت شده اید. به این معنا که این نوع درخواست ها بدون توجه به اینکه محتوای آن چه باشد، در صدد کنترل طرف مقابل هستند و همسرتان و یا شما را به شدت در حالت دفاعی قرار خواهد داد. باید یاد بگیرید جمله بندیها و درخواست هایتان را تغییر دهید. برای این کار از تحقیر و سرزنش همسرتان اجتناب کنید، برچسب نزنید، برای جملاتی که شما را ناراحت می کنند، جواب مناسب و محترمانه ای داشته باشید. جمله هایتان را با "من" شروع کنید زیرا جملاتی که با "تو" شروع می شوند اغلب حس سرزنش کردن را به طرف مقابل می دهند. مثلا من از اینکه فلان عمل را انجام دادی ناراحت شدم.  اینها بخشی از مهارتهای ارتباطی هستند که نیاز دارید یاد بگیرید. فکر کنید و از خود بپرسید اگر این مساله کاملا حل شود، چه چیز دیگری می تواند برای شما مساله ساز باشد؟ از طرف دیگر باید از خودتان بپرسید چه چیزی در همسرتان وجود دارد که شایسته قدردانی است؟ به یاد داشته باشید رابطه شما باید متعادل باشد، اگر دائما در حال انتقاد از یکدیگر باشید، حتی اگر انتقادتان سازنده باشد، تعادل رابطه شما به هم خواهد خورد و تلاشهایتان برای بهبودی رابطه اثری نخواهد داشت. بنابراین بر نکات مثبت همسرتان تمرکز کرده و آنها را نیز پررنگ کنید. در هر نوع انتقادی که مطرح می کنید باید حداقل دو نکته مثبت از آن شخص را به او بگویید و سپس انتقادتان را مطرح سازید. مطالعه کتابهایی در زمینه مهارت ارتباطی همسران برای شما آموزنده خواهد بود. موفق باشید.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین