با سلام و خسته نباشید حدود دو سال است که با همسرم ازدواج کرده ام و بسیار از زندگی با ایشان راضیم اما مشکل من بعضی از رفتارهای خانواده ایشان است که نمی گویم از روی دشمنی است بلکه شاید از بی اهمیت شمردن آن است.حال می خواهم بدانم تا چه حد حق با من است؟ برای مثال با وجد اینکه ما تازه ازدواج کرده بودیم و من جهیزیه کامل چیده بودم اما بعد از این دو سال هنوز مادر شوهر و خواهر شوهر ها و برادر شوهرم به صورت رسمی به منزل مانیامده اند البته آنها شهرستان هستند.
سلام.توجه به این نکته خیلی مهم است که شما نمی توانید خانواده ی شوهرتان را به راحتی تغییر دهید . مردم متفاوت هستند . در شرایط مختلف محیطی بزرگ می شوند و هر کدام خصوصیاتی منفی را با خود حمل می کند ( همانطور که وقتی به خود نگاه می کنیم می بیینیم که ما هم مشکلاتی داریم ؛ بعضی را می دانیم و بعضی را هم نمی دانیم) . وقتی که انسان نمی تواند روحیات منفی خودش را به راحتی تغییر دهد ، طبیعتا تغییر دیگران به مراتب سخت تر است خصوصا وقتی دیگران اصلا متوجه اشتباه بودن رفتار و خصوصیاتشان نیستند . عاقلانه ترین رفتاری که با دیگران در این شرایط می توان کرد این است که آنها را آنگونه که هستند بپذیریم ؛ اگر دیگران مریضی جسمانی داشته باشند و به خاطر آن مریضی مشکلاتی را برای انسان ایجاد کنند ، راحت تر می توانیم با آنها کنار بیاییم. همینطور نیز وقتی مریضیهای روحی دارند ، اگر با چشم مریضی به آنها نگاه کنیم ، می توانیم مشکلاتشان را تحمل کنیم ( دست خودشان نیست ، اگر ما هم جای آنها بودیم ، همین کار را می کردیم)اگر خانواده ی شوهرتان را با خصوصیاتی که دارند بپذیرید ( بالاخره این طوری هستند و این صفات منفی را دارند) ، کنار آمدن با آنها برای شما راحت می شود و دیگر بی توجهی کردن آنها شما را ناراحت نخواهد کرد .. سعی کنید که با محبت کردن به آنها ، در جهت رفع مشکلاتشان ، به ایشان کمک کنید چرا که درمان اکثر مشکلات روحی، محبت کردن است . مهمتر این که وقتی شما به ایشان محبت می کنید ، بیشترین اثر را بر خود شما خواهد داشت و احساس لذتی درونی خواهید برد و آرامشی به زندگی شما خواهد داد . در نتیجه زندگی مشترکان نیز گرمتر خواهد شد . از خدا کمک بگیرید.نکته ی آخر این که سعی کنید که انتظاراتتان را از خانواده ی شوهر با گرمی و با محبت به خودشان بگویید ( مثلا در تماسی تلفنی ، ایشان را دعوت کنید و بگویید که دوست دارید تا زندگیتان با حضور ایشان بیمه گردد ) . هم شما به خواسته ی خود می رسید و هم رابطه گرمتر می شود.موفق باشید.
عنوان سوال:

با سلام و خسته نباشید
حدود دو سال است که با همسرم ازدواج کرده ام و بسیار از زندگی با ایشان راضیم اما مشکل من بعضی از رفتارهای خانواده ایشان است که نمی گویم از روی دشمنی است بلکه شاید از بی اهمیت شمردن آن است.حال می خواهم بدانم تا چه حد حق با من است؟
برای مثال با وجد اینکه ما تازه ازدواج کرده بودیم و من جهیزیه کامل چیده بودم اما بعد از این دو سال هنوز مادر شوهر و خواهر شوهر ها و برادر شوهرم به صورت رسمی به منزل مانیامده اند البته آنها شهرستان هستند.


پاسخ:

سلام.توجه به این نکته خیلی مهم است که شما نمی توانید خانواده ی شوهرتان را به راحتی تغییر دهید . مردم متفاوت هستند . در شرایط مختلف محیطی بزرگ می شوند و هر کدام خصوصیاتی منفی را با خود حمل می کند ( همانطور که وقتی به خود نگاه می کنیم می بیینیم که ما هم مشکلاتی داریم ؛ بعضی را می دانیم و بعضی را هم نمی دانیم) . وقتی که انسان نمی تواند روحیات منفی خودش را به راحتی تغییر دهد ، طبیعتا تغییر دیگران به مراتب سخت تر است خصوصا وقتی دیگران اصلا متوجه اشتباه بودن رفتار و خصوصیاتشان نیستند . عاقلانه ترین رفتاری که با دیگران در این شرایط می توان کرد این است که آنها را آنگونه که هستند بپذیریم ؛ اگر دیگران مریضی جسمانی داشته باشند و به خاطر آن مریضی مشکلاتی را برای انسان ایجاد کنند ، راحت تر می توانیم با آنها کنار بیاییم. همینطور نیز وقتی مریضیهای روحی دارند ، اگر با چشم مریضی به آنها نگاه کنیم ، می توانیم مشکلاتشان را تحمل کنیم ( دست خودشان نیست ، اگر ما هم جای آنها بودیم ، همین کار را می کردیم)اگر خانواده ی شوهرتان را با خصوصیاتی که دارند بپذیرید ( بالاخره این طوری هستند و این صفات منفی را دارند) ، کنار آمدن با آنها برای شما راحت می شود و دیگر بی توجهی کردن آنها شما را ناراحت نخواهد کرد .. سعی کنید که با محبت کردن به آنها ، در جهت رفع مشکلاتشان ، به ایشان کمک کنید چرا که درمان اکثر مشکلات روحی، محبت کردن است . مهمتر این که وقتی شما به ایشان محبت می کنید ، بیشترین اثر را بر خود شما خواهد داشت و احساس لذتی درونی خواهید برد و آرامشی به زندگی شما خواهد داد . در نتیجه زندگی مشترکان نیز گرمتر خواهد شد . از خدا کمک بگیرید.نکته ی آخر این که سعی کنید که انتظاراتتان را از خانواده ی شوهر با گرمی و با محبت به خودشان بگویید ( مثلا در تماسی تلفنی ، ایشان را دعوت کنید و بگویید که دوست دارید تا زندگیتان با حضور ایشان بیمه گردد ) . هم شما به خواسته ی خود می رسید و هم رابطه گرمتر می شود.موفق باشید.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین