راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله مظاهری
آدرس:
http://www.almazaheri.org
زکات محصولاتی مانند گندم که بوسیله موتور از چاه عمیق مشروب شده، چه مقدار است؟
باید ده یک بپردازد.
عنوان سوال:
زکات محصولاتی مانند گندم که بوسیله
موتور
از چاه عمیق مشروب شده، چه مقدار است؟
پاسخ:
باید ده یک بپردازد.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
آیا طلایی که برای ازدواج و به نیّت آن خریداری شده است، اگر به حدّ نصاب لازم برای وجوب زکات برسد، آیا زکات بر آن واجب میشود؟
طلایی که جزء مهریه است و ما هر بار مقداری از آن را استفاده میکنیم و مقداری از آن را در محلّی نگهداری میکنیم، آیا آن مقدار نگهداری شده که به دفعات از آنها استفاده شده است خمس دارد؟
اینجانب به علّت عمل غدّههای بزاقی، ترشّحات بدنم کم شده است به طوری که روزه گرفتن برایم ضرر دارد، امّا با خورردن مقدار کمی آب مشکلم حلّ میشود، حال من نسبت به روزهام چه وظیفهای دارم؟
بچّهای متولّد شده که صورتش کاملاً به طرف پشت است، کیفیّت دفن او چگونه است؟
اگرچیزی به ما بدهند، یا در منزل اقوام به ما گفتند چیزی را بخوریم و بدانیم یا یقین داشته باشیم که خمس و زکات آن پرداخت نشده، یا از اموال بیت المال است، یا پول نزول و بهره است، چه باید بکنیم؟ آیا باید خودمان قبل از مصرف خمس و زکات آن را بپردازیم؟
عقد موقّت شش ماهه خوانده شده، دو ماه آن گذشته و بدون آن که شوهر بقیه مدّت را ببخشد عقد دائم خوانده شده، این چه صورتی دارد؟
قبرستانی است که اکنون مشخّص شده که 20 درجه از قبله انحراف دارد، تکلیف ما نسبت به امواتی که رو به قبله دفن نکردهاند چیست؟
معیار شناخت غنائی که در اسلام حرام شمرده شده، چگونه است؟
ملاک در دیه که باید طلا پرداخت شود، چه میزان عیار است؟
کسی که اهل پرداخت خمس نیست یا زکات واجب مالش را نمیپردازد، رفت و آمد با او و استفاده از اموالش چه صورتی دارد؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[سایر] با توجه به مفهوم آزادی با چه معیار منطقی و عقلی، بردهداری در اسلام به طور قطع، حرام و ممنوع نگردیده است؟
[آیت الله علوی گرگانی] بنظر جنابعالی چیز نجس با چند مرتبه شستن بوسیله آب قلیل و آب کرّ پاک میشود و مقدار آب کرّ طبق نظر شما دقیقاچه مقدار است؟
[آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی با اصرار زیاد از موتور سواری خواهش می کند که مرا ردیف خود سوار کن; او هم به ردیف خودش سوار می کند و مقدار زیادی او را می برد; یک مرتبه موتور سوار متوجه می شود که ردیف او افتاده و در اثر افتادن فوت کرده، آیا این قتل مربوط به موتور سوار می شود، که ورثه مقتول، دیه او را از موتور سوار بگیرند یا نه؟
[آیت الله اردبیلی] قطعه زمینی را طی قولنامۀ عادی با واسطۀ بنگاه معاملاتی به شخصی فروختهام و عمدۀ ثمن آن را نیز دریافت نمودهام لکن مدتی بعد (کمتر از دو ماه) متوجه شدم که قیمت واقعی زمین بیشتر از قیمت مورد معامله است، به خریدار معترض و خواستار فسخ معامله و یا اخذ مابه التفاوت قیمت زمین شدم و بیان نمودم حاضرم خسارات احتمالی خریدار را هم بدهم، امّا خریدار به هیچ وجه حاضر به قبول یکی از دو طریق فوق نمیباشد، در این صورت 1) حال که من مغبون شدهام، از نظر شرعی میتوانم بگویم من ناراضی هستم و با این عدم رضایت معامله را فسخ نمایم؟ 2) اگر خریدار حاضر به فسخ و یا پرداخت مابهالتفاوت قیمت زمین نباشد با این عدم رضایت من صورت معامله چه حکمی پیدا میکند؟ 3) با وجود غبن در معامله، آیا خریدار شرعاً موظّف است رضایت فروشنده را به دست آورد یا خیر؟
[سایر] لطفاً درباره شخصیت، جایگاه علمی، آثار و بهطور کلی درباره زندگینامه علامه سید عبدالله بن محمدرضا شبّر توضیح دهید. در بازار کتابی است به نام (طب الائمه) که نویسنده این کتاب ایشان است. حال میخواهم علاوه بر توضیح درباره زندگی او، در مورد صحت و اعتبار این کتاب هم توضیح دهید.
[سایر] سند روایت تاریخ طبری درباره هجوم به خانه حضرت زهرا(س) به این صورت است: (حَدَّثنا ابنُ حُمَیْد، قال: حَدَّثَنا جَرِیر، عَنْ مُغِیرَة، عَنْ زِیَادِ بْنِ کُلَیْبٍ). ابن حُمید - راوی اول - چه کسی است؟ در جوابیه یورش به خانه وحی که اهل سنت نوشتهاند، چنین آمده است: راوی اول: ابن حمید، ابو عبدالله الرازی، متوفای سال 248ه.ق است. این شخص متهم به دروغگو بودن است. (ذهبی، شمس الدین، محمد بن احمد، میزان الاعتدال ج 3، ص 530، شماره شرح حال: 7453). اما در مقالهای از شیعه خواندم که: مُحَمَّد بن حمید بن حیان التمیمی است که در کتاب (تهذیب الکمال) خیلی توثیق شده است. حال بفرمایید این راوی کدام یکی است؟ اولی که دروغگو است یا دومی؟ همچنین مطرح کردهاند که آخرین راوی خود شاهد این ماجرا نبوده است. بنابراین، روایت منقطع است. پس آخرین راوی که به نقل داستان پرداخته است، وی گرچه مورد توثیق علمای جرح و تعدیل قرار گرفته است، اما خود شخصاً شاهد ماجرای سقیفه و جریان رفتن عمر بن خطاب به خانه فاطمه زهرا(س) نبوده است. وی از تابعینی؛ مانند ابراهیم نخعی، سعید بن جبیر، عامر شعبی و فضیل بن عمرو فقیمی روایت کرده است. (تهذیب الکمال من اسماء الرجال، ج 9، ص 504، شماره شرح حال 2065). و در زمان حکومت یوسف بن عمرو در سال 120 قمری وفات نموده است. (الطبقات الکبری، ج 6، ص 330؛ تهذیب التهذیب، ج 3، ص 334).
[آیت الله فاضل لنکرانی] برای استفاده بهتر از زمین موقوفه نیاز به تفکیک و احداث خیابان می باشد، خیابان احداثی طبق قانون جاری باید در ملک عموم قرار گیرد و سند موقوفه نسبت به آن تصحیح شود و مقدار خیابان برحسب نیاز و ضوابط طرح جامع شهرداری معین می گردد.چنانچه پس از مدتی بوسیله تصرف یکی از مستأجران مقداری از زمین خیابان تحت ساختمان مستأجر قرار گیرد و شهرداری برای رعایت غبطه مستأجر (در عدم تخریب ساختمان مذکور) ابقای ساختمان را روی آن قسمت از خیابان اجازه داده است، آیا آن قسمت به وقفیت برمی گردد، یا اینکه در زمان تفکیک به ملک عموم درآمده و بر آن حال باقی مانده است؟
[سایر] خداوند در چندین جا در قرآن کریم اصحاب را ستوده است، او تعالی می فرماید: ﴿وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیاتِنَا یُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْأِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾. (الأعراف: 156 157). (و رحمتم همه چیز را فراگرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان میآورند، مقرر خواهم داشت! همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر (امی) پیروی می کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می یابند؛ آنها را به معروف دستور می دهد، و از منکر باز می دارد؛ اشیا پاکیزه را برای آنها حلال می شمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می دارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند). و می فرماید: ﴿الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ * الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ﴾. (آل عمران: 172 173). و می فرماید: ﴿وَإِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ * وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ﴾. (الأنفال: 62 63). و می فرماید: ﴿یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ﴾. (الأنفال: 64). و خداوند می فرماید: ﴿کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾. (آل عمران: 110). و می فرماید: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْأِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً﴾. (الفتح: 29). (محمد –صلی الله علیه وآله وسلم- فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می طلبند (تا آنان را به بهشت وارد نماید)؛ نشانه (اطاعت) آنها (از خداوند) در صورتشان از اثر سجده (و عبادت) نمایان است مراد این است که اثر عبادت و صلاح و اخلاص برای خداوند متعال، بر چهره مؤمن آشکار می شود؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا می دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد، (یعنی: حق تعالی مسلمانان را بسیار نیرومند می گرداند تا مایه خشم و غیظ کافران گردند، ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی (که بهشت است) داده است. (البته این مثل، شامل صحابه رسول الله -صلی الله علیه وآله وسلم- و همه کسانی از افواج ایمان و لشکریان اسلام در گذار عصرها و نسلها می شود که نقش قدمشان را دنبال، و بر راه و روش ایشان رهرو باشند.)) و آیات زیاد دیگری هست که خداوند در آن اصحاب را میستاید. و شیعیان می گویند اصحاب در دوران حیات پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- مؤمن بوده اند، اما بعد از وفات او مرتد شده اند، عجیب است! چگونه همه اصحاب بعد از وفات پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- به اتفاق همه مرتد شدند؟! و چرا آنها باید از دین بر گردند و مرتدّ شوند؟! مگر آن که شما شیعیان بگویید که آنها با خلیفه کردن ابوبکر مرتد شدند، پس ما به شما می گوییم: چرا اصحاب به اتفاق همه با ابوبکر بیعت کردند؟ آیا از ابوبکر می ترسیدند؟ و آیا ابوبکر دارای قدرت بود و از آنها به زور بیعت گرفت؟ ابوبکر از قبیلة بنی تیم قریش بود که افراد این قبیله از افراد دیگر قبیله های قریش کمتر بودند و از میان قبایل قریش بنی هاشم و بنی عبدالدار و بنی مخزوم افرادشان بیشتر و مهم تر بودند. پس وقتی ابوبکر توانایی نداشت که به زور از اصحاب بیعت بگیرد، چرا اصحاب به خاطر او جهاد می کردند آیا این به خاطر ایمان و یاری کردن و پیشگام بودنش در اسلام نبود؟!
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله مکارم شیرازی] چاههای عمیق و نیمه عمیق و معمولی که آب آن با موتور و تلمبه کشیده می شود هرگاه آبی که از آن کشیده اند، به مقدار کر باشد پاک کننده است و اگر کمتر از کر باشد مادام که آب جریان مستمر دارد حکم آب چاه را دارد و با ملاقات نجاست نجس نمی شود.
[آیت الله بهجت] اگر گندم، جو، خرما و انگور از آب باران یا نهر آبیاری شود یا مثل زراعتهای مصر از رطوبت زمین استفاده کند، زکات آن (ده یک) است، و اگر با دست، همچون دلو و موتور آب و مانند آن آبیاری شود، زکات آن (بیست یک) است و اگر مقداری از باران یا نهر یا رطوبت زمین استفاده کند و به همان مقدار از آبیاری با دلو و موتور آب و مانند آن استفاده نماید، زکات نصف آن (ده یک) و زکات نصف دیگر آن (بیست یک) میباشد، یعنی از چهل قسمت باید سه قسمت، آن را بابت زکات بدهند.
[آیت الله فاضل لنکرانی] طلا و نقره ای که بیشتر از اندازه معمولی فلز دیگری دارد، اگر خالص آن باندازه نصاب که مقدار آن گفته شد، برسد انسان باید زکات آن را بدهد، و همچنین پول طلا و نقره ای که بیشتر از اندازه معمولی فلز دیگر دارد اگر به آن پول طلا و نقره بگویند در صورتی که بحدّ نصاب برسد زکاتش بنابر احتیاط، واجب است هر چند خالصش بحدّ نصاب نرسد. و چنانچه شک دارد که خالص آن باندازه نصاب هست یا نه، بنابر احتیاط واجب باید بوسیله آب کردن یا از راه دیگر خالص آن را معلوم کند یا بمقداری زکات بپردازد تا یقین کند برئ الذّمه شده است و مقدار لازم را پرداخته است.
[آیت الله علوی گرگانی] کسی که بول او قطره قطره میریزد باید برای نماز بوسیله کیسهای که در آن پنبه یا چیز دیگری است که از رسیدن بول به جاهای دیگر جلوگیری میکند، خود را حفظ نماید، و احتیاط واجب آن است که پیش از هر نماز مخرج بول را آب بکشد و احتیاط استحبابی آن است که کیسه را تطهیر کند، و نیز کسی که نمیتواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند، چنانچه ممکن باشد باید به مقدار نماز از رسیدن غائط به جاهای دیگر جلوگیری نماید، و احتیاط واجب آن است که اگر مشقّت ندارد، برای هر نماز مخرج غائط را آب بکشد.
[آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که بول او قطره قطره می ریزد، باید برای نماز بوسیله کیسه ای که در آن پنبه یا چیز دیگری است که از رسیدن بول به جاهای دیگر جلوگیری می کند، خود را حفظ نماید، و احتیاط واجب آن است که پیش از هر نماز مخرج بول را که نجس شده آب بکشد، و نیز کسی که نمی تواند از بیرون آمدن غائط خودداری کند چنان چه ممکن باشد باید به مقدار نماز از رسیدن غائط به جاهای دیگر جلوگیری نماید، و احتیاط واجب آن است که اگر مشقت ندارد، برای هر نماز مخرج غائط را آب بکشد.
[آیت الله فاضل لنکرانی] در فرض مسئله گذشته چنانچه زن نمی داند شوهرش زنده است یا مرده، اگر شوهر مالی دارد یا پدر یا جد پدری او از مال خودشان مخارج زن را مطابق شأن او تأمین می کنند زن باید صبر کند و حق شوهر کردن ندارد. و اگر به هیچ وجه مخارج او را تأمین نمی کنند می تواند به مجتهد جامع الشرائط مراجعه کند و پس از مراجعه مجتهد جامع الشرائط دستور می دهد زن تا چهار سال صبر کند، و در طول این مدّت بوسیله نامه نوشتن به مناطقی که احتمال می دهند شوهر زن در آنجاها باشد یا به وسایل دیگر تحقیق می کنند، اگر زنده بودن او ثابت شد زن باید صبر کند و اگر ثابت نشد مجتهد جامع الشرائط به پدر یا جدّ پدری مرد دستور می دهد زن را طلاق دهد و اگر ممکن نشد خود مجتهد جامع الشرائط او را طلاق می دهد و زن بعد از طلاق به مقدار عده وفات یعنی چهار ماه و ده روز عدّه نگه می دارد و بعد از عدّه آزاد می شود و می تواند شوهر کند ولی چنانچه شوهرش در بین عدّه پیدا شد حق دارد رجوع کند.
موتور
موتور از القاب حضرت مهدی (علیهالسلام) است.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*