فردی در وصیت خود اقرار به نفع زید داشته آیا رجوع او نسبت به این اقرار هم مسموع است؟
بسمه تعالی: اگر در نزد حاکم اقرار کرده ولو در ضمن وصیت، رجوع از اقرار مسموع نیست . والله العالم
اعتراف به حقّی ثابت بر ضرر خود یا نفی حقّی برای خود از ذمّه دیگری را اقرار میگویند. [۱] [۲]عنوان اقرار، از بابهای فقهی است که مباحث مربوط به آن به تفصیل در این باب آمده است. افزون بر این، از آن به مناسبت در دیگر بابها، مانند تجارت، نکاح، قضاء، حدود و تعزیرات نیز سخن گفتهاند.اِقرار به معنای اخبار قطعی به نفی حقی از خود یا ثبوت حقی برای غیر میباشد.
رجوع
رجوع در دو معنای مراجعه کردن به کسی و برگشتن به حالت قبلی استعمال شده که در فقه در ابواب مختلف به آن پرداخته شده است. رجوع
وصیت
وصیت به معنای توصیه و سفارش فردی با فرد دیگر است.
رجوع از اقرار
رجوع از اقرار یا انکار آن پس از اقرار اثری ندارد و اقرارکننده ملزم به اقرار خویش میباشد.
مسموع
پذيرفته، قابل قبول
اقرار
اعتراف به حقّی ثابت بر ضرر خود یا نفی حقّی برای خود از ذمّه دیگری را اقرار میگویند. [۱] [۲]عنوان اقرار، از بابهای فقهی است که مباحث مربوط به آن به تفصیل در این باب آمده است. افزون بر این، از آن به مناسبت در دیگر بابها، مانند تجارت، نکاح، قضاء، حدود و تعزیرات نیز سخن گفتهاند.اِقرار به معنای اخبار قطعی به نفی حقی از خود یا ثبوت حقی برای غیر میباشد.
بسمه
باسْمه (نیز: باصْمه، بَسْمه، بَصْمه)، واژة مأخوذ از ترکی برای طرحی که به وسیله قلم یا قالب و موادی چون ورقههای نازک طلا یا نقره یا رنگ و نظایر آنها با فشار روی کاغذ یا پارچه و مواد دیگری از این قبیل، منتقل میشد. این طرز کار شبیه شیوهای است که برای تهیه پارچههای قلمکار اصفهان یا چیتهای ساده (چاپی) به کار میرود.
رجوع
رجوع در دو معنای مراجعه کردن به کسی و برگشتن به حالت قبلی استعمال شده که در فقه در ابواب مختلف به آن پرداخته شده است. رجوع
وصیت
وصیت به معنای توصیه و سفارش فردی با فرد دیگر است.
حاکم
حاکم، اصطلاحی با معانی مختلف در فقه، حقوق و اصول فقه. این کلمه در لغت به معانی قاضی، داور، فرمانروا، اجراکننده حکم و متصدی اداره یک ایالت یا بخش از جانب حکومت است. کاربرد «حاکم» در منابع فقهی و متون حقوقی به معنای لغوی و غیراصطلاحی رایج است. با وجود این، به سبب قیود و شروطی که برای برخی مصادیق آن، به ویژه در فقه امامی، ذکر شده، به یک اصطلاح تبدیل شده است، همچنان که در اصول فقه نیز معانی اصطلاحی خاصی دارد.