راهنمـا
درباره مـا
حمایت از ما
استفتائات آیت الله بهجت
آدرس:
http://bahjat.ir
آیا هنگام رجوع در هبه لازم است فردی که به او بخشیده شده را مطلع کند؟
اطلاع دادن به او، شرط رجوع در هبه نیست.
عنوان سوال:
آیا هنگام
رجوع
در
هبه
لازم است فردی که به او بخشیده شده را مطلع کند؟
پاسخ:
اطلاع دادن به او، شرط
رجوع
در
هبه
نیست.
پرسشهای مرتبط
از این مرجع
پرسشهای مرتبط
از دیگر مراجع
مسائل مرتبط
از این مرجع
مسائل مرتبط
از دیگر مراجع
پرسشهای مرتبط از این مرجع
اگر فردی زمینی را برای مصرف خیریه ای هبه کرده و تحویل داده است، آیا می تواند رجوع کند؟
آیا هبه زن به شوهر و بالعکس حکم هبه به اجنبی را دارد که بتوانند رجوع کنند؟
در هبه ی به ذی رحم در صورتی که عوض شرط شده باشد و فردی که به او هبه شده به شرط عمل نکند و مال عوض شرط شده را نداده باشد، آیا واهب می تواند بعد از گذشت چند سال شی ء بخشیده شده را استرداد کند؟
در چه مواردی واهب و بخشنده حق رجوع به هبه را ندارد؟
مادرزن به داماد خود چیزی بخشیده، آیا می تواند رجوع کند؟
لطفا مرقوم فرمایید که رجوع در هبه به چند چیز محقق می شود؟
اگر میّت در وصیّت نامه ی خود گفته است فلان شی ء را به کسی بخشیده ام، در حالی که فردی که به او هبه شده خبر نداشته و اکنون هم شکّ دارد که به او این مطلب را گفته است یا نه، آیا آن فرد مالک آن چیز می شود؟
آیا شوهر در آن چه که از طلا و هدایا به زن بخشیده تا وقتی که عین آن موجود است، می تواند رجوع کند؟
پدری در زمان حیات، مقداری از ملک شخصی خود را در حضور شهود به یکی از فرزندان خود هبه کرده است. آیا بعد از فوت پدر، وارثین می توانند آن مقدار بخشیده شده را بین خود تقسیم یا تبدیل به قیمت نموده، پول بگیرند یا آن مقدار مال آن فرزند است که به او بخشیده شده است؟
زنی مهریه ای را که از شوهر طلب کار است و در ذمّه ی او است؛ پس از فوت شوهر بخشیده، آیا این بخشش، حکم ابراء را دارد یا هبه است؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله فاضل لنکرانی] آیا هبه زن به شوهر و بالعکس، حکم هبه به اجنبی را دارد، که بتوانند رجوع کنند؟
[آیت الله سبحانی] اگر پدری ملکی را به فرزند صغیرش هبه نماید آیا پدر می تواند از هبه رجوع کند؟
[آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی چیزی را به فردی بخشیده است، مشروط بر اینکه آن فرد کاری برای او انجام دهد ولی آن شخص به آن شرط عمل نکرده و کار مورد نظر را انجام نمی دهد، ضمن اینکه آن چیز تلف شده و از بین رفته است، آیا واهب در فرض سؤال می تواند رجوع کرده مثل یا قیمت چیزی را که بخشیده بگیرد؟
[آیت الله علوی گرگانی] در رساله عملیه نوشته شده که در هبه ذی رحم رجوع به مال هبه شده جایز نیست، حالا اگر رجوع کرد حکم غصب را دارد یا این که مخالفت حکم تکلیفی کرده است؟
[آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی از کسی طلبی داشته و آن را به وی هبه کرده است، آیا این هبه صحیح است و بر فرض صحت، آیا بعداً می تواند رجوع کند؟
[آیت الله فاضل لنکرانی] آیا زن و شوهر می توانند در هبه خود رجوع کنند یا حکم ارحام را دارند؟
[آیت الله علوی گرگانی] آیا زن و شوهر که به یکدیگر هبه میکنند، میتوانند رجوع کنند؟
[آیت الله علوی گرگانی] شخصی زمینی را هبه کرده به آموزش و پرورش و تحویل داده آیا میتواند رجوع کند؟
[آیت الله خامنه ای] اگر مقداری پول برای بچه کنار گذاشته شود که چند روزی بعد از سال خمسی چیزی که مورد نیاز اوست خریداری شود و کلاً به عنوان هبه به او بخشیده شود آیا پول هبه شده خمس دارد یا نه؟
[آیت الله علوی گرگانی] آیا در هبه معوّضه چنانچه اقباض از یک طرف حاصل نشود، هبه لازم خواهد بود؟
مسائل مرتبط از این مرجع
ابتدای عدّه وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
در طلاق رجعی مرد به دو صورت میتواند به زن خود رجوع کند: 1 حرفی بزند که معنایش این باشد که او را دوباره زن خود قرار داده است؛ 2 کاری کند که زن از آن بفهمد رجوع کرده است.
طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند؛ یعنی بدون عقد او را به همسری قبول نماید، و آن بر پنج قسم است: 1 طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد؛ 2 طلاق زنی که یائسه باشد؛ 3 طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد؛ 4 طلاق زنی که او را سه دفعه طلاق دادهاند؛ 5 طلاق خُلع و مُبارات. و احکام اینها بعداً گفته خواهد شد. غیر از این موارد، طلاق رجعی است که بعد از طلاق تا وقتی زن در عدّه است، مرد میتواند به او رجوع نماید و عقد مجدد لازم نیست.
شخصی که مقلد مرجعی بوده، بعد از فوت آن مرجع اگر احراز و یا احتمال اعلمیت میت دربین نباشد، رجوع به مجتهدزنده جایز است؛ و درصورتی که مجتهد زنده اعلم باشد یا احتمال اعلمیت او در بین باشد رجوع به او واجب است.
اگر زن در بین عدّه طلاق خلع یا مبارات، از بخشش خود برگردد، شوهر میتواند رجوع کند و بدون عقد دوباره او را زن خود قرار دهد.
در صورتی که جایز باشد طلبکار گرو را بفروشد، باید به مقدار طلبش اکتفا نماید و اگر وصول طلبش متوقف بر فروختن تمام آن باشد، در صورتی که بعد از فروش، مبلغ حاصله بیش از طلبش باشد مقدار زیادی را بهصورت امانت نزد خود نگه میدارد، و اگر بدهکار حاضر به فروختن تمام مال نباشد، طلبکار به حاکم رجوع مینماید، و در صورت عدم امکان رجوع به حاکم، به مؤمن عادل مراجعه میکند، و اگر تمام مال کمتر از طلبش باشد، باقی را از بدهکار طلبکار میشود، و چنانچه گرودهنده بخواهد با فروش مال قرضش را ادا کند، باید از گروگیرنده اجازه بگیرد و اگر اجازه نداد به حاکم مراجعه مینماید.
اگر کسی در مرضی که به آن مرض میمیرد، مقداری از مالش را به شخصی ببخشد و وصیت کند که بعد از مردن او هم مقداری به شخصی دیگر بدهند، آنچه را که در حال زندگی بخشیده، از اصل مال است و احتیاج به اذن ورثه ندارد، و چیزی را که وصیت کرده، اگر به مقدار ثلث میراث یا کمتر باشد، وصیت نافذ است و اگر زیادتر از ثلث باشد، زیادی آن احتیاج به اذن ورثه دارد.
اگر دو مجتهد یکی اعلم ودیگری اَورَع باشد و در سایر جهات با هم مساوی باشند، اظهر رجوع به اعلم است . و اگر هردو در علم مساوی باشند ولی یکی اَعدَل و اورع از دیگری باشد، ترجیح قول اعدل خالی از وجه نیست.
اگر پدر، خانه و زمین و امثال آن را به فرزند خود ببخشد و در زمان حیاتش تحویل او داده باشد، آن مال ملک فرزند شده و پدر بعد از آن حق رجوع نداشته و ورثه هم بعد از فوت پدر در آن حقی ندارند.
مبتدئه اگر بیشتر از ده روز خونی ببیند که چند روز آن نشانه حیض و چند روز دیگر آن نشانه استحاضه داشته باشد، چنانچه خونی که نشانه حیض دارد از سه روز کمتر یا از ده روز بیشتر باشد، باید از اولی که خون نشانه حیض دارد، حیض قرار دهد و در عدد به خویشاوندان خود رجوع کند و بقیه را استحاضه قرار دهد.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
[آیت الله وحید خراسانی] همچنان که رجوع به گفتن محقق می شود مثل ان که بگوید از بخششی که کردم برگشتم به فعل نیز محقق می شود مثل ان که به قصد رجوع از طرف بگیرد یا ان چه را بخشیده به قصد رجوع به دیگری واگذار نماید ودر تحقق رجوع دانستن کسی که مال به او هبه شده معتبر نیست
[آیت الله وحید خراسانی] مالی را که به شخصی بخشیده اگر در ملک ان شخص زیادی منفصل یا قابل انفصال پیدا کند مثل ان که گوسفند بره اورد یا درخت میوه دهد مال ان شخص است واگر هبه کننده در هبه مثل گوسفند ودرخت رجوع کند نمی تواند بره ومیوه را از ان شخص پس بگیرد
[آیت الله وحید خراسانی] اگر به یکی از ارحام خویشاوندان خود مالی ببخشد بعد از ان که به قبض او داد نمی تواند رجوع کند و پس بگیرد وهمچنین است در صورتی که هبه کننده بر کسی که به او هبه شده شرط کند وبه ان شرط عمل شود یا کسی که به او هبه شده در مقابل هبه عوضی به هبه کننده بدهد ودر غیر موارد ذکر شده تا عین مالی که هبه شده باقی باشد می تواند مال بخشیده شده را پس بگیرد ولی اگر تلف شده یا ان را به دیگری منتقل کرده یا تغییری در عین داده مثل ان که اگر پارچه بوده ان را رنگ کرده باشد نمی تواند پس بگیرد
[آیت الله وحید خراسانی] در هبه قبض معتبر است پس اگر مالی را به کسی ببخشد تا به قبض او ندهد هبه محقق نمی شود وباید کسی که مال به او بخشیده شده به اذن هبه کننده قبض کند ولی اگر ان چه را بخشیده در تصرف کسی باشد که به او بخشیده کفایت از قبض می کند وقبض در غیر منقول مانند خانه وزمین به این است که مانع از تصرف را برطرف کند ومال را در استیلای کسی که به او بخشیده قرار دهد ودر منقول به این است که به طرف بدهد وطرف هم از او بگیرد
[آیت الله مظاهری] اگر چیزی را که بخشیده، زیاد شود، مثل آنکه گوسفند فربه شود، یا آنکه بچه بزاید، و بعد بخشنده هبه را به هم بزند، زیادی و بچه، مال کسی است که به او بخشیده شده است.
[آیت الله اردبیلی] کسی که چیزی به او بخشیده میشود، اگر صغیر یا دیوانه باشد، قبول خود او کافی نیست، بلکه باید ولیّ او هبه را از طرف او بپذیرد.
[آیت الله اردبیلی] در هبه صیغه خاصّی لازم نیست و اگر هبه کننده مال خود را به قصد هبه به کسی بدهد و او هم به همین قصد بپذیرد، صحیح است.
[آیت الله اردبیلی] هبه، عقد جایز است و هر یک از دو طرف میتوانند آن را به هم بزنند، هرچند بهتر است هبه کننده چیزی را که بخشیده از آن چشم بپوشد و هبه را به هم نزند ولی در پنج مورد هبه کننده نمیتواند هبه را به هم بزند: اوّل: در برابر هبهای که کرده چیزی هرچند کم از طرف مقابل گرفته باشد، خواه گرفتن عوض در بخشش شرط شده باشد یا طرف مقابل خودش آن را در مقابلِ بخشش به بخشنده بپردازد. دوم: آن چیز را (قربةً الی اللّه) بخشیده باشد. سوم: بخشش به یکی از خویشان متعارف باشد و بنابر احتیاط واجب اگر زن و شوهر هم چیزی را به یکدیگر هبه کنند، نباید آن را به هم بزنند. چهارم: مالی که بخشیده به حال خود باقی نمانده باشد، یعنی همه یا بعضی از آن به طور کلّی تلف شده یا صورت آن کلاً تغییر کرده باشد مانند نانی که خورده یا پارچهای که دوخته شده است و یا این که به دیگری منتقل شده باشد. پنجم: یکی از دو طرف هبه بمیرد، پس اگر هبه کننده پس از تحویل دادن بمیرد، بنابر احتیاط واجب وارثان او نمیتوانند هبه را پس بگیرند و اگر هبه گیرنده پس از تحویل بمیرد، مال به ورثه او منتقل میشود و بنابر احتیاط واجب هبه کننده نمیتواند آن را پس بگیرد.
[آیت الله مظاهری] بهتر است چیزی را که انسان به کسی میبخشد آن مال را نادیده بگیرد و در آن رجوع نکند، ولی در عین حال هر یک از طرفین میتواند هبه را به هم بزند، پس هبه کننده میتواند در مال خود رجوع کند مگر در چند مورد: اوّل: هبه کننده در عوض هبه چیزی از طرف گرفته باشد. دوّم: چیزی را قربةً الی اللَّه به کسی هبه کند. سومّ: هبه به یکی از خویشان نزدیک باشد. چهارم: مالی را که هبه کرده به حال خود باقی نمانده باشد، مثل اینکه آن را تلف کرده یا صورت آن را به کلی تغییر داده، مثلاً پارچه را بریده و دوخته است یا اینکه آن را به دیگری منتقل کرده باشد. پنجم: یکی از طرفین بمیرد، پس اگر هبه کننده بعد از صیغه و قبض بمیرد ورثه او حقّ ندارند هبه را به هم بزنند، و اگر طرف بمیرد مال به ورثه او منتقل میشود.
[آیت الله اردبیلی] لازم نیست پس از هبه فورا جنس را تحویل دهد، بلکه هرگاه جنس را به طرف تحویل دهد ملک او میشود و اگر هبه کننده یا کسی که به او هبه شده پیش از تحویل بمیرد یا هبه کننده فاقد شرایط شود، هبه باطل میشود و مال به ورثه هبه کننده منتقل میگردد.
رجوع
رجوع در دو معنای مراجعه کردن به کسی و برگشتن به حالت قبلی استعمال شده که در فقه در ابواب مختلف به آن پرداخته شده است. رجوع
هبه
هبه یکی از اقسام عقود می باشد.
رجوع
رجوع در دو معنای مراجعه کردن به کسی و برگشتن به حالت قبلی استعمال شده که در فقه در ابواب مختلف به آن پرداخته شده است. رجوع
هبه
هبه یکی از اقسام عقود می باشد.
×
ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
عنوان
*
متن
*