شخصی بارها به پسرش گفته تو وصی من هستی و پسر قبول نکرده است، در مرض موت پدر مجدداً او را وصی خود قرار می دهد و پسر با وجود اینکه ناراضی است به جهت احترام پدر در ظاهر سکوت می کند، آیا اجرای چنین وصیتی برای پسر واجب است؟
در فرض سؤال بنابر احتیاط واجب پسر باید به وصیت پدر عمل کند.
عنوان سوال:
شخصی بارها به پسرش گفته تو وصی من هستی و پسرقبول نکرده است، در مرضموتپدر مجدداً او را وصی خود قرار می دهد و پسر با وجود اینکه ناراضی است به جهت احترامپدر در ظاهرسکوت می کند، آیا اجرای چنین وصیتی برای پسر واجب است؟
پاسخ:
در فرض سؤال بنابر احتیاط واجب پسر باید به وصیتپدر عمل کند.
احترام به معنی حرمت نگه داشتن و ارج نهادن می باشد. از احترام به مناسبت در بابهای بسیاری مانند طهارت، حج، جهاد، تجارت، مضاربه، مزارعه، عاریه، نکاح، طلاق، حدود و دیات سخن رفته است.
قبول
قبول این است که مشتری بگوید: «قبلت» یا «اشتریت» یا «ابتعت» و نظیر آنها، [۱] [۲]که مقابل ایجاب است.
سکوت
خاموش بودن و سخن نگفتن سکوت گویند. از احکام آن در فقه در بابهاى صلات، صوم، امر به معروف، تجارت، قرض، نکاح، لعان و قضاء و نیز در اصول فقه سخن گفتهاند.
ظاهر
ظاهر، مقابل باطن؛ بخش آشکار یا بیرونی از هر چیز یا هر شخص؛ از الفاظ فتوا آنچه بر حسب لغت از لفظ فهمیده میشود؛ و همچنین در مقابل نصّ است.
پدر
پدر به معنای مردی است که دیگرى از نطفهی او- از طریق شرعی یا وطی به شبهه- به وجود آید یا صاحب شیر را گویند. از این عنوان در بسیارى از ابواب سخن رفته است، نظیر باب های طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت و... .
پسر
ابن (= پسر، فرزند)، واژه کهن سامی میباشد و از احکام فقهی آن به مناسبت در بابهای صلاة، صوم، نکاح و ارث سخن رفته است.
وصی
كسی كه عهدهدار انجام وصيتی شده است.
مرض
مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
موت
مرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگاز قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید. [۱] [۲]
وصیت
وصیت به معنای توصیه و سفارش فردی با فرد دیگر است.
فرض
حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.
پدر
پدر به معنای مردی است که دیگرى از نطفهی او- از طریق شرعی یا وطی به شبهه- به وجود آید یا صاحب شیر را گویند. از این عنوان در بسیارى از ابواب سخن رفته است، نظیر باب های طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت و... .
پسر
ابن (= پسر، فرزند)، واژه کهن سامی میباشد و از احکام فقهی آن به مناسبت در بابهای صلاة، صوم، نکاح و ارث سخن رفته است.