در وامهای جعاله که قانونابانک موظف است مورد قرارداد را انجام دهد بانک فقط پول در اختیار جاعل قرار میدهد و از او میخواهد که به وکالت از طرف بانک کار خود را انجام دهد و بعداعلاوه بر پول دریافتی مبلغی به عنوان حقّ الجعاله به بانک بپردازد که در حقیقت جاعل شخصامورد جعاله را با پول بانک به انجام رسانده و حقّ الجعاله را بانک دریافت میدارد بفرمائید اینگونه قرارداد صورت شرعی دارد یا خیر؟
به نظر ما جعاله قابلیت اینگونه موارد را ندارد.
عنوان سوال:
در وامهای جعاله که قانونابانک موظف است مورد قرارداد را انجام دهد بانک فقط پول در اختیارجاعل قرار میدهد و از او میخواهد که به وکالت از طرف بانک کار خود را انجام دهد و بعداعلاوه بر پول دریافتی مبلغی به عنوان حقّ الجعاله به بانک بپردازد که در حقیقتجاعل شخصامورد جعاله را با پولبانک به انجام رسانده و حقّ الجعاله را بانک دریافت میدارد بفرمائید اینگونه قرارداد صورت شرعی دارد یا خیر؟
اختیار در چند معنا به کار رفته است:۱. مقابل جبر، ۲. در برابر اکراه، ۳. مقابل ضرورت و اضطرار، ۴. برگزیدن یکی یا بیشتر، از چند چیز. از اختیار به معنای چهارم در باب نکاح سخن رفته است.
جعاله
التزام به پرداخت عوضی معلوم در ازای انجام دادن کاری را جُعاله میگویند.جعاله، عنوان بابی مستقل در فقه است که از احکام آن در این باب به تفصیل سخن گفتهاند.
حقیقت
ـــ حقیقت، به معنای کارگیرى لفظ در معناى وضع شده براى آن گفته می شود. از آن در علم اصول فقه سخن گفتهاند. ـــ حقیقت به استعمال لفظ در معنای حقیقی آن اطلاق میشود.
وکالت
وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن به دیگری است. [۱]و در اصطلاح فقهی عقدی است که به موجب آن کسی دیگری را برای انجام کاری جانشین خود قرار میدهد. [۲]معنای لغوی وکالت اعمّ است. زیرا در معنای لغوی واگذارکردن هر کاری به دیگری است. ولی معنای اصطلاحی اخصّ است. زیرا هر کاری را نمیتوان به دیگری واگذار کرد. مثلاً انسان زنده نمیتواند نماز واجبش را به دیگری واگذار کند تا او بخواند بنابراین بین معنای لغوی و اصطلاحی وکالت، عموم و خصوص من وجه است.
بانک
بانک همان نهاد عهدهدار عملیات پولى، مالی و اعتباری است و بانکدارى عبارت است از ارائۀ خدمات و عملیات بانکى در زمینههاى پولى، مالی و اعتباری. موضوع بانک و بانکدارى پیش از زمان معاصر در دورۀ اسلامى سابقهاى ندارد و فقهاى معاصر مسائل مربوط به آن را تحت عنوان مسائل مستحدثه طرح کردهاند. بانکها در یک تقسیمبندى کلّى به اسلامى و غیر اسلامى و هرکدام به خصوصى (شخصى)، دولتى و مشترک تقسیم مىگردند.
جاعل
جاعل به معنی آفریننده یا اعتبار کننده چیزی بنفسه یا برای چیز دیگر است.
پول
واحد ارزش و رایجترین واسطۀ داد و ستد و وسیلۀ پرداخت است در جوامع ابتدایی به جای استفاده از پول در معاملات، داد و ستد به صورت پایاپای (تهاتری) انجام میگرفت اما به تدریج پول کالایی و پول کالایی فلزی، بویژه طلا و نقره، رایج شد در نهایت پول کاغذی یا سکههایی جز طلا و نقره و پول اعتباری به وجود آمد سخن در این مقاله دربارۀ پول اعتباری است اینکه پول اعتباری از نظر فقهی چه ماهیّتی دارد؟ مثلی یا قیمی بودن آن و همچنین احکام کاهش ارزش پول (تورم) مورد بحث قرار میگیرد.
جعاله
التزام به پرداخت عوضی معلوم در ازای انجام دادن کاری را جُعاله میگویند.جعاله، عنوان بابی مستقل در فقه است که از احکام آن در این باب به تفصیل سخن گفتهاند.