آیا در اسلام عطسه کردن به معنای صبر در انجام کار است ؟
در جامعه ما بعضی از افراد معتقدند که پس از اینکه فردی عطسه کرد نباید کاری انجام داد و در انجام امور مختلف به ویژه انجام تصمیمی که تقریبا در همان اوقات گرفته شده است، باید کمی صبر کرد.آیا چنین چیزی در دستورهای دینی داریم ؟ متاسفانه برخی افکار و عملکردها در میان مردم رواج پیدا کرده که نه پایه دینی دارد و نه مایه علمی و جز خرافات نام دیگری نمی توان بر آن نهاد . یکی از آن ها در مورد عطسه کردن است. بعضی‌ها پس از یک عطسه از لفظ (صبر آمد) استفاده می‌کنند و بعضاً کار خود را به تعویق می‌اندازند، کفش‌های خود را لنگه‌ به لنگه می‌پوشند یا در کفش‌های خود نمک می‌ریزند! همچنین با آمدن دو یا چند عطسه ، عجله کردن در کار را برداشت می کنند ! درحالی که این گونه افکار خرافاتی بیش نیست. عطسه در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی  از سوی بدن برای بیرون راندن عوامل مزاحم مثل میکروبها یا گرد و غبار و عوامل حسّاسیّت زا است. زمانی که عطسه روی می‌دهد، قفسه سینه شدیداً منقبض می‌شود، به این ترتیب مقدار زیادی هوا به سرعت از طریق بینی عبور می‌کند و به این ترتیب به پاک کردن مجاری بینی از مواد خارجی کمک می‌کند. دین اسلام که مبارزه با پندارهای خرافیرا وظیفه خود می داند، عطسه را نعمتی برای بدن برشمرده است که مستلزم حمد و شکر پروردگار است. در حدیث آمده که عطسه موجب راحتی و سلامتی بدن است، و تا سه روز و به روایتی تا هفت روز، امان از مرگ است. آن چه بین عوام مشهور است که هنگام عطسه تک باید صبر کرد، صحت ندارد و در احادیث اثری از این حرف نیست.(1) در روایت آمده است: وقتی انسان عطسه می‌ کند( جهت شکرانه تأمین شدن سلامتی اش )بگوید: الحمد للّه اللّهم صل علی محمّد و ال محمد. (2) و هنگامی که کسی در حضورش عطسه کند، به عطسه کننده بگوید: یرحمک اللّه ، و او نیز در پاسخش بگوید: یغفر الله لکم .  رسول اکرم (ص) فرمود: عطسه مریض دلیل بر عافیت و راحتی بدن اوست. (3) عطسه تا وقتی که از سه تا بیشتر نباشد برای بدن نافع است و اگر از سه تا بیشتر شد، نشانه بیماری است.(4) حضرت امام صادق (ع) فرمود: کسی که عطسه کند از پنج چیز در امان خواهد بود: جذام، سردرد،ریزش اشک ازچشم،گرفتگی بینی و رویش مو در چشم. علت عطسه در روایات حضرت امام رضا (ع) فرمود: علت عطسه این است که هر وقت خداوند به انسان نعمتی عطا کند و شکرش را به جای نیاورد، خداوند بادی به بدنش می اندازد و دور می زند تا وارد بینی می شود و در اثر آن انسان عطسه می کند وقتی می گوید:الحمدلله، خداوند آن را به جای شکر نعمتی که به او داده بود می پذیرد. حضرت در ادامه صحبت هایش می فرماید: اگر کسی عطسه کرد، به او بگو: یرحمک الله یا یرحمکم الله و چنانچه شما عطسه کردید و کسی به تو گفت: یرحمک الله، در پاسخش بگو: یغفرالله لنا و لکم . این تکلیف تا وقتی است که طرف یک بار, یا دو بار یا حداکثر سه بار عطسه کند. اگر بیش تر از سه بار عطسه کرد علامت بیماری است. بگو: شفاک اللّه. بعد حضرت وظیفه انسان را در مقابل عطسه کنندگان روشن می کند و می فرماید: اگر مؤمنی عطسه کرد، بگو:یرحمک اللّه یا یرحمکم اللّه.  (5) یک مسلمان آگاه ، بعد از عطسه ، خدا را شکر کرده  و دنبال کارش می رود و  ذهن خود را بیهوده مشغول افسانه ها و خرافات نمی کند . پی نوشت‌ها: 1.شهید دستغیب، 82 پرسش، ص 161، سؤال 71، مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج 7، ص 389، ماده: عطسه. 2.علامه مجلسی، بحار الانوار ، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان ، سال انتشار 1404 ق، ج 73 ، ص 51. 3.عبد الله شبر ، الاخلاق ، ترجمه محمد رضا جباران ، انتشارات هجرت، چاپ چهارم، سال 1378، ص 179. 4.همان. 5.محدث نوری ، مستدرک الوسایل ، مؤسسه آل البیت ، قم 1408 ش ، ج 8 ، ص 381.
عنوان سوال:

آیا در اسلام عطسه کردن به معنای صبر در انجام کار است ؟


پاسخ:

در جامعه ما بعضی از افراد معتقدند که پس از اینکه فردی عطسه کرد نباید کاری انجام داد و در انجام امور مختلف به ویژه انجام تصمیمی که تقریبا در همان اوقات گرفته شده است، باید کمی صبر کرد.آیا چنین چیزی در دستورهای دینی داریم ؟


متاسفانه برخی افکار و عملکردها در میان مردم رواج پیدا کرده که نه پایه دینی دارد و نه مایه علمی و جز خرافات نام دیگری نمی توان بر آن نهاد . یکی از آن ها در مورد عطسه کردن است. بعضی‌ها پس از یک عطسه از لفظ (صبر آمد) استفاده می‌کنند و بعضاً کار خود را به تعویق می‌اندازند، کفش‌های خود را لنگه‌ به لنگه می‌پوشند یا در کفش‌های خود نمک می‌ریزند! همچنین با آمدن دو یا چند عطسه ، عجله کردن در کار را برداشت می کنند ! درحالی که این گونه افکار خرافاتی بیش نیست.
عطسه در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی  از سوی بدن برای بیرون راندن عوامل مزاحم مثل میکروبها یا گرد و غبار و عوامل حسّاسیّت زا است. زمانی که عطسه روی می‌دهد، قفسه سینه شدیداً منقبض می‌شود، به این ترتیب مقدار زیادی هوا به سرعت از طریق بینی عبور می‌کند و به این ترتیب به پاک کردن مجاری بینی از مواد خارجی کمک می‌کند.

دین اسلام که مبارزه با پندارهای خرافیرا وظیفه خود می داند، عطسه را نعمتی برای بدن برشمرده است که مستلزم حمد و شکر پروردگار است.
در حدیث آمده که عطسه موجب راحتی و سلامتی بدن است، و تا سه روز و به روایتی تا هفت روز، امان از مرگ است. آن چه بین عوام مشهور است که هنگام عطسه تک باید صبر کرد، صحت ندارد و در احادیث اثری از این حرف نیست.(1)
در روایت آمده است: وقتی انسان عطسه می‌ کند( جهت شکرانه تأمین شدن سلامتی اش )بگوید: الحمد للّه اللّهم صل علی محمّد و ال محمد. (2) و هنگامی که کسی در حضورش عطسه کند، به عطسه کننده بگوید: یرحمک اللّه ، و او نیز در پاسخش بگوید: یغفر الله لکم .
 رسول اکرم (ص) فرمود: عطسه مریض دلیل بر عافیت و راحتی بدن اوست. (3)
عطسه تا وقتی که از سه تا بیشتر نباشد برای بدن نافع است و اگر از سه تا بیشتر شد، نشانه بیماری است.(4)
حضرت امام صادق (ع) فرمود: کسی که عطسه کند از پنج چیز در امان خواهد بود: جذام، سردرد،ریزش اشک ازچشم،گرفتگی بینی و رویش مو در چشم.

علت عطسه در روایات
حضرت امام رضا (ع) فرمود: علت عطسه این است که هر وقت خداوند به انسان نعمتی عطا کند و شکرش را به جای نیاورد، خداوند بادی به بدنش می اندازد و دور می زند تا وارد بینی می شود و در اثر آن انسان عطسه می کند وقتی می گوید:الحمدلله، خداوند آن را به جای شکر نعمتی که به او داده بود می پذیرد.
حضرت در ادامه صحبت هایش می فرماید: اگر کسی عطسه کرد، به او بگو: یرحمک الله یا یرحمکم الله و چنانچه شما عطسه کردید و کسی به تو گفت: یرحمک الله، در پاسخش بگو: یغفرالله لنا و لکم .
این تکلیف تا وقتی است که طرف یک بار, یا دو بار یا حداکثر سه بار عطسه کند. اگر بیش تر از سه بار عطسه کرد علامت بیماری است. بگو: شفاک اللّه.
بعد حضرت وظیفه انسان را در مقابل عطسه کنندگان روشن می کند و می فرماید: اگر مؤمنی عطسه کرد، بگو:یرحمک اللّه یا یرحمکم اللّه.
 (5)
یک مسلمان آگاه ، بعد از عطسه ، خدا را شکر کرده  و دنبال کارش می رود و  ذهن خود را بیهوده مشغول افسانه ها و خرافات نمی کند .


پی نوشت‌ها:
1.شهید دستغیب، 82 پرسش، ص 161، سؤال 71، مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج 7، ص 389، ماده: عطسه.
2.علامه مجلسی، بحار الانوار ، مؤسسه الوفاء بیروتلبنان ، سال انتشار 1404 ق، ج 73 ، ص 51.
3.عبد الله شبر ، الاخلاق ، ترجمه محمد رضا جباران ، انتشارات هجرت، چاپ چهارم، سال 1378، ص 179.
4.همان.
5.محدث نوری ، مستدرک الوسایل ، مؤسسه آل البیت ، قم 1408 ش ، ج 8 ، ص 381.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین