خداوند کریم، جواد، بخشنده، رؤوف و رحیم است و برای بندگان جز خیر و خوبی و امور شادی بخش و پسندیده (حسنه) نمی خواهد و اگر به بندگان شر و بدی و امور ناخوشایند و ناراحت کننده (سیئه) می رسد، نتیجه گناهان و اعمال و اقدامات بد خودشان است. همان که در آیات فراوان دیگر هم بیان کرده است: (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ؛ (1) هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو می کند!) این آیه هم در همان راستا و جواب به توهم غلط افراد بی ایمان و سست ایمان است. آیات قبل، توهم غلط آنان را این گونه بیان می کند: (إِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَ إِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِکَ قُلْ کُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا؛ اگر به آنها [منافقان] حسنه (و پیروزی) برسد، می گویند: (این، از ناحیه خداست.) و اگر سیّئه (و شکستی) برسد، میگویند: (این، از ناحیه توست.) بگو: (همه اینها از ناحیه خداست). پس چرا این گروه حاضر نیستند سخنی را درک کنند؟! در آیه بالا بعد از نقل توهم غلط منافقان سست ایمان که امور خوب و خوشایند را از خدا و امور ناخوشایند و دردآور را از ناحیه پیامبر می شمردند، اولا خطاب را از آن نفهم ها منصرف کرده و متوجه پیامبر نموده و بعد می فرماید که همه امور از خوشایند و ناخوشایند به امر و اراده خدا است. ولی شما هنوز به توحید نرسیده اید و نمی فهمید، بعد می فرماید: آنچه از پیروزی و موفقیت به شما می رسد، عنایت خدا و یاری اوست که شامل حال شما شده است و آنچه از شکست و مغلوبیت و...، به شما می رسد به جهت رفتارهای غلط خود شما است. طبق این گونه آموزه های قرانی معلوم می شود که هر چه از سوی خداوند است خیر ونیکی است وامور نا مناسب و نا گوار خواستگاه عمل وعوامل گوناگون دیگر است. نکتة دیگر در انتساب خیرات به خدا و شرور و بدیها به مخلوقات این است که بر اساس رویکرد فلسفی و عرفانی خدا هستی مطلق و نامحدود است و هستی مطلق خیر محض و کمال صرف است. هیچ گونه نقص و محدودیتی در ساحت قدسی او راه ندارد، ولی وجود مخلوقات محدود است و همراه با نقص است و شرور و بدیهای از وجودات ناقص و محدود برخیزد، از این رو خاستگاه و مبدأ خیرات وجود حق است و مبدأ شرور وجود ممکنات است. پی نوشت ها: 1. شوری (42) آیه 30.
خداوند کریم، جواد، بخشنده، رؤوف و رحیم است و برای بندگان جز خیر و خوبی و امور شادی بخش و پسندیده (حسنه) نمی خواهد و اگر به بندگان شر و بدی و امور ناخوشایند و ناراحت کننده (سیئه) می رسد، نتیجه گناهان و اعمال و اقدامات بد خودشان است. همان که در آیات فراوان دیگر هم بیان کرده است:
(وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ؛ (1) هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو می کند!)
این آیه هم در همان راستا و جواب به توهم غلط افراد بی ایمان و سست ایمان است. آیات قبل، توهم غلط آنان را این گونه بیان می کند:
(إِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَ إِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِکَ قُلْ کُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثًا؛ اگر به آنها [منافقان] حسنه (و پیروزی) برسد، می گویند: (این، از ناحیه خداست.) و اگر سیّئه (و شکستی) برسد، میگویند: (این، از ناحیه توست.) بگو: (همه اینها از ناحیه خداست). پس چرا این گروه حاضر نیستند سخنی را درک کنند؟!
در آیه بالا بعد از نقل توهم غلط منافقان سست ایمان که امور خوب و خوشایند را از خدا و امور ناخوشایند و دردآور را از ناحیه پیامبر می شمردند، اولا خطاب را از آن نفهم ها منصرف کرده و متوجه پیامبر نموده و بعد می فرماید که همه امور از خوشایند و ناخوشایند به امر و اراده خدا است. ولی شما هنوز به توحید نرسیده اید و نمی فهمید، بعد می فرماید:
آنچه از پیروزی و موفقیت به شما می رسد، عنایت خدا و یاری اوست که شامل حال شما شده است و آنچه از شکست و مغلوبیت و...، به شما می رسد به جهت رفتارهای غلط خود شما است.
طبق این گونه آموزه های قرانی معلوم می شود که هر چه از سوی خداوند است خیر ونیکی است وامور نا مناسب و نا گوار خواستگاه عمل وعوامل گوناگون دیگر است.
نکتة دیگر در انتساب خیرات به خدا و شرور و بدیها به مخلوقات این است که بر اساس رویکرد فلسفی و عرفانی خدا هستی مطلق و نامحدود است و هستی مطلق خیر محض و کمال صرف است. هیچ گونه نقص و محدودیتی در ساحت قدسی او راه ندارد، ولی وجود مخلوقات محدود است و همراه با نقص است و شرور و بدیهای از وجودات ناقص و محدود برخیزد، از این رو خاستگاه و مبدأ خیرات وجود حق است و مبدأ شرور وجود ممکنات است.
پی نوشت ها:
1. شوری (42) آیه 30.
- [سایر] آیا ممکن است برخی از شیاطین در خدمت مؤمنان قرار گیرند و مانع از شر و بدی شوند؟
- [سایر] لطفا این حدیث را شرح دهید. امام صادق علیه السّلام فرمودند: اَلغَضَبُ مِفتاحُ کُلِّ شَرّ؛ خشم، کلید هر بدی است. (1)
- [سایر] با توجه به آیه 78و 79 سوره نساء، در آیه اول گفته شده که بدی ها و خوبی ها همه از خداست در حالی که در آیه بعد گفته شده بدی ها از جانب انسان است. پس بالاخره تکلیف چه می شود؟
- [سایر] خدا اگر انسان را نمیآفرید گناه نمیکرد. پس گناه انسان به گردن خداست؟
- [سایر] وظیفه انسان در قبال کسی که حق انسان را پایمال و بدی می کند، چیست ؟
- [سایر] اگر اراده انسان بر خیر یا شر به واسطه فرمان روح است، پس چرا جسم او عذاب می شود؟
- [سایر] اگر عامل شر در انسان تحت شرایطی به صد درصد برسد، در آن صورت آیا انسان مجبور به پیمودن راه خطا نمیشود؟
- [سایر] انجیل یوحنا و برنوبا را کلا خواندم ندیدم نوشته باشد عیسی پسر خداست البته مسیحیان معتقدند عیسی پسر خداست وخدا یکی از سه خداست؟
- [سایر] خداوند در قرآن می فرماید: «ما انسان را نیکو آفریدیم.»، یعنی در نهاد انسان بدی و گناه جایی نداشته، پس چرا انسانها گناه و خلاف میکنند؟
- [سایر] در قرآن مجید هدف اصلی از خلقت انسان «بندگی خدا» ذکر شده است، آیا بندگی همان قرب به خداست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جویدن غذا برای بچه یا پرنده، و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً بحلق نمی رسد، اگر چه اتفاقاً بحلق برسد روزه را باطل نمی کند ولی اگر انسان از اول بداند که بحلق می رسد، چنانچه فرو رود، روزه اش باطل می شود، و باید قضای آن را بگیرد، و کفاره هم بر او واجب است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در بعضی از اعضای وضو مانعی باشد که گاهی اب به خودی خود زیر ان می رسد و گاهی نمی رسد و انسان بعد از وضو شک کند که اب زیر ان رسیده یا نه چنانچه بداند موقع وضو غفلت از این امر داشته باید دوباره وضو بگیرد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در بعضی از اعضاء وضو مانعی باشد که گاهی آب به خودی خود زیر آن می رسد و گاهی نمی رسد و انسان بعد از وضو شک کند که آب زیر آن رسیده یا نه؛ چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسیدن آب به زیر آن نبوده؛ احتیاط واجب آن است که دوباره وضو بگیرد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در بعضی از اعضاء وضو مانعی باشد که گاهی آب به خودی خود زیر آن می رسد و گاهی نمی رسد و انسان بعد از وضو شک کند که آب زیر آن رسیده یا نه ، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسیدن آب به زیر آن نبوده ، واجب است ، دوباره وضو بگیرد .
- [آیت الله نوری همدانی] جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً به حلق نمی رسد ، اگر چه اتفاقاً به حلق برسد ، روزه را باطل نمی کند . ولی اگر انسان از اول بداند که به حلق می رسد چنانچه فرو رود ، روزه اش باطل می شود و باید قضای آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب است .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در بعضی از اعضای وضو مانعی باشد که گاهی آب بخودی خود زیر آن می رسد و گاهی نمی رسد و انسان بعد از وضو شک کند که آب زیر آن رسیده یا نه، چنان چه بداند موقع وضو ملتفت رسیدن آب به زیر آن نبوده، احتیاط واجب آن است که دوباره وضو بگیرد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولا به حلق نمی رسد؛ اگرچه اتفاقا به حلق برسد؛ روزه را باطل نمی کند؛ ولی اگر انسان از اول بداند که به حلق می رسد؛ روزه اش باطل می شود و باید قضای آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب است.
- [امام خمینی] جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولا به حلق نمی رسد، اگر چه اتفاقا به حلق برسد، روزه را باطل نمی کند. ولی اگر انسان ازاول بداند که به حلق می رسد، چنانچه فرو رود، روزه اش باطل می شود، و باید قضای آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی می گویند در عالم هستی یک وجود بیش نیست و آن خداست و همه موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان، یا موجود دیگری حلول کرده و با آن یکی شده، یا خدا را جسم بدانند احتیاط واجب، اجتناب از آنهاست.
- [آیت الله وحید خراسانی] جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولا به حلق نمی رسد اگر چه اتفاقا به حلق برسد روزه را باطل نمی کند ولی اگر انسان از اول بداند یا اطمینان داشته باشد که به حلق می رسد روزه اش باطل می شود و باید قضای ان را بگیرد و در صورت رسیدن به حلق کفاره بر او واجب است