با سلام. روح و عقل انسان هردو پدیده هایی غیر مادی با منشا الهی هستند. و جسم انسان قالب مثالی برای این پدیده های غیر مادی است که فرماندهی جسم و هدایت روح به عهده عقل میباشد. پس اگر خطایی صورت گیرد جسم هیچ اراده ای بر دوری از خطا ولغزش را ندارد. پس چرا در روز موعود پس از زنده شدن و حسابرسی جسم را با آتش جهنم بسوزانند؟ با سلام و تشکر ازارتباط شما با شهر سوال گرچه انسان موجود دو ساحتی است که یکی مادی ودیگری مجرد است ولی باید توجه داشت که ترکیب انسان از مجرد وماده ترکیب اتحادی است ونه انظمامی بدین بیان که : انسان موجود مرکب از دو پدیده است که یکی مجرد و دیگر مادی است. ترکیب آن دو بدین معنا است که ترکیب روح و بدن یک ترکیب اتحادی است. روح و بدن یک وجود موجود هستند. بر اثر این ترکیب است که حقیقتی به نام انسان شکل می گیرد. روح بی بدن نمی تواند به هستی خود ادامه دهد و بدن هم بی روح نمی تواند موجودیت خود را حفظ کند. از این رو می گوییم ترکیب روح و بدن ترکیبی است که بدون آن نمی توانند موجود باشند؛ بر اساس این ترکیب است که این دو موجود می شوند و وجودی یگانه می یابند. در ترکیب انضمامی، دو چیزی که موجود هستند و هستی آن ها مستقل از یکدیگر است، به هم متصل شده، با هم ترکیب می شوند. یعنی این طور نیست که آن دو موجود بر اثر این ترکیب به عالم هستی باریابند؛ بلکه آن دو، هستی مستقل از یکدیگر دارند. ما فقط با یک ترکیب میان آن دو، پیوند حاصل کرده ایم. اما در ترکیب اتحادی، مانند روح و بدن، آن دو به حدی با هم یگانه گشته اند که به یک وجود موجودند. این طور نیست که نخست روح موجود شود و آن گاه بدن جدا از آن؛ سپس این دو را به هم پیوند بزنیم و ترکیب کنیم؛ در ترکیب اتحادی، باید دو موجودی که به یک وجود موجود می شوند، دارای مرتبه یکسانی باشند؛ یعنی،اگر یکی در مرتبه قوه و استعداد محض بود و یکی در مرتبه فعلیت، نمی توان این دو را با یکدیگر متحد ساخت؛ چرا که این دو بر اثر ترکیب یکی می شوند . یگانگی در حدی است که به یک وجود موجودند. نمیتوان موجودی را که در مرتبه قوه بوده، وجودش ضعیفتر از فعلیت و پایینتر از آن است با مرتبه فعلیت که وجودش قوی و بالاتر است، ترکیب اتحادی نمود. مرتبه پایین در عین پایین بودن نمی تواند بر اثر ترکیب به مرتبه بالا ارتقا یابد؛ چنان که مرتبه بالا نیز - در عین بالا بودن - نمی تواند بر اثر ترکیب به مرتبه پایین تنزل کند. از این رو، ترکیب اتحادی یک موجود بالقوه با یک موجود بالفعل محال است. ترکیب بین نفس و بدن اتحادی است(1) . با توجه به مطالب فوق معلوم شد که انسان تنها بدن ویا تنها روح نیست بلکه هر دو ساحه انسان در شکل گیری عمل او نقش دارد واعضا وجوارح انسان در حد ابزار مادی برای روح او نیست بلکه خود اعضا نیز در اعمال انسان نقش دارد مثلا لذت می برد از این رو کیفر های انسان روحی وجسمی است. پینوشتها: 1. ر،ک : محمد امین صادقی، نتایج کلامی، حکمت صدرا یی، نشر بوستان کتاب ،قم 1388 ش.، ص216
با سلام. روح و عقل انسان هردو پدیده هایی غیر مادی با منشا الهی هستند. و جسم انسان قالب مثالی برای این پدیده های غیر مادی است که فرماندهی جسم و هدایت روح به عهده عقل میباشد. پس اگر خطایی صورت گیرد جسم هیچ اراده ای بر دوری از خطا ولغزش را ندارد. پس چرا در روز موعود پس از زنده شدن و حسابرسی جسم را با آتش جهنم بسوزانند؟
با سلام و تشکر ازارتباط شما با شهر سوال
گرچه انسان موجود دو ساحتی است که یکی مادی ودیگری مجرد است ولی باید توجه داشت که ترکیب انسان از مجرد وماده ترکیب اتحادی است ونه انظمامی بدین بیان که :
انسان موجود مرکب از دو پدیده است که یکی مجرد و دیگر مادی است. ترکیب آن دو بدین معنا است که ترکیب روح و بدن یک ترکیب اتحادی است. روح و بدن یک وجود موجود هستند. بر اثر این ترکیب است که حقیقتی به نام انسان شکل می گیرد. روح بی بدن نمی تواند به هستی خود ادامه دهد و بدن هم بی روح نمی تواند موجودیت خود را حفظ کند. از این رو می گوییم ترکیب روح و بدن ترکیبی است که بدون آن نمی توانند موجود باشند؛ بر اساس این ترکیب است که این دو موجود می شوند و وجودی یگانه می یابند.
در ترکیب انضمامی، دو چیزی که موجود هستند و هستی آن ها مستقل از یکدیگر است، به هم متصل شده، با هم ترکیب می شوند. یعنی این طور نیست که آن دو موجود بر اثر این ترکیب به عالم هستی باریابند؛ بلکه آن دو، هستی مستقل از یکدیگر دارند. ما فقط با یک ترکیب میان آن دو، پیوند حاصل کرده ایم. اما در ترکیب اتحادی، مانند روح و بدن، آن دو به حدی با هم یگانه گشته اند که به یک وجود موجودند. این طور نیست که نخست روح موجود شود و آن گاه بدن جدا از آن؛ سپس این دو را به هم پیوند بزنیم و ترکیب کنیم؛
در ترکیب اتحادی، باید دو موجودی که به یک وجود موجود می شوند، دارای مرتبه یکسانی باشند؛ یعنی،اگر یکی در مرتبه قوه و استعداد محض بود و یکی در مرتبه فعلیت، نمی توان این دو را با یکدیگر متحد ساخت؛ چرا که این دو بر اثر ترکیب یکی می شوند . یگانگی در حدی است که به یک وجود موجودند. نمیتوان موجودی را که در مرتبه قوه بوده، وجودش ضعیفتر از فعلیت و پایینتر از آن است با مرتبه فعلیت که وجودش قوی و بالاتر است، ترکیب اتحادی نمود. مرتبه پایین در عین پایین بودن نمی تواند بر اثر ترکیب به مرتبه بالا ارتقا یابد؛ چنان که مرتبه بالا نیز - در عین بالا بودن - نمی تواند بر اثر ترکیب به مرتبه پایین تنزل کند. از این رو، ترکیب اتحادی یک موجود بالقوه با یک موجود بالفعل محال است. ترکیب بین نفس و بدن اتحادی است(1) .
با توجه به مطالب فوق معلوم شد که انسان تنها بدن ویا تنها روح نیست بلکه هر دو ساحه انسان در شکل گیری عمل او نقش دارد واعضا وجوارح انسان در حد ابزار مادی برای روح او نیست بلکه خود اعضا نیز در اعمال انسان نقش دارد مثلا لذت می برد از این رو کیفر های انسان روحی وجسمی است.
پینوشتها:
1. ر،ک : محمد امین صادقی، نتایج کلامی، حکمت صدرا یی، نشر بوستان کتاب ،قم 1388 ش.، ص216
- [سایر] اگر معاد جسمانی است با توجه به اینکه روح حقیقت وجودی انسان است چرا جسم انسان عذاب می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] فشار قبر بر روی جسم است یا روح؟
- [سایر] آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود، یا جسم و روح و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود ، یا جسم و روح و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود، یا جسم و روح و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] آیا در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور می شود، یا جسم و روح، و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] جسم و روح انسان در حال خواب چگونه است ؟
- [سایر] معاد فقط برای انسان است یا همه موجودات؟ در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود، یا جسم و روح؛ و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] رابطه روح با جسم انسان و ماده چیست؟
- [سایر] معنای تعلق اراده خداوند به رحمت و عذاب انسان ها چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان باید زکاْ فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد وموقعی که آن را میدهد، نیّت دادن فطره نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی: برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را می دهد، نیت دادن فطره نماید.
- [آیت الله سبحانی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را می دهد، نیت دادن فطره نماید.
- [امام خمینی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را می دهد نیت دادن فطره نماید.
- [آیت الله اردبیلی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت، یعنی برای انجام دادن فرمان خداوند متعال بدهد و زمان پرداختن آن و لو اجمالاً نیّت دادن فطره نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را می دهد، نیّت دادن فطره نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] انسان باید زکاه فطره را به قصد قربت (یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم) بدهد و موقعی که آن را می دهد؛ نیت دادن فطره نماید.
- [آیت الله بروجردی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را میدهد، نیت دادن فطره نماید.
- [آیت الله بروجردی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را میدهد، نیت دادن فطره نماید.
- [آیت الله خوئی] انسان باید زکات فطره را به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعی که آن را میدهد نیت دادن فطره نماید.