اولا زندگی اجتماعی بشر، نیاز به استعدادهای متفاوت و مختلف دارد، تا با قرار گرفتن در کنار یکدیگر، بتوانند کمک کار همدیگر بوده و نظام اجتماعی را سامان دهند. ثانیا حق انتخاب بشر، خواه ناخواه شرایط را متفاوت خواهد کرد. انسان هایی که می خواهند از حق انتخاب خود سوء استفاده کنند و مسیر طغیان را برمی گزینند، در زندگی دیگران دخالت می کنند، و تجاوزهایی را انجام می دهند، در نتیجه زندگی دیگران تحت تاثیر آنها قرار خواهد گرفت. و اگر بنا باشد دست این تجاوزکاران به صورت تکوینی بسته باشد، معنایی برای انتخاب باقی نخواهد ماند، و همه مجبور به برگزیدن درستکاری خواهند بود. بنابراین: لازم است انسان ها در شرایط غیر یکسانی زندگی کنند. ثالثا انسان موجود مختاری است که با توجه به توان انتخاب خود، می تواند با شرایط یکسان، متفاوت عمل کند. کما اینکه می تواند در شرایط متفاوت، عملکرد یکسانی داشته باشد. در بین همسران انبیاء از سویی بانویی بزرگوار مانند حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را می بینیم که آنچنان کمک کار همسر خویش در جهت هدف الاهی اوست که با وفاتش تحمل فشارها، بر نبی سخت تر می شود و این فقدان یکی از علل ایجاب کننده، هجرت می شود. و از سویی همسر لوط را می بینیم که در خانه رسول، کمک کار دشمنان رسول است: (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما[تحریم/10] خداوند برای کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند.) از سویی نیز در کنار همسران پادشاهان جبار، که خود ظالمی در کنار شوهر خویش بوده اند، کسی مانند همسر فرعون را می بینیم که از ظلم ظالمان بیزاری می جوید و برای نجات از دست آنها دست به دعا بر میدارد: (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ [تحریم/11] و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!) بنابراین یکسانی شرایط، در جایی که با موجود مختار مواجه هستیم، نتایج یکسانی به بار نخواهد آورد. رابعا انسان مختار علاوه بر توانایی یکی از دو راه خوب و بد، در طی کردن این مسیر نیز با گزینه های بسیار متفاوتی مواجه است. یکی می خواهد با سرعت نور در مسیر حرکت کند و دیگری می خواهد ذره ذره در مسیر راه برود. و طیف وسیعی نیز در بین این دو وجود دارد. با این حساب پیچیده بودن شرایط و تفاوت آن هاست که می تواند انتخاب انسان و میزان پایمردی شان را متجلی کند. همانگونه که پیچیده بودن ارزشیابی کنکور، می تواند تفاوت تلاش افراد را مشخص کند. پس حتی تفاوت اندک، نمی تواند طیف وسیع انتخاب های متفاوت انسان ها را متجلی کند. اگر تمام توحید به گفتن یک جمله بود، فرق انسانی مانند بنده، با کسی مانند حضرت علی (ع) که کوچکترین شرک خفی نیز به خود راه نداده، چگونه مشخص خواهد شد؟ بنابراین: 1- وجود تفاوت شرایط در زندگی بشر لازم و غیر قابل اجتناب است. 2- بین یکسان بودن شرایط و یکسان بودن نتیجه، تلازمی وجود ندارد. 3- یکسان بودن شرایط انسان ها، خود می تواند عاملی در جهت ظلم به آن ها باشد.
اولا زندگی اجتماعی بشر، نیاز به استعدادهای متفاوت و مختلف دارد، تا با قرار گرفتن در کنار یکدیگر، بتوانند کمک کار همدیگر بوده و نظام اجتماعی را سامان دهند.
ثانیا حق انتخاب بشر، خواه ناخواه شرایط را متفاوت خواهد کرد. انسان هایی که می خواهند از حق انتخاب خود سوء استفاده کنند و مسیر طغیان را برمی گزینند، در زندگی دیگران دخالت می کنند، و تجاوزهایی را انجام می دهند، در نتیجه زندگی دیگران تحت تاثیر آنها قرار خواهد گرفت. و اگر بنا باشد دست این تجاوزکاران به صورت تکوینی بسته باشد، معنایی برای انتخاب باقی نخواهد ماند، و همه مجبور به برگزیدن درستکاری خواهند بود.
بنابراین: لازم است انسان ها در شرایط غیر یکسانی زندگی کنند.
ثالثا انسان موجود مختاری است که با توجه به توان انتخاب خود، می تواند با شرایط یکسان، متفاوت عمل کند. کما اینکه می تواند در شرایط متفاوت، عملکرد یکسانی داشته باشد.
در بین همسران انبیاء از سویی بانویی بزرگوار مانند حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را می بینیم که آنچنان کمک کار همسر خویش در جهت هدف الاهی اوست که با وفاتش تحمل فشارها، بر نبی سخت تر می شود و این فقدان یکی از علل ایجاب کننده، هجرت می شود. و از سویی همسر لوط را می بینیم که در خانه رسول، کمک کار دشمنان رسول است:
(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما[تحریم/10] خداوند برای کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند.)
از سویی نیز در کنار همسران پادشاهان جبار، که خود ظالمی در کنار شوهر خویش بوده اند، کسی مانند همسر فرعون را می بینیم که از ظلم ظالمان بیزاری می جوید و برای نجات از دست آنها دست به دعا بر میدارد:
(وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ [تحریم/11] و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!)
بنابراین یکسانی شرایط، در جایی که با موجود مختار مواجه هستیم، نتایج یکسانی به بار نخواهد آورد.
رابعا انسان مختار علاوه بر توانایی یکی از دو راه خوب و بد، در طی کردن این مسیر نیز با گزینه های بسیار متفاوتی مواجه است. یکی می خواهد با سرعت نور در مسیر حرکت کند و دیگری می خواهد ذره ذره در مسیر راه برود. و طیف وسیعی نیز در بین این دو وجود دارد. با این حساب پیچیده بودن شرایط و تفاوت آن هاست که می تواند انتخاب انسان و میزان پایمردی شان را متجلی کند. همانگونه که پیچیده بودن ارزشیابی کنکور، می تواند تفاوت تلاش افراد را مشخص کند.
پس حتی تفاوت اندک، نمی تواند طیف وسیع انتخاب های متفاوت انسان ها را متجلی کند. اگر تمام توحید به گفتن یک جمله بود، فرق انسانی مانند بنده، با کسی مانند حضرت علی (ع) که کوچکترین شرک خفی نیز به خود راه نداده، چگونه مشخص خواهد شد؟
بنابراین:
1- وجود تفاوت شرایط در زندگی بشر لازم و غیر قابل اجتناب است.
2- بین یکسان بودن شرایط و یکسان بودن نتیجه، تلازمی وجود ندارد.
3- یکسان بودن شرایط انسان ها، خود می تواند عاملی در جهت ظلم به آن ها باشد.
- [سایر] عدالت خدا در بهشتی یا جهنمی کردن انسان ها، با توجه به تفاوت شرایط محیطی آنها چگونه است؟
- [سایر] هدف از آفرینش انسان چیست؟
- [سایر] هدف از آفرینش انسان کدام است ؟
- [سایر] فلسفه و هدف آفرینش انسان چیست؟
- [سایر] هدف آفرینش جهان و انسان چیست؟
- [سایر] هدف خدا از آفرینش جهان و انسان چه بوده است ؟
- [سایر] هدف خدا از آفرینش جهان و انسان چه بوده است ؟
- [سایر] سهام عدالت و هدف از آن چیست ؟
- [سایر] هدف از آفرینش انسان در این جهان را توضیح دهید ؟
- [سایر] راز خلقت و هدف از آفرینش انسان چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] عدالت امام جماعت از چند راه ثابت میشود: اوّل: انسان به عدالت امام جماعت وثوق و اطمینان پیدا کند و فرقی نمیکند که اطمینان از چه راهی حاصل شود، به شرط این که انسان از افراد آشنا به مسائل باشد و از افرادی نباشد که با کمترین چیز به امری اطمینان کند. دوم: شهادت دو مرد عادل به شرط آن که دو مرد عادل دیگر برخلاف آن شهادت ندهند و حتّی اگر یک مرد عادل که گفته او موجب وثوق است، بر خلاف آن شهادت دهد، نمیتوان به شهادت آنها اکتفا کرد. سوم: حسن ظاهر امام جماعت که از رفتار او در اجتماع حاصل میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] موقعی انسان میتواند مشغول نماز شود که خودش یا نوع مردم اطمینان کنند که وقت داخل شده یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند و بنا بر احتیاط واجب خبر دادن یک نفر عادل کافی نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] شیر دادنی که علّت محرم شدن است به چند راه ثابت میشود: 1 - اطّلاع داشتن خود شخص مانند اطّلاع خود زن شیردهنده یا مردی که شیر از اوست. 2 - خبر دادن عدّهای که انسان از گفته آنها یقین یا اطمینان پیدا کند. 3 - شهادت دو مرد عادل یا یک مرد و دو زن عادل یا چهار زن که عادل باشند. 4 - اعتراف زن یا مرد به محرمیت برای کسانی که احتمال میدهند این اعتراف صحیح باشد. در این سه راه اخیر لازم نیست خبردهنده یا شاهد یا اعترافکننده خصوصیات شیر دادن را به طور کامل بیان کنند، همچنین لازم نیست بدانیم که عقیده ما با عقیده آنها یکی است، بلکه همین مقدار که احتمال دهیم که عقیده آنها در شرایط شیر دادنی که علّت محرمیت میشود با ما یکسان است و در خصوصیاتی که در شیر دادن لازم است، اشتباه نکردهاند، کفایت میکند.
- [آیت الله خوئی] اگر یک عادل یا شخص موثقی خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است، باید نماز را هم شکسته بخواند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر دو عادل یا شخص موثقی خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است؛ باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر یک عادل یا شخصی موثقی خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است ، باید نماز را شکسته بخواند .
- [امام خمینی] شیر دادنی که علت محرم شدن است به دو چیز ثابت می شود: اول: خبر دادن عده ای که انسان از گفته آنان یقین پیدا کند. دوم: شهادت دو مرد عادل یا چهار زن که عادل باشند ولی باید شرایط شیر دادن را هم بگویند مثلا بگویند ما دیده ایم که فلان بچه بیست و چهار ساعت از پستان فلان زن شیر خورده و چیزی هم در بین نخورده و همچنین سایر شرطها را که در مساله گفته شد شرح دهند ولی اگر معلوم باشد که شرایط را می دانند و در عقیده با هم مخالف نیستند و با مرد و زن هم در عقیده مخالفت ندارند لازم نیست شرایط را شرح دهند.
- [آیت الله علوی گرگانی] شیردادنی که علّت محرم شدن است، به دو چیز ثابت میشود: اوّل خبر دادن عدّهای که انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند; دوم شهادت دو مرد عادل، یا چهار زن عادل باشند ولی باید شرائط شیر دادن را هم بگویند مثلاً بگویند ما دیدهایم که فلان بچه بیست وچهار ساعت از پستان فلان زن شیر خورده وچیزی هم در بین نخورده و همچنین سایر شرطها را که در )مسأله 2490) گفته شد شرح دهند.
- [آیت الله بروجردی] شیر دادنی که علت محرم شدن است به دو چیز ثابت میشود:اوّل:خبر دادن عدّهای که انسان از گفتهی آنان یقین پیدا کند.دوم:شهادت دو مرد عادل یا چهار زن که عادل باشند، ولی باید شرایط شیر دادن را هم بگویند، مثلاً بگویند:ما دیدهایم که فلان بچه بیست و چهار ساعت از پستان فلان زن شیر خورده و چیزی هم در بین نخورده و همچنین سایر شرطها را که در مسأله (2483) گفته شد شرح دهند.
- [آیت الله سیستانی] اگر یک عادل ، یا شخص موثّقی ، خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است ، و انسان به گفته او اطمینان پیدا کند ، باید نماز را شکسته بخواند .