عدالت خدا در بهشتی یا جهنمی کردن انسان ها، با توجه به تفاوت شرایط محیطی آنها چگونه است؟
در پاسخ به این سوال چند نکته را باید مد نظر قرار داد: 1- جامعه و محیط زندگی هیچ کس را مجبور نمی کند. انسان در اعمال و رفتار خود از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد که جامعه پیرامونی و وراثت از نمونه های آن است. کسی که در خانواده مذهبی رشد نموده و در محیط تعلیم و تربیت دینی، شخصیتش شکل گرفته، به رعایت مسائل دینی بسیار نزدیک است. در حالی که اگر شخص در خانواده ای بی دین متولد شود و از همان کودکی با انواع و اقسام گناهان آشنا شود، از دین دور تر بوده و به گناهان نزدیک تر است. اما به این نکته اساسی باید توجه کرد که جامعه و وراثت، بر روی اختیار و اراده ما تاثیر می گذراند. و هرگز ما را مجبور به انتخاب یک مسیر نمی کنند. این مساله در نزد هر کس واضح و روشن است و به صورت بدیهی می بینیم که اختیار اعمال و رفتارمان به دست خودمان است. و در طی تاریخ نیز موارد متعددی وجود داشته که افراد بر خلاف محیط پیرامونی و تاثیرات آن رفتار نموده اند. که قرآن این مطلب را این گونه تعبیر می کند: (یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ؛[انعام/95] زنده را از مرده بیرون می‌‌آورد (فرزندان مؤمن را از کفار) و بیرون ‌آورنده مرده از زنده است (اولاد کافر را از نسل مؤمنین)) از سویی می بینیم که فرزند نوح، بر خلاف خانواده خود، مسیر گمراهی را انتخاب می کند و از سوی دیگر همسر فرعون در کاخ او زندگی می کند، و مسیر ترقی و کمال را به زیبایی طی می کند: (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‌ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‌ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‌ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ [تحریم/11] خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه‌ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!) 2- باید محکمات اعتقادی را مد نظر قرار دهیم. قضاوت درباره بهشتی یا جهنمی بودن اکثر افراد برای ما امکان ندارد. ما می توانیم کسی که عناد و دشمنی شدید با خط الهی داشته را جهنمی بدانیم یا اولیاء الهی را بهشتی بدانیم. اما راجع به عموم مردم نمی توانیم نظری بدهیم. آن جا که ما می توانیم حقیقت بهشتی یا جهنمی بودن فرد را دریابیم؛ آن اشخاص در جامعه اثر می گذارند و جامعه را جهت دهی می کنند، نه اینکه از جامعه اثر بپذیرند. و آنجا که ما حقیقت مساله را نمی دانیم، همان جایی است که با افرادی ضعیف مواجه هستیم که امواج جامعه آنها را به این سو و آن سو می برد. بنابر این ما نمی دانیم که تاثیرات جامعه بر افراد، چه نقشی بر بهشتی یا جهنمی شدن آن ها دارد!  و در جایی که انسان علم و اطلاع ندارد باید سکوت کند. یا به محکمات مراجعه کند. و از محکمات اعتقادی ما، عادل بودن خدای تعالی است. 3- روح اعمال در درگاه الهی ارزش بسیاری دارد.  شاید تصوری که غالبا این سوال را به وجود می آورد، این است که ظاهر اعمال کسی را به بهشت می رساند یا سبب جهنمی شدن آن می شود. در حالی که در درگاه الهی، روح عمل اهمیت بسیاری دارد. و  به همین دلیل در قرآن گفته شده روزه بگیرید تا شاید به تقوا برسید: (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ [بقره/183] ای کسانی که ایمان آورده ‌اید روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید با تقوا شوید.) روزه یک ظاهری دارد که گرسنگی و تشنگی است. اما باطن آن تقوا و حالتی روحی است. ظاهر این عبادت برای بسیاری از افراد که از باطن آن بی بهره اند، بهره بسیار اندکی دارد. حضرت علی (ع) می فرمایند:  چه بسیار روزه‌ داری که از روزه‌اش جز گرسنگی و تشنگی بهره‌ای نبرد و چه بسا، نمازگزاری که از نمازش جز بیداری و رنج نصیبی حاصل نکند. خوشا خوابیدن زیرکان و خوشا روزه گشادن ایشان.[کلمات قصار نهج البلاغه شماره 145](توجه شود این زیرک همان کسی است که اصل ایمان را دارد و به وقت واجبات عمل می کند) و افراد سست همتی که با نسیمی در محیط زندگی بالا و پایین می روند، غالبا جز در ظاهر اعمال تاثیر نمی پذیرند. و نکته دیگری که به روح عمل مرتبط است اینکه کسی که با وجود دشواری های محیط ناسالم، به نیکی گرایش یافته، روح عمل او قوی تر است. و ارتقا بیشتری در درگاه الهی برای او به وجود می آورد.
عنوان سوال:

عدالت خدا در بهشتی یا جهنمی کردن انسان ها، با توجه به تفاوت شرایط محیطی آنها چگونه است؟


پاسخ:

در پاسخ به این سوال چند نکته را باید مد نظر قرار داد:

1- جامعه و محیط زندگی هیچ کس را مجبور نمی کند.
انسان در اعمال و رفتار خود از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد که جامعه پیرامونی و وراثت از نمونه های آن است. کسی که در خانواده مذهبی رشد نموده و در محیط تعلیم و تربیت دینی، شخصیتش شکل گرفته، به رعایت مسائل دینی بسیار نزدیک است. در حالی که اگر شخص در خانواده ای بی دین متولد شود و از همان کودکی با انواع و اقسام گناهان آشنا شود، از دین دور تر بوده و به گناهان نزدیک تر است. اما به این نکته اساسی باید توجه کرد که جامعه و وراثت، بر روی اختیار و اراده ما تاثیر می گذراند. و هرگز ما را مجبور به انتخاب یک مسیر نمی کنند.
این مساله در نزد هر کس واضح و روشن است و به صورت بدیهی می بینیم که اختیار اعمال و رفتارمان به دست خودمان است. و در طی تاریخ نیز موارد متعددی وجود داشته که افراد بر خلاف محیط پیرامونی و تاثیرات آن رفتار نموده اند. که قرآن این مطلب را این گونه تعبیر می کند:
(یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ؛[انعام/95] زنده را از مرده بیرون می‌‌آورد (فرزندان مؤمن را از کفار) و بیرون ‌آورنده مرده از زنده است (اولاد کافر را از نسل مؤمنین))

از سویی می بینیم که فرزند نوح، بر خلاف خانواده خود، مسیر گمراهی را انتخاب می کند و از سوی دیگر همسر فرعون در کاخ او زندگی می کند، و مسیر ترقی و کمال را به زیبایی طی می کند:

(وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‌ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‌ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‌ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ [تحریم/11] خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه‌ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!)

2- باید محکمات اعتقادی را مد نظر قرار دهیم.
قضاوت درباره بهشتی یا جهنمی بودن اکثر افراد برای ما امکان ندارد. ما می توانیم کسی که عناد و دشمنی شدید با خط الهی داشته را جهنمی بدانیم یا اولیاء الهی را بهشتی بدانیم. اما راجع به عموم مردم نمی توانیم نظری بدهیم. آن جا که ما می توانیم حقیقت بهشتی یا جهنمی بودن فرد را دریابیم؛ آن اشخاص در جامعه اثر می گذارند و جامعه را جهت دهی می کنند، نه اینکه از جامعه اثر بپذیرند. و آنجا که ما حقیقت مساله را نمی دانیم، همان جایی است که با افرادی ضعیف مواجه هستیم که امواج جامعه آنها را به این سو و آن سو می برد. بنابر این ما نمی دانیم که تاثیرات جامعه بر افراد، چه نقشی بر بهشتی یا جهنمی شدن آن ها دارد!  و در جایی که انسان علم و اطلاع ندارد باید سکوت کند. یا به محکمات مراجعه کند. و از محکمات اعتقادی ما، عادل بودن خدای تعالی است.

3- روح اعمال در درگاه الهی ارزش بسیاری دارد.
 شاید تصوری که غالبا این سوال را به وجود می آورد، این است که ظاهر اعمال کسی را به بهشت می رساند یا سبب جهنمی شدن آن می شود. در حالی که در درگاه الهی، روح عمل اهمیت بسیاری دارد. و  به همین دلیل در قرآن گفته شده روزه بگیرید تا شاید به تقوا برسید:
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ [بقره/183] ای کسانی که ایمان آورده ‌اید روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید با تقوا شوید.)

روزه یک ظاهری دارد که گرسنگی و تشنگی است. اما باطن آن تقوا و حالتی روحی است. ظاهر این عبادت برای بسیاری از افراد که از باطن آن بی بهره اند، بهره بسیار اندکی دارد.
حضرت علی (ع) می فرمایند:  چه بسیار روزه‌ داری که از روزه‌اش جز گرسنگی و تشنگی بهره‌ای نبرد و چه بسا، نمازگزاری که از نمازش جز بیداری و رنج نصیبی حاصل نکند. خوشا خوابیدن زیرکان و خوشا روزه گشادن ایشان.[کلمات قصار نهج البلاغه شماره 145](توجه شود این زیرک همان کسی است که اصل ایمان را دارد و به وقت واجبات عمل می کند)
و افراد سست همتی که با نسیمی در محیط زندگی بالا و پایین می روند، غالبا جز در ظاهر اعمال تاثیر نمی پذیرند. و نکته دیگری که به روح عمل مرتبط است اینکه کسی که با وجود دشواری های محیط ناسالم، به نیکی گرایش یافته، روح عمل او قوی تر است. و ارتقا بیشتری در درگاه الهی برای او به وجود می آورد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین