مشکل اصلی در این سوال و ابهام ، عادت هاست. اگر امروز شما کلمه اسلحه را بشنوید، در تصورتان چیزهایی شبیه کلاشینکف و ... حاضر می شود. و اگر بعد آن اسلحه ای که سخن از آن بوده به شما نشان دهند، و شما یک قلاب سنگ را ببینید، برایتان غیر عادی خواهد بود. مثال های فراوان دیگری نیز می توان بیان کرد که نشان دهد چگونه انسان بین حقیقت ها با عادت های خود خلط می کند و بنا بر عادت ها از حقیقت ها دور می شود. شما هر وقت چراغ را بشنوید، سریع به سراغ مصادیق خاصی از آن می روید. چون به آنها عادت کرده اید. عادت شما نمی گذارد که تصور شما از چراغ، یک ظرف روغن و فیتیله و ... باشد. در این بحث هم انسان، همیشه موجودهایی می بینید که معلول هستند. و وجود شان را از علتی گرفته اند. پس وقتی سخن از موجودی است که معلول نیست، در ابتدا تصورش سخت است. و نمی تواند آن را قبول کند. راه حل این است که از تصورات فاصله بگیرید و مساله را با عقل بسنجید. توضیح عقلانی مساله در برهان امکان و وجوب به روشنی پیدا می شود. و در آن برهان به خوبی روشن می شود که ما باید یک علتی داشته باشیم که معلول نباشد. چونکه دور و تسلسل باطل است و وقتی که یک علت، معلول نبود، یعنی وجودش از خود اوست. پس نیازی ندارد که وجودش را از جای دیگری به دست آورده باشد. اما غیر از این برهان می توان با مثال های ساده ای نیز آن را توضیح داد. هر وقت چیزی را ببینید که خیس شده، به دنبال این می گردید که این شی، خیسی را از کجا گرفته اما آیا نیاز است که به دنبال دلیل خیس شدن خود آب بگردید؟ فرق شی خیس شده با خیسی آب در این جاست که خیسی آب از ذات و درون اوست. در حالی که خیسی اشیاء دیگر، ذاتی و درونی آن ها نیست. وجود معلول، ذاتی و درونی او نیست برای همین شما باید به دنبال این بگردید که وجود را از کجا آورده، اما وجود خدا، هرگز معلول نیست. او وجود را از ذات خودش دارد و از هیچ جای دیگری به دست نیاورده است.
مشکل اصلی در این سوال و ابهام ، عادت هاست.
اگر امروز شما کلمه اسلحه را بشنوید، در تصورتان چیزهایی شبیه کلاشینکف و ... حاضر می شود. و اگر بعد آن اسلحه ای که سخن از آن بوده به شما نشان دهند، و شما یک قلاب سنگ را ببینید، برایتان غیر عادی خواهد بود. مثال های فراوان دیگری نیز می توان بیان کرد که نشان دهد چگونه انسان بین حقیقت ها با عادت های خود خلط می کند و بنا بر عادت ها از حقیقت ها دور می شود. شما هر وقت چراغ را بشنوید، سریع به سراغ مصادیق خاصی از آن می روید. چون به آنها عادت کرده اید. عادت شما نمی گذارد که تصور شما از چراغ، یک ظرف روغن و فیتیله و ... باشد.
در این بحث هم انسان، همیشه موجودهایی می بینید که معلول هستند. و وجود شان را از علتی گرفته اند. پس وقتی سخن از موجودی است که معلول نیست، در ابتدا تصورش سخت است. و نمی تواند آن را قبول کند. راه حل این است که از تصورات فاصله بگیرید و مساله را با عقل بسنجید.
توضیح عقلانی مساله در برهان امکان و وجوب به روشنی پیدا می شود. و در آن برهان به خوبی روشن می شود که ما باید یک علتی داشته باشیم که معلول نباشد. چونکه دور و تسلسل باطل است و وقتی که یک علت، معلول نبود، یعنی وجودش از خود اوست. پس نیازی ندارد که وجودش را از جای دیگری به دست آورده باشد.
اما غیر از این برهان می توان با مثال های ساده ای نیز آن را توضیح داد.
هر وقت چیزی را ببینید که خیس شده، به دنبال این می گردید که این شی، خیسی را از کجا گرفته اما آیا نیاز است که به دنبال دلیل خیس شدن خود آب بگردید؟ فرق شی خیس شده با خیسی آب در این جاست که خیسی آب از ذات و درون اوست. در حالی که خیسی اشیاء دیگر، ذاتی و درونی آن ها نیست.
وجود معلول، ذاتی و درونی او نیست برای همین شما باید به دنبال این بگردید که وجود را از کجا آورده، اما وجود خدا، هرگز معلول نیست. او وجود را از ذات خودش دارد و از هیچ جای دیگری به دست نیاورده است.
- [سایر] تفاوت اینکه خدا در بعضی آیات قرآن داریم؛ (خالق السماوات و الارض) و در بعضی آیات (فاطر السماوات و الارض) چیست؟ چرا خدا همیشه نمیگوید (فاطر) یا (خالق)؟
- [سایر] با توجه به اینکه تا خداوند خلق نکند، خالق نمیشود، چگونه میگوییم خداوند از بندگانش بینیاز است؟
- [سایر] در صورتی که خدا خود خالق بشر و واقف به همهی امور است، دلیل امتحان انسان از جانب خداوند چیست ؟
- [سایر] اگر می گوییم خدا خالق کل موجودات است پس خدا از کی بوده و که او را خلق کرده است؟
- [سایر] آیا در دین بودا موجودی به عنوان خدا که آفریننده و خالق باشد پرستش می شود؟
- [سایر] اگر خداوند خالق هر چیز است، آیا گناهان و اعمال قبیحی که از انسانها صادر میشود هم مخلوق خداوند است؟
- [سایر] مگر نمی گویند که هر چیزی آفریدگاری دارد، پس خالق خدا کیست؟
- [سایر] با توجه به علم خداوند و آگاهی خالق از تمام بندگانش، فلسفه سئوال قبر چیست؟
- [سایر] مگر نمیگویند که هر چیزی آفریدگاری دارد، پس خالق خدا کیست؟
- [سایر] هر چیزی رو خدا آفریده و از ابتدای هستی با آینده همه چیز را خدا آفریده یعنی خالق هر چیزی خداست، پس خدا رو کی آفریده؟
- [امام خمینی] - ترجمه سوره قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم: (قل هو الله احد)، یعنی بگو ای محمد (ص) که خداوند، خدایی است یگانه. (الله الصمد)، یعنی خدایی که از تمام موجودات بی نیاز است. (لم یلد و لم یولد)، فرزند ندارد و فرزند کسی نیست. (و لم یکن له کفوا احد)، یعنی هیچ کس از مخلوقات مثل او نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در صورتی که سادات فقیر نیاز به سرمایه ای برای کسب و کار داشته باشند می توان از باب خمس به آنها داد (البته به مقداری که نیاز زندگی آنها را تأمین کند).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که بیش از مقدار مورد نیاز سرمایه دارد باید خمس مقدار مازاد را بدهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که درآمد اضافی ندارد نیاز به قرار دادن سال خمسی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] - معتکف نباید بیش از مقدار حاجت و ضرورت و نیاز بیرون مسجد بماند و در خارج از مسجد، در صورت امکان، نباید زیر سایه بنشیند ولی نشستن زیر سایه در خارج از محلّ اعتکاف، اگر قضاء حاجت و رفع نیاز متوقّف بر نشستن زیر سایه باشد، اشکال ندارد و بنا بر احتیاط واجب، بعد از قضاء حاجت و رفع نیاز مطلقاً ننشیند مگر ضرورت پیش آید.
- [آیت الله سبحانی] لباس های متعدّد و همچنین انگشتر و زیورآلات و وسایل مختلف زندگی، اگر همه آنها مورد نیاز و در حدّ شأن او باشد و از درآمد همان سال تهیّه شده باشد خمس ندارد، ولی اگر زاید بر نیاز و شأن باشد، مقدار زیادی، خمس دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لباسهای متعدد و همچنین انگشتر و زیور آلات و وسایل مختلف زندگی، اگر همه آنها مورد نیاز و در حد شأن او باشد و از درآمد همان سال تهیه شده باشد خمس ندارد، ولی اگر زاید بر نیاز و شأن باشد، مقدار زیادی، خمس دارد.
- [آیت الله بهجت] کسی که ایستاده نماز میخواند، بنابر اظهر نمیتواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز میخواند اقتدا کند، و همچنین بنابر احوط کسی که نشسته نماز میخواند، نمیتواند به کسی که خوابیده نماز میخواند اقتدا نماید، و کسی که در حال ایستاده به تکیه کردن نیاز ندارد، اقتدای او به کسی که نیاز دارد محل اشکال و احتیاط است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه سهم سادات بیش از نیاز سادات باشد باید آن را به مجتهد عادل داد تا در مصارف دیگری که صلاح می داند صرف کند و اگر کمتر از نیاز سادات باشد می توان از سهم امام(علیه السلام) به آنها داد، بنابراین کم و زیاد بودن سهم سادات مشکلی ایجاد نمی کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخص نیازمند می تواند مرکب سواری مورد نیاز و همچنین خانه ای که به آن احتیاج دارد وسرمایه لازم برای کسب و کار را از زکات تهیه کند و در این قسمت باید به آن مقدار که برای نیاز و حفظ آبروی او لازم است قناعت کند.