اگر خدا داخل زمان نیست، پس چگونه آسمان و زمین را در شش روز آفریده است؟
در جواب این سوال باید به چند نکته توجه کنیم: 1- ذات خدای متعال، با افعال و صفات فعلی او یکسان نیست. و در مباحث خداشناسی، همیشه بحث صفات ذاتی از صفات فعلی را جدا می سازند. اگر چه افعال الهی می تواند، نشانه هایی برای شناخت ذات باشد، اما معنای آیه و نشانه بودن، عینیت و یک چیز بودن فعل و ذات نیست. 2- ماهیت زمان، چیزی جز تغییرات تدریجی نیست. برای درک ماهیت زمان باید توجه کنیم که زمان، گردش عقربه های ساعت نیست! چون اگر انسان هیچ ساعتی نیز نمی ساخت، هم چنان زمان وجود داشت. و با کمی دقت می یابیم که زمان، گردش زمین به دورخورشید نیز نیست. بلکه این گردش، به دلایلی معیاری برای سنجش زمان ها قرار گرفته است. همان گونه که متر را معیاری برای سنجش مساحت ها، قرار داده ایم اما مساحت، امری متفاوت با متر است. و با دقت در وجود زمان، در خارج از کهکشان نیز این مساله را به وضوح می فهمیم. پس هر شی متغیری و متدرجی زمان مخصوص به خود دارد. که زمان آن چیزی جز تغییرات تدریجی آن نیست. 3- بعضی از مخلوقات خدای متعال، هیچ زمانی ندارند. که به آن موجودات عالم امر می گویند. در مقابل موجودات عالم خلق که زمان دار بوده و به تدریج به وجود آمده اند. که روح یکی از آن هاست: (وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی [اسراء/85] (وای رسول ما) تو را از حقیقت روح پرسش می‌کنند، جواب ده که روح از سنخ امر پروردگار من است.) بنابراین ذات خدای متعال، غیر از افعال اوست. و صفات فعل را نمی توان به خود خدا نسبت داد. مثل مادی بودن عالم ما، که دلیل مادی بودن خدا نیست. و در بین مخلوقات که از افعال خدا هستند، نیز همه زمان دار نیستند؛ بلکه تنها قسمتی از آن ها، موجود زمان دار هستند. مثل آسمان و زمین که تدریج و تغییر جزئی از ذات آن هاست.
عنوان سوال:

اگر خدا داخل زمان نیست، پس چگونه آسمان و زمین را در شش روز آفریده است؟


پاسخ:

در جواب این سوال باید به چند نکته توجه کنیم:

1- ذات خدای متعال، با افعال و صفات فعلی او یکسان نیست. و در مباحث خداشناسی، همیشه بحث صفات ذاتی از صفات فعلی را جدا می سازند. اگر چه افعال الهی می تواند، نشانه هایی برای شناخت ذات باشد، اما معنای آیه و نشانه بودن، عینیت و یک چیز بودن فعل و ذات نیست.

2- ماهیت زمان، چیزی جز تغییرات تدریجی نیست. برای درک ماهیت زمان باید توجه کنیم که زمان، گردش عقربه های ساعت نیست! چون اگر انسان هیچ ساعتی نیز نمی ساخت، هم چنان زمان وجود داشت. و با کمی دقت می یابیم که زمان، گردش زمین به دورخورشید نیز نیست. بلکه این گردش، به دلایلی معیاری برای سنجش زمان ها قرار گرفته است. همان گونه که متر را معیاری برای سنجش مساحت ها، قرار داده ایم اما مساحت، امری متفاوت با متر است. و با دقت در وجود زمان، در خارج از کهکشان نیز این مساله را به وضوح می فهمیم. پس هر شی متغیری و متدرجی زمان مخصوص به خود دارد. که زمان آن چیزی جز تغییرات تدریجی آن نیست.

3- بعضی از مخلوقات خدای متعال، هیچ زمانی ندارند. که به آن موجودات عالم امر می گویند. در مقابل موجودات عالم خلق که زمان دار بوده و به تدریج به وجود آمده اند. که روح یکی از آن هاست:
(وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی [اسراء/85] (وای رسول ما) تو را از حقیقت روح پرسش می‌کنند، جواب ده که روح از سنخ امر پروردگار من است.)
بنابراین ذات خدای متعال، غیر از افعال اوست. و صفات فعل را نمی توان به خود خدا نسبت داد. مثل مادی بودن عالم ما، که دلیل مادی بودن خدا نیست. و در بین مخلوقات که از افعال خدا هستند، نیز همه زمان دار نیستند؛ بلکه تنها قسمتی از آن ها، موجود زمان دار هستند. مثل آسمان و زمین که تدریج و تغییر جزئی از ذات آن هاست.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین