یک رهبر بزرگ آسمانی خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی که از طریق گفتار و رفتار تعلیم و تربیت عادی صورت می گیرد، یک نوع تربیت روحانی و از راه نفوذ معنوی در دلها و فکرها دارد که می توان آن را تربیت تکوینی نام گذارد در آنجا الفاظ و کلمات و گفتار و کردار نقشی ندارد بلکه تنها جاذبه و کشش درونی کار می کند. در حالات بسیاری از پیشوایان بزرگ الهی می خوانیم که گاهی بعضی افراد منحرف و گناهکار با برخورد و ارتباطی اندک با آن ذوات مقدسه، به کلّی تغییر مسیر می دادند و از گمراهی و ضلالت به سوی نور و صراط مستقیم هدایت می شدند. این دگرگونی های تند و سریع و همه جانبه، این انقلابهای جهش آسا و فراگیر آنهم با یک نگاه یا ارتباطی اندک (البته برای آنها که در عین آلودگی، یک نوع آمادگی نیز دارند) نتیجه جذبه ناخود آگاه است که گاهی از آن به نفوذ شخصیّت تعبیر می شود. اشخاصی با یک برخورد و ملاقات با افرادی که دارای روح بزرگ و عالی بودند چنان بی اختیار و ناخود آگاه تحت تأثیر آن قرار می گیرند که کاملًا متحول می شوند. این تأثیر گذاری قابل توجیه نیست مگر اینکه بپذیریم که این تأثیر گذاری نتیجه شعاع اسرار آمیزی است که از درون ذات انسانهای بزرگ برمی خیزد. برخورد (اسعد بن زراره) با پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار خانه کعبه و تغییر جهت مسیر و طرز تفکّر او و با توجه به اینکه دشمنان سر سخت پیامبر صلی الله علیه و آله نام آن حضرت را ساحر می گذاردند و مردم را به خاطر آن از نزدیک شدن به او باز می داشتند، مع ذلک این افراد جذب به حضرت می شدند و شیفته ایشان میگردیدند اینها همه حاکی از نفوذ شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله در افراد مختلف است. همچنین آنچه درباره تأثیر کلام امام حسین علیه السلام روی فکر (زهیر) در مسیر کربلا نقل شده و یا کشش عجیب و فوق العاده که (حر بن یزید ریاحی) در خود احساس می کرد و با تمام شجاعتش می لرزید و سرانجام او را به صف شهدای کربلا وارد ساخت و یا داستان جوانی که در همسایگی (ابو بصیر) زندگی می کرد و با پول فراوانی که از خدمتگذاری به دستگاه بنی امیه به دست آورده بود و به عیش و نوش مشغول بود، ولی با یک پیام امام صادق علیه السلام بکلی دگرگون شد و مسیر خود را عوض کرد و نیز توفیق عجیبی که برای عالم جلیل القدر سید شبّر در تألیفات رخ می دهد و می گوید: تماماً به برکت توجه امام کاظم علیه السلام است که در عالم رؤیا قلمی به من داد و فرمود: أکتب، (بنویس) از آن وقت این برکت در قلم و تالیفات من پیدا شد و عنایت و توجهّی که امام صادق به (مفضل بن عمرو) کرد و تمامی اسرار موجوداتی که در جلسات متعدّد برای او بیان کرده بود در لحظه در سینه و ذهنش حاضر گردید، همه و همه نشانه ای از همین تأثیر ناخودآگاه است که می توان آنرا شعبه ای از ولایت تکوینی پیامبر و امام دانست. استاد بزرگوار فقیه عالیقدر حضرت آقای شیخ مرتضی حائری قدس سره وقتی توجه امام صادق علیه السلام را به مفضل بن عمرو بیان نمود فرمودند: لحظه ای از اینگونه توجهات ائمه را نمی توان با شصت سال دویدن مقایسه کرد. به ذره گر نظر لطف بو تراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند ما قطبهای مغناطیس زمین را با چشم خود نمی بینیم ولی اثر آنها را روی عقربه های قطب نما، در دریاها و صحراها و آسمانها که راهنمای بشریت است و میلیونها مسافر را به مقصد میرساند کاملا مشاهده می کنیم. * برگرفته از دوازده گفتار درباره حضرت مهدی ع، حسین اوسطی، ص: 142.
یک رهبر بزرگ آسمانی خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی که از طریق گفتار و رفتار تعلیم و تربیت عادی صورت می گیرد، یک نوع تربیت روحانی و از راه نفوذ معنوی در دلها و فکرها دارد که می توان آن را تربیت تکوینی نام گذارد در آنجا الفاظ و کلمات و گفتار و کردار نقشی ندارد بلکه تنها جاذبه و کشش درونی کار می کند.
در حالات بسیاری از پیشوایان بزرگ الهی می خوانیم که گاهی بعضی افراد منحرف و گناهکار با برخورد و ارتباطی اندک با آن ذوات مقدسه، به کلّی تغییر مسیر می دادند و از گمراهی و ضلالت به سوی نور و صراط مستقیم هدایت می شدند.
این دگرگونی های تند و سریع و همه جانبه، این انقلابهای جهش آسا و فراگیر آنهم با یک نگاه یا ارتباطی اندک (البته برای آنها که در عین آلودگی، یک نوع آمادگی نیز دارند) نتیجه جذبه ناخود آگاه است که گاهی از آن به نفوذ شخصیّت تعبیر می شود.
اشخاصی با یک برخورد و ملاقات با افرادی که دارای روح بزرگ و عالی بودند چنان بی اختیار و ناخود آگاه تحت تأثیر آن قرار می گیرند که کاملًا متحول می شوند.
این تأثیر گذاری قابل توجیه نیست مگر اینکه بپذیریم که این تأثیر گذاری نتیجه شعاع اسرار آمیزی است که از درون ذات انسانهای بزرگ برمی خیزد.
برخورد (اسعد بن زراره) با پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار خانه کعبه و تغییر جهت مسیر و طرز تفکّر او و با توجه به اینکه دشمنان سر سخت پیامبر صلی الله علیه و آله نام آن حضرت را ساحر می گذاردند و مردم را به خاطر آن از نزدیک شدن به او باز می داشتند، مع ذلک این افراد جذب به حضرت می شدند و شیفته ایشان میگردیدند اینها همه حاکی از نفوذ شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله در افراد مختلف است.
همچنین آنچه درباره تأثیر کلام امام حسین علیه السلام روی فکر (زهیر) در مسیر کربلا نقل شده و یا کشش عجیب و فوق العاده که (حر بن یزید ریاحی) در خود احساس می کرد و با تمام شجاعتش می لرزید و سرانجام او را به صف شهدای کربلا وارد ساخت و یا داستان جوانی که در همسایگی (ابو بصیر) زندگی می کرد و با پول فراوانی که از خدمتگذاری به دستگاه بنی امیه به دست آورده بود و به عیش و نوش مشغول بود، ولی با یک پیام امام صادق علیه السلام بکلی دگرگون شد و مسیر خود را عوض کرد و نیز توفیق عجیبی که برای عالم جلیل القدر سید شبّر در تألیفات رخ می دهد و می گوید: تماماً به برکت توجه امام کاظم علیه السلام است که در عالم رؤیا قلمی به من داد و فرمود: أکتب، (بنویس) از آن وقت این برکت در قلم و تالیفات من پیدا شد و عنایت و توجهّی که امام صادق به (مفضل بن عمرو) کرد و تمامی اسرار موجوداتی که در جلسات متعدّد برای او بیان کرده بود در لحظه در سینه و ذهنش حاضر گردید، همه و همه نشانه ای از همین تأثیر ناخودآگاه است که می توان آنرا شعبه ای از ولایت تکوینی پیامبر و امام دانست.
استاد بزرگوار فقیه عالیقدر حضرت آقای شیخ مرتضی حائری قدس سره وقتی توجه امام صادق علیه السلام را به مفضل بن عمرو بیان نمود فرمودند: لحظه ای از اینگونه توجهات ائمه را نمی توان با شصت سال دویدن مقایسه کرد.
به ذره گر نظر لطف بو تراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند
ما قطبهای مغناطیس زمین را با چشم خود نمی بینیم ولی اثر آنها را روی عقربه های قطب نما، در دریاها و صحراها و آسمانها که راهنمای بشریت است و میلیونها مسافر را به مقصد میرساند کاملا مشاهده می کنیم.
* برگرفته از دوازده گفتار درباره حضرت مهدی ع، حسین اوسطی، ص: 142.
- [سایر] سلام: 1-منظور از حوزه سفیران هدایت چیست؟ لطفا برام توضیح دهید و وظیفه شان چیست ؟ با تشکر از شما
- [سایر] سلام وقتی در قرآن مکرر تاکید شده است که هر که را بخواهیم به راه راست هدایت می کنیم و هر که را نخواهیم خیر دقیقا منظور چیست ؟ یعنی خداوند از قبل تصمیم گرفته است که چه کسی باید هدایت و چه کسی نباید ؟
- [سایر] کدام عجله مطلوب است؟
- [سایر] ویژگیهای مجلس مطلوب کدام است ؟
- [سایر] ویژگیهای خواستگاری مطلوب چیست؟
- [سایر] مهریه مطلوب در اسلام چقدر است؟
- [سایر] عیبجویی از چه کسی مطلوب است؟
- [سایر] مهریه مطلوب در اسلام چقدر است؟
- [سایر] یک نماینده مطلوب مجلس چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
- [سایر] از دیدگاه امام (ره) جامعه مطلوب چه جامعه ای است ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] لازم نیست جزئیات و خصوصیات عملی که نذر کرده مطلوب باشد، همین اندازه که اصل آن شرعاً مطلوب باشد کافی است، مثلا اگر نذر کند شب اوّل هر ماه نماز شب بخواند صحیح است و باید به آن عمل کند، یا اگر نذر کند در محل خاصّی فقراء را اطعام نماید باید مطابق آن عمل نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست جزئیات و خصوصیات عملی که نذر کرده مطلوب باشد، همین اندازه که اصل آن شرعاً مطلوب باشد کافی است، مثلاً اگر نذر کند شب اول هر ماه نماز شب بخواند صحیح است و باید به آن عمل کند، یا اگر نذر کند در محل خاصی فقرا را اطعام نماید باید مطابق آن عمل نماید.
- [آیت الله جوادی آملی] .نافله نماز ظهر و عصر , در سفری که نماز واجب قصر است , ساقط میشود و نافله عشاء را میتوان به امید مطلوب بودن بهجا آورد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نافله ظهر و عصر در سفر ساقط است و نباید خواند ولی نافله عشا را به نیّت اینکه شاید مطلوب باشد می تواند بجا آورد.
- [آیت الله بهجت] انسان میتواند با قسم خوردن، انجام کاری را که مطلوب شارع است و یا ترک کاری را که نهی شده است، بر خود واجب کند.
- [آیت الله سبحانی] نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ولی نافله عشاء را به نیت اینکه شاید مطلوب باشد می تواند بجا آورد.
- [امام خمینی] نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند. ولی نافله عشا را به نیت اینکه شاید مطلوب باشد، می تواند بجا آورد.
- [آیت الله اردبیلی] نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند، ولی نافله عشاء را به نیّت این که شاید مطلوب خداوند باشد، میتوان بجا آورد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کاری را که انسان نذر می کند باید شرعاً مطلوب باشد، بنابراین نذر کار حرام، یا مکروه، یا ترک واجب و مستحب، صحیح نیست.
- [آیت الله بهجت] انسان میتواند با نذر کردن، انجام کاری که مطلوب شارع است و یا ترک کاری را که مورد نهی واقع شده بر خود واجب کند.