مساله اعتقاد به لزوم عصمت برای جانشین رسول خدا (ص) از مختصات شیعه است. و به همین دلیل شیعه کاملا مقید به تعیین و نصب رسول الله است. سلیمان بن مهران از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود: ده خصلت از خصلتهای امام است: عصمت و نصّ (تعیین از جانب خدا) و اینکه عالمترین و پرهیزکارترین و داناترین مردم به کتاب خدا باشد و اینکه دارای وصیّتی آشکار (از پیامبر و یا امام قبلی) باشد و معجزه و دلیل داشته باشد، و چشم او بخوابد ولی قلب او نخوابد و سایه نداشته باشد و پشت سرش را مانند پیش رویش ببیند.[1] سایر فرقه ها که از تعیین پیامبر (ص) عدول کردند، برای تصحیح گذشته خود، ناچار به پذیرش حاکم ستمگر نیز می باشند. تا آن جا که حتی بعضی از آنها هر گونه قیام علیه پادشاه ظالم را منع کرده اند. ابوالحسن اشعری می نویسد: اقتدا در نمازهای جمعه، عیدها و دیگر نمازها به افراد نیک و فاجر جزو دین ماست و باید برای صلاح زمامداران و ائمه مسلمانان دعا نمود و به امامت آنان اقرار کرد. هر کس به مبارزه با حاکم مسلمانان برخیزد گمراه است و اگر حاکم اسلامی منحرف شود نباید با شمشیر به ستیز با او برخاست.[2] اشاعره معتقدند اگر پادشاهی از دین بدر رفت و ستم پیشه شد و بر رعیت جفا کرد، گناهی متوجه او نیست و کسی نیز حق ملامت و سرزنش او را نخواهد داشت، چرا که حاکم بر هستی، او را به ارتکاب اعمال شنیع و منکر وادار کرده است.[3] احمد حنبل می گوید: قیام بر علیه سلطان، جایز نیست بلکه اطاعت و شنوایی پیروی از او لازم است; البته اگر سلطانی دستوری بدهد که در آن معصیت خدا باشد نباید او را اطاعت نمود امّا نباید بر علیه او قیام کرد.[4] احمد بن حنبل معتقد است هرکس متولیّ خلافت شد و مردم به گرد او آمدند و رضایت به او دادند خلیفه مسلمین است و هرکسی نیز با زور و شمشیر به خلافت برسد، او هم خلیفه اسلام است و جنگ و ستیز با امیران تا روز قیامت تجویز نمیشود نیکوکار باشد یا تبهکار.[5] امام بزدوی می نویسد: اگر حاکم اسلامی ستم نماید یا فاسق باشد از نظر اصحاب ابوحنیفه عزل نمی شود و این عقیده ای پسندیده است. دیدگاه همگی اصحاب ابوحنیفه آن است که هرگاه امام مسلمین ظلم کند یا فاسق شود، از حاکمیت عزل نمی شود. از دید آنان چنین نظری پسندیده است و دلیل آنان در این فتوا، اجماع امت است زیرا صحابه شاهد حکومت حاکمان فاسق اموی و بنی مروان بودند ولی بر علیه آنان نه تنها قیام نکردند بلکه پشت سرشان نماز هم می خواندند.[6] مرجئه معتقدند مبارزه با زمامداران ستمگری که نسبت به دین خدا بیاعتنایی کرده و به بندگان خدا ظلم میکنند صحیح نیست، زیرا این مبارزه سبب اختلاف مسلمین میشود و امنیّت به رعب و وحشت تبدیل میشود.[7] البته بعضی از فرقه های اسلامی، قئل به مبارزه با حاکم ستمگر هستند. اما برای حاکم شرط عصمت قائل نیستند: ابنابی الحدید از متفکران جریان اعتزال مینویسد: (در نزد اصحاب ما قیام علیه پیشوایان و ائمه جور واجب است و همچنین فاسقی که بدون شبهه قابل اعتماد بر مردم چیره و مسلّط شود، جائز نیست انقلابیون را که برای دین و امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده اند، تضعیف کرد و حاکم ظالم را یاری کرد بلکه واجب است که به آنها کمک شود برای اینکه آنها به حق نزدیکتر و عادلتر هستند، شکی نیست که خوارج به این ملزم هستند...)[8] خوارج معتقد بودند که خلیفه فقط از طریق انتخاب مردم آزاده و صحیح باید انجام شود و همة مسلمین نه بعضی از آنها باید در این امر مشارکت داشته باشند و خلافت و ولایت زمامدار تا زمانی که عدالت را رعایت میکند و به اقامة شرع و دین همّت میگمارد و از خطا و لغزش و انحراف دوری و اجتناب میکند، دوام و استمرار خواهد داشت. اما چنانچه از مسیر اصلی منحرف شود بر مردم واجب است او را عزل نمایند و یا به قتل برسانند.[9] [1]. خصال-ترجمه جعفری، ج2، ص428. [2]. مقالات الاسلامیین، ص 320. [3]. مغنیه، 1380، ص 46. [4]. السنه، احمدبن حنبل، ص 50. [5]. ابوزهره، 146. [6]. اصول الدین، بزدوی، ص 190. [7]. مغنیه، 1336، صص 44-45. [8]. ابنابیالحدید، ج5، ص 78. [9]. ابنطقطقا، 1380، ص 34.
مساله اعتقاد به لزوم عصمت برای جانشین رسول خدا (ص) از مختصات شیعه است. و به همین دلیل شیعه کاملا مقید به تعیین و نصب رسول الله است.
سلیمان بن مهران از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود: ده خصلت از خصلتهای امام است: عصمت و نصّ (تعیین از جانب خدا) و اینکه عالمترین و پرهیزکارترین و داناترین مردم به کتاب خدا باشد و اینکه دارای وصیّتی آشکار (از پیامبر و یا امام قبلی) باشد و معجزه و دلیل داشته باشد، و چشم او بخوابد ولی قلب او نخوابد و سایه نداشته باشد و پشت سرش را مانند پیش رویش ببیند.[1]
سایر فرقه ها که از تعیین پیامبر (ص) عدول کردند، برای تصحیح گذشته خود، ناچار به پذیرش حاکم ستمگر نیز می باشند. تا آن جا که حتی بعضی از آنها هر گونه قیام علیه پادشاه ظالم را منع کرده اند.
ابوالحسن اشعری می نویسد: اقتدا در نمازهای جمعه، عیدها و دیگر نمازها به افراد نیک و فاجر جزو دین ماست و باید برای صلاح زمامداران و ائمه مسلمانان دعا نمود و به امامت آنان اقرار کرد. هر کس به مبارزه با حاکم مسلمانان برخیزد گمراه است و اگر حاکم اسلامی منحرف شود نباید با شمشیر به ستیز با او برخاست.[2]
اشاعره معتقدند اگر پادشاهی از دین بدر رفت و ستم پیشه شد و بر رعیت جفا کرد، گناهی متوجه او نیست و کسی نیز حق ملامت و سرزنش او را نخواهد داشت، چرا که حاکم بر هستی، او را به ارتکاب اعمال شنیع و منکر وادار کرده است.[3]
احمد حنبل می گوید: قیام بر علیه سلطان، جایز نیست بلکه اطاعت و شنوایی پیروی از او لازم است; البته اگر سلطانی دستوری بدهد که در آن معصیت خدا باشد نباید او را اطاعت نمود امّا نباید بر علیه او قیام کرد.[4]
احمد بن حنبل معتقد است هرکس متولیّ خلافت شد و مردم به گرد او آمدند و رضایت به او دادند خلیفه مسلمین است و هرکسی نیز با زور و شمشیر به خلافت برسد، او هم خلیفه اسلام است و جنگ و ستیز با امیران تا روز قیامت تجویز نمیشود نیکوکار باشد یا تبهکار.[5]
امام بزدوی می نویسد: اگر حاکم اسلامی ستم نماید یا فاسق باشد از نظر اصحاب ابوحنیفه عزل نمی شود و این عقیده ای پسندیده است. دیدگاه همگی اصحاب ابوحنیفه آن است که هرگاه امام مسلمین ظلم کند یا فاسق شود، از حاکمیت عزل نمی شود. از دید آنان چنین نظری پسندیده است و دلیل آنان در این فتوا، اجماع امت است زیرا صحابه شاهد حکومت حاکمان فاسق اموی و بنی مروان بودند ولی بر علیه آنان نه تنها قیام نکردند بلکه پشت سرشان نماز هم می خواندند.[6]
مرجئه معتقدند مبارزه با زمامداران ستمگری که نسبت به دین خدا بیاعتنایی کرده و به بندگان خدا ظلم میکنند صحیح نیست، زیرا این مبارزه سبب اختلاف مسلمین میشود و امنیّت به رعب و وحشت تبدیل میشود.[7]
البته بعضی از فرقه های اسلامی، قئل به مبارزه با حاکم ستمگر هستند. اما برای حاکم شرط عصمت قائل نیستند:
ابنابی الحدید از متفکران جریان اعتزال مینویسد: (در نزد اصحاب ما قیام علیه پیشوایان و ائمه جور واجب است و همچنین فاسقی که بدون شبهه قابل اعتماد بر مردم چیره و مسلّط شود، جائز نیست انقلابیون را که برای دین و امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده اند، تضعیف کرد و حاکم ظالم را یاری کرد بلکه واجب است که به آنها کمک شود برای اینکه آنها به حق نزدیکتر و عادلتر هستند، شکی نیست که خوارج به این ملزم هستند...)[8]
خوارج معتقد بودند که خلیفه فقط از طریق انتخاب مردم آزاده و صحیح باید انجام شود و همة مسلمین نه بعضی از آنها باید در این امر مشارکت داشته باشند و خلافت و ولایت زمامدار تا زمانی که عدالت را رعایت میکند و به اقامة شرع و دین همّت میگمارد و از خطا و لغزش و انحراف دوری و اجتناب میکند، دوام و استمرار خواهد داشت. اما چنانچه از مسیر اصلی منحرف شود بر مردم واجب است او را عزل نمایند و یا به قتل برسانند.[9]
[1]. خصال-ترجمه جعفری، ج2، ص428.
[2]. مقالات الاسلامیین، ص 320.
[3]. مغنیه، 1380، ص 46.
[4]. السنه، احمدبن حنبل، ص 50.
[5]. ابوزهره، 146.
[6]. اصول الدین، بزدوی، ص 190.
[7]. مغنیه، 1336، صص 44-45.
[8]. ابنابیالحدید، ج5، ص 78.
[9]. ابنطقطقا، 1380، ص 34.
- [سایر] شبهه: بنابر اعتقاد شیعه، پیامبر اسلام(ص) که فدک را به حضرت زهرا هبه کردهاند، بین فرزندانش تبعیض قائل شدهاند.
- [سایر] آیا پیامبراکرم (ص) در سخنانش معصوم است؟
- [سایر] دلیل عصمت پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران الهی چیست؟
- [سایر] نظر و دیدگاه حضرت علی(ع) درباره جانشین پیامبراکرم(ص) چه بوده است؟
- [سایر] دلایل محمد باقر سجودی بر عدم تعیین جانشین توسط پیامبر ص چگونه رد می شود؟
- [سایر] با توجه به آیات 2 سوره فتح و 19 سوره محمد، چرا اهل سنت عصمت پیامبراکرم(ص) را فقط در دریافت وحی می پذیرند؟
- [سایر] چرا پیامبر اسلام(ص) بین آزاد کردن دختر حاتم طائی و بقیه تبعیض قائل شد؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] چطور میشود که پیامبر اسلام(ص) تا چهل سالگی قبل از مبعوث شدن، معصوم باقی بماند؟
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(ص) در قرآن چگونه است؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)