در پاسخ به این سوال لازم است به چند نکته ی مهم توجه شود: 1. عقاید هر کدام از شیعیان و مسلمانان سنی مذهب برای خودشان محترم است و هیچ کدام حق نداریم عقاید، احکام و مقررات یکدیگر را به باد تمسخر و استهزاء بگیریم یا نسبت به همدیگر توهینی و اهانت روا داریم. این نوع رفتار و برخورد از یک انسان مسلمان بدور است و دون شأن اوست. ما در برابر هم کیشان مسلمان خود از هر فرقه و مذهب که باشند با رأفت و مهربانی و برادرانه رفتار کنیم و از هر گونه رفتار ناشایست و غیر اخلاقی به شدت احتراز کنیم. نه تنها با همکیشان مسلمان بلکه با دیگر اقوام و ملل و پیروان مذاهب باید با مهربانی و عطوفت رفتار کنیم و از هر گونه اهانت بشدت پرهیز کنیم. آنان اگر برادر دینی ما نیستند به تعبیر امام و پیشوای بزرگمان حضرت علی (ع) "برادر انسانی" ما هستند و متحقق احترام و تکریم اند. 2. وحدت و برادری و دوستی به منزله کنار گذاشتن عقاید و باورها و دستورات دینی و مذهبی نیست. وقتی میگویم باید با یکدیگر دوست و مهربان بود به این معنی نیست که از اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی خودمان دست بکشیم. و اعتقاد و باور دیگران و مذاهب دیگر را بپذیریم، ما باید مقید به اجرای دستورات دینی خودمان باشیم و هر جا که مراجع و علماء اجازه دادند برخی از مسایل را رها کنیم، بخاطر حفظ وحدت رها کنیم. مثل اینکه میگویند در نماز جماعت اهل سنت در مکه و مدینه شرکت کنید و بدون مهر نماز بخوانید. اگر اصرار بکنیم که باید مهر بگذاریم خلاف است و مصلحت همان چیزی است که مراجع میفرمایند ولی وقتی میگویند با آنان نماز بخوانید به این معنی نیست که مثل آنها بشویم و دست بسته نماز بخوانیم و بعد هم در منزل و مسجد خودمان هم همانند آنها نماز بخوانیم. ما باید به عقاید خودمان پای بند باشیم و آنها را انجام دهیم و هر جا که علمای ما اعلام کردند برخی از آداب را رها کنیم تا نشان بدهیم ما اهل وحدت هستیم باید این کار را بکنیم و تعصب به خرج ندهیم ولی جدای از آن رها کردن دستورات دینی خودمان جایز نیست. وحدت و همدلی و برادری آری، رها کردن مذهب و به مذهب آنان در آمدن ممنوع. 3. اگر بحث از مسایل مذهبی پیش آمد با دلیل و مدرک مستند بحث کنیم و اگر طرف مقابل قانع نشد با این عبارت که عقاید شما برای شما محترم است و ما هم به عقیده شما احترام میگذاریم، و اما ما نیز به عقاید خودمان پایبند هستیم و به آن عمل میکنیم. اگر چه در بخشی از مسائل جزئی با هم اختلاف داریم ولی در مسائل کلان مثل قبله، کتاب و بسیاری از مسائل دیگر با یکدیگر هماهنگ هستیم و اختلافی نداریم. 4.در شرایط فعلی جهان که دشمنان اسلام، سعی در اختلاف اندازی بین مسلمانها دارند، رابطه بین شیعه و سنی باید برادرانه و تفاهمآمیز باشد. برای ایجاد اتحاد میبایست بر مشترکات فیمابین تأکید کرد و اگر موقعیت زمانی و مکانی مناسبی با فرض مطالعات لازم جهت پاسخگویی به اشکالات و شبههها یافت شد، برادرانه و با استدلال به بحث و گفتگو پرداخت و در غیر این صورت طبق نظر حضرت امام (؛)بیان اختلافات و دامن زدن به آنها جایز نیست. 5.درباره چگونگی رفتار با اهل سنت و دیگر فرقه های مذهبی باید به این نکته مهم توجه کرد که حساب (سردمداران بدعتگذار) از (پیروان دلپاک) جداست و سرانجام (دانایان لجاجت پیشه) از (ناآگاهان عبودیت پیشه) را باید جدا دانست. آنچه درباره (تبری) و لزوم (بغض) گفته شده است، بیشتر درباره گروه اول است. اما عموم مردم و پیروان ناآگاه، در صورتی که روحیه حق پذیر و (قلب سلیم) داشته باشند، اما در تشخیص حق اشتباه کردهاند مورد لطف خداوند قرار میگیرند. ما نیز در رفتار با آنان باید نگاه محبتآمیز و هدایتگر داشته باشیم. اما باید توجه داشت که اختلاط و رفتارهای محبتآمیز موجب سستی در اعتقاد و بیاعتنایی به احکام ویژه مذهب خود ما نشود. بهترین شیوه در رفتار با اهل سنت آن است که بدون تحریک احساسات و بروز تعصبات بر نقاط مشترک تکیه کنیم و هر چه بیشتر از فضایل اهلبیت و تعالیم و سیره آنان بازگو کنیم که در پرتو این گفتگوها محبت هر چه بیشتر حاصل آید و طبیعی است که به دنبال (محبت)،(متابعت) و پیروی خواهد آمد.
در پاسخ به این سوال لازم است به چند نکته ی مهم توجه شود:
1. عقاید هر کدام از شیعیان و مسلمانان سنی مذهب برای خودشان محترم است و هیچ کدام حق نداریم عقاید، احکام و مقررات یکدیگر را به باد تمسخر و استهزاء بگیریم یا نسبت به همدیگر توهینی و اهانت روا داریم. این نوع رفتار و برخورد از یک انسان مسلمان بدور است و دون شأن اوست. ما در برابر هم کیشان مسلمان خود از هر فرقه و مذهب که باشند با رأفت و مهربانی و برادرانه رفتار کنیم و از هر گونه رفتار ناشایست و غیر اخلاقی به شدت احتراز کنیم. نه تنها با همکیشان مسلمان بلکه با دیگر اقوام و ملل و پیروان مذاهب باید با مهربانی و عطوفت رفتار کنیم و از هر گونه اهانت بشدت پرهیز کنیم. آنان اگر برادر دینی ما نیستند به تعبیر امام و پیشوای بزرگمان حضرت علی (ع) "برادر انسانی" ما هستند و متحقق احترام و تکریم اند.
2. وحدت و برادری و دوستی به منزله کنار گذاشتن عقاید و باورها و دستورات دینی و مذهبی نیست. وقتی میگویم باید با یکدیگر دوست و مهربان بود به این معنی نیست که از اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی خودمان دست بکشیم. و اعتقاد و باور دیگران و مذاهب دیگر را بپذیریم، ما باید مقید به اجرای دستورات دینی خودمان باشیم و هر جا که مراجع و علماء اجازه دادند برخی از مسایل را رها کنیم، بخاطر حفظ وحدت رها کنیم. مثل اینکه میگویند در نماز جماعت اهل سنت در مکه و مدینه شرکت کنید و بدون مهر نماز بخوانید. اگر اصرار بکنیم که باید مهر بگذاریم خلاف است و مصلحت همان چیزی است که مراجع میفرمایند ولی وقتی میگویند با آنان نماز بخوانید به این معنی نیست که مثل آنها بشویم و دست بسته نماز بخوانیم و بعد هم در منزل و مسجد خودمان هم همانند آنها نماز بخوانیم. ما باید به عقاید خودمان پای بند باشیم و آنها را انجام دهیم و هر جا که علمای ما اعلام کردند برخی از آداب را رها کنیم تا نشان بدهیم ما اهل وحدت هستیم باید این کار را بکنیم و تعصب به خرج ندهیم ولی جدای از آن رها کردن دستورات دینی خودمان جایز نیست. وحدت و همدلی و برادری آری، رها کردن مذهب و به مذهب آنان در آمدن ممنوع.
3. اگر بحث از مسایل مذهبی پیش آمد با دلیل و مدرک مستند بحث کنیم و اگر طرف مقابل قانع نشد با این عبارت که عقاید شما برای شما محترم است و ما هم به عقیده شما احترام میگذاریم، و اما ما نیز به عقاید خودمان پایبند هستیم و به آن عمل میکنیم. اگر چه در بخشی از مسائل جزئی با هم اختلاف داریم ولی در مسائل کلان مثل قبله، کتاب و بسیاری از مسائل دیگر با یکدیگر هماهنگ هستیم و اختلافی نداریم.
4.در شرایط فعلی جهان که دشمنان اسلام، سعی در اختلاف اندازی بین مسلمانها دارند، رابطه بین شیعه و سنی باید برادرانه و تفاهمآمیز باشد. برای ایجاد اتحاد میبایست بر مشترکات فیمابین تأکید کرد و اگر موقعیت زمانی و مکانی مناسبی با فرض مطالعات لازم جهت پاسخگویی به اشکالات و شبههها یافت شد، برادرانه و با استدلال به بحث و گفتگو پرداخت و در غیر این صورت طبق نظر حضرت امام (؛)بیان اختلافات و دامن زدن به آنها جایز نیست.
5.درباره چگونگی رفتار با اهل سنت و دیگر فرقه های مذهبی باید به این نکته مهم توجه کرد که حساب (سردمداران بدعتگذار) از (پیروان دلپاک) جداست و سرانجام (دانایان لجاجت پیشه) از (ناآگاهان عبودیت پیشه) را باید جدا دانست.
آنچه درباره (تبری) و لزوم (بغض) گفته شده است، بیشتر درباره گروه اول است. اما عموم مردم و پیروان ناآگاه، در صورتی که روحیه حق پذیر و (قلب سلیم) داشته باشند، اما در تشخیص حق اشتباه کردهاند مورد لطف خداوند قرار میگیرند.
ما نیز در رفتار با آنان باید نگاه محبتآمیز و هدایتگر داشته باشیم. اما باید توجه داشت که اختلاط و رفتارهای محبتآمیز موجب سستی در اعتقاد و بیاعتنایی به احکام ویژه مذهب خود ما نشود.
بهترین شیوه در رفتار با اهل سنت آن است که بدون تحریک احساسات و بروز تعصبات بر نقاط مشترک تکیه کنیم و هر چه بیشتر از فضایل اهلبیت و تعالیم و سیره آنان بازگو کنیم که در پرتو این گفتگوها محبت هر چه بیشتر حاصل آید و طبیعی است که به دنبال (محبت)،(متابعت) و پیروی خواهد آمد.
- [سایر] حفظ وحدت بین شیعه و اهل سنت را توضیح دهید. آیا این بدان معنا است که ما با آنها هیچ اختلافی در امور دینی و عقاید نداریم؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شخصی از اهل تسنن یک شیعه را وصی خویش قرار دهد وصی که شیعه است به عقائد شیعی عمل کند یا به عقائد همان شخص سنی؟
- [سایر] آیا حفظ وحدت بین شیعه و اهل سنت در احادیث هم سفارش شده است؟
- [سایر] پیرامون تحقق انسجام مذهبی و راهکار وحدت و اتحاد شیعه و سنی راهنمایی بفرمائید ؟
- [سایر] در رابطه شیعه و سنی از نظر اسلامی وحدت صحیح است یا اختلاف؟چرا؟
- [سایر] راههای عملی برای دستیابی به وحدت شیعه و سنی چیست و چه باید کرد تا همه مسلمانان برادرانه زندگی کنند؟
- [سایر] چرا اهل سنت دست بسته نماز می خوانند؟ آیا نمازی که شیعیان می خوانند درست است یا نماز دست بسته اهل سنت؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] با این که شیعه باید اهل سنت را امر به معروف و نهی از منکر کند، وحدت با آنان چگونه میسّر است؟
- [سایر] چرا شیعیان مانند اهل تسنن دست بسته نماز نمی خوانند؟ سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صحت اقتدا وحدت اجتماع و اتصال صفوف معتبر است بنابراین در ساختمان چند طبقه اگر طبقات فوقانی زیاد مرتفع نباشد و اتصال صفوف و وحدت عرفی جماعت صدق کند اقتدا صحیح است والا صحیح نیست.
- [آیت الله مظاهری] در تیمّم چهار چیز واجب است: اوّل: نیّت. دوّم: زدن کف دو دست بر چیزی که تیمّم به آن صحیح است. سوّم: کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانی از جایی که موی سر میروید تا ابروها. چهارم: کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زخم یا دمل یا شکستگی در صورت یا دست ها باشد و بشود روی آن را باز کرد، چنان چه ریختن آب روی آن ضرر دارد و کشیدن دست تر ضرر ندارد کشیدن دست تر روی آن کافی است و پارچه گذاردن و دست روی آن کشیدن لازم نیست اگر چه احتیاطاً خوب است.
- [آیت الله نوری همدانی] در تیمم چهار چیز واجب است : اول : نیت دوم: زدن کف دو دست با هم بر چیزی که تیمم به آن صحیح است . سوم: کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانی و دو طرف آن ، از جائی که موی سر می روید ، تا ابروها و بالای بینی و بنابراحتیاط مستحب دستها روی ابروها هم ، کشیده شود .چهارم: کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام دست چپ.
- [آیت الله سبحانی] در تیمّم چهار چیز واجب است: اول، نیت. دوم، زدن کف دو دست با هم بر چیزی که تیمّم به آن صحیح است. سوم، کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانی و دو طرف آن، از جایی که موی سر می روید، تا ابروها و بالای بینی و بنابر احتیاط واجب باید دستها روی ابروها هم، کشیده شود. چهارم، کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ.
- [امام خمینی] در تیمم چهار چیز واجب است: اول: نیت. دوم: زدن کف دو دست با هم بر چیزی که تیمم به آن صحیح است. سوم: کشیدن کف هر دو دست به تمام پیشانی و دو طرف آن از جایی که موی سر می روید تا ابروها و بالای بینی، و بنابر احتیاط واجب باید دستها روی ابروها هم کشیده شود. چهارم: کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ.