آبی که از چشمه می جوشد، ممکن است به دهها مسیر وارد شود. و در هر مسیری هم ممکن است با چیزهایی مخلوط شده و آلودگی هایی کسب کند. و اگر بخواهیم همان آب اصلی چشمه را داشته باشیم، باید مستقیم به سراغ سرچشمه برویم و از آنجا بهره بگیریم. یا آنکه مسیری سالم و تمییز برای آن قرار داشته باشد و صرفا از همان مسیر استفاده کنیم. سرچشمه اسلام، وحی ای است که از جانب خدا به رسولش (صلی الله علیه و آله) نازل شده و این وحی به نام قرآن، همچنان در اختیار ما قرار دارد و این همان سرچشمه ای است که می توان مستقیم به سراغ آن رفت و از آن بهره برد. البته در همان سرچشمه هم اگر ظرف یا دستی که با آن آب برداشته می شود، کثیف و آلوده باشد، نمی توان توقع بهره مندی از آب سالم را داشت. پس حتی در جایی که مستقیم به خود قرآن مراجعه می کنیم، باید ذهن خود را از پیش داوری ها، نگاه های بخشی و ... رها سازیم. و هر گونه اضافاتی که از جانب خودمان است را کنار گذاشته و صرفا در صدد فهم معنای اصلی قرآن باشیم. و الا از قرآن هم بهره ای نمی بریم. و ظلم های ما، شفا را به مایه خسران مبدل می سازد. که: باران که در لطافت طبعش هیچ سخن نیست در باغ لاله روید و در شوره زار، خس وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً (82 اسراء) و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید. اما همه نیازها از خود سرچشمه تامین نمی شود و دلایلی انسان را مجبور می کند که از آب چشمه، در شکلهای دیگر استفاده کند. اینجاست که مفسران معصوم قرآن، در دسترس ما هستند. عصمت شان همان عاری بودن از هر گونه آلودگی است که آب چشمه را کثیف نکنند. و مفسر بودنشان برای آن است که اگر ما دست مان به خود سرچشمه نرسید، آب را پس از طی مسیر در اختیار ما قرار دهند. که اگر ما نمی توانیم بفهمیم فلان حکم در کجای قرآن است، معصوم مفسر آن را برای ما تشریح می کند. که هر چه می گویند از باب تعلیم قرآن و تفسیر آن است: أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة (151 بقره) رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد. و این مسیر پاک و زلال، به درازای تاریخ قرار داده شده است که حتی در زمان غیبت هم با القاء و تعلیم های خاص، امت را از آب سالم، سیراب می سازند. و با توجه به روشن بودن اصل و اساس، هر آنچه هست، باید با همان اصل و اساس سنجیده شود. اگر آبی ناگوار است، باید بنگریم این ناگواری از سرچشمه بوده، یا آنکه بعدا و در طی مسیر ایجاد شده است. پس داعش، طالبان، شیعه و سنی و ... همه با قرآن و مفسر معصوم سنجیده می شوند. که آیا ناخالصی هایی بر اصل افزوده اند یا آنکه نسخه اصیل را دارند. و اگر کسی بخواهد مسیر وارونه برود، قطعا گمراه می شود که از آب مسیرها، نمی توان حقیقت آب سرچشمه را نشان دهد. و اگر امروز هم بدعت ها و انحرافات و تحریفات امثال داعش روشن باشد، همیشه مطلب این قدر واضح نیست که زمانی همسر و یاران پیامبر (ص) در مقابل داماد ایشان ایستادند. و آنان که مسیر را وارونه می پیمودند، سرگردان شدند که این نسخه شفا بخش برایشان صادر شد: قال أمیر المؤمنین علیه السلام: (إنّ دین اللّه لا یعرف بالرجال بل بآیة الحقّ، فاعرف الحقّ تعرف أهله). ( کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج1، ص: 157) دین خدا با افراد شناخته نمی شود. بلکه باید آیات حق را مد نظر قرار داد. و اگر کسی حق را بشناسد، اهل آن را هم خواهد یافت.
آبی که از چشمه می جوشد، ممکن است به دهها مسیر وارد شود. و در هر مسیری هم ممکن است با چیزهایی مخلوط شده و آلودگی هایی کسب کند. و اگر بخواهیم همان آب اصلی چشمه را داشته باشیم، باید مستقیم به سراغ سرچشمه برویم و از آنجا بهره بگیریم. یا آنکه مسیری سالم و تمییز برای آن قرار داشته باشد و صرفا از همان مسیر استفاده کنیم.
سرچشمه اسلام، وحی ای است که از جانب خدا به رسولش (صلی الله علیه و آله) نازل شده و این وحی به نام قرآن، همچنان در اختیار ما قرار دارد و این همان سرچشمه ای است که می توان مستقیم به سراغ آن رفت و از آن بهره برد.
البته در همان سرچشمه هم اگر ظرف یا دستی که با آن آب برداشته می شود، کثیف و آلوده باشد، نمی توان توقع بهره مندی از آب سالم را داشت. پس حتی در جایی که مستقیم به خود قرآن مراجعه می کنیم، باید ذهن خود را از پیش داوری ها، نگاه های بخشی و ... رها سازیم. و هر گونه اضافاتی که از جانب خودمان است را کنار گذاشته و صرفا در صدد فهم معنای اصلی قرآن باشیم. و الا از قرآن هم بهره ای نمی بریم. و ظلم های ما، شفا را به مایه خسران مبدل می سازد. که:
باران که در لطافت طبعش هیچ سخن نیست در باغ لاله روید و در شوره زار، خس
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً (82 اسراء) و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمیافزاید.
اما همه نیازها از خود سرچشمه تامین نمی شود و دلایلی انسان را مجبور می کند که از آب چشمه، در شکلهای دیگر استفاده کند. اینجاست که مفسران معصوم قرآن، در دسترس ما هستند.
عصمت شان همان عاری بودن از هر گونه آلودگی است که آب چشمه را کثیف نکنند. و مفسر بودنشان برای آن است که اگر ما دست مان به خود سرچشمه نرسید، آب را پس از طی مسیر در اختیار ما قرار دهند. که اگر ما نمی توانیم بفهمیم فلان حکم در کجای قرآن است، معصوم مفسر آن را برای ما تشریح می کند. که هر چه می گویند از باب تعلیم قرآن و تفسیر آن است:
أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة (151 بقره) رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد.
و این مسیر پاک و زلال، به درازای تاریخ قرار داده شده است که حتی در زمان غیبت هم با القاء و تعلیم های خاص، امت را از آب سالم، سیراب می سازند.
و با توجه به روشن بودن اصل و اساس، هر آنچه هست، باید با همان اصل و اساس سنجیده شود. اگر آبی ناگوار است، باید بنگریم این ناگواری از سرچشمه بوده، یا آنکه بعدا و در طی مسیر ایجاد شده است.
پس داعش، طالبان، شیعه و سنی و ... همه با قرآن و مفسر معصوم سنجیده می شوند. که آیا ناخالصی هایی بر اصل افزوده اند یا آنکه نسخه اصیل را دارند. و اگر کسی بخواهد مسیر وارونه برود، قطعا گمراه می شود که از آب مسیرها، نمی توان حقیقت آب سرچشمه را نشان دهد.
و اگر امروز هم بدعت ها و انحرافات و تحریفات امثال داعش روشن باشد، همیشه مطلب این قدر واضح نیست که زمانی همسر و یاران پیامبر (ص) در مقابل داماد ایشان ایستادند. و آنان که مسیر را وارونه می پیمودند، سرگردان شدند که این نسخه شفا بخش برایشان صادر شد:
قال أمیر المؤمنین علیه السلام: (إنّ دین اللّه لا یعرف بالرجال بل بآیة الحقّ، فاعرف الحقّ تعرف أهله). ( کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج1، ص: 157) دین خدا با افراد شناخته نمی شود. بلکه باید آیات حق را مد نظر قرار داد. و اگر کسی حق را بشناسد، اهل آن را هم خواهد یافت.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] یکی از اهل سنت گفت من خیلی از دلایل شیعه را می پذیرم اما نمی توانم باور کنم برخی ازعلمای بزرگ اهل سنت که دارای تفسیرهای نفیس هستند این دلایل را نمی دانستند و خودشان را به گمراهی کشاندند.
- [سایر] آیا یک مسلمان اهل سنت می تواند دعاهای شیعیان را بخواند؟
- [سایر] آیا یک مسلمان اهل سنت می تواند دعاهای شیعیان را بخواند؟
- [سایر] آیا یک مسلمان اهل سنت می تواند دعاهای شیعیان را بخواند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [سایر] از چه زمانی مسلمین به شیعه و سنی تقسیم شدند و چرا تعداد سنی ها از شیعیان بیشتر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [سایر] آیا در تاریخ شیعه، تعبیر به برادران اهل سنت آمده است؟ مگر اهل سنت، برادر ما شیعیان هستند؟
- [آیت الله بهجت] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنی چه طور؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله بروجردی] هر گاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسطهی آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگر چه صاحب آن سنی یا کافریست که در امان مسلمانان است، در صورتی که قیمت آن چیز به 6 / 12 نخود نقرهی سکهدار برسد، باید از روزی که آن را پیدا کرده، تا یک هفته روزی دو مرتبه و بعد تا یک ماه هفتهای یک مرتبه و بعد تا یک سال ماهی یک مرتبه در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بر مسلمانان لازم است که حقوق و روابط اجتماعی خود را طبق احکام اسلام، مرتب و منظم کنند و از بدع و سنت های بیگانگان، جداً پرهیز نمایند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.