قرآن بعد از آن‌که به اختلاف میان ایمان‌آورندگان می‌پردازد، آن هم اختلافی که به جنگ و خونریزی انجامیده، مؤمنان دو طرف را برادر هم قلمداد می‌کند.[1] در همین راستا، امیرالمؤمنین(ع) حتی از سپاهیان معاویه - که رودرروی آنان مشغول نبرد بودند - با عنوان برادران ما که بر ما ستم کردند یاد می‌کند: «هم إخواننا بغوا علینا». [2] بر این اساس، چرا مجاز نباشیم از مسلمانان غیر شیعه‌ای که نبردی هم با ما نداشته، بلکه زندگی مسالمت‌آمیزی در کنارمان دارند، با عنوان «برادران اهل سنت» یاد کنیم؟! رفتار برادرانه با دیگر مسلمانان با عبارات مختلف در روایات معصومان وارد شده است. الف. رفتار برادرانه با شیعیان در روایات بسیاری تأکید شده است که شخص مؤمن، برادر مؤمن بشمار آمده و آنان حق و حقوق بسیاری بر گردن هم دارند.[3] واژه «مؤمن» در بیشتر روایات به شیعیان انصراف دارد؛ بر این اساس، شاید نتوان این دسته از روایات را به رفتار برادرانه با اهل سنت تعمیم داد. ب . رفتار برادرانه با عموم مسلمانان در برخی روایات، هر مسلمانی برادر مسلمان دیگر محسوب شده است که این برادران ملزم به رعایت حق و حقوقی در مقابل یکدیگر هستند. امام صادق(ع) فرمود: «راستی مسلمان برادر مسلمان است، همدیگر را خوار نسازید و از یاری کردن یکدیگر دریغ نورزید، و هم‌دیگر را با الفاظ و القاب زشت و ناپسند مخاطب نسازید و صدا نزنید».[4] هم‌چنین حضرتشان خطاب به معلی بن خنیس می‌فرماید: «حق‏ مسلمان‏ بر مسلمان هفت حق واجب است که همه آنها بر عهده برادرش واجب است و اگر برخی از آنها را تباه و ضایع کند، از ولایت و اطاعت خدا بیرون رود، و خدا از او بهره (اطاعت و بندگی) ندارد. آن حقوق عبارت‌اند از: 1. آنچه برای خود دوست داری برای او هم دوست داشته باشی و آنچه برای خود نپسندی، بر او نیز نپسندی. 2. نسبت به کاری که او دوست ندارد دوری کنی و خوشنودی او را پیروی نموده و با او هم آهنگ شوی. 3. با جان و مال و زبان و دست و پای خویش او را یاری کنی. 4. چشم و راهنما و آئینه او باشی. 5. تو سیر نباشی و او گرسنه یا سیراب باشی و او تشنه یا پوشیده باشی و او برهنه. 6. اگر تو خدمت‌گذار داری و برادرت ندارد، واجب است خدمت‌گذارت را بفرستی که جامه‏هایش را بشوید و غذایش را درست کند و بسترش را مرتب نماید. 7. سوگندش را تصدیق کنی و دعوتش را بپذیری و در بیماریش از او عیادت کنی و بر جنازه‏اش حاضر شوی و چون بدانی حاجتی دارد، در انجام آن سبقت گیری و او را مجبور نسازی که از تو بخواهد، بلکه خودت پیش‌دستی کنی، چون چنین کردی دوستی خود را به دوستی او پیوند دادی و دوستی او را به دوستی خود».[5] یعنی با رعایت این حقوق، موجب دوستی بین خود و او خواهی شد. با مراجعه به کتاب‌های روایی و فقهی می‌توانیم به این نکته برسیم که واژه «مسلمان»، شامل هر دو فرقه اسلامی شیعه و اهل سنت می‌شود، مگر برخی ناصبی‌ها و تکفیری‌ها که با اهل بیت پیامبر(ع) و شیعیان دشمنی و بغض دارند که آنان نیز - حتی اگر به ظاهر، برادر دینی باشند - شاید مصداق این دسته از روایات نباشند. ج . رفتار برادرانه با اهل سنت امامان معصوم در مواردی به صورت ویژه، شیعیان را سفارش به رفتار برادرانه با اهل سنت می‌کردند: امام صادق(ع): «مبادا رفتاری داشته باشید که ما را در معرض انتقاد قرار دهید ... زینت مجلس مردمی باشید که با آنان رفت و آمد دارید و مایه ننگ آنان نباشید! در میان گروه‌های آنان نماز بخوانید، به عیادت بیمارانشان بروید، و در تشییع جنازه‌هایشان شرکت کنید و نگذارید که آنان در هیچ‌کار خیری بر شما مقدم شوند ...».[6] امام رضا(ع): «شما را به تقوای الهی، ترس از خدا و کوشش در راه دین و ادای امانت و راستی در گفتار و رفتار مناسب با همسایگان سفارش می‌کنم که تمام اینها سنت پیامبر(ص) است، با قوم و قبیله خود نماز بگذارید، با خویشاوندانتان رفت و آمد داشته باشید، به عیادت بیمارانشان رفته و در تشییع جنازه آنان شرکت نموده، برای ما زینت باشید و موجب سرافکندگی و شرمساری ما نباشید. محبت اهل سنت را به ما جلب کرده و موجبات دشمنی آنان با ما را فراهم نیاورید ... ».[7] از این مجموعه روایات می‌توان نتیجه گرفت که تمام همت پیشوایان شیعی بر حفظ وحدت بین مسلمانان بوده از این رو بارها آنها را به رفتار برادرانه توصیه نموده‌اند و شیعیان را از انجام کارهایی که سبب دشمنی مردم با اهل بیت(ع) و خدشه‌دار شدن چهره واقعی آنان می‌شود بازداشته‌اند تا از تفرقه و جدایی بین این دو گروه جلوگیری شود و به اصل اسلام که بینشان مشترک است آسیبی وارد نشود. بنابراین چه نیکو است که پیروان اهل بیت(ع) نیز از این رهنمودها پیروی نموده و نسبت به تمام مسلمانان؛ برادروار رفتار نمایند و اجازه ندهند دشمنان اسلام با ایجاد تفرقه بین مذاهب اسلامی، اسلام را که کامل‌ترین ادیان الهی است به باد سخره گرفته و سعی در نابودی آن با استفاده از درگیری‌های داخلی نمایند. [1] . حجرات، 9 - 10. [2] . حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص 94، مؤسسة‌ آل البیت، قم، 1413 ق. [3] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 12، ص 204 - 207، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق. [4] . «إِنَّ الْمُسْلِمَ أَخُ الْمُسْلِمِ فَلَا تَخَاذَلُوا وَ لا تَنابَزُوا»؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول،‏ محقق، مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 203، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق. [5] . وسائل الشیعة، ج ‏12، ص 205. [6] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 219،‌ دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق. [7] . علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ص 356، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1406ق.
آیا در تاریخ شیعه، تعبیر به برادران اهل سنت آمده است؟ مگر اهل سنت، برادر ما شیعیان هستند؟
قرآن بعد از آنکه به اختلاف میان ایمانآورندگان میپردازد، آن هم اختلافی که به جنگ و خونریزی انجامیده، مؤمنان دو طرف را برادر هم قلمداد میکند.[1]
در همین راستا، امیرالمؤمنین(ع) حتی از سپاهیان معاویه - که رودرروی آنان مشغول نبرد بودند - با عنوان برادران ما که بر ما ستم کردند یاد میکند: «هم إخواننا بغوا علینا». [2]
بر این اساس، چرا مجاز نباشیم از مسلمانان غیر شیعهای که نبردی هم با ما نداشته، بلکه زندگی مسالمتآمیزی در کنارمان دارند، با عنوان «برادران اهل سنت» یاد کنیم؟!
رفتار برادرانه با دیگر مسلمانان با عبارات مختلف در روایات معصومان وارد شده است.
الف. رفتار برادرانه با شیعیان
در روایات بسیاری تأکید شده است که شخص مؤمن، برادر مؤمن بشمار آمده و آنان حق و حقوق بسیاری بر گردن هم دارند.[3] واژه «مؤمن» در بیشتر روایات به شیعیان انصراف دارد؛ بر این اساس، شاید نتوان این دسته از روایات را به رفتار برادرانه با اهل سنت تعمیم داد.
ب . رفتار برادرانه با عموم مسلمانان
در برخی روایات، هر مسلمانی برادر مسلمان دیگر محسوب شده است که این برادران ملزم به رعایت حق و حقوقی در مقابل یکدیگر هستند.
امام صادق(ع) فرمود: «راستی مسلمان برادر مسلمان است، همدیگر را خوار نسازید و از یاری کردن یکدیگر دریغ نورزید، و همدیگر را با الفاظ و القاب زشت و ناپسند مخاطب نسازید و صدا نزنید».[4]
همچنین حضرتشان خطاب به معلی بن خنیس میفرماید: «حق مسلمان بر مسلمان هفت حق واجب است که همه آنها بر عهده برادرش واجب است و اگر برخی از آنها را تباه و ضایع کند، از ولایت و اطاعت خدا بیرون رود، و خدا از او بهره (اطاعت و بندگی) ندارد. آن حقوق عبارتاند از:
1. آنچه برای خود دوست داری برای او هم دوست داشته باشی و آنچه برای خود نپسندی، بر او نیز نپسندی.
2. نسبت به کاری که او دوست ندارد دوری کنی و خوشنودی او را پیروی نموده و با او هم آهنگ شوی.
3. با جان و مال و زبان و دست و پای خویش او را یاری کنی.
4. چشم و راهنما و آئینه او باشی.
5. تو سیر نباشی و او گرسنه یا سیراب باشی و او تشنه یا پوشیده باشی و او برهنه.
6. اگر تو خدمتگذار داری و برادرت ندارد، واجب است خدمتگذارت را بفرستی که جامههایش را بشوید و غذایش را درست کند و بسترش را مرتب نماید.
7. سوگندش را تصدیق کنی و دعوتش را بپذیری و در بیماریش از او عیادت کنی و بر جنازهاش حاضر شوی و چون بدانی حاجتی دارد، در انجام آن سبقت گیری و او را مجبور نسازی که از تو بخواهد، بلکه خودت پیشدستی کنی، چون چنین کردی دوستی خود را به دوستی او پیوند دادی و دوستی او را به دوستی خود».[5]
یعنی با رعایت این حقوق، موجب دوستی بین خود و او خواهی شد.
با مراجعه به کتابهای روایی و فقهی میتوانیم به این نکته برسیم که واژه «مسلمان»، شامل هر دو فرقه اسلامی شیعه و اهل سنت میشود، مگر برخی ناصبیها و تکفیریها که با اهل بیت پیامبر(ع) و شیعیان دشمنی و بغض دارند که آنان نیز - حتی اگر به ظاهر، برادر دینی باشند - شاید مصداق این دسته از روایات نباشند.
ج . رفتار برادرانه با اهل سنت
امامان معصوم در مواردی به صورت ویژه، شیعیان را سفارش به رفتار برادرانه با اهل سنت میکردند:
امام صادق(ع): «مبادا رفتاری داشته باشید که ما را در معرض انتقاد قرار دهید ... زینت مجلس مردمی باشید که با آنان رفت و آمد دارید و مایه ننگ آنان نباشید! در میان گروههای آنان نماز بخوانید، به عیادت بیمارانشان بروید، و در تشییع جنازههایشان شرکت کنید و نگذارید که آنان در هیچکار خیری بر شما مقدم شوند ...».[6]
امام رضا(ع): «شما را به تقوای الهی، ترس از خدا و کوشش در راه دین و ادای امانت و راستی در گفتار و رفتار مناسب با همسایگان سفارش میکنم که تمام اینها سنت پیامبر(ص) است، با قوم و قبیله خود نماز بگذارید، با خویشاوندانتان رفت و آمد داشته باشید، به عیادت بیمارانشان رفته و در تشییع جنازه آنان شرکت نموده، برای ما زینت باشید و موجب سرافکندگی و شرمساری ما نباشید. محبت اهل سنت را به ما جلب کرده و موجبات دشمنی آنان با ما را فراهم نیاورید ... ».[7]
از این مجموعه روایات میتوان نتیجه گرفت که تمام همت پیشوایان شیعی بر حفظ وحدت بین مسلمانان بوده از این رو بارها آنها را به رفتار برادرانه توصیه نمودهاند و شیعیان را از انجام کارهایی که سبب دشمنی مردم با اهل بیت(ع) و خدشهدار شدن چهره واقعی آنان میشود بازداشتهاند تا از تفرقه و جدایی بین این دو گروه جلوگیری شود و به اصل اسلام که بینشان مشترک است آسیبی وارد نشود. بنابراین چه نیکو است که پیروان اهل بیت(ع) نیز از این رهنمودها پیروی نموده و نسبت به تمام مسلمانان؛ برادروار رفتار نمایند و اجازه ندهند دشمنان اسلام با ایجاد تفرقه بین مذاهب اسلامی، اسلام را که کاملترین ادیان الهی است به باد سخره گرفته و سعی در نابودی آن با استفاده از درگیریهای داخلی نمایند. [1] . حجرات، 9 - 10. [2] . حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص 94، مؤسسة آل البیت، قم، 1413 ق. [3] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 12، ص 204 - 207، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق. [4] . «إِنَّ الْمُسْلِمَ أَخُ الْمُسْلِمِ فَلَا تَخَاذَلُوا وَ لا تَنابَزُوا»؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق، مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 203، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق. [5] . وسائل الشیعة، ج 12، ص 205. [6] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 219، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق. [7] . علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ص 356، مشهد، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1406ق.
- [سایر] آیا در طول تاریخ شیعیان و علمایی از شیعه را داریم که سنی شده باشند؟ آیا این دلیل بر حقانیت اهل سنت است؟
- [سایر] مؤلف کتاب (تاریخ الخمیس) که بود؟ آیا مذهب او سنی است یا شیعی؟
- [آیت الله بهجت] یکی از برادران اهل سنت، مدتی نمازش را طبق مذهب شیعه می خوانده است، اکنون که شیعه شده باید آن ها را قضا نماید؟
- [سایر] کتابشناسی، جایگاه و اعتبار تاریخ طبری در بین شیعه و اهل سنت چگونه است؟ لطفاً مستند و علمی بیان کنید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] نظر اهلسنت و برادران شیعه درباره شفاعت چیست و اگر شفاعت از نظر دینی حقیقت دارد چه کسانی در روز قیامت شفاعت میکنند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [سایر] از چه زمانی مسلمین به شیعه و سنی تقسیم شدند و چرا تعداد سنی ها از شیعیان بیشتر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [آیت الله بهجت] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنی چه طور؟
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر وارث میت، فقط یک برادر، یا یک خواهر باشد، همه مال به او میرسد، و اگر چند برادر پدر و مادری، یا چند خواهر پدر و مادری باشد، مال به طور مساوی بین آنان قسمت میشود، و اگر برادر و خواهر پدر و مادری با هم باشند، هر برادری دو برابر خواهر میبرد، مثلاً اگر دو برادر و یک خواهر پدر و مادری دارد، مال را پنج قسمت میکنند، هر یک از برادران دو قسمت، و خواهر یک قسمت آن را میبرد.
- [آیت الله اردبیلی] طبقه دوم از کسانی که به واسطه خویشاوندی نَسَبی ارث میبرند، عبارتند از (جدّ)، یعنی پدر بزرگ و (جدّه)، یعنی مادربزرگ و (برادران) و (خواهران) میّت و اگر میّت، برادر و خواهر نداشته باشد، اولاد آنها ارث میبرند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر وارث، جد یا جده مادری (یا هر دو) با برادران مادری باشد، جد در حکم یک برادر و جده در حکم یک خواهر است و مال را در میان خود بطور مساوی تقسیم می کنند و اگر وارث، جد و جده پدری (یا پدر و مادری) با برادران پدری (یا پدری و مادری) باشند جد، حکم یک برادر و جده، حکم یک خواهر را دارد و ارث را در میان خود چنان تقسیم می کنند که سهم هر مرد دو برابر سهم زن شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی از عامه بمیرد و از او یک دختر عامی مذهب بماند و برادری داشته باشد اگر برادر شیعه باشد و یا پس از مرگ برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام برادر شیعه می تواند انچه از ترکه میت زیاد می اید از باب تعصیب بگیرد هر چند تعصیب در مذهب شیعه باطل است و همچنین اگر شخصی از عامه یک خواهر عامی مذهب وارث داشته باشد و عموی ابوینی داشته باشد چنانچه عموی او شیعه باشد و یا بعد از مرگ پسر برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام می تواند انچه از باب تعصیب به او می رسد بگیرد و همچنین است حکم در سایر موارد تعصیب
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.