سلام. میگن: خوشبختی یا بدبختی آدما دست خودشون هست و زندگی هر کس ساخته باورها و اعمال اوست. این حرف تا حدودی درسته، ولی یه بچه دو ساله که سرطان میگیره و میمیره، بدبختی و خوشبختیش دست خودش بوده یا خدا؟ خدا مهربانه وصلاح هر کاری رو میدونه و ما هرچه برای خوشبختیمون تلاش کنیم ولی خدا نخواد فایده نداره. با سلام خدمت شما دوست گرامی مثال شما ربطی به مسله خوشبختی یا بدبختی ندارد، لذا باید مسله مفهوم شناسی شود که مراد از خوش بختی چیست: سعادتمند وخوش بخت کسی است که علل و اسباب به کمک و معاونت او آمده باشد، اما به حسب عرف، معنی سرور و خوشی وآسایش را میدهد.(1) اسلام بشر را از جنبه جسم و جان و ازجهت معنوی و مادی مورد توجه قرار داده است و سعادت وخوش بختی انسان را در برخورداری از کمالات روحی و استفاده صحیح از تمایلات مادی میداند و لذت واقعی و سرور و آسایش نیز در همین است؛ از این رو عوامل مادی و معنوی را در تحصیل سعادت مؤثر میداند. برخی از مهم ترین عوامل به دست آوردن سعادت عبارتند از: 1- ایمان به خدا؛ قرآن مجید در سوره عصر، افرادی را از خسران مستثنی کرده است و آن افراد مؤمن و نیکوکارند. آنها به فلاح و رستگاری نائل میشوند. 2- تقوا و خودسازی؛ قرآن مجید پس از یازده سوگند به صراحت میفرماید: سعادت و رستگاری برای کسی است که جان خود را از پلیدی تطهیر کند و بدبخت کسی است که به ناپاکی بگراید.(2) استاد مطهری میگوید: پیغمبران الهی آمده اند که به ما راه زندگی و درِ ورودی زندگی و خوشبختی را نشان دهند. آمدهاند به بشر بفهمانند بدی، بدکاری، هوس بازی، دروغ، خیانت، منفعت پرستی، کینه توزی و خودپرستی، راه رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت خاطر نیست. درِ ورودی به زندگی درست و خوشبختی، نیکی و نیکوکاری، راستی و درستی و استحکام اخلاقی و خیرخواهی و مهربانی است. تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیکوکاری بر اساس آن اعتقادات مقدس است که قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین میکند و سعادت را میسر میسازد.(3) 3- یاد خدا؛ قرآن مجید مهمترین عامل و وسیله برای خوشی و آرامش روح را یاد خدا میداند و میفرماید: دل آرام گیرد به یاد خدا،(4) و روی گرداندن از یاد خدا را عامل سیه روزی میداند و میفرماید: هر کس از یاد من روی گرداند، زندگیاش تنگ میشود.(5) 4 -عمل صالح؛ قرآن کریم اموری همانند جهاد در راه خدا، امر به معروف، نهی از منکر، شکر نعمتهای الهی و توبه را مایه حیات و سعادت انسان میشناسد. 5- همنشینی با بزرگان؛ پیامبراکرم (ص)می فرماید: اسعد الناس من خالط کرام الناس؛ سعادتمندترین مردم کسی است که با افراد بزرگوار و کریم هم نشین باشد.(6) 6- همسر، فرزند و منزل شایسته؛در روایتی رسول خد (ص) میفرماید: (من سعادة المرء المسلم الزوجة الصالحة و المسکن الواسع و المرکب البهیء و الولد الصالح؛ از سعادت مرد مسلمان است که همسر شایسته، خانة وسیع، مرکب راهوار و فرزند شایسته داشته باشد).(7) 7- پند پذیری؛امام علی (ع)می فرماید:. السعید من وعظ بغیره؛ سعادتمند کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد.(8) 8- عاقبت به خیری؛امام صادق (ع) از امام علی (ع)نقل میکند: اِنّ حَقیقَةَ السّعادَةِ أن یَختِمَ لِلمَرءِ عَمَلُه بِالسّعادَة و اِنّ حَقیقَةَ الشّقاءِ أن یَختِمَ لِلمَرءِ عَمَلُه بِالشّقاءِ؛ حقیقت سعادت این است که آخرین مرحله زندگی انسان با عمل سعادتمندانهای پایان پذیرد و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحله عمر با عمل شقاوتمندانهای خاتمه یابد.(9) موفق باشید. پینوشتها: 1.استاد مطهری، مقالات فلسفی، ج 2، ص 60. 2.شمس (91) آیه 9. 3.حکمتها و اندرزها، ص 40 41 با تلخیص. 4.رعد(13) آیه 28. 5. طه (20) آیه 124. 6.بحارالانوار، ج 74، ص 185. 7.بحارالانوار، ج 104، ص 98. 8.نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 85. 9.تفسیر نمونه، ج 9 ص 250 به نقل از معانیالاخبار، ص345.
خوشبختی یا بدبختی ما دست خودمان است یا خدا؟
سلام. میگن: خوشبختی یا بدبختی آدما دست خودشون هست و زندگی هر کس ساخته باورها و اعمال اوست. این حرف تا حدودی درسته، ولی یه بچه دو ساله که سرطان میگیره و میمیره، بدبختی و خوشبختیش دست خودش بوده یا خدا؟ خدا مهربانه وصلاح هر کاری رو میدونه و ما هرچه برای خوشبختیمون تلاش کنیم ولی خدا نخواد فایده نداره.
با سلام خدمت شما دوست گرامی
مثال شما ربطی به مسله خوشبختی یا بدبختی ندارد، لذا باید مسله مفهوم شناسی شود که مراد از خوش بختی چیست:
سعادتمند وخوش بخت کسی است که علل و اسباب به کمک و معاونت او آمده باشد، اما به حسب عرف، معنی سرور و خوشی وآسایش را میدهد.(1)
اسلام بشر را از جنبه جسم و جان و ازجهت معنوی و مادی مورد توجه قرار داده است و سعادت وخوش بختی انسان را در برخورداری از کمالات روحی و استفاده صحیح از تمایلات مادی میداند و لذت واقعی و سرور و آسایش نیز در همین است؛ از این رو عوامل مادی و معنوی را در تحصیل سعادت مؤثر میداند.
برخی از مهم ترین عوامل به دست آوردن سعادت عبارتند از:
1- ایمان به خدا؛ قرآن مجید در سوره عصر، افرادی را از خسران مستثنی کرده است و آن افراد مؤمن و نیکوکارند. آنها به فلاح و رستگاری نائل میشوند.
2- تقوا و خودسازی؛ قرآن مجید پس از یازده سوگند به صراحت میفرماید: سعادت و رستگاری برای کسی است که جان خود را از پلیدی تطهیر کند و بدبخت کسی است که به ناپاکی بگراید.(2)
استاد مطهری میگوید: پیغمبران الهی آمده اند که به ما راه زندگی و درِ ورودی زندگی و خوشبختی را نشان دهند. آمدهاند به بشر بفهمانند بدی، بدکاری، هوس بازی، دروغ، خیانت، منفعت پرستی، کینه توزی و خودپرستی، راه رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت خاطر نیست. درِ ورودی به زندگی درست و خوشبختی، نیکی و نیکوکاری، راستی و درستی و استحکام اخلاقی و خیرخواهی و مهربانی است. تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیکوکاری بر اساس آن اعتقادات مقدس است که قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین میکند و سعادت را میسر میسازد.(3)
3- یاد خدا؛ قرآن مجید مهمترین عامل و وسیله برای خوشی و آرامش روح را یاد خدا میداند و میفرماید: دل آرام گیرد به یاد خدا،(4) و روی گرداندن از یاد خدا را عامل سیه روزی میداند و میفرماید: هر کس از یاد من روی گرداند، زندگیاش تنگ میشود.(5)
4 -عمل صالح؛ قرآن کریم اموری همانند جهاد در راه خدا، امر به معروف، نهی از منکر، شکر نعمتهای الهی و توبه را مایه حیات و سعادت انسان میشناسد.
5- همنشینی با بزرگان؛ پیامبراکرم (ص)می فرماید: اسعد الناس من خالط کرام الناس؛ سعادتمندترین مردم کسی است که با افراد بزرگوار و کریم هم نشین باشد.(6)
6- همسر، فرزند و منزل شایسته؛در روایتی رسول خد (ص) میفرماید: (من سعادة المرء المسلم الزوجة الصالحة و
المسکن الواسع و المرکب البهیء و الولد الصالح؛ از سعادت مرد مسلمان است که همسر شایسته، خانة وسیع، مرکب راهوار و فرزند شایسته داشته باشد).(7)
7- پند پذیری؛امام علی (ع)می فرماید:. السعید من وعظ بغیره؛ سعادتمند کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد.(8)
8- عاقبت به خیری؛امام صادق (ع) از امام علی (ع)نقل میکند: اِنّ حَقیقَةَ السّعادَةِ أن یَختِمَ لِلمَرءِ عَمَلُه بِالسّعادَة و اِنّ حَقیقَةَ الشّقاءِ أن یَختِمَ لِلمَرءِ عَمَلُه بِالشّقاءِ؛
حقیقت سعادت این است که آخرین مرحله زندگی انسان با عمل سعادتمندانهای پایان پذیرد و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحله عمر با عمل شقاوتمندانهای خاتمه یابد.(9)
موفق باشید.
پینوشتها:
1.استاد مطهری، مقالات فلسفی، ج 2، ص 60.
2.شمس (91) آیه 9.
3.حکمتها و اندرزها، ص 40 41 با تلخیص.
4.رعد(13) آیه 28.
5. طه (20) آیه 124.
6.بحارالانوار، ج 74، ص 185.
7.بحارالانوار، ج 104، ص 98.
8.نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 85.
9.تفسیر نمونه، ج 9 ص 250 به نقل از معانیالاخبار، ص345.
- [سایر] از نظر امام خمینی(ره) مبدأ همه خوشبختی ها و بدبختی ها چیست؟
- [سایر] خدا کجاست که این همه بدبختی را نمی بیند؟
- [سایر] نشانه های بدبختی چیست؟
- [سایر] خوشبختی چیست؟ علم روانشناسی به چه کسی خوشبخت می گوید و خوشبختی چگونه بدست میاد؟
- [سایر] چرا خداوند برخی از انسان ها را از طریق آسایش و نعمت و برخی دیگر را از طریق فقر و بدبختی مورد امتحان قرار میدهد؟
- [سایر] تعریف خوشبختی چیست ؟
- [سایر] علت بدبختی چیست؟
- [سایر] خوشبختی چقدر قابل دسترس است؟
- [سایر] چه فرزندی مایه خوشبختی است؟
- [سایر] چه عواملی در خوشبختی ما موثر هستند ؟
- [آیت الله سبحانی] کسی که جنب است اگر بر جایی از بدن او آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، بنابر احتیاط حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بر جائی از بدن؛ آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد؛ چنانچه بخواهد وضو یا غسل را ترتیبی به جا آورد؛ باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر ملخ را با دست یا بوسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است ولازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد ومعلوم نباشد که آن را گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفتهام حلال نیست مگر به گفته او یقین کند.
- [آیت الله مظاهری] کسی که میخواهد غسل کند، اگر بر جایی از بدن او آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که جنب است اگر بر جائی از بدن او آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد ، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگری زنده بگیرند؛ بعد از جان دادن خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را می گیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مرده ای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه؛ اگرچه بگوید زنده گرفته ام حرام است.
- [آیت الله بروجردی] اگر ملخ را با دست یا به وسیلهی دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفتهام حلال نیست.
- [آیت الله خوئی] اگر ملخ را با دست یا به وسیل دیگری زنده بگیرند بعد از جان دادن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد، ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگرچه بگوید زنده گرفتهام، حرام است.
- [امام خمینی] اگر ملخ را با دست یا بوسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است. و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفتهام حلال نیست.
- [امام خمینی] کسی که جنب است، اگر بر جایی از بدن او آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد. و اگر بخواهد غسل کند باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.