در مورد فلسفه آفرینش انسان دیدگاههای مختلفی وجود دارد: 1- عرفا معتقدند چون خداوند اراده نموده از خفا بیرون اید و جمال اسماء و صفات خود را در اشیا و افراد مشاهده نماید، پس در جهان و انسان ظهور و تجلی نمود و دست به خلقت آنان زد، پس هدف خداوند از آفرینش انسان و سایر پدیدهها ظهور و تجلی است. خداوند انسان و جهان را خلق نمود تا این که ظاهر و هویدا شود، نه این که کسی او را بشناسد.[1] 2- فلاسفه اسلامی گفتهاند: چون خداوند واجد همه کمالات است و هیچ نقصی در او نبوده و بی نیاز مطلق است، هیچ گونه کمبودی ندارد تا بخواهد با آفرینش جهان یا انسان، آن را جبران نماید و یا سودی از آفرینش عالم و آدم نصیب او شود. خداوند چون کامل است، لازمه کمالش فیّاض و جواد بودن است، پس باید فیض بخشی و بخشندگی کند، در نتیجه باید جهانی زیبا و کامل بیافریند. بنابراین صدور وجود و هستی از خداوند واجب است.[2] 3- دیدگاه قرآن: در یکی از آیات قرآنی به صراحت هدف از خلقت انسان، عبودیت و بندگی خدا ذکر شده است: "و ما خلقتُ الجنّ و الإنس إلا لیعبدون"[3] جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام البته منظور از عبودیت تنها به جا آوردن نماز و روزه نیست، زیرا اینها جزئی از عبادتاند، بلکه مراد، تسلیم و اطاعت بی چون و چرا از خدا به منظور تقرّب به او است. جمع بندی : 1. خداوند غنی بالذات است و هیچ کمبودی ندارد، و هر کمالی را که بتوان آن را کمال تصور کرد، خدای سبحان دارای آن می باشد. محال است که کوچکترین نقص در خدا باشد، زیرا هر چیزی نقص داشته باشد، محتاج است و هر محتاج ممکن الوجود است، نه واجب الوجود. قرآن می فرماید: " َ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ؛[4] خداوند از همه جهانیان بی نیاز است". 2. خداوند فیاض و بخشنده مطلق است؛ یعنی هر آن چه که قابلیت موجود شدن را داشته باشد، از طرف خدای منّان به آن وجود عنایت می شود، زیرا هیچ گونه بخلی برای ذات اقدس احدیت تصور ندارد، بلکه فیاضیتش اقتضا می کند به چیزی که قابلیت اخذ نعمت وجود دارد، وجود ببخشد. قرآن می فرماید: "وَ رَبُّکَ الْغَنیُِّ ذُو الرَّحْمَه؛[5] پروردگارت بی نیاز و صاحب رحمت است". و 114 مرتبه می فرماید : " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر". 3. افعال خدا غایت و هدف دار و حکیمانه است، زیرا حکیمانه بودن کار، کمال است و خداوند مستجمع جمیع کمالات است. قرآن می فرماید: "وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنهَمَا لَاعِبِینَ [6] مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ [7] ما آسمان و زمین و آن چه را بین آن ها است، به بازیچه نیافریدیم. جهان برای ما اسباب بازی نیست. نیافریدیم مگر به حق". پس خداوند غنی بالذات و فیّاض مطلق و حکیم است. طبق صفت فیاضیت، مقتضای ذات خداوند است که خلق کند و جهان را بیافریند و مقتضای حکمتش این است که آفرینشش هدف دارد و چون خدای سبحان هیچ نقصی ندارد و کمبودی برایش تصور ندارد، معنی ندارد هدف از خلقت به کمال رسیدن خودش باشد. پس هدف از خلقت وجود بخشیدن و به جهان و حفظ وجود آن و به کمال رساندن آن می باشد. کمال نهایی رسیدن به جوار قرب پروردگار است . و راه نیل به قرب الهی هم عبادت و پرستش و در آزمایش نمره قبولی گرفتن است. قرآن می فرماید: " وَ مَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون؛[8] من جن و انس را نیافردیم جز برای این که عبادتم کنند". و فرمود: " الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الحْیَوةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکمُْ أَحْسَنُ عَمَلا؛[9] آن کسی که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکند". برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب معارف قرآن ، اثر استاد محمد تقی مصباح یزدی و کتاب عدل الهی از شهید مطهری و تفسیر نمونه، ج 22 ، ص 384 مراجعه فرمایید. [1]. سید حسن ابراهیمیان، انسانشناسی، ص 115 و 114. [2]. همان، ص 116 و 115، با تلخیص. [3]. ذاریات (51) آیه 56. [4]. آل عمران (3) آیه 97. [5]. انعام (6) آیه 133. [6] و [7] . دخان (44) آیه 38 - 39. [8]. ذاریات (51) آیه 56. [9]. ملک (67) آیه 2.
فلسفه آفرینش انسان چیست؟
در مورد فلسفه آفرینش انسان دیدگاههای مختلفی وجود دارد:
1- عرفا معتقدند چون خداوند اراده نموده از خفا بیرون اید و جمال اسماء و صفات خود را در اشیا و افراد مشاهده نماید، پس در جهان و انسان ظهور و تجلی نمود و دست به خلقت آنان زد، پس هدف خداوند از آفرینش انسان و سایر پدیدهها ظهور و تجلی است. خداوند انسان و جهان را خلق نمود تا این که ظاهر و هویدا شود، نه این که کسی او را بشناسد.[1]
2- فلاسفه اسلامی گفتهاند: چون خداوند واجد همه کمالات است و هیچ نقصی در او نبوده و بی نیاز مطلق است، هیچ گونه کمبودی ندارد تا بخواهد با آفرینش جهان یا انسان، آن را جبران نماید و یا سودی از آفرینش عالم و آدم نصیب او شود. خداوند چون کامل است، لازمه کمالش فیّاض و جواد بودن است، پس باید فیض بخشی و بخشندگی کند، در نتیجه باید جهانی زیبا و کامل بیافریند. بنابراین صدور وجود و هستی از خداوند واجب است.[2]
3- دیدگاه قرآن: در یکی از آیات قرآنی به صراحت هدف از خلقت انسان، عبودیت و بندگی خدا ذکر شده است: "و ما خلقتُ الجنّ و الإنس إلا لیعبدون"[3] جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام
البته منظور از عبودیت تنها به جا آوردن نماز و روزه نیست، زیرا اینها جزئی از عبادتاند، بلکه مراد، تسلیم و اطاعت بی چون و چرا از خدا به منظور تقرّب به او است.
جمع بندی :
1. خداوند غنی بالذات است و هیچ کمبودی ندارد، و هر کمالی را که بتوان آن را کمال تصور کرد، خدای سبحان دارای آن می باشد. محال است که کوچکترین نقص در خدا باشد، زیرا هر چیزی نقص داشته باشد، محتاج است و هر محتاج ممکن الوجود است، نه واجب الوجود. قرآن می فرماید: " َ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ؛[4] خداوند از همه جهانیان بی نیاز است".
2. خداوند فیاض و بخشنده مطلق است؛ یعنی هر آن چه که قابلیت موجود شدن را داشته باشد، از طرف خدای منّان به آن وجود عنایت می شود، زیرا هیچ گونه بخلی برای ذات اقدس احدیت تصور ندارد، بلکه فیاضیتش اقتضا می کند به چیزی که قابلیت اخذ نعمت وجود دارد، وجود ببخشد. قرآن می فرماید: "وَ رَبُّکَ الْغَنیُِّ ذُو الرَّحْمَه؛[5] پروردگارت بی نیاز و صاحب رحمت است". و 114 مرتبه می فرماید : " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر".
3. افعال خدا غایت و هدف دار و حکیمانه است، زیرا حکیمانه بودن کار، کمال است و خداوند مستجمع جمیع کمالات است.
قرآن می فرماید: "وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنهَمَا لَاعِبِینَ [6] مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ [7] ما آسمان و زمین و آن چه را بین آن ها است، به بازیچه نیافریدیم. جهان برای ما اسباب بازی نیست. نیافریدیم مگر به حق".
پس خداوند غنی بالذات و فیّاض مطلق و حکیم است. طبق صفت فیاضیت، مقتضای ذات خداوند است که خلق کند و جهان را بیافریند و مقتضای حکمتش این است که آفرینشش هدف دارد و چون خدای سبحان هیچ نقصی ندارد و کمبودی برایش تصور ندارد، معنی ندارد هدف از خلقت به کمال رسیدن خودش باشد. پس هدف از خلقت وجود بخشیدن و به جهان و حفظ وجود آن و به کمال رساندن آن می باشد. کمال نهایی رسیدن به جوار قرب پروردگار است . و راه نیل به قرب الهی هم عبادت و پرستش و در آزمایش نمره قبولی گرفتن است. قرآن می فرماید: " وَ مَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون؛[8] من جن و انس را نیافردیم جز برای این که عبادتم کنند".
و فرمود: " الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الحْیَوةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکمُْ أَحْسَنُ عَمَلا؛[9] آن کسی که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکند".
برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب معارف قرآن ، اثر استاد محمد تقی مصباح یزدی و کتاب عدل الهی از شهید مطهری و تفسیر نمونه، ج 22 ، ص 384 مراجعه فرمایید.
[1]. سید حسن ابراهیمیان، انسانشناسی، ص 115 و 114.
[2]. همان، ص 116 و 115، با تلخیص.
[3]. ذاریات (51) آیه 56.
[4]. آل عمران (3) آیه 97.
[5]. انعام (6) آیه 133.
[6] و [7] . دخان (44) آیه 38 - 39.
[8]. ذاریات (51) آیه 56.
[9]. ملک (67) آیه 2.
- [سایر] فلسفه و هدف آفرینش انسان چیست؟
- [سایر] فلسفه آفرینش بیابان و کویر چیست؟
- [سایر] فلسفه این همه پیچیدگی در نظام آفرینش چیست؟
- [سایر] از فلسفه نظام نور و ظلمت در جهان آفرینش چه می دانید؟
- [سایر] فلسفه دعا چیست و چه اثری در زندگی انسان دارد؟
- [سایر] لطفا یک سیر مطالعاتی برای مطالعه مباحث زیر ارائه دهید: کلام اسلامی- فلسفه اسلامی عرفان اسلامی -فقه اسلامی -فلسفه غرب.
- [سایر] فلسفه وجود شیطان و حدود نفوذش را در انسان بیان کنید؟
- [سایر] حکمت و فلسفه غریزه جنسی در انسان چیست و درباره آن بیشتر توضیح دهید؟
- [سایر] فلسفه نجاست سگ چیست؟ سگ چه مضراتی می تواند برای زندگی انسان داشته باشد؟
- [سایر] فلسفه ایجاد نظام اسلامی چیست ؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه از ممالک غیر اسلامی آورده باشند حرام است و اگر از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده یا از این جاها به ممالک غیر اسلامی منتقل شده باشد اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر انسان بداند که ماهی از ممالک غیر اسلامی بدون تحقیق وارد بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی شده، حرام میباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از ممالک غیر اسلامی میآورند، باطل است، ولی اگر انسان نشانه معتبری داشته باشد که آنها از حیوانیست که به دستور شرع کشته شده یا از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی به ممالک غیر اسلامی منتقل شده، خرید و فروش آنها اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت.
- [آیت الله شبیری زنجانی] دواهای روان، عطر، روغن، واکس و صابونی که از کشورهای غیر اسلامی میآورند، اگر انسان یقین به نجاست آنها نداشته باشد پاک است.
- [آیت الله اردبیلی] داروهای روان، عطر، روغن، واکس، صابون، مواد خوراکی و مانند آنها که از کشورهای غیر اسلامی میآورند، اگر انسان نداند نجس شدهاند، پاک هستند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] با لباسهای چرمی که از بازار مسلمانان تهیه می شود می توان نماز خواند هرچند شک داشته باشد که از حیوانی است که ذبح شرعی شده یا نه، اما اگر یقین داشته باشد که چرم را از ممالک غیر اسلامی آورده اند و فروشنده یک انسان لاابالی است که درباره آن تحقیق نکرده نماز با آن جایز نیست و اگر نداند چرم از بلاد اسلامی است یا غیر بلاد اسلامی اشکالی ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از ممالک غیر اسلامی میآورند باطل است، و اگر از دست کافر در بازار اسلامی گرفته شود، بنابر احتیاط لازم معامله آن باطل است، ولی اگر انسان بداند که آنها از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده، خرید و فروش آنها اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده، اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر دلیل معتبری نزد انسان باشد که این گوشت و پیه و چرم بدون تحقیق از ممالک غیر اسلامی وارد شده است، خرید و فروش آنها اشکال دارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسافرت به بلاد کفار و نقاطی که انسان در آن نقاط نمی تواند وظایف اسلامی خود را انجام دهد جز در موارد ضرورت و ارشاد آنها، جایز نیست.
- [آیت الله مظاهری] اقلیتهای مذهبی در طرح دعوی باید به قاضی اسلامی مراجعه نمایند و قاضی نیز باید طبق موازین اسلامی حکم نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر ماندن در بلاد کفر موجب وهن مملکت اسلامی شود حرام است، گرچه موجب مفسده دینی و اخلاقی نشود، بلکه اگر مملکت اسلامی احتیاج به او داشته باشد، ماندن در آنجا حرام است، گرچه موجب وهن برای مملکت اسلامی نباشد.