چرا مرتد اعدام میشود؟
دین اجباری نفی شده است: (لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ؛[بقره/256] هیچ اکراهی در این دین نیست.) چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمی که معارفی عملی به دنبال دارد، و جامع همه آن معارف، یک کلمه است و آن عبارت است از اعتقادات و اعتقاد و ایمان هم از امور قلبی است که اکراه و اجبار در آن راه ندارد، چون کاربرد اکراه تنها در اعمال ظاهری است، که عبارت است از حرکاتی مادی و بدنی (مکانیکی)، و اما اعتقاد قلبی تحت اجبار قرار نمی گیرند. فرق این دو مثل این است که شما می توانید کسی را مجبور به تعظیم در مقابل خود بکنید، اما نمی توانید او را وادار به دوست داشتن خود بکنید. اکراه و اجبار وقتی مورد حاجت قرار می‌‌گیرد که قوی و ما فوق (البته به شرط اینکه حکیم و عاقل باشد) بخواهد ضعیف را تربیت کند مقصد مهمی در نظر داشته باشد و نتواند فلسفه آن را به زیر دست خود بفهماند که در این جا، ناگزیر متوسل به اکراه می‌شود، و یا به زیردست دستور می‌دهد که کورکورانه از او تقلید کند و ... . که این نیز در مساله دین منتفی است. چون مواردی که خوبی و بدی و خیر و شر آنها واضح است، نیازی به اکراه نخواهد داشت. بلکه خود انسان یکی از دو طرف خیر و شر را انتخاب کرده و عاقبت آن را هم چه خوب و چه بد می‌پذیرد و دین از این قبیل امور است چون حقایق آن روشن و راه آن با بیانات الهیه واضح است. (قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ؛[بقره/256] هدایت از گمراهی مشخص شده است.) (إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً؛[انسان/3] راه را به او نشان داده‌‌ایم. یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس.) پس روشن می شود که احکام مرتد، ربطی به جبر در دین ندارد. بلکه این قوانین، از جمله قوانین اداره جامعه است. و جبر در قوانین جامعه، ضروری و ناگریز است. همان گونه که نمی توان در مقابل دزد، بی تفاوت بود و او را در عمل خود آزاد گذاشت، باید کسی که امنیت روانی مردم را نیز به خطر می اندازد، تنبیه کرد. که امنیت روانی، از امنیت مالی مهم تر است. در احکام مرتد، هر مرتدی اعدام نمی شود. و با دقت در مصادیق حکم، روشن می شود که این حکم برای صیانت از آرامش روانی جامعه است. که عده ای با حربه ارتداد، آن را به خطر می اندازند: (وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذی أُنْزِلَ عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛[آل عمران/72] و جمعی از اهل کتاب (از یهود) گفتند: ( (بروید در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز، کافر شوید شاید آنها (از آیین خود) بازگردند! (و این توطئه کافی است که آنها را متزلزل سازد))
عنوان سوال:

چرا مرتد اعدام میشود؟


پاسخ:

دین اجباری نفی شده است:
(لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ؛[بقره/256] هیچ اکراهی در این دین نیست.)

چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمی که معارفی عملی به دنبال دارد، و جامع همه آن معارف، یک کلمه است و آن عبارت است از اعتقادات و اعتقاد و ایمان هم از امور قلبی است که اکراه و اجبار در آن راه ندارد، چون کاربرد اکراه تنها در اعمال ظاهری است، که عبارت است از حرکاتی مادی و بدنی (مکانیکی)، و اما اعتقاد قلبی تحت اجبار قرار نمی گیرند. فرق این دو مثل این است که شما می توانید کسی را مجبور به تعظیم در مقابل خود بکنید، اما نمی توانید او را وادار به دوست داشتن خود بکنید.
اکراه و اجبار وقتی مورد حاجت قرار می‌‌گیرد که قوی و ما فوق (البته به شرط اینکه حکیم و عاقل باشد) بخواهد ضعیف را تربیت کند مقصد مهمی در نظر داشته باشد و نتواند فلسفه آن را به زیر دست خود بفهماند که در این جا، ناگزیر متوسل به اکراه می‌شود، و یا به زیردست دستور می‌دهد که کورکورانه از او تقلید کند و ... .
که این نیز در مساله دین منتفی است. چون مواردی که خوبی و بدی و خیر و شر آنها واضح است، نیازی به اکراه نخواهد داشت. بلکه خود انسان یکی از دو طرف خیر و شر را انتخاب کرده و عاقبت آن را هم چه خوب و چه بد می‌پذیرد و دین از این قبیل امور است چون حقایق آن روشن و راه آن با بیانات الهیه واضح است.

(قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ؛[بقره/256] هدایت از گمراهی مشخص شده است.)
(إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً؛[انسان/3] راه را به او نشان داده‌‌ایم. یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس.)

پس روشن می شود که احکام مرتد، ربطی به جبر در دین ندارد. بلکه این قوانین، از جمله قوانین اداره جامعه است. و جبر در قوانین جامعه، ضروری و ناگریز است. همان گونه که نمی توان در مقابل دزد، بی تفاوت بود و او را در عمل خود آزاد گذاشت، باید کسی که امنیت روانی مردم را نیز به خطر می اندازد، تنبیه کرد. که امنیت روانی، از امنیت مالی مهم تر است.

در احکام مرتد، هر مرتدی اعدام نمی شود. و با دقت در مصادیق حکم، روشن می شود که این حکم برای صیانت از آرامش روانی جامعه است. که عده ای با حربه ارتداد، آن را به خطر می اندازند:
(وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذی أُنْزِلَ عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛[آل عمران/72] و جمعی از اهل کتاب (از یهود) گفتند: ( (بروید در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز، کافر شوید شاید آنها (از آیین خود) بازگردند! (و این توطئه کافی است که آنها را متزلزل سازد))





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین