وجود یک عامل به معنای انکار عوامل دیگر نیست. هدایت یا گمراهی، دو دسته از عوامل بیرونی و درونی را دارند. در هدایت فطرت و عقل انسان از درون به او کمک می کنند و پیامبران و اولیاء الهی نیز از بیرون هدایتگر او هستند و در گمراهی نفس اماره و شهوات از درون انسان را به سمت بدی می کشانند و شیطان از بیرون به جنگ انسان می آید. عامل درونی و بیرونی مکمل یکدیگر هستند. نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که عامل درونی هموار کننده راه عامل بیرونی است و تا زمانی که عامل درونی اقدامی انجام ندهد، عامل بیرونی ناتوان است. کسی که مرتکب زشتکاری نشده و به راه صلاح می رود، شیطان راهی برای تصرف در او ندارد. و به همین جهت خود شیطان می داند که توانایی گمراه نمودن مخلصین را ندارد و علیرغم دشمنی شدید با انسان، مخلصین را استثناء می کند: (قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ * إإِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ[حجر/39-40] گفت: پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت می دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.) از سویی نیز گناه راه شیطان را باز می کند تا آنجا که قلب گناهکار محل فرود شیطان معرفی شده است: (هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ * تَنَزَّلُ عَلی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ[شعراء/212-122] آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟! آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می گردند.) در هدایت نیز مساله به همین شکل است، سخن پیامبر (ص) بر روی عده ای به هیچ عنوان تاثیر نخواهد کرد، چون آن ها راه را از درون بسته اند. و قرآن آنها را این گونه توصیف می کند که راه ورودی تمام مشاعرشان بسته است و مانند کران و کوران و گنگان می مانند: (وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ[بقره/171] مَثَل (تو در دعوت) کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر،) صدا می زند ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند. این کافران، در واقع) کر و لال و نابینا هستند از این رو چیزی نمی فهمند.)
وجود یک عامل به معنای انکار عوامل دیگر نیست. هدایت یا گمراهی، دو دسته از عوامل بیرونی و درونی را دارند.
در هدایت فطرت و عقل انسان از درون به او کمک می کنند و پیامبران و اولیاء الهی نیز از بیرون هدایتگر او هستند و در گمراهی نفس اماره و شهوات از درون انسان را به سمت بدی می کشانند و شیطان از بیرون به جنگ انسان می آید. عامل درونی و بیرونی مکمل یکدیگر هستند.
نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که عامل درونی هموار کننده راه عامل بیرونی است و تا زمانی که عامل درونی اقدامی انجام ندهد، عامل بیرونی ناتوان است.
کسی که مرتکب زشتکاری نشده و به راه صلاح می رود، شیطان راهی برای تصرف در او ندارد. و به همین جهت خود شیطان می داند که توانایی گمراه نمودن مخلصین را ندارد و علیرغم دشمنی شدید با انسان، مخلصین را استثناء می کند:
(قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ * إإِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ[حجر/39-40] گفت: پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت می دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.)
از سویی نیز گناه راه شیطان را باز می کند تا آنجا که قلب گناهکار محل فرود شیطان معرفی شده است:
(هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلی مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطینُ * تَنَزَّلُ عَلی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ[شعراء/212-122] آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟! آنها بر هر دروغگوی گنهکار نازل می گردند.)
در هدایت نیز مساله به همین شکل است، سخن پیامبر (ص) بر روی عده ای به هیچ عنوان تاثیر نخواهد کرد، چون آن ها راه را از درون بسته اند. و قرآن آنها را این گونه توصیف می کند که راه ورودی تمام مشاعرشان بسته است و مانند کران و کوران و گنگان می مانند:
(وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ[بقره/171] مَثَل (تو در دعوت) کافران، بسان کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر،) صدا می زند ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند. این کافران، در واقع) کر و لال و نابینا هستند از این رو چیزی نمی فهمند.)
- [سایر] اگر شیطان تمرد نمی کرد عامل شر در جهان وجود نداشت ؟ آیا شیطان عامل تحریک نفس اماره است یا خودش شر بود ؟
- [سایر] چرا خداوند به شیطان مهلت داد تا سبب گمراهی انسان ها گردد؟
- [سایر] چندسال از نافرمانی شیطان می گذرد و آیا شیطان فقط برای گمراهی نسل آدم و حوا بوده؟
- [سایر] آیا شیطان همان نفس اماره است ؟ آیا شیطان هم نفس اماره داشت؟
- [سایر] اگر خدا تکامل انسان ها را می خواست چرا شیطان و نفس اماره را آفرید؟
- [سایر] با توجه به آیة 29، سورة مبارکة فصلت، چگونه جنها که به چشم دیده نمیشوند، میتوانند باعث گمراهی انسان شوند؟
- [سایر] فرق شیطان با نفس اماره چیست؟
- [سایر] چه نسبتی بین نفس ، شیطان و ابلیس وجود دارد ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا شیطان و دیگر فرشتگان هم دارای نفس امّاره هستند؟ در غیر اینصورت چه کسی شیطان را فریب داد؟
- [سایر] راههای مقابله با نفس اماره و شیطان چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را به طلا زینت کنند و همچنین نباید بنابر احتیاط صورت چیزهائی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، ولی نقّاشی چیزهائی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله سبحانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند. و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زینت کردن مسجد به طلا حرام است بنابر احتیاط واجب، و هم چنین است نقش کردن مسجد به صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت یزهائی که مثل انسان و حیوان روح در مسجد نقش کنند و نقاشی چیزهائی که روح ندارد ، مثل گل و بوته مکروه است .
- [امام خمینی] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند. و همچنین نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند، و نقاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته، مکروه است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط واجب نباید مسجد را با طلا زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزهایی را که مثل انسان و حیوان روح دارند، در مسجد نقش کنند و نقاشی چیزهایی که روح ندارند، مثل گُل و بوته مکروه است.
- [آیت الله بروجردی] زینت کردن مسجد به طلا حرام است و بنا بر احتیاط واجب نباید صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، در مسجد نقش کنند و نقّاشی چیزهایی که روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر انسان جنب شود، برای کارهایی مانند نماز که باید با طهارت انجام شود، باید غسل کند، و عامل جنابت دو چیز انسان جنب است: اول جماع. دوم بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت، با اختیار باشد یا بی اختیار.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ترک چند چیز در لباس نمازگزار به امید ثواب مطلوب است از جمله: پوشیدن لباس سیاه (مگر در مورد تعظیم شعائر، چادر، عبا، و عمّامه سادات) و لباس کثیف و تنگ و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند، مخصوصاً لباس شرابخوار و باز بودن دکمه های لباس و پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و همچنین انگشتری که روی آن صورت انسان یا حیوانی نقش شده است.
- [آیت الله علوی گرگانی] جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند، مال معیّنی بدهد مثلاً بگوید هرکس گمشده مرا پیدا کند، ده تومان به او میدهم و به کسی که این قرار را میگذارد جاعل و به کسی که کار را انجام میدهد عامل میگویند وفرق بین جعاله واین که کسی را برای کاری اجیر کنند، این است که در اجاره بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده اجرت را بدهکار میشود، ولی در جعاله عامل میتواند مشغول عمل نشود وتا عمل را انجام ندهد، جاعل بدهکار نمیشود.