بهشت بریم که چی شود؟
اگر این سوال برای کسی مطرح شود، شاید برای آن است که معنای بهشت را درست متوجه نشده است. در واقع این گونه سوالات ناشی از نوعی سطحی نگری و به کار بردن کلمات بدون توجه صحیح به معانی آن است. و الا آیا انسان لحظه ای از سعادت خود دست می کشد و نسبت به آن بی تفاوت می شود؟ انسانی که به هر نحو تلاش می کند تا اموال و دارایی بیشتری داشته باشد، چگونه می تواند از بهشتی که امکانات فوق تصور در اختیارش قرار می گیرد، چشم بپوشد؟ انسانی که برای سلامتی خود اقدامات متعدد انجام می دهد و در صورت بیمار شدن هزینه های متعدد و سنگینی را می پردازد، چگونه از زندگی ای روی برگرداند که در آن هیچ بیماری ای وجود ندارد؟ انسانی که برای چند روز عمر بیشتر مشکل ترین راه ها را می پیماید، چگونه از زندگی جاویدان و همیشگی روی برتابد؟ رویه عادی انسان به گونه ای است که بهشت، مطلوب ترین حالت برای اوست. البته ممکن است کسانی دچار نوعی پوچی شده و اظهار بی میلی و بی رغبتی نسبت به همه چیز بکنند. که این احساس به نحو عمیق نمی تواند وجود داشته باشد و قرار گرفتن در یک شرایط واقعی می تواند به خوبی کاذب بودن آن را نشان دهد. به عنوان مثال فرض کنیم که چنین شخصی در مکانی قرار گرفته که هر لحظه زیر پایش گداخته تر می شود و درد و رنج سنگینی برای او به ارمغان می آورد. آیا ممکن است چنین کسی به هیچ وجه مایل نباشد که از آنجا فرار کند و نسبت به درد و رنج اظهار بی تفاوتی بکند؟ بنابراین اولا بهشت برای انسان بسیار مطلوب است و انسان نسبت به دست آوردن پایین تر از آن بسیار تلاش می کند. و هیچ کس نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد. ثانیا اگر بهشت انگیزه کافی برای عمل انسان ایجاد نمی کند، قطعا دوزخ و رهایی از آن می تواند موتور محرک باشد. و جدای از این ها باید در نظر داشت که نعمت های بهشت، خالص بوده و همراه با درد و الم نیستند. بر خلاف دنیا که خوشی و ناخوشی در آن به هم آمیخته شده اند. و انسان نمی تواند آسوده خاطر از آن لذت برد. در بهشت تنوع جویی انسان پاسخی در خور می یاد و هرگز خستگی و زدگی در او به وجود نمی آید. و ... همچنین باید توجه کردن که بهشت منحصر در رودهای پر عسل و حورهای زیبا چهره نیست! بهشت بسیار فراتر از این مواردی است که برای انسان در درجه اول جلب نظر می کند. بهشت مشحون از لذت های معنوی نظیر رضوان الهی[توبه/72] دور بودن از لغو و بیهودگی (آیه 23 سوره طور) و ... است و چنین بهشتی، مطلوب هر انسانی است. (إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیم * عَلیَ الْأَرَائکِ یَنظُرُونَ * تَعْرِفُ فیِ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ * یُسْقَوْنَ مِن رَّحِیقٍ مَّخْتُومٍ * خِتَمُهُ مِسْکٌ وَ فیِ ذَالِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ[مطففین /22 تا 26]  مسلّماً نیکان در انواع نعمت‌ اند: بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده و (به زیباییهای بهشت) می‌ نگرند! در چهره ‌هایشان طراوت و نشاط نعمت را می‌ بینی و می‌ شناسی! آنها از شراب (طهور) زلال دست‌ نخورده و سربسته ‌ای سیراب می‌ شوند! مهری که بر آن نهاده شده از مشک است و در این نعمتهای بهشتی راغبان باید بر یکدیگر پیشی گیرند!)
عنوان سوال:

بهشت بریم که چی شود؟


پاسخ:

اگر این سوال برای کسی مطرح شود، شاید برای آن است که معنای بهشت را درست متوجه نشده است. در واقع این گونه سوالات ناشی از نوعی سطحی نگری و به کار بردن کلمات بدون توجه صحیح به معانی آن است.

و الا آیا انسان لحظه ای از سعادت خود دست می کشد و نسبت به آن بی تفاوت می شود؟

انسانی که به هر نحو تلاش می کند تا اموال و دارایی بیشتری داشته باشد، چگونه می تواند از بهشتی که امکانات فوق تصور در اختیارش قرار می گیرد، چشم بپوشد؟

انسانی که برای سلامتی خود اقدامات متعدد انجام می دهد و در صورت بیمار شدن هزینه های متعدد و سنگینی را می پردازد، چگونه از زندگی ای روی برگرداند که در آن هیچ بیماری ای وجود ندارد؟

انسانی که برای چند روز عمر بیشتر مشکل ترین راه ها را می پیماید، چگونه از زندگی جاویدان و همیشگی روی برتابد؟
رویه عادی انسان به گونه ای است که بهشت، مطلوب ترین حالت برای اوست.

البته ممکن است کسانی دچار نوعی پوچی شده و اظهار بی میلی و بی رغبتی نسبت به همه چیز بکنند. که این احساس به نحو عمیق نمی تواند وجود داشته باشد و قرار گرفتن در یک شرایط واقعی می تواند به خوبی کاذب بودن آن را نشان دهد.

به عنوان مثال فرض کنیم که چنین شخصی در مکانی قرار گرفته که هر لحظه زیر پایش گداخته تر می شود و درد و رنج سنگینی برای او به ارمغان می آورد. آیا ممکن است چنین کسی به هیچ وجه مایل نباشد که از آنجا فرار کند و نسبت به درد و رنج اظهار بی تفاوتی بکند؟

بنابراین اولا بهشت برای انسان بسیار مطلوب است و انسان نسبت به دست آوردن پایین تر از آن بسیار تلاش می کند. و هیچ کس نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد.

ثانیا اگر بهشت انگیزه کافی برای عمل انسان ایجاد نمی کند، قطعا دوزخ و رهایی از آن می تواند موتور محرک باشد.

و جدای از این ها باید در نظر داشت که نعمت های بهشت، خالص بوده و همراه با درد و الم نیستند. بر خلاف دنیا که خوشی و ناخوشی در آن به هم آمیخته شده اند. و انسان نمی تواند آسوده خاطر از آن لذت برد. در بهشت تنوع جویی انسان پاسخی در خور می یاد و هرگز خستگی و زدگی در او به وجود نمی آید. و ...

همچنین باید توجه کردن که بهشت منحصر در رودهای پر عسل و حورهای زیبا چهره نیست! بهشت بسیار فراتر از این مواردی است که برای انسان در درجه اول جلب نظر می کند. بهشت مشحون از لذت های معنوی نظیر رضوان الهی[توبه/72] دور بودن از لغو و بیهودگی (آیه 23 سوره طور) و ... است و چنین بهشتی، مطلوب هر انسانی است.

(إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیم * عَلیَ الْأَرَائکِ یَنظُرُونَ * تَعْرِفُ فیِ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ * یُسْقَوْنَ مِن رَّحِیقٍ مَّخْتُومٍ * خِتَمُهُ مِسْکٌ وَ فیِ ذَالِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ[مطففین /22 تا 26]  مسلّماً نیکان در انواع نعمت‌ اند: بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده و (به زیباییهای بهشت) می‌ نگرند! در چهره ‌هایشان طراوت و نشاط نعمت را می‌ بینی و می‌ شناسی! آنها از شراب (طهور) زلال دست‌ نخورده و سربسته ‌ای سیراب می‌ شوند! مهری که بر آن نهاده شده از مشک است و در این نعمتهای بهشتی راغبان باید بر یکدیگر پیشی گیرند!)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین