قطعا بهشت مراتب و درجات گوناگونی دارد هر چند بعضی از ویژگی های بهشت برای همه بهشتیان یکسان است. (دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاتٌ وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ لا یَنْقَطِعُ نَعِیمُهَا وَ لَا یَظْعَنُ مُقِیمُهَا وَ لا یَهْرَمُ خَالِدُهَا وَ لا یَبْأَسُ سَاکِنُهَا؛[1] در بهشت، درجاتی از یکدیگر برتر، و جایگاههایی گوناگون و متفاوت وجود دارد که نعمتهایش پایان ندارد، و ساکنان آن هرگز خارج نگردند، ساکنان بهشت جاوید، هرگز پیر و فرسوده نگردند، و گرفتار شدائد و سختی ها نخواهند شد.) در سوره الواقعه مردم به سه دسته تقسیم می کند که دو دسته آن ها بهشتی هستند، السابقون و اصحاب یمین و بعد بهشت هر کدام را جداگانه توصیف می کند و نعمت های مختلفی را برای آن ها بیان می کند. و می توان گفت که عالی ترین مراتب بهشت، بهشت عدن است که جایگاه پیامبر و ائمه (علیهم السلام) است. و بعد از آن جایگاه شیعیان در بهشت است: حضرت علی (ع) می فرمایند: (وَ مَنْزِلُ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ وَ سلَّمَ مِنَ الْجَنَّةِ فِی جَنَّةِ عَدْنٍ وَ هِیَ وَسَطُ الْجِنَانِ، وَ أَقْرَبُهَا مِن عَرْشِ الرَّحْمَنِ جَلَّ جَلَالُهُ. وَالَّذِینَ یَسْکُنُونُ مَعَهُ فِی الْجَنَّةِ هَؤُلَاءِ الإئِمَّةُ الإثْنَا عَشَرَ؛[2] و منزل و مقام رسول الله محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در بهشت آنستکه آن حضرت در بهشت عدن هستند، و آن بهشت در میان همه بهشتهاست و از همه آنها به عرش خداوند رحمن جلّ جلالُه نزدیکتر است. و آن کسانیکه با محمّد ص در این بهشت هستند امامان دوازده گانه می باشند). حضرت علی (ع) می فرمایند: (إِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ یَنْظُرُونَ إلَی مَنَازِلِ شِیعَتِنَا کَمَا یَنْظُرُ الإنْسَانُ إلَی الْکَوَاکِبِ؛[3] اهل بهشت به مسکن ها و منزلهای شیعیان ما نظر می کنند همچنانکه مردم به ستارگان نظر می کنند.) و شاید پایین ترین درجه بهشت، حظیره باشد که برای شیعیان فاسق ومومنان طایفه جن به آنجا می روند.[4] و درباره جنه الماوی و جنه النعیم باید گفت که ماوی به معنای جایگاه و نعیم به معنای پر نعمت است: مَأوی: اسم مکان است از اوی یعنی جایگاهی که در آن مسکن میگیرند.[5] (نعیم): نعمت وسیع و کثیر.[6] و هر کدام میتواند اشاره به یک درجه از بهشت داشته باشد: (قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَمَّا الْجِنَانُ الْمَذْکُورَةُ فِی الْکِتَابِ فَإِنَّهُنَّ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ وَ جَنَّةُ نَعِیمٍ وَ جَنَّةُ الْمَأْوَی؛[7] امام باقر (ع) فرمود اما آن بهشتها که در قرآن ذکر شده است: 1- بهشت عدن 2- بهشت فردوس 3- بهشت نعیم 4- بهشت جنة المأوی.) [1]. خطبه 85 نهج البلاغه. [2]. إکمال الدّین صدوق، ج 1، ص 300. [3]. بحار الأنوار ج10، ص 107. [4]. رک: ترجمه تفسیر المیزان، ج18، ص: 334. [5]. قاموس قرآن، ج1، ص: 145. [6]. قاموس قرآن، ج7، ص: 84. [7]. الکافی، ج8، ص: 100.
قطعا بهشت مراتب و درجات گوناگونی دارد هر چند بعضی از ویژگی های بهشت برای همه بهشتیان یکسان است.
(دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاتٌ وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ لا یَنْقَطِعُ نَعِیمُهَا وَ لَا یَظْعَنُ مُقِیمُهَا وَ لا یَهْرَمُ خَالِدُهَا وَ لا یَبْأَسُ سَاکِنُهَا؛[1] در بهشت، درجاتی از یکدیگر برتر، و جایگاههایی گوناگون و متفاوت وجود دارد که نعمتهایش پایان ندارد، و ساکنان آن هرگز خارج نگردند، ساکنان بهشت جاوید، هرگز پیر و فرسوده نگردند، و گرفتار شدائد و سختی ها نخواهند شد.)
در سوره الواقعه مردم به سه دسته تقسیم می کند که دو دسته آن ها بهشتی هستند، السابقون و اصحاب یمین و بعد بهشت هر کدام را جداگانه توصیف می کند و نعمت های مختلفی را برای آن ها بیان می کند.
و می توان گفت که عالی ترین مراتب بهشت، بهشت عدن است که جایگاه پیامبر و ائمه (علیهم السلام) است. و بعد از آن جایگاه شیعیان در بهشت است:
حضرت علی (ع) می فرمایند: (وَ مَنْزِلُ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ وَ سلَّمَ مِنَ الْجَنَّةِ فِی جَنَّةِ عَدْنٍ وَ هِیَ وَسَطُ الْجِنَانِ، وَ أَقْرَبُهَا مِن عَرْشِ الرَّحْمَنِ جَلَّ جَلَالُهُ. وَالَّذِینَ یَسْکُنُونُ مَعَهُ فِی الْجَنَّةِ هَؤُلَاءِ الإئِمَّةُ الإثْنَا عَشَرَ؛[2] و منزل و مقام رسول الله محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم در بهشت آنستکه آن حضرت در بهشت عدن هستند، و آن بهشت در میان همه بهشتهاست و از همه آنها به عرش خداوند رحمن جلّ جلالُه نزدیکتر است. و آن کسانیکه با محمّد ص در این بهشت هستند امامان دوازده گانه می باشند).
حضرت علی (ع) می فرمایند: (إِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ یَنْظُرُونَ إلَی مَنَازِلِ شِیعَتِنَا کَمَا یَنْظُرُ الإنْسَانُ إلَی الْکَوَاکِبِ؛[3] اهل بهشت به مسکن ها و منزلهای شیعیان ما نظر می کنند همچنانکه مردم به ستارگان نظر می کنند.)
و شاید پایین ترین درجه بهشت، حظیره باشد که برای شیعیان فاسق ومومنان طایفه جن به آنجا می روند.[4]
و درباره جنه الماوی و جنه النعیم باید گفت که ماوی به معنای جایگاه و نعیم به معنای پر نعمت است:
مَأوی: اسم مکان است از اوی یعنی جایگاهی که در آن مسکن میگیرند.[5]
(نعیم): نعمت وسیع و کثیر.[6]
و هر کدام میتواند اشاره به یک درجه از بهشت داشته باشد:
(قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَمَّا الْجِنَانُ الْمَذْکُورَةُ فِی الْکِتَابِ فَإِنَّهُنَّ جَنَّةُ عَدْنٍ وَ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ وَ جَنَّةُ نَعِیمٍ وَ جَنَّةُ الْمَأْوَی؛[7] امام باقر (ع) فرمود اما آن بهشتها که در قرآن ذکر شده است: 1- بهشت عدن 2- بهشت فردوس 3- بهشت نعیم 4- بهشت جنة المأوی.)
[1]. خطبه 85 نهج البلاغه.
[2]. إکمال الدّین صدوق، ج 1، ص 300.
[3]. بحار الأنوار ج10، ص 107.
[4]. رک: ترجمه تفسیر المیزان، ج18، ص: 334.
[5]. قاموس قرآن، ج1، ص: 145.
[6]. قاموس قرآن، ج7، ص: 84.
[7]. الکافی، ج8، ص: 100.
- [سایر] طبقات و درجات بهشت چگونه است؟ و آیا غیر از دو بهشت خائفان بهشت دیگری هم وجود دارد؟
- [سایر] آیا زندگی اخروی فردی است یا اجتماعی یعنی همه در یک بهشت حضور دارند البته با اختلاف درجات؟
- [سایر] آنانی که بعد از پاک شدن به بهشت می روند و درجات پایین دارند، چه اندازه با پیامبران و امامان دیدار و گفتگو می کنند؟
- [سایر] « جنه المأوی » چگونه بهشتی است؟
- [سایر] بهشت مؤمنین دارای چه خصوصیاتی است؟
- [سایر] فرق « جنه المأوی » با « جنه الخلد » در چیست؟
- [سایر] درجات ایمان را نام ببرید.
- [سایر] درجات خلیفه اللهی را بیان کنید؟
- [سایر] نهرهای چهارگانه جاری در بهشت چه نام دارد و دارای چه خصوصیاتی است؟
- [سایر] درجات توحید و شرک را بیان کنید؟
- [آیت الله جوادی آملی] .خرید و فروش میوهه ایی که چند بار از بوته ها چیده میشوند , مانند خیار، بادمجان، گوجه، نیز سبزی های گوناگون , در صورتی که نمایان شده باشند و نوبتهای بهرهبرداری از آنها تعیین شوند, صحیح است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درجه سوم از امر به معروف و نهی از منکر آن است که اگر معصیتکار، به زبان خوش و کلام حسن، ترک معصیت نکرد، با غلظت و کلام خشن و تعییر و سرزنش، امر و نهی کند با مراعات ترتیب درجات زبری و خشونت.
- [آیت الله اردبیلی] زنی که عادت وقتیّه دارد، اگر بیشتر از ده روز خون ببیند، چنانچه مقداری از خون دارای صفات حیض بوده و بقیه دارای صفات حیض نباشد، باید خونی را که دارای صفات حیض است، حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد، به شرط آن که اولاً: خونی که دارای صفات حیض است، کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد و ثانیا: خون دیگری با آن تعارض نکند؛ یعنی قبل از گذشتن ده روز از پایان خون اول که دارای صفات حیض است، خون دیگری نبیند که دارای صفات حیض بوده و مجموع آن و خون اول و روزهایی که در بین آنها واقع شده، بیشتر از ده روز باشد.
- [آیت الله بروجردی] اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همهی آنها دارای شرطهایی که در (مسأله 2618) گفته شده بودهاند، شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده، شکار حرام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه چند سگ را برای شکار حیوانی بفرستند چنانچه همه آنها دارای شرایط فوق باشد شکار حلال است و اگر بعضی از آنها دارای این شرایط نیست شکار حرام است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر چند سگ را بفرستند و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه آنها دارای شرطهایی که ذکر شد بودهاند شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده شکار حرام است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر هنگام دفاع با رعایت مراتب آن به شخص تجاوزگر زیان مالی و جانی یا نقص عضو وارد شود، دفاع کننده ضامن نیست؛ ولی اگر درجات خفیف تر یا فرار میسّر باشد و دفاع کننده هم متوجّه این جهت بوده و با این حال به مراحل بالاتر و شدیدتر عمل نموده باشد، ضامن است و در هر صورت اگر از سوی مهاجم به دفاع کننده خسارتی برسد، شخص مهاجم ضامن است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر چند سگ را بفرستد وباهم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه آنها دارای شرطهایی که در گذشته گفته شده بودهاند، شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبود، شکار حرام است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند چنانچه همه انها دارای شرطهایی که در مساله گذشت باشند شکار حلال است و اگر یکی از انها دارای ان شرطها نباشد شکار حرام است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر چند سگ را بفرستد و باهم حیوانی را شکار کنند؛ چنانچه همه آنها دارای شرطهائی که در مسأله (2618) گفته شد بوده اند؛ شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده؛ شکار حرام است.