قطعا در دنیا مفاسد و خلافهای بسیاری وجود دارد و هر کس پستی ها و پلشتی های بسیاری را دیده و می بیند. اما این مساله پدیده ای جدید نیست! بلکه از روز اول خلقت بشر وجود داشته است و فرشتگان به همین دلیل به خلقت انسان معترض بوده اند: (وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ[بقره/30] (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: (من در روی زمین، جانشینی [نماینده ای] قرار خواهم داد.) فرشتگان گفتند: (پروردگارا!) آیا کسی را در آن قرار می دهی که فساد و خونریزی کند؟!) و انسان باید متوجه باشد که در کنار پلشتی های موجود، زیبایی های بسیاری نیز وجود دارد که همان امر سبب شد، خدای متعال انسان را خلق کند. مفاسد و خون ریزی ها و جنایت ها، همیشه تاریخ وجود داشته اند و شاید در برهه هایی شدیدتر از اکنون بوده است! آنچه مهم است اینکه انسان از بستری که می تواند او را به رشد برساند نهایت استفاده را کرده، و استعدادهای وجود خویش را شکوفا کند. و درباره اینکه دنیا نیز رو به رشد است نیز می توان تردیدهایی مطرح کرد! اولا معیار رشد چیست؟ شهرهای بزرگ، جمعیت زیاد، تکنولوژی یا ...؟ آیا در کنار اینها آلودگی محیط زیست و تخریب آن، چشم انداز تیره و تار منابعی که به سرعت در حال مصرف است و ... دیده نمی شود؟ حتی اگر این موارد را نبینیم و رشد دنیا را هم صرفا در مظاهر مادی آن ببینیم، از کجا مطمئن باشیم که اکنون در عالی ترین دوران رشد بشر قرار داریم؟ قرآن از دوران هایی نام می برد که بشر در قله پیشرفت و رفاه مادی بوده: (أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ * إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتیِ لَمْ یخُلَقْ مِثْلُهَا فیِ الْبِلَدِ * وَ ثَمُودَ الَّذِینَ جَابُواْ الصَّخْرَ بِالْوَادِ[فجر/6-9] آیا ندیدی پروردگارت با قوم )عاد) چه کرد؟! و با آن شهر (ارَم) با عظمت، همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده بود! و قوم (ثمود) که صخره های عظیم را از (کنار) درّه می بریدند (و از آن خانه و کاخ می ساختند)) البته اگر کسی به صرف اخبار قرآن نمی تواند چنین مساله ای را بپذیرد، کمی درباره شگفتی های اهرام مصر و نظیر آن مطالعه کند که آنچه بشر هزارها سال قبل ساخته، آیا امروز همه اسرارش کشف شده است؟ به هر حال پیشرفت دنیا یا تنازل بشر هر دو می تواند مورد خدشه واقع شود. و ما معتقدیم که بشر زمانی به اوج پیشرفت می رسد که معنویت او نیز در قله رشد قرار گیرد که خدای متعال وعده داده است نعمات مادی در زمانی است که بشر همگام با سنت های الهی باشد: (وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلی قُوَّتِکُمْ[هود/52] و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید.)
قطعا در دنیا مفاسد و خلافهای بسیاری وجود دارد و هر کس پستی ها و پلشتی های بسیاری را دیده و می بیند. اما این مساله پدیده ای جدید نیست! بلکه از روز اول خلقت بشر وجود داشته است و فرشتگان به همین دلیل به خلقت انسان معترض بوده اند:
(وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ[بقره/30] (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: (من در روی زمین، جانشینی [نماینده ای] قرار خواهم داد.) فرشتگان گفتند: (پروردگارا!) آیا کسی را در آن قرار می دهی که فساد و خونریزی کند؟!)
و انسان باید متوجه باشد که در کنار پلشتی های موجود، زیبایی های بسیاری نیز وجود دارد که همان امر سبب شد، خدای متعال انسان را خلق کند.
مفاسد و خون ریزی ها و جنایت ها، همیشه تاریخ وجود داشته اند و شاید در برهه هایی شدیدتر از اکنون بوده است! آنچه مهم است اینکه انسان از بستری که می تواند او را به رشد برساند نهایت استفاده را کرده، و استعدادهای وجود خویش را شکوفا کند.
و درباره اینکه دنیا نیز رو به رشد است نیز می توان تردیدهایی مطرح کرد! اولا معیار رشد چیست؟ شهرهای بزرگ، جمعیت زیاد، تکنولوژی یا ...؟ آیا در کنار اینها آلودگی محیط زیست و تخریب آن، چشم انداز تیره و تار منابعی که به سرعت در حال مصرف است و ... دیده نمی شود؟
حتی اگر این موارد را نبینیم و رشد دنیا را هم صرفا در مظاهر مادی آن ببینیم، از کجا مطمئن باشیم که اکنون در عالی ترین دوران رشد بشر قرار داریم؟ قرآن از دوران هایی نام می برد که بشر در قله پیشرفت و رفاه مادی بوده:
(أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ * إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتیِ لَمْ یخُلَقْ مِثْلُهَا فیِ الْبِلَدِ * وَ ثَمُودَ الَّذِینَ جَابُواْ الصَّخْرَ بِالْوَادِ[فجر/6-9] آیا ندیدی پروردگارت با قوم )عاد) چه کرد؟! و با آن شهر (ارَم) با عظمت، همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده بود! و قوم (ثمود) که صخره های عظیم را از (کنار) درّه می بریدند (و از آن خانه و کاخ می ساختند))
البته اگر کسی به صرف اخبار قرآن نمی تواند چنین مساله ای را بپذیرد، کمی درباره شگفتی های اهرام مصر و نظیر آن مطالعه کند که آنچه بشر هزارها سال قبل ساخته، آیا امروز همه اسرارش کشف شده است؟
به هر حال پیشرفت دنیا یا تنازل بشر هر دو می تواند مورد خدشه واقع شود. و ما معتقدیم که بشر زمانی به اوج پیشرفت می رسد که معنویت او نیز در قله رشد قرار گیرد که خدای متعال وعده داده است نعمات مادی در زمانی است که بشر همگام با سنت های الهی باشد:
(وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلی قُوَّتِکُمْ[هود/52] و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید.)
- [سایر] چرا خداوند پیغمبری از جنس زنان برای بشریت نفرستاده است؟
- [سایر] دلایل وجود یک منجی برای عالم بشریت چیست؟
- [سایر] ویژگی های منجی عالم بشریت از دیدگاه مسیحیت چیست؟
- [سایر] چرا نباید ما همانند گذشتگان از وجود امامی که راهنمای بشریت باشد، برخوردار باشیم؟
- [سایر] آیا در نهج البلاغه به موضوع ظهور و منجی عالم بشریت، اشارهای شده است؟
- [سایر] آیا قرآن فقط برای مردم عربستان نازل شده یا برای همه بشریت است؟
- [سایر] مطابق قواعد مدت حیات بشریت بعد از ظهور چه مقداری باید باشد؟
- [سایر] اولین اثار تاریخ تمدن بشریت کی؟ و در کدام منطقه پیداشده است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] کراهت صعود به جبل الرحمه ایا قبل از نیت وقوف به عرفات است یا بعد از ان
- [سایر] با توجه به اینکه پول سبب رونق مناسک دینی می شود، آیا اقتصاد زیر بنای اصلی تاریخ و بشریت نیست؟
- [امام خمینی] اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامدهاند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمدهاند صحیح و آنها که به دنیا نیامدهاند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک میشوند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی کالایی را برای تجارت در اختیار داشت و در وسط سال, قیمت آن افزایش یافت و آن را نفروخت , در پایان سال , قیمت آن تنزّل کرد، خمسِ افزایش قیمت وسط سال، واجب نیست، اگرچه عدم فروش در وسط سال، برای گرانتر شدن و غیر آن باشد.
- [آیت الله سبحانی] وقف بر معدوم صحیح نیست بنابراین اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اولاد که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.
- [آیت الله سبحانی] وقف بر معدوم صحیح نیست بنابراین اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اولاد که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] وقف برای کسانی که هنوز به دنیا نیامده اند صحیح نمی باشد، ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمده اند و بعضی هنوز به دنیا نیامده اند صحیح است (مانند وقف بر فرزندان موجود و نسلهای آینده) و آنها که بعداً به دنیا می آیند در آن وقف شریک خواهند شد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقفبرای اشخاص که بعضی از آنهابه دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند
- [آیت الله مظاهری] اگر مالی را برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمدهاند وقف کند وقف صحیح است و آنها که به دنیا نیامدهاند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک میشوند و همچنین اگر مالی را فقط برای کسانی که به دنیا نیامدهاند وقف کند نیز صحیح است.
- [آیت الله اردبیلی] وقف بر معدوم یعنی افرادی که وجود ندارند صحیح نیست، امّا چنانچه وقفِ مال جهت افرادی که به دنیا نیامدهاند و در شکم مادر هستند باشد، اشکالی ندارد؛ همچنین وقف بر معدوم به تبع موجود یعنی برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمدهاند صحیح است، مانند وقف بر اولاد و در این صورت طبقات بعد که به دنیا نیامدهاند، بعد از به دنیا آمدن با دیگران شریک میشوند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] وقف برای کسانی که وجود داشته باشند صحیح است اما برای کسانی که هنوز به دنیا نیامده اند اشکال دارد. و وقف برای کسانی که برخی از آنها وجود دارند هر چند برخی از آنها هنوز به دنیا نیامده اند صحیح است و افرادی که بعداً به دنیا می آیند با افرادی که فعلاً وجود دارند شریک می شوند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر قیمت جنسی که برای تجارت خریده بالا رود و به امید آن که قیمت آن بالاتر رود، تا بعد از تمام شدن سال آن را نفروشد و قیمت آن تنزل پیدا کند، خمس مقداری را که بالا رفته، باید بدهد؛ ولی اگر به اندازهای نگه دارد که تجار معمولاً برای گران شدن جنس آن را نگه میدارند، لازم نیست خُمس مقداری را که قیمت آن بالا رفته و سپس پایین آمده، بدهد.