در گفتاری که الهی بودن آن مسلم است، خدای متعال برای ورود به بهشت دو شرط مقرر کرده است: 1- ایمان 2- عمل صالح (مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ یَعْمَلْ صالِحاً یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً؛[طلاق/11] هر کس به خدا ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهد، او را در باغهایی از بهشت وارد سازد که از زیر (درختانش) نهرها جاری است، جاودانه در آن میمانند.) پس ورود به بهشت، تنها به دین مرتبط نمی شود که فرض کنیم هر مسلمانی وارد بهشت می شود. چه بسا اسلام عده ای از مسلمانان صرفا لقلقه زبانشان باشد. و در ابراز ایمان فرقی با مشرکان نداشته باشند. اینان تنها به تبع پدرانشان، ادعایی می کنند بدون اینکه کوچکترین اندیشه ای درباره آن داشته باشند. (قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ؛ [زخرف/22] میگویند: پدرانمان را بر آیینی یافتیم و ما از پی آنها میرویم.) خدای متعال چنین کسانی را دعوت کرده که ایمان بیاورند! گویی که ایمان آن ها، ایمان نیست: (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلی رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْل؛[نساء/136] ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبرش و این کتاب که بر پیامبرش نازل کرده و آن کتاب که پیش از آن نازل کرده، به حقیقت ایمان بیاورید.) و از سویی عمل صالح بدون ایمان به خدای متعال نیز معنایی ندارد. چگونه کسی می تواند ادعای عمل صالح بکند، در حالی که به بزرگترین ظلم ها مبتلا شده است: (إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ؛[لقمان/13] شرک، ظلم بزرگی است.) خدای متعال اعمال خوب چنین عده ای را نیز نمی پذیرد: (إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ؛[مائده/27] خدا، تنها از پرهیزگاران میپذیرد.) و ایمان آن ها نیز پذیرفتنی نخواهد بود. چون ایمان در جایی معنا می یابد که شخص متوجه بنده بودن خود باشد، و از تمام دستورات مولی تبعیت کند و تسلیم محض باشد. کسی که برای خود حق قائل است که خلاف دستور خدا، دینی را انتخاب کند، قطعا از او پذیرفته نخواهد شد: (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ؛[آل عمران/85] و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است.) و کسانی که علیرغم فهم حقانیت رسالت حضرت محمد(ص) به آن متعبد نشده اند، در بیان الهی کافر خوانده شده اند و مورد تهدید قرار گرفته اند: (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ؛[آل عمران/19] هر آینه دین در نزد خدا دین اسلام است. و اهل کتاب راه خلاف نرفتند، مگر از آن پس که به حقّانیّت آن دین آگاه شدند، و نیز از روی حسد. آنان که به آیات خدا کافر شوند، بدانند که او به زودی به حسابها خواهد رسید.) البته درباره بهشت و جهنم، می توان معیارها و ملاک ها را به همین وضوح بیان کرد. اما درباره اشخاص، اگر ابهامی وجود دارد، بهترین کار سکوت است. شاید کسی واقعا به رشد عقلانی نرسیده تا حقانیت اسلام را دریابد که خدای متعال به چنین کسی وعده عذاب نداده است. و سرنوشت این عده، در قیامت به دست خدای متعال روشن می شود. هر چند این عده باید نهایت تلاش خود را به کار گیرند: (إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً؛[نساء/97] همانا کسانی که فرشتگان آنها را در حالی که ستمکار نفس خویشند قبض روح میکنند (به آنها) گویند: در چه (حالی از نظر دین) بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم (ناتوان شده در جنبه ایمان و عمل). فرشتگان گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن (از محیط کفر به محیط اسلام) مهاجرت کنید؟! پس آنان جایگاهشان جهنم است و آن بد جای بازگشتی است.)
در گفتاری که الهی بودن آن مسلم است، خدای متعال برای ورود به بهشت دو شرط مقرر کرده است: 1- ایمان 2- عمل صالح
(مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ یَعْمَلْ صالِحاً یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً؛[طلاق/11] هر کس به خدا ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهد، او را در باغهایی از بهشت وارد سازد که از زیر (درختانش) نهرها جاری است، جاودانه در آن میمانند.)
پس ورود به بهشت، تنها به دین مرتبط نمی شود که فرض کنیم هر مسلمانی وارد بهشت می شود. چه بسا اسلام عده ای از مسلمانان صرفا لقلقه زبانشان باشد. و در ابراز ایمان فرقی با مشرکان نداشته باشند. اینان تنها به تبع پدرانشان، ادعایی می کنند بدون اینکه کوچکترین اندیشه ای درباره آن داشته باشند.
(قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ؛ [زخرف/22] میگویند: پدرانمان را بر آیینی یافتیم و ما از پی آنها میرویم.)
خدای متعال چنین کسانی را دعوت کرده که ایمان بیاورند! گویی که ایمان آن ها، ایمان نیست:
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلی رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْل؛[نساء/136] ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبرش و این کتاب که بر پیامبرش نازل کرده و آن کتاب که پیش از آن نازل کرده، به حقیقت ایمان بیاورید.)
و از سویی عمل صالح بدون ایمان به خدای متعال نیز معنایی ندارد. چگونه کسی می تواند ادعای عمل صالح بکند، در حالی که به بزرگترین ظلم ها مبتلا شده است: (إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ؛[لقمان/13] شرک، ظلم بزرگی است.)
خدای متعال اعمال خوب چنین عده ای را نیز نمی پذیرد:
(إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ؛[مائده/27] خدا، تنها از پرهیزگاران میپذیرد.)
و ایمان آن ها نیز پذیرفتنی نخواهد بود. چون ایمان در جایی معنا می یابد که شخص متوجه بنده بودن خود باشد، و از تمام دستورات مولی تبعیت کند و تسلیم محض باشد. کسی که برای خود حق قائل است که خلاف دستور خدا، دینی را انتخاب کند، قطعا از او پذیرفته نخواهد شد: (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ؛[آل عمران/85] و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است.)
و کسانی که علیرغم فهم حقانیت رسالت حضرت محمد(ص) به آن متعبد نشده اند، در بیان الهی کافر خوانده شده اند و مورد تهدید قرار گرفته اند: (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ؛[آل عمران/19] هر آینه دین در نزد خدا دین اسلام است. و اهل کتاب راه خلاف نرفتند، مگر از آن پس که به حقّانیّت آن دین آگاه شدند، و نیز از روی حسد. آنان که به آیات خدا کافر شوند، بدانند که او به زودی به حسابها خواهد رسید.)
البته درباره بهشت و جهنم، می توان معیارها و ملاک ها را به همین وضوح بیان کرد. اما درباره اشخاص، اگر ابهامی وجود دارد، بهترین کار سکوت است. شاید کسی واقعا به رشد عقلانی نرسیده تا حقانیت اسلام را دریابد که خدای متعال به چنین کسی وعده عذاب نداده است. و سرنوشت این عده، در قیامت به دست خدای متعال روشن می شود. هر چند این عده باید نهایت تلاش خود را به کار گیرند: (إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً؛[نساء/97] همانا کسانی که فرشتگان آنها را در حالی که ستمکار نفس خویشند قبض روح میکنند (به آنها) گویند: در چه (حالی از نظر دین) بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم (ناتوان شده در جنبه ایمان و عمل). فرشتگان گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن (از محیط کفر به محیط اسلام) مهاجرت کنید؟! پس آنان جایگاهشان جهنم است و آن بد جای بازگشتی است.)
- [سایر] آیا دین زرتشتی دین الهی است؟
- [آیت الله سبحانی] شخصی از والدین زرتشتی متولد شد. پدرش دو سال بعد مرد و پس از گذشت چند سال ادعا شد که پدرش یک روز قبل از مرگ مسلمان شده بود. اگر این فرزند کافر در حکم، مسلمان تلقی شود و پس از بلوغ به همان دین مادرزادی خود(زرتشتی) ادامه دهد، آیا ارث به او تعلق می گیرد؟
- [سایر] مگر دین زرتشتی نمیگوید : پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک، پس چرا آن را دین باطلی میدانید؟
- [سایر] آیا مردم زرتشتی ایران به زور مسلمان شدند؟
- [سایر] سوالی تاریخی دینی دارم، آیا دین زرتشتی دین الهی است؟ این که زمانی برای ما اتفاق ناگواری می افتد از خواست خدا بوده؟
- [سایر] چرا برخی افراد دین دارند و برخی ندارن؟ چرا بضی افراد مسلنانند و برخی زرتشتی یا مسیحی؟
- [آیت الله بهجت] نظر اسلام را درباره ارمنی، مسیحی، کلیمی، یهودی و زرتشتی بفرمایید.
- [سایر] چرا ابوطالب با تمام حمایتی که از محمد کرد تا آخر عمرش مسلمان نشد و بر دین ابراهیم باقی ماند ؟ چگونه است که محمد گفته است ابوطالب با تمام خدماتی که کرد ولی به خاطر این که مسلمان نشد به بهشت نمی رود؟
- [آیت الله مظاهری] آیا بهشت فقط مخصوص شیعیان است یا اگر یکی از اهل تسنن یا حتی غیر مسلمانان به تعالیم دین یا مذهب خود به درستی عمل نماید هم می تواند وارد بهشت شود؟
- [سایر] آیا فقط شیعه بهشت می رود یا از غیر شیعیان نیز کسانی بهشت خواهند رفت؟
- [آیت الله اردبیلی] زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمیتواند با زنهای کافر غیر اهل کتاب یهودی، مسیحی و زرتشتی ازدواج کند، ولی ازدواج دائم یا موقّت با زنهای اهل کتاب مانعی ندارد؛ البته چنانچه مردی همسر مسلمان داشته باشد، بدون اجازه او نمیتواند با زن کتابی ازدواج نماید مگر آن که او را متعه نماید و مدّت ازدواجش بسیار کوتاه باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تحصیل اعتقاد به اصول دین و مبانی اسلام بر هر مسلمان، واجب است.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام، تعرّب پس از هجرت است، و معنای آن این است که انسان جایی رود که نتواند دین خود را حفظ کند؛ نظیر اینکه جایی رود که از معنویات و مسائل اسلامی دور بماند و نتواند او و وابستگان به او برخوردار از آشنائی با اسلام و مسائل دینی و معنویات انسانی شوند، و نظیر اینکه جایی رود که میداند خود او یا وابستگان به او فاسد میشوند، و اگر در چنین جاهایی باشد، خروج از آنجا را قرآن شریف واجب مؤکّد میداند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود یا حکم ضروری دین یعنیحکمی را که مسلمانان جز دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز وروزه را انکار کند در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتدّ میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثلاً واجببودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله بروجردی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله خوئی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقههائی بوده باشد که در مسألة (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه درصورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد میشود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر میشود بر او مترتب است.
- [آیت الله نوری همدانی] مسلمانی که منکر خدا یا معاد یا پیغمبر شود ، یا حکم ضروری دین ، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند ، مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند ، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است و انکار آن ، انکار نبوّت پیغمبر ( صلّی الله علیه وآله ) است ، مرتّد است .
- [آیت الله مظاهری] اگر بعضی از مسؤولین ممالک اسلامی موجب بسط نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی اجانب شود که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، یا موجب بسط اشاعه فحشا و گناهان بزرگ یا ترک واجبات شود خود به خود عزل میشود و بر مسلمانان لازم است با او مخالفت کنند و از اسلام و مصالح مسلمین دفاع کنند.