آیا حضرت علی (ع) در زمان حکومتشان؛ به دلیل مصلحت قوانین دینی را تغییر می دادند؟
در ابتدا باید به این نکته دقت کرد که تغییر قوانین دینی، از یک منظر تغییر قانون نیست. بلکه با دقت روشن می شود که موضوعات دچار تغییر می شوند و هر موضوعی حکم خاص خویش را به همراه می آورد. به عنوان نمونه نماز باید به صورت ایستاده اقامه شود. و از سویی می دانیم که برای اشخاص ناتوان حکم به قیام در نماز نمی شود و نماز نشسته و حتی خوابیده آن ها نیز صحیح است. آنچه در اینجا عوض شده، حکم نیست. بلکه حکم ایستادن برای شخص توانا است و شخص ناتوان حکم دیگری دارد. بنابراین موضوع قانون عوض می شود و قانون برای هر موضوعی همیشه ثابت است. درباره جایگاه مصلحت در دین نیز باید متوجه باشیم که این مسائل، مطابق فقه شیعه است. و فقه شیعه نیز برگرفته از قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) است. به هر حال در این جا به چند نمونه از مصلحت سنجی های امام علی(ع) اشاره می کنم. 1-خانه نشینی بیست و پنج ساله : ولایت یکی از اصول اساسی دین،  بلکه اساسی ترین آن هاست. امام باقر (ع) می فرمایند: بنای اسلام روی پنج پایه است: نماز و زکاة و روزه و حج و ولایت و چنانچه برای ولایت در روز غدیر فریاد زده شد، برای چیز دیگری فریاد زده نشد.[1] حال که تحقق کامل ولایت با به دست گرفتن حکومت صورت می گیرد و حضرت علی (ع) 25 سال صبر نمودند، چه چیزی جز مصلحت می تواند معنای این عمل را روشن کند؟ حضرت می فرمایند: و در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پاخیزم یا در این محیط خفقان‌زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم. که پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می‌دارد. پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه‌تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود.[2] 2- عفو مجرمان: امام صادق (ع) می فرمایند: روش حضرت علی (ع) در مقابل اهل بصره (جنگ جمل) برای شیعه بسیار نیک بود. حضرت می دانست که دشمن به قدرت می رسد و اگر در جنگ جمل آن ها را به اسارت در می آورد، شیعه نیز در دوران بعد به اسارت کشیده می شدند! سپس سائل از روش حضرت مهدی (عج) می پرسند که ایا ایشان نیز مانند حضرت علی (ع) عمل می کنند،  حضرت می فرمایند: نه! حضرت به خلاف روش حضرت علی(ع) رفتار می کند![3] این حدیث به خوبی نشان می دهد که حضرت مصلحت را مقدم می دارند. 3- پذیرفتن حکمیت در جنگ صفین: مطابق آیه قرآن جنگ با معاویه باید تا آن جا ادامه پیدا می کرد که معاویه منکوب شود. (وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری‌ فَقاتِلُوا الَّتی‌ تَبْغی‌ حَتَّی تَفی‌ءَ إِلی‌ أَمْرِ اللَّهِ[حجرات/9] و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد.) اما از مسائل مسلم است که حضرت به دلیل شرایط اردوگاه خود، به حکمیت تن دادند. 4- تغییر در موارد زکات: شهید مطهری در این باره می نویسند:  در مورد زکات هم این مسئله مطرح است که آیا حکومت اسلامی می‌تواند چیز دیگری را- ولو به نام زکات- وضع کند یا نه؟ بله می‌تواند. امیرالمؤمنین در زمان حکومتشان برای اسب زکات وضع کردند و این از مسلّمات است. ... وضعیت اسب و اسب داری جوری بود که امیرالمؤمنین به حسب مصلحت آن زمان، از اختیاراتی که به عنوان یک ولیّ امر شرعی داشتند استفاده کردند و زکات اسب را وضع کردند.[4] موارد از این دست نیز فراوان می توان یافت تا آنجا که حضرت علی (ع) بدعت های مسلم و واضحی نظیر نماز تراویح  را (بعد از تبیین مساله) به حال خود رها می کنند. و در خطبه ای مفصل به موارد متعددی اشاره می کنند که به دلیل مصلحت نمی توانند حکم خدا را به سر جای خویش باز گردانند. برای مشاهده این خطبه می توانید به این آدرس مراجعه کنید: www.soalcity.ir/node/2022 [1]. الکافی، ج‌2، ص21. [2]. خطبه 3 نهج البلاغه. [3]. کافی، ج5، ص 33، حدیث 3. [4]. مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج‌21، ص318.
عنوان سوال:

آیا حضرت علی (ع) در زمان حکومتشان؛ به دلیل مصلحت قوانین دینی را تغییر می دادند؟


پاسخ:

در ابتدا باید به این نکته دقت کرد که تغییر قوانین دینی، از یک منظر تغییر قانون نیست. بلکه با دقت روشن می شود که موضوعات دچار تغییر می شوند و هر موضوعی حکم خاص خویش را به همراه می آورد. به عنوان نمونه نماز باید به صورت ایستاده اقامه شود. و از سویی می دانیم که برای اشخاص ناتوان حکم به قیام در نماز نمی شود و نماز نشسته و حتی خوابیده آن ها نیز صحیح است. آنچه در اینجا عوض شده، حکم نیست. بلکه حکم ایستادن برای شخص توانا است و شخص ناتوان حکم دیگری دارد. بنابراین موضوع قانون عوض می شود و قانون برای هر موضوعی همیشه ثابت است.

درباره جایگاه مصلحت در دین نیز باید متوجه باشیم که این مسائل، مطابق فقه شیعه است. و فقه شیعه نیز برگرفته از قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) است.

به هر حال در این جا به چند نمونه از مصلحت سنجی های امام علی(ع) اشاره می کنم.

1-خانه نشینی بیست و پنج ساله : ولایت یکی از اصول اساسی دین،  بلکه اساسی ترین آن هاست. امام باقر (ع) می فرمایند: بنای اسلام روی پنج پایه است: نماز و زکاة و روزه و حج و ولایت و چنانچه برای ولایت در روز غدیر فریاد زده شد، برای چیز دیگری فریاد زده نشد.[1]

حال که تحقق کامل ولایت با به دست گرفتن حکومت صورت می گیرد و حضرت علی (ع) 25 سال صبر نمودند، چه چیزی جز مصلحت می تواند معنای این عمل را روشن کند؟

حضرت می فرمایند: و در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پاخیزم یا در این محیط خفقان‌زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم. که پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می‌دارد. پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه‌تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود.[2]

2- عفو مجرمان: امام صادق (ع) می فرمایند: روش حضرت علی (ع) در مقابل اهل بصره (جنگ جمل) برای شیعه بسیار نیک بود. حضرت می دانست که دشمن به قدرت می رسد و اگر در جنگ جمل آن ها را به اسارت در می آورد، شیعه نیز در دوران بعد به اسارت کشیده می شدند! سپس سائل از روش حضرت مهدی (عج) می پرسند که ایا ایشان نیز مانند حضرت علی (ع) عمل می کنند،  حضرت می فرمایند: نه! حضرت به خلاف روش حضرت علی(ع) رفتار می کند![3]

این حدیث به خوبی نشان می دهد که حضرت مصلحت را مقدم می دارند.

3- پذیرفتن حکمیت در جنگ صفین: مطابق آیه قرآن جنگ با معاویه باید تا آن جا ادامه پیدا می کرد که معاویه منکوب شود.
(وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری‌ فَقاتِلُوا الَّتی‌ تَبْغی‌ حَتَّی تَفی‌ءَ إِلی‌ أَمْرِ اللَّهِ[حجرات/9] و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد.)

اما از مسائل مسلم است که حضرت به دلیل شرایط اردوگاه خود، به حکمیت تن دادند.

4- تغییر در موارد زکات: شهید مطهری در این باره می نویسند:  در مورد زکات هم این مسئله مطرح است که آیا حکومت اسلامی می‌تواند چیز دیگری را- ولو به نام زکات- وضع کند یا نه؟ بله می‌تواند. امیرالمؤمنین در زمان حکومتشان برای اسب زکات وضع کردند و این از مسلّمات است. ... وضعیت اسب و اسب داری جوری بود که امیرالمؤمنین به حسب مصلحت آن زمان، از اختیاراتی که به عنوان یک ولیّ امر شرعی داشتند استفاده کردند و زکات اسب را وضع کردند.[4]

موارد از این دست نیز فراوان می توان یافت تا آنجا که حضرت علی (ع) بدعت های مسلم و واضحی نظیر نماز تراویح  را (بعد از تبیین مساله) به حال خود رها می کنند. و در خطبه ای مفصل به موارد متعددی اشاره می کنند که به دلیل مصلحت نمی توانند حکم خدا را به سر جای خویش باز گردانند.

برای مشاهده این خطبه می توانید به این آدرس مراجعه کنید: www.soalcity.ir/node/2022

[1]. الکافی، ج‌2، ص21.
[2]. خطبه 3 نهج البلاغه.
[3]. کافی، ج5، ص 33، حدیث 3.
[4]. مجموعه ‌آثار استاد شهید مطهری، ج‌21، ص318.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین