مسأله ولایت فقیه از دو دیدگاه قابل بررسی است و هر یک نتایج ویژه ای دارد که هرچند با یکدیگر متنافی نمی باشند ولی در عین حال تفاوتهای چشمگیری با هم دارند: الف) دیدگاه اول از منظر قانون اساسی است. با توجه به این که قانون اساسی هر کشوری در قلمرو همان کشور اعتبار دارد از این رو حاکمیتش هرچه باشد - چه ولایت فقیه یا غیر آن - تنها در گستره همان کشور است و نسبت به ماورای آن قدرت نفی و اثبات چیزی را ندارد. بنابراین رهبر جمهوری اسلامی و ولی فقیه، تنها حاکم ایران است و دستوراتش در حکومت جمهوری اسلامی، مطاع است. ب) دیدگاه دیگر از نقطه نظر مذهبی و ایدئولوژیکی است. بر این اساس مسأله گستره فراخ تری مییابد. یعنی پیروان آیین واحد در سرزمینهای مختلف میتوانند نظام و رهبری واحدی را برگزینند و یا دین میتواند سیستم و رهبر واحدی را برای آنان با معیارهای خاصی تعیین کند. در نگرش اسلامی چون جهان اسلام با نظام فکری واحد و دارای سرنوشت مشترک است وحتی دشمنان مشترک دارد ایجاب میکند که دارای رهبری واحد نیز باشد که بتواند تمام امت را به طور یکپارچه و هماهنگ به حرکت درآورد و در برابر حرکتهای دشمنان بسیج نماید. خصوصا که از نظر دینی، چیزی به نام سرزمین اعتبار ندارد و وطن پرستی و ... جایگاهی ندارد. در نگاه دینی با مفهوم امت مواجه هستیم که به جای چند خط اعتباری بر روی کاغذ، با معیارهای حقیقی تحقق می یابد و وسعت آن به اندازه قلوب مومنان است. بنابراین رهبری می تواند مرزهای اعتباری را در نوردد و یک رهبر برای تمام جهان تعیین شود و ولایت او بر همه مسلمانان باشد. این معنا استبعادی ندارد همان گونه که پاپ رهبری و مدیریت تمام مسیحیان کاتولیک را به عهده دارد و بین کشورهای مختلف در این جهت فرقی نیست. البته اگر در زمانی مصلحت این گونه باشد که یک رهبر بومی در منطقه ای، اداره آن را به دست بگیرد، مانعی بر سر راه این مساله نیست. اما این مصلحت ها، به معنای عدم امکان رهبری واحد برای تمام جهان نیست.
مسأله ولایت فقیه از دو دیدگاه قابل بررسی است و هر یک نتایج ویژه ای دارد که هرچند با یکدیگر متنافی نمی باشند ولی در عین حال تفاوتهای چشمگیری با هم دارند:
الف) دیدگاه اول از منظر قانون اساسی است. با توجه به این که قانون اساسی هر کشوری در قلمرو همان کشور اعتبار دارد از این رو حاکمیتش هرچه باشد - چه ولایت فقیه یا غیر آن - تنها در گستره همان کشور است و نسبت به ماورای آن قدرت نفی و اثبات چیزی را ندارد. بنابراین رهبر جمهوری اسلامی و ولی فقیه، تنها حاکم ایران است و دستوراتش در حکومت جمهوری اسلامی، مطاع است.
ب) دیدگاه دیگر از نقطه نظر مذهبی و ایدئولوژیکی است. بر این اساس مسأله گستره فراخ تری مییابد. یعنی پیروان آیین واحد در سرزمینهای مختلف میتوانند نظام و رهبری واحدی را برگزینند و یا دین میتواند سیستم و رهبر واحدی را برای آنان با معیارهای خاصی تعیین کند. در نگرش اسلامی چون جهان اسلام با نظام فکری واحد و دارای سرنوشت مشترک است وحتی دشمنان مشترک دارد ایجاب میکند که دارای رهبری واحد نیز باشد که بتواند تمام امت را به طور یکپارچه و هماهنگ به حرکت درآورد و در برابر حرکتهای دشمنان بسیج نماید.
خصوصا که از نظر دینی، چیزی به نام سرزمین اعتبار ندارد و وطن پرستی و ... جایگاهی ندارد. در نگاه دینی با مفهوم امت مواجه هستیم که به جای چند خط اعتباری بر روی کاغذ، با معیارهای حقیقی تحقق می یابد و وسعت آن به اندازه قلوب مومنان است.
بنابراین رهبری می تواند مرزهای اعتباری را در نوردد و یک رهبر برای تمام جهان تعیین شود و ولایت او بر همه مسلمانان باشد. این معنا استبعادی ندارد همان گونه که پاپ رهبری و مدیریت تمام مسیحیان کاتولیک را به عهده دارد و بین کشورهای مختلف در این جهت فرقی نیست.
البته اگر در زمانی مصلحت این گونه باشد که یک رهبر بومی در منطقه ای، اداره آن را به دست بگیرد، مانعی بر سر راه این مساله نیست. اما این مصلحت ها، به معنای عدم امکان رهبری واحد برای تمام جهان نیست.
- [سایر] چرا ولی فقیه با اینکه به وسیله خبرگان منتخب مردم ایران انتخاب شده است، بر تمام شیعیان جهان ولایت دارد؟
- [سایر] آیا ایران در پی صدور الگوی ولایت فقیه است؟
- [سایر] حکم اسلام درباره مخالفان ولایت فقیه چیست؟ آیا قبول نداشتن ولایت فقیه گناه و کفر است؟
- [سایر] ولایت فقیه در اسلام چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] چرا ولایت فقیه فقط در ایران است و چرا باید ولی فقیه و نمایندگان خبرگان رهبری ایرانی باشند؟
- [سایر] آیا در حکومت ولایت فقیه ، حقوق اجتماعی غیر مسلمانان مانند حقوق مسلمانان است؟
- [سایر] به نظر شما انقلاب اسلامی در تحولات بین الملل و جهان اسلام چه بازتابی داشته است؟
- [سایر] آیا ولایت فقیه به عنوان حکومتی حقانی، کارآمد هم هست؟ با وجود مصادیقی که برخی برای ناکارآمدی این نوع حکومت در ایران عنوان میکنند، چگونه میتوان مصادیق کارآمدی ولایت فقیه را برشمرد؟
- [سایر] لطفا درباره ی نقش رهبری ولایت فقیه در پیروزی انقلاب اسلامی و استمرار آن قدری توضیح بفرمایید.
- [سایر] آیا بحث ولایت فقیه بعد از انقلاب به وجود آمده و تداوم انقلاب اسلامی بدون آن ممکن نبوده است؟
- [آیت الله مظاهری] مسلمان باید به اصول دین اطمینان داشته باشد (1)، و در احکام غیر ضروری یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که اطمینان پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است.
- [آیت الله مظاهری] خمس را باید در این زمان به مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او بدهند که آنها صرف سادات فقیر و تقویت اسلام مخصوصاً اداره حوزههای علمیّه بنمایند، و اگر خود بخواهد به سیّد فقیری بدهد یا به مصرف دیگری برساند باید از مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او اجازه بگیرد و بدون اجازه نمیتواند آن را به مصرف برساند.
- [آیت الله مظاهری] زکات را خوب است در این زمان به مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او بدهند تا صرف فقرا و تقویت اسلام و مصالح مسلمین بنماید ولی خود زکات دهنده هم میتواند در همان موارد صرف نماید.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کافر ذمّ ی، یک پنجم زمینی را که از مسلمان خریده بود، به ولیّ خمس (ولی فقیه یا حاکم شرع ) به عنوان خمس تحویل دهد ; سپس همان مقدار زمینی را که خمس بوده, دوباره بخرد، باز هم باید خمس این مقدار زمینی را که دوباره خریده است بپردازد. خمس زمین مبادله شده در فرض اسلام ذمّی
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان به فتوای مجتهدی عمل کرد نمیتواند از مجتهد دیگر تقلید کند، مگر آنکه مجتهد دیگر اعلم از مجتهد اول شده باشد که لازم است به فتوای مجتهد دیگر عدول کند.
- [امام خمینی] عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، ولی در احکام غیر ضروری دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلًا اگرعدهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عده دیگر میگویند حرام نیست آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند آن را به جا آورد، پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر دشمن بر بلاد مسلمانان و سرحدات آن هجوم نماید، واجب است بر جمیع مسلمانان دفاع از آن بر هر وسیله ای که امکان داشته باشد: از بذل جان و مال. و در این امر احتیاج به اذن مجتهد جامع الشرائط نیست.
- [آیت الله مظاهری] به دست آوردن فتوای مجتهد سه راه دارد: اوّل: شنیدن از خود مجتهد. دوّم: شنیدن از کسی که مورد اطمینان است. سوّم: دیدن در رساله مجتهد.
- [آیت الله مظاهری] زمینهای آبادی که در صدر اسلام با جنگ به دست مسلمین افتاده، قابل خرید و فروش نیست ولی در این زمان که معلوم نیست آیا این زمینها (در ایران و عراق و ...) در صدر اسلام آباد بوده یا نه، ملک کسانی است که زمین در تصرّف آنهاست و خرید و فروش و سایر تصرّفات در آن جایز است.
- [آیت الله جوادی آملی] .تقلید مجتهد متوفّا در ابتدا جایز نیست؛ ولی بقای بر تقلید میت, اشکال ندارد و بقای بر تقلید مجتهد میت باید به فتوای مجتهد مطلق زنده باشد; خواه فرد به آن عمل کرده باشد یا نه. اگر مجتهد متوفّا اعلم باشد، بقای بر تقلید او احتیاطاً واجب است و اگر مجتهد زنده اعلم باشد، عدول از مجتهد متوفا به مرجع زنده, واجب است.