امیر المومنین(ع) در نامه ای به مالک اشتر، می نویسند: مهربانی بر رعیت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت کن و لطف داشته باش و برای آنها چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش که خوردنشان را مغتنم شماری مردم دو دسته اند: یا برادر ایمانی تو محسوب میشوند و یا مثل تو انسانند و هم کیش تو نیستند.[1] بنابر این غیر مسلمانان در جامعه اسلامی، مورد توجه حاکم هستند و حاکم باید سعی کند که حقوق اجتماعی آن ها را رعایت کند. و بعضی از تفاوت ها، به معنای عدم رعایت حقوق آن ها نیست به عنوان نمونه اگر غیر مسلمانان خراج می پرداختند، مسلمانان باید زکات می پرداختند. پس مسلمان و غیر مسلمان در تامین هزینه های حکومت هر دو دارای وظیفه بوده اند. و در بعضی موارد تفاوت به نحو واضح به نفع غیر مسلمانان است. چه بالاتر از اینکه غیر مسلمانان وظیفه جهاد را ندارند و از سوی دیگر تامین امنیت آنها به عهده حکومت اسلامی است. یعنی ممکن است مسلمانان در جهاد به شهادت برسند ، تا امنیت غیر مسلمانان تامین شود. به هر حال ملاک برخورداری از حقوق شهروندی ایمان نیست، حتی در جایی که امثال مسیحیان نجران در مناظره شکست می خورند و از پیشنهاد مباهله نیز فرار می کنند و هیچ تردیدی در عناد آن ها در عدم ایمان نیست، با منعقد کردن پیمان از حقوق شهروندی برخوردار می شوند. البته نباید توقع داشت که در جامعه اسلامی ،مسلمان و غیر مسلمان کاملا مساوی باشند. در اسلام اصل عدالت است که با تساوی فرق می کند. وقتی بین مسلمان و غیر مسلمان تفاوت هایی وجود دارد ، طبیعتا واکنش ها باید مقداری متفاوت باشد. خصوصا که در جامعه اسلامی زمینه بسیار مهیایی برای کسانی که حق را نشناخته اند ، مهیا است تا آن را بیابند و ریسمان تعصب را از پای باز کنند. پس کاملا معقول است که دسترسی به بعضی از مناصب و شئون حکومتی مختص مسلمانان باشد. و پذیرش این مساله برای کسانی که داعیه دموکراسی دارند، نیز لازم است. چرا که اکثریت مسلمان جامعه ، تصدی مسلمانان بر شئون حکومتی را می خواهد. [1]. نامه 53 نهج البلاغه.
امیر المومنین(ع) در نامه ای به مالک اشتر، می نویسند: مهربانی بر رعیت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت کن و لطف داشته باش و برای آنها چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش که خوردنشان را مغتنم شماری مردم دو دسته اند: یا برادر ایمانی تو محسوب میشوند و یا مثل تو انسانند و هم کیش تو نیستند.[1]
بنابر این غیر مسلمانان در جامعه اسلامی، مورد توجه حاکم هستند و حاکم باید سعی کند که حقوق اجتماعی آن ها را رعایت کند. و بعضی از تفاوت ها، به معنای عدم رعایت حقوق آن ها نیست به عنوان نمونه اگر غیر مسلمانان خراج می پرداختند، مسلمانان باید زکات می پرداختند. پس مسلمان و غیر مسلمان در تامین هزینه های حکومت هر دو دارای وظیفه بوده اند.
و در بعضی موارد تفاوت به نحو واضح به نفع غیر مسلمانان است. چه بالاتر از اینکه غیر مسلمانان وظیفه جهاد را ندارند و از سوی دیگر تامین امنیت آنها به عهده حکومت اسلامی است. یعنی ممکن است مسلمانان در جهاد به شهادت برسند ، تا امنیت غیر مسلمانان تامین شود.
به هر حال ملاک برخورداری از حقوق شهروندی ایمان نیست، حتی در جایی که امثال مسیحیان نجران در مناظره شکست می خورند و از پیشنهاد مباهله نیز فرار می کنند و هیچ تردیدی در عناد آن ها در عدم ایمان نیست، با منعقد کردن پیمان از حقوق شهروندی برخوردار می شوند.
البته نباید توقع داشت که در جامعه اسلامی ،مسلمان و غیر مسلمان کاملا مساوی باشند. در اسلام اصل عدالت است که با تساوی فرق می کند. وقتی بین مسلمان و غیر مسلمان تفاوت هایی وجود دارد ، طبیعتا واکنش ها باید مقداری متفاوت باشد. خصوصا که در جامعه اسلامی زمینه بسیار مهیایی برای کسانی که حق را نشناخته اند ، مهیا است تا آن را بیابند و ریسمان تعصب را از پای باز کنند.
پس کاملا معقول است که دسترسی به بعضی از مناصب و شئون حکومتی مختص مسلمانان باشد. و پذیرش این مساله برای کسانی که داعیه دموکراسی دارند، نیز لازم است. چرا که اکثریت مسلمان جامعه ، تصدی مسلمانان بر شئون حکومتی را می خواهد.
[1]. نامه 53 نهج البلاغه.
- [سایر] آیا حکومت ولایت فقیه یک نوع حکومت فاشیستی است؟
- [سایر] آیا حکومت ولایت فقیه یک نوع حکومت فاشیستی است؟
- [سایر] اگر ولایت فقیه اقدام به تصدی حکومت کرد، آیا وظایف بقیه فقیهان و مراجع ساقط میشود؟
- [سایر] همان طور که می دانیم در ولایت فقیه، اگر مردم همراهی نکنند بر فقیه نیست که حکومت تشکیل دهد (حضرت امیر و عدم همراهی بعد از رحلت حضرت رسول)؛ حال اگر بعد از تشکیل حکومت و خصوصاً در حال حاضر مثل حکومت ولایت فقیه در کشورمان مردم دیگر خواستار این حکومت نباشند، آیا باید کنار رفت؟
- [سایر] معادل لاتین (ولایت فقیه) چیست؟ آیا می توانیم بگوییم ولایت فقیه حکومتی (تئودموکراتیک) است (یعنی حکومت خدا بر مردم توسط مردم)؟
- [سایر] حکم اسلام درباره مخالفان ولایت فقیه چیست؟ آیا قبول نداشتن ولایت فقیه گناه و کفر است؟
- [سایر] اگر یک مجتهد اقدام به تصدی حکومت و ولایت فقیه نمود، وظیفه بقیه فقها و مراجع ساقط می شود؟اگر یک فقیه اعلم در مرجعیت یا حکومت و رهبری داشته باشیم که ولی فقیه نشده، آیا او هم باید از ولی فقیه اطاعت کند؟
- [سایر] نظر مرحوم علامه طباطبایی(ره) در مورد حکومت بر اساس اسلام و به طور خاص مدل فعلی حکومت (جمهوری اسلامی ایران) و (ولایت فقیه) چه بوده است؟ آیا درست است که ایشان مخالف این مدل بوده اند؟
- [سایر] آیا تنها «فقیه أعلم» برای ولایت و حکومت در عصر غیبت منصوب شده یا همه فقها؟
- [سایر] آیا اطلاق ولایت در فقیه به معنای مستبد بودن او در حکومت نیست؟
- [آیت الله اردبیلی] بر مسلمانان لازم است روابط اجتماعی خود را از اموری همچون غیبت، تهمت، حسد، تکبّر، تجسّس، دروغ، تملّق، خدعه و مکر، رشوه، سوء ظن، فتنهانگیزی، خیانت، نفاق، استهزا، تضییع حقوق یکدیگر و ظلم و از هرگونه معصیت پاک گردانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسانی که متدین و ملتزم به احکام اسلام نیستند و اهل نماز و روزه و وظایف شرعیه نمی باشند لیاقت عهده داری مشاغل اجتماعی اسلامی و مناصب عمومی را ندارند و اگر عهده دار شوند، غاصب و متجاوز به حقوق عمومی شناخته می شوند.
- [آیت الله جوادی آملی] .کافری که حقوق مالی مانند زکات و کفّارات بر عهده دارد، پس از مسلمان شدن، بر او واجب نیست که حقوق گذشته را پرداخت کند و همچنین است حقوق غیر مالی مانند نماز و روزه که پس از مسلمان شدن قضای آن ها واجب نیست؛ ولی بدهکاری هایی که حق الناس است و شارع مقدّس هم آن را امضاء کرده، اگر در حال کفر بر عهده او بود ه است ، پس از تشرف به اسلام، باید آنها را بپردازد. نصاب معدن
- [آیت الله جوادی آملی] .منافقان و ک سانی که در زمان غیبت امام معصوم (ع)،با حکومت اسلامیِ مبتنی بر ولایت فقیه مبارزه و جنگ می کنند، خونشان هدر است و اگ ر در حال مبارزه فرار کنند و پس از مدتی , بدون اینکه توبه کرده باشند دستگیر شوند، اعدام می شوند؛ ولی اموال آنان حکم غنائم جنگی را ندارد و باید به آنها یا ورثه آنان برگردانده شود. حکم مال انتقالی غیر معتقد به خمس
- [آیت الله وحید خراسانی] وصی باید عاقل باشد و احوط این است که بالغ نیز باشد ولی در صورت انضمام به بالغ که بعد از بلوغ با وصی دیگر در انجام امور شریک شود اشکال ندارد و وصی شخص مسلمان در صورتی که مستلزم ولایت بر مسلمان باشد مانند قیمومت بر اولاد صغارش باید مسلمان باشد و وصی باید در امور مربوط به غیر موصی مانند ادای حقوق واجبه و تصرف در مال صغار و مانند اینها مورد اطمینان باشد ولی در امور مربوط به موصی در غیر واجبات مانند این که وصیت کند که ثلثش را در خیرات صرف کند لازم نیست مورد اطمینان باشد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر میت مسلمان باشد الف: اگرهمه ورثه او مسلمان باشند همه طبق احکام ارث از او ارث می برند. ب: اگر بعضی از ورثه مسلمان باشند و برخی از آنها کافر باشند تنها ورثه مسلمان ازاو ارث میبرند. ج: اگر همه ورثه او کافر باشند هیچیک از آنها از او ارث نمیبرند و تمام مال میت مسلمان در اختیار مجتهد جامع الشرائط قرار میگیرد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کافر ذمّی زمینی را از مسلمان بخرد باید خمس آن را به حکومت اسلامی بدهد و همچنین اگر خانه یا مغازه و مانند اینها را بخرد باید خمس زمین آن را بدهد و اگر خمسش را ندهد و به مسلمان دیگری بفروشد و یا مسلمانی آن زمین را از او ارث ببرد، بر مسلمان واجب است که خمس آن زمین را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هیچ فرد مسلمانی نمی تواند به عنوان دستور مافوق، فرمان غیر شرعی او را اجرا نماید و او را در جلو گیری از شعائر اسلام و غصب حقوق و آزادی های مشروعه و کارهای ضد اسلامی، کمک و یاری نماید.
- [آیت الله مظاهری] مسلمان باید به اصول دین اطمینان داشته باشد (1)، و در احکام غیر ضروری یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که اطمینان پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است.
- [آیت الله مظاهری] خمس را باید در این زمان به مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او بدهند که آنها صرف سادات فقیر و تقویت اسلام مخصوصاً اداره حوزههای علمیّه بنمایند، و اگر خود بخواهد به سیّد فقیری بدهد یا به مصرف دیگری برساند باید از مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او اجازه بگیرد و بدون اجازه نمیتواند آن را به مصرف برساند.