این نکته که اسلام ستیزان، ناچارند برای بیان مخالفت خود، معارف اسلامی را تحریف کنند، بسیار مهم است و همین نشان دهنده حقانیت مسلمان هاست. چرا که اگر جای مخالفت منطقی با اسلام وجود داشت، نیازی به تحریف و تمسخر نداشتند. حال برای آنکه تحریف گری اسلام ستیزان در این مساله را نشان دهیم، چند نکته را عرض می کنیم: 1-باید توجه داشت که تحریف یک دروغ عادی نیست. بلکه در تحریف، دروغگو نهایت تلاش خود را می کند تا دروغ او کاملا باور پذیر باشد. بنابراین ممکن است بخشی از تحریف مطلبی واقعی باشد، اما در ترکیب نهایی، آن را به گونه ای عرضه می کند که با حقیقت اصلی، بسیار متفاوت است. یکی از انواع این شگردها، تغییر کلام از موضع اصلی آن است. یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ (نساء 46) سخنان را از جای خود، تحریف می کنند. مثلا وقتی رویه بعضی از مسئولین در مقابل اختلاس ها، مورد انتقاد قرار گرفت و از آنها خواسته شد، به جای اقدام رسانه ای و شعاری، اقدام عملی کنند، رسانه های معارض عبارت "کش ندهید" را برجسته کرده و در فضایی آن را طرح کردند که معنایش مخالفت با موضع گیری در مقابل اختلاس شد! نقل قول این رسانه ها دروغ نبود و واقعا این عبارت گفته شده بود، اما به دلیل آنکه جمله از قبل و بعد خود و سایر بیانات جدا شده بود، در قالب دیگر، معنایی صد در صد متعارض با معنای اولیه، به مخاطب القاء می کرد. 2-اسلام نظام های مختلفی را در بر می گیرد. نظام اخلاقی و نظام حقوقی از جمله این نظام هاست. در اخلاق آنچه افراد باید خودشان به آن ملتزم شوند، توصیه می شود. و در حقوق، بیان نحوه مقابله با کسانی که نخواسته اند به روش درست عمل کنند، بیان می شود. موضع ذکر هر کدام از این نظام ها نیز متفاوت است. مثلا نظام اخلاقی در کتاب هایی چون شرح چهل حدیث امام خمینی (ره) و نظیر آن بیان می شود و نظام حقوقی، عمدتا در رساله های توضیح المسائل بیان می شوند. بنابراین باید دقت کرد، آنچه در رساله های مراجع بیان شده اند، تبیین وضعیت مطلوب نیست. بلکه وظایف ما، در مقابل موقعیت های متفاوت است که ممکن است موقعیت های بسیار ناخوشایند و ناپسندی هم باشند. و نمی توان به صرف ناپسند بودن موقعیت، از ذکر آن صرف نظر کرد و مسئولیتی برای دیگران در آن موضع ذکر نکرد. 3-آنچه در هر کدام از این نظام ها بیان می شود، مجموعه ای به هم پیوسته است که نباید بریده بریده دیده شوند. به عنوان نمونه در بحث مورد سوال، احکام متعددی داریم. از حرام بودن نزدیکی پیش از سن بلوغ، تا مجازات هایی که از این حکم تخلف کرده است. مثلا در صورتی که شخص مرتکب نزدیکی با همسری که بالغ نشده، بشود (که در اصل ازدواج آنها وجود مصلحت شرطی جدی بوده است) ، و به او آسیبی برساند (افضاء) علاوه بر پرداخت دیه، باید تا آخر عمر، نفقه آن زن را بدهد در ضمن آنکه برای همیشه مقاربت با آن زن برای او حرام خواهد شد. (مساله 2409 توضیح المسائل المحشی للإمام الخمینی) حال با توجه به آنچه ذکر شد، باید گفت آنچه اسلام ستیزان با تحریف ذکر می کنند، این است: الف) یک حکم حقوقی که توصیه اخلاقی بدان وجود ندارد. ب) حکمی که مورد اتفاق همه مراجع نیست و در آن اختلاف نظر وجود دارد. ج) حکم بر عنوان اولیه (مثل بوسه) بدون در نظر گرفتن عناوین ثانوی، که آن عناوین ثانویه می تواند احکام جداگانه ای داشته باشد. (مثل عنوان ثانوی آسیب و ضرر رساندن که مستوجب حرمت می شود.) را مد نظر قرار داده اند و چنان ذکر می کنند که انگار در اسلام، رابطه شهوانی داشتن با دختر بچه اشکالی ندارد! در حالی که هر کس اندک آشنایی با اسلام داشته باشد، می فهمد که اسلام چه موضعی در مقابل شهوات دارد: قَالَ النَّبِیُّ ص أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ. (بحار الأنوار، ج67، ص: 64) بدترین دشمن انسان، هواهای نفسانی اوست. و البته پوشیده نیست که دلیل اسلام ستیزی بسیاری از اسلام ستیزان، همین معارف است که اسلام را سدی در مقابل شهوات خود می بینند و به خاطر همین مطلب با آن دشمنی می کنند.
این نکته که اسلام ستیزان، ناچارند برای بیان مخالفت خود، معارف اسلامی را تحریف کنند، بسیار مهم است و همین نشان دهنده حقانیت مسلمان هاست. چرا که اگر جای مخالفت منطقی با اسلام وجود داشت، نیازی به تحریف و تمسخر نداشتند.
حال برای آنکه تحریف گری اسلام ستیزان در این مساله را نشان دهیم، چند نکته را عرض می کنیم:
1-باید توجه داشت که تحریف یک دروغ عادی نیست. بلکه در تحریف، دروغگو نهایت تلاش خود را می کند تا دروغ او کاملا باور پذیر باشد. بنابراین ممکن است بخشی از تحریف مطلبی واقعی باشد، اما در ترکیب نهایی، آن را به گونه ای عرضه می کند که با حقیقت اصلی، بسیار متفاوت است.
یکی از انواع این شگردها، تغییر کلام از موضع اصلی آن است.
یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ (نساء 46) سخنان را از جای خود، تحریف می کنند.
مثلا وقتی رویه بعضی از مسئولین در مقابل اختلاس ها، مورد انتقاد قرار گرفت و از آنها خواسته شد، به جای اقدام رسانه ای و شعاری، اقدام عملی کنند، رسانه های معارض عبارت "کش ندهید" را برجسته کرده و در فضایی آن را طرح کردند که معنایش مخالفت با موضع گیری در مقابل اختلاس شد!
نقل قول این رسانه ها دروغ نبود و واقعا این عبارت گفته شده بود، اما به دلیل آنکه جمله از قبل و بعد خود و سایر بیانات جدا شده بود، در قالب دیگر، معنایی صد در صد متعارض با معنای اولیه، به مخاطب القاء می کرد.
2-اسلام نظام های مختلفی را در بر می گیرد. نظام اخلاقی و نظام حقوقی از جمله این نظام هاست. در اخلاق آنچه افراد باید خودشان به آن ملتزم شوند، توصیه می شود. و در حقوق، بیان نحوه مقابله با کسانی که نخواسته اند به روش درست عمل کنند، بیان می شود. موضع ذکر هر کدام از این نظام ها نیز متفاوت است. مثلا نظام اخلاقی در کتاب هایی چون شرح چهل حدیث امام خمینی (ره) و نظیر آن بیان می شود و نظام حقوقی، عمدتا در رساله های توضیح المسائل بیان می شوند. بنابراین باید دقت کرد، آنچه در رساله های مراجع بیان شده اند، تبیین وضعیت مطلوب نیست. بلکه وظایف ما، در مقابل موقعیت های متفاوت است که ممکن است موقعیت های بسیار ناخوشایند و ناپسندی هم باشند. و نمی توان به صرف ناپسند بودن موقعیت، از ذکر آن صرف نظر کرد و مسئولیتی برای دیگران در آن موضع ذکر نکرد.
3-آنچه در هر کدام از این نظام ها بیان می شود، مجموعه ای به هم پیوسته است که نباید بریده بریده دیده شوند. به عنوان نمونه در بحث مورد سوال، احکام متعددی داریم. از حرام بودن نزدیکی پیش از سن بلوغ، تا مجازات هایی که از این حکم تخلف کرده است. مثلا در صورتی که شخص مرتکب نزدیکی با همسری که بالغ نشده، بشود (که در اصل ازدواج آنها وجود مصلحت شرطی جدی بوده است) ، و به او آسیبی برساند (افضاء) علاوه بر پرداخت دیه، باید تا آخر عمر، نفقه آن زن را بدهد در ضمن آنکه برای همیشه مقاربت با آن زن برای او حرام خواهد شد. (مساله 2409 توضیح المسائل المحشی للإمام الخمینی)
حال با توجه به آنچه ذکر شد، باید گفت آنچه اسلام ستیزان با تحریف ذکر می کنند، این است:
الف) یک حکم حقوقی که توصیه اخلاقی بدان وجود ندارد. ب) حکمی که مورد اتفاق همه مراجع نیست و در آن اختلاف نظر وجود دارد.
ج) حکم بر عنوان اولیه (مثل بوسه) بدون در نظر گرفتن عناوین ثانوی، که آن عناوین ثانویه می تواند احکام جداگانه ای داشته باشد. (مثل عنوان ثانوی آسیب و ضرر رساندن که مستوجب حرمت می شود.)
را مد نظر قرار داده اند و چنان ذکر می کنند که انگار در اسلام، رابطه شهوانی داشتن با دختر بچه اشکالی ندارد! در حالی که هر کس اندک آشنایی با اسلام داشته باشد، می فهمد که اسلام چه موضعی در مقابل شهوات دارد:
قَالَ النَّبِیُّ ص أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ. (بحار الأنوار، ج67، ص: 64) بدترین دشمن انسان، هواهای نفسانی اوست.
و البته پوشیده نیست که دلیل اسلام ستیزی بسیاری از اسلام ستیزان، همین معارف است که اسلام را سدی در مقابل شهوات خود می بینند و به خاطر همین مطلب با آن دشمنی می کنند.
- [سایر] نظر اسلام در مورد غریزه جنسی چیست؟ راه درست برخورد با این غریزه در شرایط کنونی کدام است؟
- [سایر] با سلام و تشکر، این مواردی که برای محرمیت، یک مرد را با دختر بچه خانواده ای دیگر صیغه محرمیت می خوانند، تا آن مرد با مادر دختر بچه محرم شود، آیا این درست است یا خیر؟
- [سایر] اختلاف سنی بین دختر و پسر (برای ازدواج) خصوصا اگر دختر (حداقل 4 سال) بزرگتر باشه، از لحاظ جنسی چه پیامدهای ناخوشایندی دارد و آیا چنین تصمیمی درست هست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] پدری دختر نابالغش را به عقد نکاح یک پسر بچه درآورده است، الآن دختر 17 ساله است در حالی که پسر 13 ساله است و از نظر جسمانی خیلی کوچک به نظر می رسد، دختر پدر را از دست داده و یتیم شده و حاضر نیست با آن بچه ازدواج کند، زیرا نمی تواند منتظر بزرگ شدن او باشد. با توجّه به مطالب فوق از حضرت عالی تفاضا داریم اگر شرع مقدّس اسلام اجازه دهد حکم فرمایید دختر مذکور با برادر بزرگ آن پسر بچه ازدواج کند که خود دختر هم راضی است.
- [سایر] آیا از نظر اسلام حکمی برای ازدواج اجباری بین یک پسر و دختر که به رابطه جنسی آلوده شده باشند وجود دارد؟
- [سایر] دیدگاه اسلام درباره ی مسائل جنسی چیست؟ آیا مسئله ی جنسی امری پلید و مذموم است؟
- [سایر] اسلام در باره خود ارضایی جنسی چه می گوید؟ آیا حرام است! من شنیده ام که در قرآن فقط به این اشاره شده است که فقط در ماه مبارک رمضان روزه را باطل می کند، آیا درست است؟
- [سایر] اگر مرد مقلد مرجعی باشد که معتقد است ازدواج موقت دختر باکره بدون اجازه پدرش جایز نیست ؛ ولی دختر مقلد کسی است که میگوید اجازه پدر لازم است ؛ آیا مرد میتواند این دختر را بدون اجازه پدرش عقد کند؟
- [سایر] من با یک دختر برای ازدواج دوست شده ام. آن دختر با خواهرم رفیق است. رفیق خواهرم (نامزد آینده من) می گوید که خواهر من به دلیل نداشتن خواستگار و رسیدن به سن ازدواجش (22) با یک مردی که زن و بچه دارد می خواهد فرار کند (به نظر من نداشتن رابطه جنسی خواهرم و فشار زیاد حالت جنسی اش است). آن مرد به خواهرم گفته که من شما را فقط به خاطر ارتباط جنسی می خواهم او هم قبول کرده. حالا من چه کاری باید انجام بدهم با خواهرم رابطه جنسی انجام بدهم. اگر بدهم چگونه از گناه و عذابش فرار کنم، اگر هر راه حلی می دانید بگویید.
- [سایر] امام رضا(ع) میفرماید: (خون در افزایش هلال ماه افزایش و در کاهش هلال کاهش مییابد). با اینکه این حدیث را امام(ع) در مورد آمیزش جنسی نفرموده، اما یکی از علتهایی که در اسلام، اوقات، ساعات و ایامی برای آمیزش جنسی مکروه اعلام شده، دلیلش در این حدیث نهفته است. آیا چنین برداشتی درست است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه مردی بخواهد زن برادرش به او محرم شود می تواند دختر شیرخواری را با اجازه ولی او به عقد موقت خود درآورد و در همان حال زن برادرش آن دختر را شیر کامل دهد و بنابراحتیاط واجب باید مدت عقد موقت بقدری باشد که دختر به حد قابلیت بهره گیری جنسی برسد و چنین عقدی موافق مصلحت دختر نیز باشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر به واسطه شیر دادن، حق شوهر از بین نرود، زن می تواند بدون اجازه شوهر; بچه کس دیگر را شیر دهد، ولی جایز نیست بچه ای را شیر دهد که به واسطه شیر دادن به آن بچه به شوهر خود حرام شود. مثلاً اگر شوهر او دختر شیرخواری را برای خود عقد کرده باشد، زن نباید آن دختر را شیر دهد، چون اگر آن دختر را شیر دهد، خودش مادرزن شوهر می شود و بر او حرام می گردد. صفحه 465
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر به واسطه شیر دادن؛ حق شوهر از بین نرود؛ زن می تواند بدون اجازه شوهر؛ بچه کس دیگر را شیر دهد؛ ولی جایز نیست بچه ای را شیر دهد که به واسطه شیر دادن به آن بچه به شوهر خود حرام می شود؛ مثلا اگر شوهر او دختر شیر خواری را برای خود عقد کرده باشد؛ زن نباید آن دختر را شیر دهد؛ چون اگر آن دختر را شیر دهد؛ خودش مادر زن شوهرش می شود و بر او حرام می گردد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر به واسطة شیر دادن ، حقِّ شوهر از بین نرود ، زن می تواند بدون اجازة شوهر ؛ بچة کسِ دیگر را شیر دهد ، ولی جایز نیست بچّه ای را شیر دهد که به واسطة شیر دادن به آن بچّه به شوهر خود حرام شود . مثلاً اگر شوهر او دختر شیر خواری را برای خود عقد کرده باشد ، زن نباید آن دختر را شیر دهد ، چون اگر آن دختر را شیر دهد ، خودش مادر زن شوهر می شود و بر او حرام می گردد.
- [آیت الله سبحانی] اگر به واسطه شیر دادن، حق شوهر از بین نرود، زن می تواند بدون اجازه شوهر; بچه کس دیگر را شیر دهد، ولی جایز نیست بچه ای را شیر دهد که به واسطه شیر دادن به آن بچه به شوهر خود حرام شود. مثلاً اگر شوهر او دختر شیرخواری را برای خود عقد کرده باشد، زن نباید آن دختر را شیر دهد، چون اگر آن دختر را شیر دهد، خودش مادرزن شوهر می شود و بر او حرام می گردد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بواسطه شیر دادن، حق شوهر از بین نرود، زن می تواند بدون اجازه شوهر، بچه کس دیگر را شیر دهد، ولی جایز نیست بچه ای را شیر دهد که بواسطه شیر دادن به آن بچه به شوهر خود حرام شود. مثلا اگر شوهر او دختر شیر خواری را برای خود عقد کرده باشد زن نباید آن دختر را شیر دهد، چون اگر آن دختر را شیر دهد خودش مادر زن شوهر می شود و بر او حرام می گردد.
- [امام خمینی] اگر به واسطه شیر دادن حق شوهر از بین نرود زن می تواند بدون اجازه شوهر بچه کس دیگر را شیر دهد، ولی جایز نیست بچه ای را شیر دهد که به واسطه شیر دادن به آن بچه به شوهر خود حرام شود مثلا اگر شوهر او دختر شیرخواری را برای خود عقد کرده باشد زن نباید آن دختر را شیر دهد، چون اگر آن دختر را شیر دهد خودش مادر زن شوهر می شود و بر او حرام می گردد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر پدر و جد پدری مسلمان نباشد ولی دختر باکره رشیده مسلمان باشد اجازه آنها در ازدواج او لازم نیست. عیبهایی که به واسطه آنها می شود عقد را بهم زد
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر به واسطه شیر دادن حقّ شوهر از بین نرود، زن میتواند بدون اجازه شوهر، بچه کس دیگر را شیر بدهد ولی جائز نیست بچهای را شیر دهد که به واسطه شیر دادن به آن بچه به شوهر خود حرام شود، مثلاً اگر شوهر او دختر شیر خواری را برای خود عقد کرده باشد، زن نباید آن دختر را شیر دهد، چون اگر آن دختر را شیر دهد، خودش مادر زن شوهر میشود وبر او حرام میگردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر به واسطه شیر دادن، حق شوهر از بین نرود، زن میتواند بدون اجازه شوهر، بچه دیگری را شیر دهد، ولی جایز نیست بچهای را شیر دهد که به واسطه شیر دادن به آن بچه به شوهر خود حرام شود، مثلاً اگر شوهر او دختر شیرخواری را برای خود عقد کرده باشد، زن نباید آن دختر را شیر دهد، چون اگر آن دختر را شیر دهد، مادر زن شوهرش میشود و بر او حرام میگردد.