چرا در قوانین اسلام، مرد در مقابل کشتن فرزند خود قصاص نمی شود؟
در پاسخ به این سوال به چند نکته باید توجه کرد: 1- قصاص تنها مجازات برای قاتل نیست. پس نباید از عدم تحقق قصاص، نتیجه گرفت که قاتل به حال خود رها شده است. اگر پدری قاتل فرزند خود شود، پرداخت دیه و تعزیر و تبعید از موارد مجازات اوست. و نمی توان گفت که عدم قصاص و دریافت دیه، ناعادلانه است. چرا که عدم وجود قصاص در هر قتلی ممکن است و همیشه ولی دم می تواند از درخواست قصاص صرف نظر کند.  و این حکم به صراحت در قرآن بیان شده است. (وَ کَتَبْنا عَلَیْهِمْ فیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَه[مائده/45] و بر آنها در آن، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می ‌باشد و هر زخمی، قصاص دارد و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می ‌شود.) 2- عقل هرگز لزوم قصاص در مقابل قتل را نمی فهمد. و دلیل این سخن اختلاف نظر انسان ها در این مساله است. اکنون در بسیاری از کشورها در مقابل قتل صرفا مجازات زندان وجود دارد. بنابراین عقل هرگز نمی تواند بگوید که عدم قصاص نپذیرفتنی است. و لزوم قصاص از جانب شریعت درک شده و خدایی که به همه امور آگاهی دارد، قصاص را تشریع کرده است. پس اگر در جایی او قاتل را از قصاص معاف کند، این نیز به دلیل اعتماد به علم بی نهایت خدای متعال کاملا پذیرفتنی است. 3- یکی از دلایل تشریع حکم قصاص، جلوگیری از قصد قتل است. یعنی کسی که قصد انجام عمل خلاف دارد، ممکن است با توجه به مجازات از قصد خود صرف نظر کند. این در حالی است که چنین کارکردی برای پدر معنا ندارد. و وجود عاطفه در او عاملی بسیار جدی تر در جلوگیری از قصد تحقق جرم است. شکی نیست که والدی که مرتکب قتل فرزند خود می شود، عذاب روحی بسیار سنگینی بعد از عمل خود تحمل می کند و همین نشان می دهد که عمل او از روی توجه یا در حالت عادی نبوده است.
عنوان سوال:

چرا در قوانین اسلام، مرد در مقابل کشتن فرزند خود قصاص نمی شود؟


پاسخ:

در پاسخ به این سوال به چند نکته باید توجه کرد:


1- قصاص تنها مجازات برای قاتل نیست. پس نباید از عدم تحقق قصاص، نتیجه گرفت که قاتل به حال خود رها شده است. اگر پدری قاتل فرزند خود شود، پرداخت دیه و تعزیر و تبعید از موارد مجازات اوست. و نمی توان گفت که عدم قصاص و دریافت دیه، ناعادلانه است. چرا که عدم وجود قصاص در هر قتلی ممکن است و همیشه ولی دم می تواند از درخواست قصاص صرف نظر کند.  و این حکم به صراحت در قرآن بیان شده است.

(وَ کَتَبْنا عَلَیْهِمْ فیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَه[مائده/45] و بر آنها در آن، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان می ‌باشد و هر زخمی، قصاص دارد و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرف نظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب می ‌شود.)

2- عقل هرگز لزوم قصاص در مقابل قتل را نمی فهمد. و دلیل این سخن اختلاف نظر انسان ها در این مساله است. اکنون در بسیاری از کشورها در مقابل قتل صرفا مجازات زندان وجود دارد. بنابراین عقل هرگز نمی تواند بگوید که عدم قصاص نپذیرفتنی است. و لزوم قصاص از جانب شریعت درک شده و خدایی که به همه امور آگاهی دارد، قصاص را تشریع کرده است. پس اگر در جایی او قاتل را از قصاص معاف کند، این نیز به دلیل اعتماد به علم بی نهایت خدای متعال کاملا پذیرفتنی است.

3- یکی از دلایل تشریع حکم قصاص، جلوگیری از قصد قتل است. یعنی کسی که قصد انجام عمل خلاف دارد، ممکن است با توجه به مجازات از قصد خود صرف نظر کند. این در حالی است که چنین کارکردی برای پدر معنا ندارد. و وجود عاطفه در او عاملی بسیار جدی تر در جلوگیری از قصد تحقق جرم است. شکی نیست که والدی که مرتکب قتل فرزند خود می شود، عذاب روحی بسیار سنگینی بعد از عمل خود تحمل می کند و همین نشان می دهد که عمل او از روی توجه یا در حالت عادی نبوده است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین