پاسخ این سوال مشروحا در حدیثی از امام رضا (ع) بیان شده است که تقدیم می کنیم: ایشان فرموده اند: (همانا مأمور شدن مردم به گفتن أذان به علل و دلائل بسیاری است، از آن جمله اینکه: برای فراموشکار یاد آوری باشد، و غافلان را بیداری بخش، و ناآشنا با وقت را و نیز آنان را که سرگرم شغلی شده و از فکر نماز بی خبرند یادآور و شناسای وقت باشد، و مؤذّن با أذانی که میگوید فرا خواننده بندگان باشد به پرستش و عبادت آفریدگار، و برانگیزنده و تشویق کننده در انجام عبادت، و اقرار کننده باشد به وحدانیّت حقّ جلّ و علا، و آشکارگر ایمان، و ظاهر و عیان ساز اسلام باشد، (و بدین جهت است که أذان هر بلد را نشانه ایمان و اسلام آن شهر و ساکنان آن میدانند که ایشان مسلمان و مؤمناند) و نیز کسانی را که شهادت یا نماز را از یاد برده باشند مؤذّن بیادشان آورد، و بدان جهت مؤذّن را به این نام می خوانند که به سبب و به وسیله اذان به مردم اعلام میکند که نماز بخوانند، و به این سبب أذان با تکبیر (اللَّه اکبر) آغاز و با تهلیل (لا إله إلّا اللَّه) به پایان میرسد که خداوند عزّ و جلّ اراده فرموده که شروع به یاد او و نام او باشد، و نام خدا در تکبیر نخستین حرف یا کلمه است، و در (لا إله إلّا اللَّه) آخرین کلمه است، و فصول أذان دو بار دو بار مقرّر شده که در گوش شنوندگان هر بخش تکرار شود (تا بهتر جایگزین و جایگیر شود و اثر گذارد) و برای ایشان تأکید گردد، و اگر کسی از کلمه اوّل بی خبر ماند و از یاد برد، از کلمه دوّم بی خبر نماند و فراموشش نشود، و نیز به این جهت است که نماز در اصل دو رکعت دو رکعت بنا بر این أذان هم دو بار دو بار مقرّر گشته، و تکبیر در شروع أذان چهار بار گفته می شود، زیرا أذان در ابتدا بناگاه و بدون آمادگی قبلی ذهنی شروع می شود، و پیش از آن کلامی گفته نشده که شنونده را آگاه سازد، بنا بر این دو تکبیر اول برای آگاه سازی و آماده سازی شنوندگان برای استماع بقیّه بخشهای اذان است و پس از تکبیرات شهادتین را قرار داده اند، زیرا نخستین مرحله ایمان همان توحید و اقرار به یگانگی خداوند تبارک و تعالی است (که میگویند أشهد أن لا إله إلّا اللَّه و این یکی از دو شهادت است) و دوّم اقرار به رسالت و پیامبری رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله است (أشهد أنّ محمّدا رسول اللَّه) و نیز اطاعت از خدا و رسول و معرفت و شناخت این دو قرین و پیوسته با یک دیگر است (پس کسی که اطاعت از رسول نکند یا او را نشناسد از خداوند اطاعت نکرده و او را نشناخته است) زیرا اصل ایمان همانا آن دو شهادت است (یعنی شهادت بوحدانیّت خداوند متعال و رسالت پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله) پس شهادتین بمنزله و بجای دو گواهی یا دو شاهد بر ایمان شخص قرار داده شده همچنان که در سایر حقوق نیز برای اثبات به دو گواه یا شاهد نیاز است، و چون بنده به وحدانیّت و یگانگی خداوند عزّ و جلّ و نیز به رسالت پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله اقرار کرد پس در حقیقت به تمامی ایمان اقرار دارد، زیرا أصل ایمان همان اقرار به خداوند و رسول اوست (و نیز اقرار به همه آنچه که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله آورده که جزء اقرار به رسالت آن حضرت است( و پس از دو شهادت (که شرح آن گذشت) فرا خواندن مسلمانان به نماز است، زیرا أذان اساسا برای این مقرّر شده که مسلمانان را به نماز فرا خواند، و البتّه حیعلات را (یعنی حیّ علی ها را) در وسط أذان مقرّر ساخته اند که ضمن فرا خواندن مسلمانان را به رستگاری و به انجام بهترین اعمال (که نماز باشد) دعوت نماید و ترغیب کند. و بالاخره أذان به نام خداوند عزّ و جلّ پایان می پذیرد همان گونه که بنام مقدّس او آغاز شده است.[1] [1]. من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 300.
پاسخ این سوال مشروحا در حدیثی از امام رضا (ع) بیان شده است که تقدیم می کنیم:
ایشان فرموده اند: (همانا مأمور شدن مردم به گفتن أذان به علل و دلائل بسیاری است، از آن جمله اینکه:
برای فراموشکار یاد آوری باشد، و غافلان را بیداری بخش، و ناآشنا با وقت را
و نیز آنان را که سرگرم شغلی شده و از فکر نماز بی خبرند یادآور و شناسای وقت باشد،
و مؤذّن با أذانی که میگوید فرا خواننده بندگان باشد به پرستش و عبادت آفریدگار،
و برانگیزنده و تشویق کننده در انجام عبادت،
و اقرار کننده باشد به وحدانیّت حقّ جلّ و علا،
و آشکارگر ایمان، و ظاهر و عیان ساز اسلام باشد، (و بدین جهت است که أذان هر بلد را نشانه ایمان و اسلام آن شهر و ساکنان آن میدانند که ایشان مسلمان و مؤمناند)
و نیز کسانی را که شهادت یا نماز را از یاد برده باشند مؤذّن بیادشان آورد،
و بدان جهت مؤذّن را به این نام می خوانند که به سبب و به وسیله اذان به مردم اعلام میکند که نماز بخوانند، و به این سبب أذان با تکبیر (اللَّه اکبر) آغاز و با تهلیل (لا إله إلّا اللَّه) به پایان میرسد که خداوند عزّ و جلّ اراده فرموده که شروع به یاد او و نام او باشد، و نام خدا در تکبیر نخستین حرف یا کلمه است، و در (لا إله إلّا اللَّه) آخرین کلمه است،
و فصول أذان دو بار دو بار مقرّر شده که در گوش شنوندگان هر بخش تکرار شود (تا بهتر جایگزین و جایگیر شود و اثر گذارد) و برای ایشان تأکید گردد، و اگر کسی از کلمه اوّل بی خبر ماند و از یاد برد، از کلمه دوّم بی خبر نماند و فراموشش نشود، و نیز به این جهت است که نماز در اصل دو رکعت دو رکعت بنا بر این أذان هم دو بار دو بار مقرّر گشته،
و تکبیر در شروع أذان چهار بار گفته می شود، زیرا أذان در ابتدا بناگاه و بدون آمادگی قبلی ذهنی شروع می شود، و پیش از آن کلامی گفته نشده که شنونده را آگاه سازد، بنا بر این دو تکبیر اول برای آگاه سازی و آماده سازی شنوندگان برای استماع بقیّه بخشهای اذان است
و پس از تکبیرات شهادتین را قرار داده اند، زیرا نخستین مرحله ایمان همان توحید و اقرار به یگانگی خداوند تبارک و تعالی است (که میگویند أشهد أن لا إله إلّا اللَّه و این یکی از دو شهادت است) و دوّم اقرار به رسالت و پیامبری رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله است (أشهد أنّ محمّدا رسول اللَّه)
و نیز اطاعت از خدا و رسول و معرفت و شناخت این دو قرین و پیوسته با یک دیگر است (پس کسی که اطاعت از رسول نکند یا او را نشناسد از خداوند اطاعت نکرده و او را نشناخته است) زیرا اصل ایمان همانا آن دو شهادت است (یعنی شهادت بوحدانیّت خداوند متعال و رسالت پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله)
پس شهادتین بمنزله و بجای دو گواهی یا دو شاهد بر ایمان شخص قرار داده شده همچنان که در سایر حقوق نیز برای اثبات به دو گواه یا شاهد نیاز است، و چون بنده به وحدانیّت و یگانگی خداوند عزّ و جلّ و نیز به رسالت پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله اقرار کرد پس در حقیقت به تمامی ایمان اقرار دارد، زیرا أصل ایمان همان اقرار به خداوند و رسول اوست (و نیز اقرار به همه آنچه که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله آورده که جزء اقرار به رسالت آن حضرت است(
و پس از دو شهادت (که شرح آن گذشت) فرا خواندن مسلمانان به نماز است، زیرا أذان اساسا برای این مقرّر شده که مسلمانان را به نماز فرا خواند، و البتّه حیعلات را (یعنی حیّ علی ها را) در وسط أذان مقرّر ساخته اند که ضمن فرا خواندن مسلمانان را به رستگاری و به انجام بهترین اعمال (که نماز باشد) دعوت نماید و ترغیب کند. و بالاخره أذان به نام خداوند عزّ و جلّ پایان می پذیرد همان گونه که بنام مقدّس او آغاز شده است.[1]
[1]. من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 300.
- [سایر] فلسفه اذان گفتن چیست؟ و چرا در آن تکرار هست؟
- [سایر] با سلام. لطفاً فلسفه اقامه و اذان برای نماز را توضیح بدهید.
- [سایر] لطفا یک سیر مطالعاتی برای مطالعه مباحث زیر ارائه دهید: کلام اسلامی- فلسفه اسلامی عرفان اسلامی -فقه اسلامی -فلسفه غرب.
- [سایر] فلسفه ایجاد نظام اسلامی چیست ؟
- [سایر] تفاوت فلسفه اسلامی با غیر اسلامی کدامند؟
- [سایر] فلسفه نماز چیست؟ و آیا این فلسفه در نظر شیعه و اهل سنت تفاوت دارد؟
- [سایر] فلسفه پیدایش فرق مختلف اسلامی چیست؟
- [سایر] سلام؛ فلسفه تحلیلی چیست و تفاوت آن با فلسفه ملاصدرا و دروس فلسفی که در حوزه میخوانند چیست؟
- [سایر] معنای فلسفه علوم چیست؟
- [سایر] فلسفه غسل چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر مرد اذان زن را بشنود اذان از او ساقط نمی شود، ولی اگر زن اذان مرد را بشنود اذان از او ساقط می شود.
- [آیت الله سیستانی] اگر مرد ، اذان زن را با قصد لذّت بشنود ، اذان او ساقط نمیشود ؛ بلکه ساقط شدن اذان با شنیدن اذان زن مطلقاً اشکال دارد .
- [آیت الله مظاهری] مستحب است موقعی که وقت داخل میشود، برای اعلام وقت، اذان گفته شود و در این اذان چند چیز مستحب است: 1- همه اذان بگویند، ولی با این اذان، اذان نماز ساقط نمیشود. 2- کسی که اذان میگوید وقتشناس و ثِقه باشد. 3- کسی که اذان میگوید رو به قبله باشد. 4- با وضو یا غسل باشد. 5- دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند نماید و بکشد. 6- بین جملههای آن کمی فاصله دهد. 7- در بین اذان حرف نزند.
- [آیت الله علوی گرگانی] باید بین اذان واقامه فاصله ندهد و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد که اذانی را که گفته اذان واقامه حساب نشود، مستحبّ است دوباره اذان واقامه را بگوید و نیز اگر بین اذان واقامه ونماز به قدری فاصله دهد که اذان واقامه آن نماز حساب نشود، مستحبّ است دوباره برای آن نماز، اذان واقامه بگوید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید بین اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد که اذانی را که گفته اذان این اقامه حساب نشود مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگوید و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز به قدری فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود مستحب است دوباره برای آن نماز، اذان و اقامه بگوید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . باید بین اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد، که اذانی را که گفته اذان این اقامه حساب نشود، مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگوید و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز به قدری فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره برای آن نماز اذان و اقامه بگوید.
- [آیت الله نوری همدانی] باید بین اذان و اقامه ندهد و اگر بین آنها بقدری فاصله دهد که اذانی را گفته اذان این اقامه حساب نشود ، مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگوید و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز بقدری فاصله دهد فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود ، مستحب است دوباره برای آن نماز ، اذان و اقامه بگوید .
- [امام خمینی] باید بین اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بین آنها بقدری فاصله دهد که اذانی را که گفته اذان این اقامه حساب نشود مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگوید و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز بقدری فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره برای آن نماز، اذان و اقامه بگوید.
- [آیت الله اردبیلی] باید بین اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد که اذانی که گفته، اذان این اقامه حساب نشود، مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگوید و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز به قدری فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشوند، مستحب است دوباره برای آن نماز اذان و اقامه بگوید.
- [آیت الله خوئی] باید بین اذان و اقامه فاصله ندهد. و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد، که اذانی را که گفته اذان این اقامه حساب نشود، مستحب است دوباره اذان را بگوید. و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز به قدری فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره برای آن نماز اذان و اقامه بگوید.