به طور کلی ملاک های دسته اول عبارتند از: 1 - تدیّن و دینداری: کسی که پای بند دین نیست، تضمینی وجود ندارد که پای بند رعایت حقوق همسر و ادامه زندگی مشترک باشد. اگر یکی دیندار و دیگری بی دین باشد، زندگی آنان روی سعادت را نخواهد دید. سعادت بدون دیانت محال است. اگر هر دو بی دین باشند، باز تضمینی وجود ندارد که رعایت حقوق یکدیگر را بنمایند. البته منظور از دینداری و تدیّن این است که پای بندی به اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدین سطحی و بی ریشه و بی عمل. پیامبر(ص) به شخصی که میخواست ازدواج کند، فرمود: (علیک بذات الدین؛[1] بر تو باد که همسر دیندار بگیری). در مورد دیگری فرمود: (کسی که با زنی به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وامیگذارد . کسی که فقط به خاطر زیبایی با زنی ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید. کسی که به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج کند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد).[2] دین دار بودن، به این است که دارای صفات ذیل باشد: عفت، حجاب، حیا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقهمند به قرآن و اهل بیت، ترس از خدا داشتن، آبرونگهدار بودن، اسراف کار نبودن و... . 2 - اخلاق خوب از ویژگیهای لازم و اساسی برای همسر است: منظور از اخلاق خوب تنها خنده رویی و خوش خلقی نیست، بلکه به معنای اخلاق اسلامی داشتن و نفس را تهذیب و پاک نمودن است. پیامبر(ص) فرمود:( اذا جاءکم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلوا تکن فتنة فی الارض و فساد کبیر؛[3] با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج کنید. اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد). فردی از امام رضا(ع) سؤال کرد: برای دخترم خواستگاری آمده که بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: (لا تزوّجه ان کان سیئی الخُلق؛[4] اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده). نمونه اخلاق بد، لجاجت و یکدندگی، تکبر نسبت به همسر، بی ادب بودن، بی وفایی، کینه توزی، سوءظن داشتن، سبکی و هرزگی، کم ظرفیتی و بی تابی، با محبت نبودن و بد چشم بودن است. 3- شرافت خانوادگی: منظور از شرافت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه منظور نجابت و پاکی و تدین خانوادگی طرفین است، زیرا ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل ایجاد و یک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست که انسان بگوید: میخواهم با خود این فرد زندگی کنم و کاری به کار خانوادهاش ندارم. پیامبر(ص) فرمود: (انظر فی أی شی تضع ولدک فان العرق دساس؛ نیک بنگر که فرزندت را کجا قرار میدهی، زیرا نطفه و ژنها و خصوصیات ارثی، خواه ناخواه منتقل میشود و تأثیر میگذارد). پیامبر(ص) فرمود: (بنگرید چه کسی را به همسری بر میگزینید، زیرا فرزندان، مانند دایی هایشان میشوند).[5] باز حضرت فرمود: (ایاکم و خضراء الدمن قیل یا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فی منبت السوء؛ از سبزههای قشنگی که روی مزبلهها سبز می شود، پرهیز کنید. پرسیدند: مقصودتان چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانواده ناپسندی رشد کرده باشد (پسر نیز همین طور است).[6] 4 - زیبایی: زیبایی نیز یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. اگرانسانی، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید یا حتی بعد از ازدواج دل به دیگری دهد. به همسران سفارش شده است که خود را برای هم بیارایند و یکدیگر را اشباع و ارضا کنند تا از انحرافات و مفاسد مصون بمانند. 5 - کفو همدیگر بودن: سنخیت و تناسب و همتایی در علم و سواد و دین و ایمان و فرهنگ و فکر و اخلاق و تحصیلات علمی و سن و مال. اگر در تمامی جهات تناسب بیشتر باشد، مشکلات خانوادگی کمتر خواهد بود.[7] هر قدر روحیات دختر و پسر به یکدیگر نزدیک تر باشد، پیوند ازدواج آن دو از استحکام بیش تری برخوردار خواهد بود. دختر دیندار باید با شخص دیندار ازدواج کند زیرا دیندار و بی دین به طور طبیعی در مواردی با یکدیگر اصطکاک و در گیری خواهند داشت. فرد تحصیل کرده هم بهتر است با شخص درس خوانده ازدواج کند تا یکدیگر را درک کنند. هم چنین تجربه نشان داده است که وقتی اختلاف سن بین دختر و پسر زیاد باشد، پس ازگذشت سالیانی استحکام خانواده دچار تزلزل می شود. البته همانندی کامل امکان پذیر نیست و نباید در انتخاب همسر وسواسی بود، ولی همانندی نسبی لازم است. احادیث و روایاتی که بیان شده، اگر چه بیشتر خطاب به مردان در انتخاب همسر است، اما معیار هایی که در آنها آمده، کلی است و در انتخاب همسر از طرف زنان نیز همین معیارها وجود دارد. ملاکها و معیار و مسائل دیگری که بیشتر مربوط به سلیقه و موقعیت افراد است، در دستهی دوم قرار میگیرد و میتوان از آن صرف نظر کرد مانند: هم نژاد بودن ، یا هم شهری بودن ، یا هم زبان بودن. اما اینکه چگونه می توانید یک همسر خوب بیابید، این کار می تواند به شکل ها و شیوه های مختلف صورت گیرد. از طریق خواهران، از طریق معرفی دوستان. از طرف افراد فامیل و خانواده ، یا بستگانی که می شناسید. [1]. وسائل، ج 14، ص 30. [2]. همان، ص 31. [3]. همان، ص 51. [4]. بحار، ج100، ص 235. [5]. جواهر،ج 29، ص 37. [6]. وسایل الشیعه ج20 ص48 [7]. علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، با تلخیص و اضافات.
به طور کلی ملاک های دسته اول عبارتند از:
1 - تدیّن و دینداری: کسی که پای بند دین نیست، تضمینی وجود ندارد که پای بند رعایت حقوق همسر و ادامه زندگی مشترک باشد. اگر یکی دیندار و دیگری بی دین باشد، زندگی آنان روی سعادت را نخواهد دید. سعادت بدون دیانت محال است. اگر هر دو بی دین باشند، باز تضمینی وجود ندارد که رعایت حقوق یکدیگر را بنمایند. البته منظور از دینداری و تدیّن این است که پای بندی به اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدین سطحی و بی ریشه و بی عمل.
پیامبر(ص) به شخصی که میخواست ازدواج کند، فرمود: (علیک بذات الدین؛[1] بر تو باد که همسر دیندار بگیری).
در مورد دیگری فرمود: (کسی که با زنی به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وامیگذارد . کسی که فقط به خاطر زیبایی با زنی ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید. کسی که به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج کند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد).[2]
دین دار بودن، به این است که دارای صفات ذیل باشد: عفت، حجاب، حیا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقهمند به قرآن و اهل بیت، ترس از خدا داشتن، آبرونگهدار بودن، اسراف کار نبودن و... .
2 - اخلاق خوب از ویژگیهای لازم و اساسی برای همسر است: منظور از اخلاق خوب تنها خنده رویی و خوش خلقی نیست، بلکه به معنای اخلاق اسلامی داشتن و نفس را تهذیب و پاک نمودن است.
پیامبر(ص) فرمود:( اذا جاءکم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلوا تکن فتنة فی الارض و فساد کبیر؛[3] با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج کنید. اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد).
فردی از امام رضا(ع) سؤال کرد: برای دخترم خواستگاری آمده که بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: (لا تزوّجه ان کان سیئی الخُلق؛[4] اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده).
نمونه اخلاق بد، لجاجت و یکدندگی، تکبر نسبت به همسر، بی ادب بودن، بی وفایی، کینه توزی، سوءظن داشتن، سبکی و هرزگی، کم ظرفیتی و بی تابی، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.
3- شرافت خانوادگی: منظور از شرافت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه منظور نجابت و پاکی و تدین خانوادگی طرفین است، زیرا ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل ایجاد و یک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست که انسان بگوید: میخواهم با خود این فرد زندگی کنم و کاری به کار خانوادهاش ندارم. پیامبر(ص) فرمود: (انظر فی أی شی تضع ولدک فان العرق دساس؛ نیک بنگر که فرزندت را کجا قرار میدهی، زیرا نطفه و ژنها و خصوصیات ارثی، خواه ناخواه منتقل میشود و تأثیر میگذارد).
پیامبر(ص) فرمود: (بنگرید چه کسی را به همسری بر میگزینید، زیرا فرزندان، مانند دایی هایشان میشوند).[5]
باز حضرت فرمود: (ایاکم و خضراء الدمن قیل یا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فی منبت السوء؛ از سبزههای قشنگی که روی مزبلهها سبز می شود، پرهیز کنید. پرسیدند: مقصودتان چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانواده ناپسندی رشد کرده باشد (پسر نیز همین طور است).[6]
4 - زیبایی: زیبایی نیز یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. اگرانسانی، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید یا حتی بعد از ازدواج دل به دیگری دهد.
به همسران سفارش شده است که خود را برای هم بیارایند و یکدیگر را اشباع و ارضا کنند تا از انحرافات و مفاسد مصون بمانند.
5 - کفو همدیگر بودن: سنخیت و تناسب و همتایی در علم و سواد و دین و ایمان و فرهنگ و فکر و اخلاق و تحصیلات علمی و سن و مال.
اگر در تمامی جهات تناسب بیشتر باشد، مشکلات خانوادگی کمتر خواهد بود.[7] هر قدر روحیات دختر و پسر به یکدیگر نزدیک تر باشد، پیوند ازدواج آن دو از استحکام بیش تری برخوردار خواهد بود. دختر دیندار باید با شخص دیندار ازدواج کند زیرا دیندار و بی دین به طور طبیعی در مواردی با یکدیگر اصطکاک و در گیری خواهند داشت. فرد تحصیل کرده هم بهتر است با شخص درس خوانده ازدواج کند تا یکدیگر را درک کنند. هم چنین تجربه نشان داده است که وقتی اختلاف سن بین دختر و پسر زیاد باشد، پس ازگذشت سالیانی استحکام خانواده دچار تزلزل می شود. البته همانندی کامل امکان پذیر نیست و نباید در انتخاب همسر وسواسی بود، ولی همانندی نسبی لازم است.
احادیث و روایاتی که بیان شده، اگر چه بیشتر خطاب به مردان در انتخاب همسر است، اما معیار هایی که در آنها آمده، کلی است و در انتخاب همسر از طرف زنان نیز همین معیارها وجود دارد.
ملاکها و معیار و مسائل دیگری که بیشتر مربوط به سلیقه و موقعیت افراد است، در دستهی دوم قرار میگیرد و میتوان از آن صرف نظر کرد مانند: هم نژاد بودن ، یا هم شهری بودن ، یا هم زبان بودن.
اما اینکه چگونه می توانید یک همسر خوب بیابید، این کار می تواند به شکل ها و شیوه های مختلف صورت گیرد. از طریق خواهران، از طریق معرفی دوستان. از طرف افراد فامیل و خانواده ، یا بستگانی که می شناسید.
[1]. وسائل، ج 14، ص 30.
[2]. همان، ص 31.
[3]. همان، ص 51.
[4]. بحار، ج100، ص 235.
[5]. جواهر،ج 29، ص 37.
[6]. وسایل الشیعه ج20 ص48
[7]. علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، با تلخیص و اضافات.
- [آیت الله خامنه ای] همسر اینجانب فوت شده و ازدواج مجدد کرده ام دختر همسر اولم در شرف ازدواج است. آیا دامادم نسبت به همسر دومم محرم می شود؟
- [سایر] مردی که همسرش به تشخیص پزشکان دچار مرگ مغزی شده، قصد دارد با خواهر همسر خود ازدواج کند. آیا باید همسر خود را طلاق دهد که ازدواج دوم جایز باشد یا اینکه به سبب مرگ مغزی ازدواج پایان یافته تلقی میشود و او میتواند با خواهر همسر ازدواج کند؟ اگر آن دو ازدواج کنند و ناگهان همسر اول از اغما خارج شد، آیا همسر دوم بر مرد حرام میشود؟
- [سایر] مشخصات نظام ولایی چیست؟
- [سایر] مشخصات قاری قرآن از نظر امام صادق (ع) چیست؟
- [سایر] مشخصات کشتی حضرت نوح(ع) را بیان فرمایید.
- [سایر] نظارت شورای نگهبان چه مشخصات و ویژگی هایی را دارد؟
- [سایر] علت جواز ازدواج موقت (صیغه) برای مرد متأهل و بدون اجازه همسر خود چیست؟
- [سایر] علت جواز ازدواج موقت (صیغه) برای مرد متأهل و بدون اجازه همسر خود چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] مردی که با زنی ازدواج نموده همسر دیگری دارد که دارای چندین فرزند دختر و پسر میباشد آیا اولاد از همسر دوم از اموال ایشان نیز سهم دارند (البته همسر دوم زندگی و اموالش جداگانه است) این مرد میگوید اینها (همسر دوّمِ مرد همراهِ دو دخترش) از اموالم که قبل از ازدواج با همسر دوّم داشتم حقّی ندارند، شرعاً حکم چیست؟
- [آیت الله مظاهری] آیا مردان متاهل در دوران حاملگی همسر خویش می توانند به خاطر وضع خاص همسر خود ازدواج موقت کنند؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان با زنی ازدواج کند، دیگر نمیتواند با زنی که آن همسر را شیر کامل داده و با مادر و مادربزرگ آن زن - اگر چه رضاعی باشند - ازدواج نماید؛ هر چند هنوز با آن همسر نزدیکی نکرده باشد.
- [آیت الله اردبیلی] انسان میتواند با عمّه یا خاله همسر خود بدون اجازه او ازدواج نماید.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که به واسطه نداشتن همسر به حرام میافتد، واجب است ازدواج کند.
- [آیت الله مظاهری] اگر مرد یا زن مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان شود میتواند با همان همسر اوّلی به عقد جدید ازدواج کند گرچه آن زن هنوز در عدّه باشد، چنانکه میتوانند همسر جدید انتخاب کنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مرد نمی تواند بدون اذن همسر خود با خواهرزاده یا برادرزاده رضاعی زن خود ازدواج کند و نیز احتیاط واجب آن است که اگر با پسری (العیاذ بالله) لواط کرده با دختر و خواهر مادر رضاعی آن پسر ازدواج نکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که شوهر بیش از چهار ماه نزدیکی با همسر خود را در ازدواج موقت نیز ترک نکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پدر یا جد پدری میتوانند در صورتی که برای دختر نابالغ مفسده نداشته باشد، او را به عقد ازدواج درآورند و پس از ازدواج، نزدیکی با همسر نابالغ جایز نیست ولی دیگر بهرهگیریهای جنسی اشکال ندارد. اگر مرد با همسر نابالغ خود نزدیکی کند، این کار حرام عقد آنها را باطل نمیسازد و نزدیکی آنها پس از بالغ شدن همسر نیز حرام نمیگردد، ولی اگر با این کار دختر افضا شود؛ یعنی راه بول و حیض یا راه حیض و غایط او یکی شود، باید ارش بپردازد، یعنی خسارتی را که به همسر وارد کرده جبران کند و اگر پس از افضا او را طلاق دهد، به جای ارش باید دیه کامل بپردازد و در هر حال، علاوه بر مهریه همسر باید تا پایان عمر نفقه او را نیز بدهد، هر چند او را طلاق دهد و او نیز با شوهر دیگری ازدواج کند.
- [آیت الله اردبیلی] زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمیتواند با زنهای کافر غیر اهل کتاب یهودی، مسیحی و زرتشتی ازدواج کند، ولی ازدواج دائم یا موقّت با زنهای اهل کتاب مانعی ندارد؛ البته چنانچه مردی همسر مسلمان داشته باشد، بدون اجازه او نمیتواند با زن کتابی ازدواج نماید مگر آن که او را متعه نماید و مدّت ازدواجش بسیار کوتاه باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن بعد از ازدواج ادعا کند که مرد برادر رضاعی اوست و شوهر انکار کند زن باید ادعای خود را ثابت کند و اگر نتواند ادعای خود را ثابت کند همسر او باقی می ماند ولی در این فرض هم اگر می تواند باید همسر خود را به طلاق خلع راضی کند که او را طلاق دهد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که به واسطه نداشتن زن یا شوهر به حرام میافتد، که اگر همسر داشت معمولاً آن گناه را انجام نمیداد در صورتی که قدرت داشته باشد واجب است ازدواج کند.