من 27سال سن دارم و 2 سال است ازدواج کردهام. بخاطر موقعیت شغلی همسرم در شهر دیگری به دور از خانواده تک و تنها زندگی میکنیم. چیزی که ناراحتم میکند کم حرفی همسرم است. من صبح تا شب در خانه تنها بوده و انتظار دارم وقتی به خانه میرسد با من صحبت کند. از اتفاقایی که طول روز افتاده یا حداقل حرفی که میزنم جواب دهد ونظرش را بگوید. خیلی کم حرف است من 10 جمله حرف بزنم ایشان شاید در 1 جمله جواب مرا بدهد. وقتی عصبانی میشوم غر میزنم بعد پشیمان میشوم. همسرم مرد خیلی خوبی است وخیلی دوستش دارم. نمیخواهم ناراحتش کنم ولی به بنده حق دهید. قبول دارم خسته است. حال نمیدانم چه کنم که بر اعصابم مسلط باشم و ناراحتش نکنم. با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی برخلاف مردان که شخصیتی چشمی دارند، زنان شخصیتی شنوایی دارند به این معنا که بیشتر از راه شنیدن تحت تاثیر قرار می گیرند. بنابراین این نیاز طبیعی شما است که با همسر خود گفتگو و درد دل کنید بویژه آنکه در غربت نیز به سر می برید بنابراین
با کم حرفی شوهرم چگونه کنار بیایم؟
من 27سال سن دارم و 2 سال است ازدواج کردهام. بخاطر موقعیت شغلی همسرم در شهر دیگری به دور از خانواده تک و تنها زندگی میکنیم. چیزی که ناراحتم میکند کم حرفی همسرم است. من صبح تا شب در خانه تنها بوده و انتظار دارم وقتی به خانه میرسد با من صحبت کند. از اتفاقایی که طول روز افتاده یا حداقل حرفی که میزنم جواب دهد ونظرش را بگوید. خیلی کم حرف است من 10 جمله حرف بزنم ایشان شاید در 1 جمله جواب مرا بدهد. وقتی عصبانی میشوم غر میزنم بعد پشیمان میشوم. همسرم مرد خیلی خوبی است وخیلی دوستش دارم. نمیخواهم ناراحتش کنم ولی به بنده حق دهید. قبول دارم خسته است. حال نمیدانم چه کنم که بر اعصابم مسلط باشم و ناراحتش نکنم.
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی
برخلاف مردان که شخصیتی چشمی دارند، زنان شخصیتی شنوایی دارند به این معنا که بیشتر از راه شنیدن تحت تاثیر قرار می گیرند. بنابراین این نیاز طبیعی شما است که با همسر خود گفتگو و درد دل کنید بویژه آنکه در غربت نیز به سر می برید بنابراین
- [سایر] سلام خسه نباشید من دوماهه عقد کردم وعاشق شوهرم هستم اما اون بهم اعتماد نداره فقط با بیرون رفتن من تنها یا با دوستام مشکل داره منم ادمیم که نمیتونم با این مسیله کنار بیام بخاطر اینکه میگم اعتماد نداره تازمانی که حرفی از بیرون رفتنم نباشه اینقدر خوبه ولی وای بحال اینکه بگم میخوام جایی برم خیلی بداخلاق میشه دلیلشم بهم نمیگه حالم گرفته است خواهشا زود جواب بدین الان با شوهرم قهرم
- [سایر] سلام.لطفا در بخش عمومی جوابمو بدین.ممنون حدود 5 ماهه عقدکردم اوایل فکرمیکردم شوهرم همونیه که میخواستم ولی کم کم خودشو نشون داد.بیش از 10 بار سر موضوعات پوچ کتک خوردم و شوهرم اصلا پشیمون نشد از کاراش.نمیتونم ادامه بدم ولی خانوادم اجازه طلاق نمیدن پس من با این همه اختلاف چه کنم؟حتی اجازه نمیده پیش برادرم بشینم میگه حسودیم میشه رفتارای زشتی داره میخواد همه جوره مطیعش باشم و حرفی نزنم خب منم نمیتونم اینجوری باشم.
- [سایر] سلام من25 سالمه 3.ساله که ازدواج کردیم تحصیلات هر دو مونم لیسانس5 سال هم همسرم از من بزرگتر. قبلا 1دعوایی در خانواده شوهری من اتفاق افتاد که البته سر من نبود اما داخل دعوا چون من به مادر شوهرم حرفی رو زدم شوهرم اعتقاد داشت که سر مادرش داد زدم در صورتی که اصلا این طور نبود اما همون روز شوهرم منو از خونه بیرون کرد و من 7 روزی قهر بودم ما با مادرش اینا یک خونه زندگی می کنیم از اون موقعه هر وقت دعوامون میشه یاد اون رفتار زشتش می افتم و خلاصه ازش کینه به دل گرفتم خیلی سعی کردم فراموشش کنم ام اصلا ا
- [سایر] تورو به خدا به دادم برسید من وسواس فکری شدیدی دارم به طوری که روی شوهرم حساس هستم یعنی اگر شوهرم حرفی بزند کاری بکند سریع به ایشان شک می کنم زمانهایی که شوهرم سرکار هست همش به شوهرم فکر می کنم که الان دارد چکار می کند و شروع می کنم به نوشتن افکارم دیگه واقعا از خودم هم خجالت می کشم همش دارم افکارم رو می نویسم ولی باز آروم نمی شوم و همش از 24 ساعت 23 فقط درباره شوهرم فکر می کنم بخدا دیگر خسته شدم و اینکه یک حرف رو سه چهار بار از شوهرم می پرسم مثل اگر شوهرم بگه رفتم فلان جا من سه چهار بار دیگر ازش سوال می کنم که رفتی فلان جا شمارو به خدا به فریادم برسید من قبلا فلوکستین مصرف می کردم البته آن زمان مجرد بودم و مشکلم این بود زمانی که از خیابان رد می شدم یک ربع کنار خیابان وای می ایستادم تا ببینم کسی بعد از من رد می شود تصادف نکند البته من حدود 15 سال هست به ناراحتی اعصاب دچار هستم و هردفعه به یک چیز فکر می کردم زمان دبیرستان روی درسام حساس بودم زمانی که کارمند شدم روی همکارام حساس شدم و زمانی که ازدواج کردم روی شوهرم و بیشتر از شما خواهش می کنم در رابطه با شوهرم کمکم کنید که چه کنم شما رو به خدا به فریادم برسید.
- [سایر] خانواده شوهرم با من ناسازگارند و شوهرم نیز تحت تاثیر آنها قرار گرفته راه چاره چیست ؟
- [سایر] خانواده شوهرم با من ناسازگارند و شوهرم نیز تحت تاثیر آنها قرار گرفته راه چاره چیست ؟
- [سایر] با اعتیاد شوهرم چه کنم؟
- [سایر] با سلام من نمی تونم با هیچ کس رابطه بر قرار کنم فقطط با خودم کلنجار میرم تو خودم هستم رابطم با شوهرم زیاد خوب نیست حرفی ÷یدا نمی کنم باهاش بزنم حتی با دخترم هم که 2 سالشه حرف نمی زنم اون ازم چیزی می خاد دیگه هیچی فکر می کنم چون رابطم با شوهرم خوب نیست اینجوری هستم نمی دونم فقط با خودم حرف می زنم داغونم بی خواب می شم ولی صبح ها دوست دارم تا 12 بخوابم ولی نمی شه نمی تونم حرف بزنم چیکار کنم برم روان پزشک؟
- [سایر] شوهرم رو دوست ندارم ، چکار کنم ؟
- [آیت الله بهجت] کلمات چند حرفی باعث باطل شدن نماز می شوند؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زن بفهمد شوهرش برادرزاده یا خواهرزاده او را عقد کرده و حرفی نزند، چنان چه بعداً رضایت ندهد عقد آنان باطل است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر زن بفهمد شوهرش برادرزاده یا خواهر زاده او را عقد کرده و حرفی نزند؛ چنانچه بعدا رضایت ندهد؛ عقد آنان باطل است.
- [آیت الله نوری همدانی] برای حرفی که از آه کشیدن و سرفه پیدا می شود ، سجدة سهو واجب نیست ، ولی اگر مثلاً سهواً آخ یا اه بگوید ، باید سجدة سهو نماید .
- [آیت الله بروجردی] برای حرفی که از آه کشیدن و سرفه پیدا میشود، سجدهی سهو واجب نیست، ولی اگر مثلاً سهواً آخ یا آه بگوید، باید سجدهی سهو نماید.
- [آیت الله بروجردی] اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده یا خواهرزادهی او را عقد کرده و حرفی نزند، چنانچه بعداً رضایت ندهد عقد آنان باطل است.
- [امام خمینی] برای حرفی که از آه کشیدن و سرفه پیدا می شود، سجده سهو واجب نیست،ولی اگر مثلا سهوا آخ یا آه بگوید، باید سجده سهو نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده و خواهر زادة او را عقد کرده و حرفی نزند ؛ چنانچه بعداً رضایت ندهد عقد آنان باطل است .
- [آیت الله سبحانی] برای حرفی که از آه کشیدن و سرفه پیدا می شود، سجده سهو واجب نیست ولی اگر مثلاً سهواً آخ یا آه بگوید، باید سجده سهو نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . برای حرفی که از آه کشیدن و سرفه پیدا می شود، سجده سهو واجب نیست، ولی اگر مثلاً سهواً آخ یا آه بگوید، باید سجده سهو نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زن بفهمد شوهرش برادرزاده یا خواهرزاده او را عقد کرده و حرفی نزند، چنانچه بعداً رضایت ندهد، عقد آنان باطل است.