آیا نفقه همان زنده‌مانی است؟
نظر شما در خصوص این مطلب چیه؟: (شما بفرمایید قانونی که تمام حقوق انسانی زنها را از آنها سلب کرده و به دست مردان داده است و زن حتی بدون اذن آقای همسر اختیار خارج شدن از منزل را هم ندارد (تا چه رسد به شاغل بودن) چطور می توانست برای زنده مانی زنها چاره ای بی اندیشد؟ یک زن چطور می توانست هم درون چهاردیواری زندانی شود و هم شکمش سیر بشود و توی گرما و سرما هم از زندگی ساقط نشود؟ بالاخره کسی که حق اشتغال و سایر حقوق زن را از آنها سلب کرده باید فکر اینجایش را هم می کرد تا چه بسا تکه نانی دستشان برسد. و اقلا زنده مانی بکنند! نفقه یعنی همان حقوق زندگی زن که قانون به شکلی قانونی از آنها سلب کرده و به شکل یک قانون زنده مانی در اختیار مرد قرار داده است) نویسنده این مطالب در ابتدا مدعی هستند که تمام!!! حقوق زنان از آنان سلب شده است و در ادامه برای اثبات ادعای خویش موضوع بیرون رفتن از منزل ونفقه را مطرح کرده اند. اینکه وی برای اثبات ادعای خویش به این شاهد اکتفا کرده اند دلیل بر این است که مهمترین دلیل ایشان برای اثبات ادعای خود همین مطلب است و اگر شاهد قویتری برای اثبات ادعای خویش می داشتند ارائه می‌نمودند. از اینرو با باطل کردن دلیل ایشان، سستی و بی پایه بودن ادعای ناشی از تفکر فمنیسمی ایشان نیز ثابت خواهد شد. به نظر می‌رسد گوینده این مطالب دچار مغالطه شده و سعی دارد با سفسطه، رای را به نفع خویش صادر کند. بر این مبنا توجه شما را به نکات زیر جلب می‌نمایم: 1- ایشان تعبیر زنده مانی را مساوی با دریافت نفقه دانسته اند. در حالیکه واقعیت جز این است. چرا که ادعای تساوی زنده مانی و نفقه زمانی صحیح است که نفقه تنها شامل خوراک و آن هم در حد ضرورت و حفظ بقائ زن باشد. در حالیکه همه و از جمله ایشان خوب می‌دانند شمولیت نفقه بسیار گسترده تر از آن چیزی است که ایشان ادعا نموده اند. ظاهرا ایشان مواردی چون مسکن، درمان، پوشاک و... را از قلم اندخته‌اند. ضمن اینکه مرد موظف است در پرداخت مهریه شان زوجه را رعایت کند. از اینرو اگر شانیت زن اقتضا می‌کند که منزلی 2000متری! خودرویی چندصدمیلیونی! تجملات و زیور آلات گرانقیمت و فاخر و... داشته باشد، مرد موظف این موارد را برای او تدارک ببیند. آبا این موارد در حد زنده مانی است؟! 2- مرد و زن هم از لحاظ فیزیک و جسم و هم از لحاظ روان و عاطفه ساختاری کاملا متفاوت دارند، این تفاوت اقتضای تفکیک نقشها را دارد. در این بین آنچه که عقل اقتضا می‌کند این است که این نقشها متناسب با استعداد زن و مرد تقسیم شود. این امر به قدری شفاف و بدیهی است که حتی در دوران کهن و به اصطلاح ماقبل تاریخ، در جوامع بدوی و زمانیکه خبری از تمدن بشری نبود به این ضرورت پی برده بودند و از همین رو بود که مردان به عنوان مسئول شکار و تهیه غذا شناخته شدند. 3- تامین نیازهای اولیه مانند خوراک و احساس ایمنی از ضروریات رشد و تربیت نوزاد و فرزند است و این اصلی ثابت در روانشناسی است. به گونه‌ای که نوزاد یا کودکی که از دریافت محبت و عاطفه و همچنین دریافت پاسخ به نیازهای اساسی محروم باشد، ضرورتا فردی رشدنایافته خواهد بود که در ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و.. با مشکلات بیشماری مواجه خواهد شد. روشن است در این میان این مادر است که می تواند این نیازها را برآورده سازد نه پدر. و خوب می دانیم تامین این نیازها در بسیاری از موارد با اشتغال مادر تنافی دارد 4- اسلام اشتغال زنان را منع ننموده و آن را جایز دانسته است. بنابراین زن می تواند علاوه بر اشتغال در منزل در بیرون از منزل نیز شاغل باشد. حال اگر زن نگران شغل خویش بعد از ازدواج است می تواند پیش از ازدواج شرط ضمن عقد کند، تا همسرش از اشتغال او جلوگیری نکند. یا شرط ضمن عقد کند که بدون اجازه فعالیت خاص و مورد نظر خود را داشته باشد و... لذا در کنار وجوب نفقه و... واجب دیگری تحت عنوان لزوم عمل به شرط ضمن عقد نیز، برتکالیف مرد نسبت به زن افزوده می‌شود. 5- زن اگر بر حسب معیارهای خود شخصی را برای همسری انتخاب کند، که با او هم فکر است و به اصطلاح کفو یکدیگر باشند، مجالی برای این اشکالات باقی نخواهد ماند و همه چیز برمبنای تفاهم حل و فصل خواهد شد. پس زن هیچگاه ملزم و مجبور به ازدواج با شخصی نیست، که احیانا در آینده اجازه برخی امور را به او نمی‌دهد.
عنوان سوال:

آیا نفقه همان زنده‌مانی است؟


پاسخ:

نظر شما در خصوص این مطلب چیه؟: (شما بفرمایید قانونی که تمام حقوق انسانی زنها را از آنها سلب کرده و به دست مردان داده است و زن حتی بدون اذن آقای همسر اختیار خارج شدن از منزل را هم ندارد (تا چه رسد به شاغل بودن) چطور می توانست برای زنده مانی زنها چاره ای بی اندیشد؟ یک زن چطور می توانست هم درون چهاردیواری زندانی شود و هم شکمش سیر بشود و توی گرما و سرما هم از زندگی ساقط نشود؟ بالاخره کسی که حق اشتغال و سایر حقوق زن را از آنها سلب کرده باید فکر اینجایش را هم می کرد تا چه بسا تکه نانی دستشان برسد. و اقلا زنده مانی بکنند! نفقه یعنی همان حقوق زندگی زن که قانون به شکلی قانونی از آنها سلب کرده و به شکل یک قانون زنده مانی در اختیار مرد قرار داده است)

نویسنده این مطالب در ابتدا مدعی هستند که تمام!!! حقوق زنان از آنان سلب شده است و در ادامه برای اثبات ادعای خویش موضوع بیرون رفتن از منزل ونفقه را مطرح کرده اند. اینکه وی برای اثبات ادعای خویش به این شاهد اکتفا کرده اند دلیل بر این است که مهمترین دلیل ایشان برای اثبات ادعای خود همین مطلب است و اگر شاهد قویتری برای اثبات ادعای خویش می داشتند ارائه می‌نمودند. از اینرو با باطل کردن دلیل ایشان، سستی و بی پایه بودن ادعای ناشی از تفکر فمنیسمی ایشان نیز ثابت خواهد شد.

به نظر می‌رسد گوینده این مطالب دچار مغالطه شده و سعی دارد با سفسطه، رای را به نفع خویش صادر کند. بر این مبنا توجه شما را به نکات زیر جلب می‌نمایم:

1- ایشان تعبیر زنده مانی را مساوی با دریافت نفقه دانسته اند. در حالیکه واقعیت جز این است. چرا که ادعای تساوی زنده مانی و نفقه زمانی صحیح است که نفقه تنها شامل خوراک و آن هم در حد ضرورت و حفظ بقائ زن باشد. در حالیکه همه و از جمله ایشان خوب می‌دانند شمولیت نفقه بسیار گسترده تر از آن چیزی است که ایشان ادعا نموده اند. ظاهرا ایشان مواردی چون مسکن، درمان، پوشاک و... را از قلم اندخته‌اند. ضمن اینکه مرد موظف است در پرداخت مهریه شان زوجه را رعایت کند. از اینرو اگر شانیت زن اقتضا می‌کند که منزلی 2000متری! خودرویی چندصدمیلیونی! تجملات و زیور آلات گرانقیمت و فاخر و... داشته باشد، مرد موظف این موارد را برای او تدارک ببیند. آبا این موارد در حد زنده مانی است؟!

2- مرد و زن هم از لحاظ فیزیک و جسم و هم از لحاظ روان و عاطفه ساختاری کاملا متفاوت دارند، این تفاوت اقتضای تفکیک نقشها را دارد. در این بین آنچه که عقل اقتضا می‌کند این است که این نقشها متناسب با استعداد زن و مرد تقسیم شود. این امر به قدری شفاف و بدیهی است که حتی در دوران کهن و به اصطلاح ماقبل تاریخ، در جوامع بدوی و زمانیکه خبری از تمدن بشری نبود به این ضرورت پی برده بودند و از همین رو بود که مردان به عنوان مسئول شکار و تهیه غذا شناخته شدند.

3- تامین نیازهای اولیه مانند خوراک و احساس ایمنی از ضروریات رشد و تربیت نوزاد و فرزند است و این اصلی ثابت در روانشناسی است. به گونه‌ای که نوزاد یا کودکی که از دریافت محبت و عاطفه و همچنین دریافت پاسخ به نیازهای اساسی محروم باشد، ضرورتا فردی رشدنایافته خواهد بود که در ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و.. با مشکلات بیشماری مواجه خواهد شد. روشن است در این میان این مادر است که می تواند این نیازها را برآورده سازد نه پدر. و خوب می دانیم تامین این نیازها در بسیاری از موارد با اشتغال مادر تنافی دارد

4- اسلام اشتغال زنان را منع ننموده و آن را جایز دانسته است. بنابراین زن می تواند علاوه بر اشتغال در منزل در بیرون از منزل نیز شاغل باشد. حال اگر زن نگران شغل خویش بعد از ازدواج است می تواند پیش از ازدواج شرط ضمن عقد کند، تا همسرش از اشتغال او جلوگیری نکند. یا شرط ضمن عقد کند که بدون اجازه فعالیت خاص و مورد نظر خود را داشته باشد و...


لذا در کنار وجوب نفقه و... واجب دیگری تحت عنوان لزوم عمل به شرط ضمن عقد نیز، برتکالیف مرد نسبت به زن افزوده می‌شود.


5- زن اگر بر حسب معیارهای خود شخصی را برای همسری انتخاب کند، که با او هم فکر است و به اصطلاح کفو یکدیگر باشند، مجالی برای این اشکالات باقی نخواهد ماند و همه چیز برمبنای تفاهم حل و فصل خواهد شد.
پس زن هیچگاه ملزم و مجبور به ازدواج با شخصی نیست، که احیانا در آینده اجازه برخی امور را به او نمی‌دهد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین