من 20 سالمه و دانشجوی رشته مهندسی نفت هستم.4 ساله که به دختر خالم علاقه مند شدم اما شرایط ازدواج ندارم و هرکاریم میکنم فکرش از سرم بیرون نمیره و این مساله روی درسام تاثیر منفی میزاره .از طرفی هم تاثیر پذیری اون از خانوادش خیلی زیاده و متاسفانه من از اخلاق خانوادش خوشم نمیاد با این که دختر مذهبی و خوبیه و البته چند ماهم از من بزرگتره من تصمیم گرفتم که ازش بگذرم اما نمیدونم چیکار کنم خیالش از سرم بره خواهش میکنم منو راهنمایی کنید که فکرشو از سرم بیرون کنم. خدمت شما عرض کنم داستان عشق یکی از داستان های پرپیچ و خمی است که تا کنون درباره آن تحقیقات گسترده ای شده است اما آنچه که مشخص است این است افرادی که ویژگی های شخصیتی وابسته دارند در این دام بیشتر می افتند به هر حال شما فردی 20 ساله هستید و در 20 سالگی به دلیل سنی و نیازهای زیستی و حتی کمبودهای عاطفی محیطی صرف یک یا دو ویژگی که دقیقا مورد نیاز شما بوده و در محیط خانوادگی کمتر به آن رسیده اید و در این خانم پیدا کرده اید یک وابستگی ایجاد شده است قطعا با دو یا سه ویژگی مثبت انتخاب فردی برای زندگی مشترک کار احساسی و پشیمان کننده ای در آینده خواهد بود بنابراین سعی کنید با تکنیک هایی که در پایین می آید خود تان را از این باتلاق احساسی نجات دهید نکته دیگر مناسب ترین سن برای انتخاب همسر از سن 23 سالگی به بالاست و سنین پایین تر احساسات و عشق های آذرخشی و زود گذر برای همه پیش می آید که نباید شما خیلی آن را جدی و با اهمیت بگیرید. اما روش های کاهش این و ابستگی 1- تحلیل و ارزیابی افکار و احساسات هیجانی و آتشین و جدا سازی آن از بخش هشیار و جدا سازی آن از رفتارها و احساسات منطقی که باعث پویایی مثبت زندگی می شود. 2- مدیریت فکر و ذهن به طوری که هر وقت احساساتی که باعث آلودگی فضای ذهن و روان می شود را احساس می کنید با تغییر موقعیت ذهنی و روانی و یا فیزیکی و بیرونی سعی کنید افکار و احساسات شما را به این باتلاقی که در نهایت افسردگی و غم و غصه است نکشاند. 3- پرهیز از نشانه ها و محرک هایی که در بیرون باعث بیاد افتادن ایشان می شود مانند تلفن، رفت و آمد و.... 4-به آسیب ها و پیامدهای منفی این احساس در ذهن را بررسی کنید و سعی کنید این احساس و ابستگی در صورت خارج نشدن از ذهن کمترین توجه و انرژی شما را به خوداختصاص دهد چون در تکنیک های جدید روان شناختی زندگی با چیزی که آزار دهنده است بهتر از فرار و اجتناب و دورکردن آن است ولی پذیرش و قبول و بی اهمیت شدن به آن و ادامه رفتارهای منطقی باعث بهتر شدن حال ما خواهد شد.موفق باشید.
من 20 سالمه و دانشجوی رشته مهندسی نفت هستم.4 ساله که به دختر خالم علاقه مند شدم اما شرایط ازدواج ندارم و هرکاریم میکنم فکرش از سرم بیرون نمیره و این مساله روی درسام تاثیر منفی میزاره .از طرفی هم تاثیر پذیری اون از خانوادش خیلی زیاده و متاسفانه من از اخلاق خانوادش خوشم نمیاد با این که دختر مذهبی و خوبیه و البته چند ماهم از من بزرگتره من تصمیم گرفتم که ازش بگذرم اما نمیدونم چیکار کنم خیالش از سرم بره خواهش میکنم منو راهنمایی کنید که فکرشو از سرم بیرون کنم.
خدمت شما عرض کنم داستان عشق یکی از داستان های پرپیچ و خمی است که تا کنون درباره آن تحقیقات گسترده ای شده است اما آنچه که مشخص است این است افرادی که ویژگی های شخصیتی وابسته دارند در این دام بیشتر می افتند به هر حال شما فردی 20 ساله هستید و در 20 سالگی به دلیل سنی و نیازهای زیستی و حتی کمبودهای عاطفی محیطی صرف یک یا دو ویژگی که دقیقا مورد نیاز شما بوده و در محیط خانوادگی کمتر به آن رسیده اید و در این خانم پیدا کرده اید یک وابستگی ایجاد شده است قطعا با دو یا سه ویژگی مثبت انتخاب فردی برای زندگی مشترک کار احساسی و پشیمان کننده ای در آینده خواهد بود بنابراین سعی کنید با تکنیک هایی که در پایین می آید خود تان را از این باتلاق احساسی نجات دهید نکته دیگر مناسب ترین سن برای انتخاب همسر از سن 23 سالگی به بالاست و سنین پایین تر احساسات و عشق های آذرخشی و زود گذر برای همه پیش می آید که نباید شما خیلی آن را جدی و با اهمیت بگیرید. اما روش های کاهش این و ابستگی
1- تحلیل و ارزیابی افکار و احساسات هیجانی و آتشین و جدا سازی آن از بخش هشیار و جدا سازی آن از رفتارها و احساسات منطقی که باعث پویایی مثبت زندگی می شود.
2- مدیریت فکر و ذهن به طوری که هر وقت احساساتی که باعث آلودگی فضای ذهن و روان می شود را احساس می کنید با تغییر موقعیت ذهنی و روانی و یا فیزیکی و بیرونی سعی کنید افکار و احساسات شما را به این باتلاقی که در نهایت افسردگی و غم و غصه است نکشاند.
3- پرهیز از نشانه ها و محرک هایی که در بیرون باعث بیاد افتادن ایشان می شود مانند تلفن، رفت و آمد و....
4-به آسیب ها و پیامدهای منفی این احساس در ذهن را بررسی کنید و سعی کنید این احساس و ابستگی در صورت خارج نشدن از ذهن کمترین توجه و انرژی شما را به خوداختصاص دهد چون در تکنیک های جدید روان شناختی زندگی با چیزی که آزار دهنده است بهتر از فرار و اجتناب و دورکردن آن است ولی پذیرش و قبول و بی اهمیت شدن به آن و ادامه رفتارهای منطقی باعث بهتر شدن حال ما خواهد شد.موفق باشید.
- [سایر] با چه چیزهایی می توان کام نوزاد را گشود؟
- [سایر] با چه چیزهایی می توان کام نوزاد را گشود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] استفاده از فرآوردههای گوشتی، مانند پودر گوشت و پودر استخوان بعنوان خوراک دام (دام علفخوار)، چه حکمی دارد؟
- [سایر] حقیقت عشق چیست و چگونه می توان عشق حقیقی را از عشق غیرحقیقی باز شناخت؟
- [سایر] سلام ای رفته ز چشم و جا گرفته در دل دردی ست که بی تو زندگی باید کرد ببخشید آقای مرادی وقت نکردم بیام. مشکلی برام پیش اومد.خیلی ناراحت شدم که نتونستم به موقع سالگرد برادر بزرگوارتون رو تسلیت بگم...بازهم به خودتون تسلیت عرض می کنم. مصیبت سختی است. خداوند صبر بدهد. این چند بیت را تقدیم می کنم: عشق گاهی خواهش برگ است در اندوه تاک عشق گاهی رویش برگ است در تن پوش خاک عشق گاهی ناودان گریه ی اشک بهار عشق گاهی طعنه بر سرو است در بالای دار عشق گاهی یک تلنگر بر زلال تنگ نور پیچ و تاب ماهی اندیشه در ژرفای تور عشق گاهی شور رستن در گیاه عشق گاهی غرقه ی خورشید در افسون ماه ""عشق گاهی سوز هجران است در اندوه نی رمز هوشیاریست در مستی می"" عشق گاهی معجز قلب مریض رویش سبزینه ای در برگ ریز عشق گاهی شرم خورشید است در قاب غروب روزه ای با قصد قربت ذکر بر لب پایکوب عشق گاهی هق هق آرام اما بی صدا اشک ریز ذکر محبوب است در پیش خدا عشق گاهی طعم وصلت می دهد مزه ی شیرین وحدت می دهد عشق گاهی شوری هجران دوست تلخی هرگز ندیدن های اوست عشق گاهی یک سفر در شط شب عشق پاورچین نجوای دو لب عشق گاهی مشق های کودکیست حس بودن با خدا در سادگیست عشق گاهی کیمیای زندگیست عشق در گل راز ناپژمردگیست عشق گاهی بوی رفتن می دهد صوت شبناک تو را سر می دهد عشق گاهی نغمه ای در گوش شب عادتی شیرین به نجوای دو لب عشق گاهی می نشیند روی بام گاه با صد میل می افتد به دام عشق گاهی سر به روی شانه ای اشک ریز آخر افسانه ای عشق گاهی هم حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند عشق گاهی نو بهاری گاه پاییزی سرخ زرد! گاه لبخندی به لب های تو گاهی کوه درد عشق گاهی دست لرزان تو می گیرد درون دست خویش گاه مکتوب تورا ناخوانده می داند زپیش عشق گاهی راز پروانه است پیرامون شمع گاه حس اوج تنهاییست در انبوه جمع عشق گاهی بوی یاس رازقی ساقدوش خانه ی بن بست یاد مادری عشق گاهی هم خجالت می کشد دستمال تر به پیشانی عالم می کشد عشق گاهی ناقه ی اندیشه ها را پی کند هفت منزل را تا رسیدن بی صبوری طی کند عشق گاهی هم نجاتت می دهد سیب در دستی و صاحبخانه راهت می دهد عشق گاهی در عصا پنهان شود گاه بر آتش گلستان می شود عشق گاهی رود را خواهد شکافت فتنه ی نمرودیان زو رنگ باخت عشق گاهی خارج از ادراک هاست طعنه ی لولاک بر افلاک هاست عشق گاهی استخوانی در گلوست زخم مسماریست در پهلوی دوست عشق گاهی ذکر محبوب است بر نی های تیز گاه در چشمان مشکی اشک ریز عشق گاهی خاطر فرهاد و شیرین می کند گاه میل لیلی اش با جام مجنون می کند عشق گاهی تاری یک آه بر آیینه ای حسرت نا دیدن معشوق در آدینه ای عشق گاهی چاه را منزل کند یوسفین دل را مطاع دل کند عشق گاهی هم به خون آغشته شد با شقایق ها نشست و هم نشین لاله شد عشق را گو هرچه می خواهد شود با تو اما عشق پیدا می شود بی تو اما عشق کی معنا شود...؟ ببخشید خداحافظ
- [آیت الله خامنه ای] تکلیف مقلدین مقام معظم رهبری(دام ظله)
- [سایر] ثروتمندان از چه راه هایی به دام شیطان می افتند؟
- [سایر] عشق انسانی چیست؟تفاوت عشق دروغین با واقعی در چیه؟چگونه انسان بفهمد که عاشق واقعی شده؟آیا آدمی اجازه عشق دارد؟عشق حتما باید به ازدواج ختم بشه؟
- [سایر] از چه راهی عشق مجازی را به عشق الهی و حقیقی تبدیل کنیم؟
- [سایر] چه کنیم که به همان میزان که عشق می ورزیم، به ما نیز عشق بورزند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] صید کننده ماهی لازم نیست مسلمان باشد و در موقع صید ماهی نام خدا را ببرد، ولی باید معلوم باشد آن را زنده از آب گرفته یا بعد از افتادن در دام جان داده است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر ماهی فَلْسْ دار را زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد ، پاک و خوردن آن حلال است . و چنانچه در آب خود به خود بمیرد پاک است ولی خوردن آن حرام می باشد ولی اگر دامی در آب برای صید ماهی نصب کنند و ماهی بعد از اینکه به دام افتاد در آب در داخل دام بمیرد حلال بودن آن خالی از قوّت نیست هر چند احوط ترک خوردن آن ماهی است و ماهی بی فلس را اگر چه زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد حرام است .
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است پس از تولّد، نوزاد را غسل دهند بلکه بعضی از علما غسل دادن را واجب دانستهاند و جامه سفید بپوشانند و در گوش راست او (اذان) و در گوش چپ او (اقامه) بگویند و چنانچه ممکن باشد، کام او را با آب فرات و تربت حضرت سیّد الشهداء علیهالسلام و اگر نشد با آب باران یا با خرما بردارند. همچنین مستحب است برای نوزاد ولیمه ولادت بدهند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ماهی حلال آن ماهی است که فلس داشته باشد، خواه فلس آن کم باشد یا زیاد، کوچک باشد یا درشت، حتی ماهیانی که فلس آنها سست است و در دام می ریزد حلال است، ولی فلسهای ذره بینی و مانند آن، که مردم به آن فلس نمی گویند فایده ای ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر ماهی از بازار مسلمانان یا از دست مسلمانی گرفته شود حلال است، هر چند معلوم نباشد آن را زنده از آب گرفته اند یا نه و جستجو نیز لازم نیست، ولی اگر از کافری گرفته شود و معلوم نباشد ماهی زنده از آب گرفته شده یا زنده به دام افتاده یا نه، حرام است.
- [آیت الله سبحانی] ماهی مرده ای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفته اند یا نه، چنانچه در دست مسلمان باشد، حلال است و اگر در دست کافر باشد; و معلوم نباشد که زنده از آب گرفته یا زنده در دام افتاده حرام می باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه به و سیله دام یا چوب یا سنگ یا چیز دیگری که شکار کردن با آن صحیح نیست حیوانی را دو قسمت کند قسمتی که سر و گردن ندارد در هر حال حرام است و اما قسمتی که سر و گردن دارد اگر هنوز زنده است و سر آن را مطابق دستور شرع ببرد حلال است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر گوشت یا پوست و یا سایر اجزای مردار به جز استفاده در مواردی که پاک بودن در آن شرط است، منافع قابل توجّه دیگری داشته باشند مانند این که برای خوراک دام و طیور و یا تبدیل آنها به کود و مانند آن توسط دستگاههای جدید مورد بهرهبرداری قرار گیرند و یا این که با چرم و یا پوست لباس تهیه کنند تا در غیر نماز و طواف از آن استفاده کنند ظاهرا خرید و فروش آنها به همین قصد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] معاشقه زن و مرد نامحرم با یکدیگر از گناهان بزرگ در اسلام است؛ مخصوصاً اگر برای یکدیگر نامهنگاری و یا شعر و شاعری هم بنمایند، و باید با فراموش کردن عشق شیطانی خود، این مرض خانمانسوز و بر باد دهنده دنیا و آخرت را معالجه کنند، و این معالجه گرچه مشکل است، ولی به مرور زمان و با صبر و حوصله ممکن است.
- [آیت الله اردبیلی] همانگونه که در احکام انفال گفته شد، هر مالی که عرفا مالیّت داشته ولی مالک نداشته باشد و منفعت آن متعلّق به عموم مردم باشد، جزء انفال است و برای تصرّف در انفال در عصر غیبت امام معصوم علیهالسلام ، بنابر احتیاط باید از حاکم شرعی اجازه گرفته شود؛ ولی برای تصرّفاتی که معمولاً مردم بدون اجازه انجام میدهند و سیره در مورد آنان وجود دارد مثل ماهیگیری برای رفع نیازهای شخصی و یا چراندن دام در مراتع اجازه گرفتن لازم نیست و این گونه موارد در حکم مباحات میباشند.