باید نخست کوشید که این (عشق مجازی) ریشه در هواهای نفسانی انسان نداشته باشد ، بلکه منشا آن دل باشد؛ زیرا عشق مجازی که در طبیعت و مادیت ریشه دار باشد هیچ گاه نمی تواند آدمی را به (عشق حقیقی) رهنمون شود. تنها آن عشق مجازی که در دل جای دارد، می تواند پلی برای رسیدن به عشق الهی باشد. عاشق باید منشا کمال و حسن معشوق توجه کند و دیدگاه خود را به آن معطوف دارد و معشوق مجازی را نمادی از معشوق حقیقی خویش تلقی کند و او را جلوه ای از جمال و کمال او بداند. اگر در عشق مجازی، عاشق همواره به این حقیقت واقف شود که معشوق او مجازی است و تنها برای راهبری او به (عشق برتر و برین) است، می تواند از این عشق گذر کرده و به عشق حقیقی و الهی برسد؛ اما اگر نگاه خویش را بر همان معشوق مجازی محدود سازد و جان و دلش محدود و مسخر و مقید وی گردد، هیچ گاه نمی تواند از او گذر کند و به معشوق حقیقی دست یابد. علاوه بر این، همواره بکوشد و دقت نماید که هنگام برخورد با معشوق مجازی، به یاد معشوق حقیقی افتد و با نگاه او، هجران معشوق اصلی را یادآورد؛ مانند عشق یعقوب به پسرش یوسف: هر گاه که یعقوب، یوسف را به (چشم سر) می دید، به (چشم سر) در مشاهده حق بود و چون مدتی مشاهده یوسف از وی دریغ شد. مشاهده حضرت حق نیز از دل وی در حجاب گردید. از این رو آن همه جزغ و فزع یعقوب در فراغ یوسف، بر فوت مشاده حق بود؛ نه بر فوت مصاحبت یوسف و آن زمان که دوباره به دیدار یوسف موفق شد، به سجده افتاد که دلش معشوق اصلی را دید. (1) به هر روی ، زمانی می توانیم عشق مجازی را به عشق الهی و حقیقی مبدل سازیم که از آن گذر کنیم و به منشا و منبع اصلی و سبب اصیل آن روی آوریم. چشم دریا دیگر است و کف دگر کف بهل وز دیده دریانگر جنبش کف ها ز دریا روز و شب کف همی بینی و دریا نی عجب ما چو کشتیها به هم بر می زنیم تیره چشمیم و در آب روشنیم ای تو در کشتی تو رفته به خواب آب را دیدی، نگر در آب آب آب را آبی است کو می راندش روح را روحی است کو می خواندش (2) پی نوشتها: 1- کشف الاسرار، ج 5، ص 140؛ در این خصوص نگا: عرفان اسلامی، صص 177 و 178. 2- مثنوی معنوی، دفتر 3، ابیات 1270-1274.
باید نخست کوشید که این (عشق مجازی) ریشه در هواهای نفسانی انسان نداشته باشد ، بلکه منشا آن دل باشد؛ زیرا عشق مجازی که در طبیعت و مادیت ریشه دار باشد هیچ گاه نمی تواند آدمی را به (عشق حقیقی) رهنمون شود.
تنها آن عشق مجازی که در دل جای دارد، می تواند پلی برای رسیدن به عشق الهی باشد. عاشق باید منشا کمال و حسن معشوق توجه کند و دیدگاه خود را به آن معطوف دارد و معشوق مجازی را نمادی از معشوق حقیقی خویش تلقی کند و او را جلوه ای از جمال و کمال او بداند.
اگر در عشق مجازی، عاشق همواره به این حقیقت واقف شود که معشوق او مجازی است و تنها برای راهبری او به (عشق برتر و برین) است، می تواند از این عشق گذر کرده و به عشق حقیقی و الهی برسد؛ اما اگر نگاه خویش را بر همان معشوق مجازی محدود سازد و جان و دلش محدود و مسخر و مقید وی گردد، هیچ گاه نمی تواند از او گذر کند و به معشوق حقیقی دست یابد. علاوه بر این، همواره بکوشد و دقت نماید که هنگام برخورد با معشوق مجازی، به یاد معشوق حقیقی افتد و با نگاه او، هجران معشوق اصلی را یادآورد؛ مانند عشق یعقوب به پسرش یوسف: هر گاه که یعقوب، یوسف را به (چشم سر) می دید، به (چشم سر) در مشاهده حق بود و چون مدتی مشاهده یوسف از وی دریغ شد. مشاهده حضرت حق نیز از دل وی در حجاب گردید. از این رو آن همه جزغ و فزع یعقوب در فراغ یوسف، بر فوت مشاده حق بود؛ نه بر فوت مصاحبت یوسف و آن زمان که دوباره به دیدار یوسف موفق شد، به سجده افتاد که دلش معشوق اصلی را دید. (1)
به هر روی ، زمانی می توانیم عشق مجازی را به عشق الهی و حقیقی مبدل سازیم که از آن گذر کنیم و به منشا و منبع اصلی و سبب اصیل آن روی آوریم.
چشم دریا دیگر است و کف دگر
کف بهل وز دیده دریانگر
جنبش کف ها ز دریا روز و شب
کف همی بینی و دریا نی عجب
ما چو کشتیها به هم بر می زنیم
تیره چشمیم و در آب روشنیم
ای تو در کشتی تو رفته به خواب
آب را دیدی، نگر در آب آب
آب را آبی است کو می راندش
روح را روحی است کو می خواندش (2)
پی نوشتها:
1- کشف الاسرار، ج 5، ص 140؛ در این خصوص نگا: عرفان اسلامی، صص 177 و 178.
2- مثنوی معنوی، دفتر 3، ابیات 1270-1274.
- [سایر] تفاوت عشق مجازی را با حقیقی بیان کنید؟
- [سایر] عشق مجازی و کاذب چه عشقی است؟
- [سایر] عشق حقیقی چیست؟
- [سایر] حملهی اقتصادی دشمن، حقیقی است یا مجازی؟سلاح ما چیست؟
- [سایر] حقیقت عشق چیست و چگونه می توان عشق حقیقی را از عشق غیرحقیقی باز شناخت؟
- [سایر] عشق حقیقی چیست؟
- [سایر] می خواهم عاشق حقیقی و واقعی باشم، نشانه های عشق حقیقی کدام است؟
- [سایر] محبت و عشق ورزیدن از نظر اسلام چگونه است و آیا عشق مجازی میتواند پلی برای رسیدن به حقیقت باشد؟
- [سایر] اینکه گفته میشود (المجاز قنطرة الحقیقة) مراد چیست؟ نظر اسلام را در مورد (عشق مجازی) بفرمایید.
- [سایر] چگونه عشق به خدا مؤثر می شود؟ و عاشق حقیقی می شویم؟
- [امام خمینی] سفته حقیقی را اگر کسی از بدهکار بگیرد که با دیگری معامله کند به مبلغی کمتر، حرام و باطل است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی با زن شوهرداری (نعوذ بالله) زنا کند برای توبه کردن لازم نیست به آن مرد بگوید، بلکه باید در پیشگاه خدا توبه حقیقی کند.
- [آیت الله اردبیلی] سرکهای که از انگور و کشمش و خرمای نجس درست میکنند، نجس است و اگر پیش از تبدیل شدن به سرکه، به شراب تبدیل شوند نیز بنابر احتیاط با سرکه شدن پاک نمیشوند.
- [آیت الله بهجت] در موقع اعلان بعضی از اوصاف مال پیدا شده را میگوید که تا حدودی آن را بشناساند و بعضی دیگر را نمیگوید تا مالک حقیقی را بشناسد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی یکی از واجبات الهی را با توجّه به واجب بودن آن ترک کند یا یکی از محرّمات الهی را مرتکب شود حاکم شرع به هر اندازه که صلاح بداند دستور میدهد برای ادب کردن، او را تازیانه بزنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگام خواندن صیغه معامله باید دو طرف قصد انشاء داشته باشند یعنی مقصودشان از گفتن این دو جمله خرید و فروش باشد، همچنین در جایی که داد و ستد عملی جانشین صیغه لفظی می شود باید قصد انشاء وجود داشته باشد. ضمناً شخصیّتهای حقیقی و حقوقی هر دو مالک می شوند و می توانند طرف معامله واقع گردند، بنابراین هر موسّسه خیریّه یا انتفاعی که تأسیس گردد و دارای شخصیّت حقوقی شود، با اشخاص حقیقی از این نظر تفاوت نمی کند.
- [آیت الله اردبیلی] در عقد موقّت اگر مهر معیّن نشود، عقد باطل است و اگر مدّت معیّن نشود، به عقد دائم تبدیل میشود.
- [آیت الله مظاهری] کسی که میخواهد قسمت شریک را از خریدار بگیرد باید قیمت آن را به همان مقداری که او خریده است بپردازد، خواه قیمت حقیقی آن قسمت همان مقدار باشد یا نه.
- [امام خمینی] سفته دو قسم است: اول: سفته حقیقی که شخص بدهکار در مقابل بدهی خود، سفته بدهد، دوم: سفته دوستانه که شخص به دیگری میدهد بدون آن که در مقابلش بدهکاری داشته باشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر محلی دو راه داشته باشد، یک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه دیگر آن هشت فرسخ یا بیشتر باشد، چنانچه انسان از راهی که هشت فرسخ است به آنجا برود، باید نماز را شکسته بخواند و اگر از راهی که هشت فرسخ نیست برود، باید تمام بخواند.