من اصالتا شخصیتی متین، آرام و در عین حال با روابط عمومی بسیار قوی هستم و در کنار این اخلاق پسندیده مقدار زیادی هم عصبی هستم. دقیقا نه سال پیش بخاطر همین عصبی یودنم مجبور به عمل قلب باز شدم. حدود یکسالی است که آستانه تحملم بسیار پایین آمده و با کوچکترین صدای بوق ماشین یا رفلکس غیر دلخواهم نسبت به طرف مقابل شدیدا عصبانی میشوم. طوری که واقعا از این وضعیت خسته شدهام. در زندگی خانوادگی بسیار خوشبخت بوده دو دخترم ازدواج کردند و در حال حاضر با خانمم زندگی میکنیم. 56 ساله و بازنشسته هستم و خدارا شکر مشکل مالی ندارم. نماز میخوانم، روزه میگیرم ولی باکوچکترین ناملایمتی سریع و آنی عصبانی میشوم. بسمهتعالی با عرض سلام و نحیت محضر شما برادر گرامی و مسئلت سلامتی پایدار برای جنابعالی برادر ارجمند! با توضیحات ارائه شده از سوی جنابعالی، این احتمال که حضرتعالی مبتلا به اضطراب منتشر(غلبه حالت اضطراب) و یا سطحی از افسردگی باشید وجود دارد، لذا پیشنهاد میشود از نزدیک با یک روانشناس بالینی و در ادامه با یک متخصص اعصاب و روان در ارتباط باشید. اما تا فراهم شدن بستر مراجعه حضوری، توجه و رعایت نکات زیر میتواند برای شما راهگشا باشد؛ - از تلقین اینکه فردی عصبی هستید، خودداری کنید؛ - از قبل با خود قرار بگذارید که در صورت وقوع موقعیتهای نامطلوب، واکنشی آرام از خود نشان دهید. به این منظور لازم است از تصویر سازی ذهنی کمک بگیرید و موقعیتهای نامطلوب را تصور کنید و به تناسب آن واکنش مطلوب نشان دهید تا در فضای خارجی نیز بتوانید راحتتر از این الگو استفاده کنید؛ - بردباری را تمرین کنید و خود را ناتوان جلوه ندهید، علی علیهالسلام در این خصوص میفرمایند: (إن لَم تَکُن حَلیما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَکَ أَن یَکونَ مِنهُم؛[1] اگر بردبار نیستی خود را بردبار جلوه بده، زیرا کمتر کسی است که خود را شبیه گروهی کند و بزودی یکی از آنان نشود.) - در طول روز لبخند و خندیدن را فراموش نکنید؛ از دیگران بخواهید با شما همکاری نمایند و در این مسیر به شما کمک نمایند؛ -به خواب (پرهیز از پرخوابی و کم خوابی، حذف یا کاهش خواب روز، خوابیدن سر شب و..) و تغذیه مناسب (مشاوره با اطباء سنتی) تفریح، مسافرت، گردش در دامن طبیعت، ورزش و تقویت ارتباط معنوی با خدای متعال عنایت ویژهای داشته باشید. در پناه خدای متعال موفق باشید. [1]. نهج البلاغه، حکمت 207.
من اصالتا شخصیتی متین، آرام و در عین حال با روابط عمومی بسیار قوی هستم و در کنار این اخلاق پسندیده مقدار زیادی هم عصبی هستم. دقیقا نه سال پیش بخاطر همین عصبی یودنم مجبور به عمل قلب باز شدم. حدود یکسالی است که آستانه تحملم بسیار پایین آمده و با کوچکترین صدای بوق ماشین یا رفلکس غیر دلخواهم نسبت به طرف مقابل شدیدا عصبانی میشوم. طوری که واقعا از این وضعیت خسته شدهام. در زندگی خانوادگی بسیار خوشبخت بوده دو دخترم ازدواج کردند و در حال حاضر با خانمم زندگی میکنیم. 56 ساله و بازنشسته هستم و خدارا شکر مشکل مالی ندارم. نماز میخوانم، روزه میگیرم ولی باکوچکترین ناملایمتی سریع و آنی عصبانی میشوم.
بسمهتعالی
با عرض سلام و نحیت محضر شما برادر گرامی و مسئلت سلامتی پایدار برای جنابعالی
برادر ارجمند!
با توضیحات ارائه شده از سوی جنابعالی، این احتمال که حضرتعالی مبتلا به اضطراب منتشر(غلبه حالت اضطراب) و یا سطحی از افسردگی باشید وجود دارد، لذا پیشنهاد میشود از نزدیک با یک روانشناس بالینی و در ادامه با یک متخصص اعصاب و روان در ارتباط باشید.
اما تا فراهم شدن بستر مراجعه حضوری، توجه و رعایت نکات زیر میتواند برای شما راهگشا باشد؛
- از تلقین اینکه فردی عصبی هستید، خودداری کنید؛
- از قبل با خود قرار بگذارید که در صورت وقوع موقعیتهای نامطلوب، واکنشی آرام از خود نشان دهید. به این منظور لازم است از تصویر سازی ذهنی کمک بگیرید و موقعیتهای نامطلوب را تصور کنید و به تناسب آن واکنش مطلوب نشان دهید تا در فضای خارجی نیز بتوانید راحتتر از این الگو استفاده کنید؛
- بردباری را تمرین کنید و خود را ناتوان جلوه ندهید، علی علیهالسلام در این خصوص میفرمایند:
(إن لَم تَکُن حَلیما فَتَحَلَّم فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ إِلاّ أَوشَکَ أَن یَکونَ مِنهُم؛[1] اگر بردبار نیستی خود را بردبار جلوه بده، زیرا کمتر کسی است که خود را شبیه گروهی کند و بزودی یکی از آنان نشود.)
- در طول روز لبخند و خندیدن را فراموش نکنید؛
از دیگران بخواهید با شما همکاری نمایند و در این مسیر به شما کمک نمایند؛
-به خواب (پرهیز از پرخوابی و کم خوابی، حذف یا کاهش خواب روز، خوابیدن سر شب و..) و تغذیه مناسب (مشاوره با اطباء سنتی) تفریح، مسافرت، گردش در دامن طبیعت، ورزش و تقویت ارتباط معنوی با خدای متعال عنایت ویژهای داشته باشید.
در پناه خدای متعال موفق باشید.
[1]. نهج البلاغه، حکمت 207.
- [سایر] چگونه عصبانیت خودمان را کنترل کنیم؟
- [سایر] ریشه و درمان عصبانیت را شرح دهید؟
- [آیت الله سبحانی] شخصی مؤمن در حال عصبانیّت به قرآن توهین کرده و لکن پس از رفع عصبانیت توبه کرده آیا خداوند مهربان او را خواهد بخشید؟
- [سایر] در برابر عصبانیت شوهر چه باید کرد؟
- [سایر] چگونه عصبانیت خود را کنترل کنیم؟
- [سایر] چگونه عصبانیت خود را کنترل کنیم؟
- [سایر] چگونه عصبانیت خود را کنترل کنیم؟
- [سایر] آیا قَسَم حضرت ایّوب پیامبر(ع) از روی عصبانیت بود؟ آیا قسم از روی عصبانیت درست است؟ و آیا به خدا قسم خوردن گناه دارد؟
- [سایر] چگونه زبان و چشم و عصبانیت خود را کنترل کنیم؟
- [سایر] برای کنترل عصبانیت و اضطراب چه راه حلی وجود دارد؟
- [آیت الله بهجت] قسم چند شرط دارد: 1 کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچه، دیوانه، مست و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست، و همچنین است اگر در حال عصبانیت بدون قصد قسم بخورد. 2 کاری را که قسم میخورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند، باید واجب یا مستحب نباشد و قسم بر ترک امری که راجح است، هر چند دنیوی باشد، منعقد نمیشود، و متعلق قسم با رجحان بهطور قطع کفایت میکند، ولی انعقاد قسم در امر متساویالطرفین، یعنی مباح، مبنی بر احتیاط است. 3 به یکی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود؛ مانند (خدا) و (اللّه)، و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند، ولی بهقدری بر خدا اطلاق میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آنکه به (خالق) و (رازق) قسم بخورد، صحیح است. 4 قسم را به زبان بیاورد، و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند، صحیح نیست، ولی شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد، صحیح است. 5 عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد، و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن بوده، ولی بعداً تا آخر وقتی که برای قسم معین کرده عاجز شود، یا برایش مشقت داشته باشد، قسم او از وقتی که عاجز شده بههم میخورد.
- [آیت الله اردبیلی] سوگند صحیح دارای چند شرط است: اوّل:کسی که سوگند میخورد باید بالغ و عاقل باشد و اگر میخواهد راجع به مال خود قسم بخورد، باید سفیه نباشد اگرچه حاکم شرع هم او را از تصرّف در مالش منع نکرده باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه، دیوانه، مست =============================================================================== 1 (تَوْریه) آن است که دروغ را به گونهای ادا کند که قابل انطباق بر راست نیز باشد و در دل حرف راست را قصد نماید. و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانیّت بدون قصد سوگند بخورد. دوم:کاری که سوگند میخورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری که سوگند میخورد ترک کند، باید واجب و مستحب نباشد و اگر سوگند بخورد که کار مباحی را بجا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجام آن نباشد و نیز اگر سوگند بخورد کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر ازترک آن نباشد. سوم:به یکی از اسامی خداوند متعال سوگند بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود، مانند ( خدا ) و ( اللّه ) و نیز اگر به اسمی سوگند بخورد که به غیر خدا هم میگویند ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدّس حق در نظر میآید مثل آن که به (خالق) و (رازق) سوگند بخورد صحیح است، بلکه اگر به لفظی سوگند بخورد که بدون قرینه، خدا را به نظر نیاورد ولی او خدا را قصد کند، بنابر احتیاط باید به آن سوگند عمل نماید. چهارم:سوگند را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلب خود آن را قصد کند، صحیح نیست، ولی آدم لال اگر با اشاره سوگند بخورد صحیح است. پنجم:عمل کردن به سوگند برای او ممکن باشد، اما اگر هنگامی که سوگند میخورد ممکن باشد و بعد تا آخر وقتی که برای سوگند معیّن کرده عاجز شود یا برای او مشقّت داشته باشد، سوگند او از وقتی که عاجز شده به هم میخورد.