آیا حسادت برادران یوسف به ایشان، دلیلش تبیعض آشکار وبسیار حضرت یعقوب بین یوسف و دیگر برادرانش نیست ؟
دلیل و مدرک معتبری که ثابت کند حضرت یعقوب علیه السّلام بین یوسف علیه السّلام و سایر فرزندان خود، تبعیض در عمل داشته وجود ندارد،[1] تنها جایی که در قرآن کریم پیرامون محبّت ویژه یعقوب به یوسف و برادرش بنیامین اشاره شده، نقل قولی است که قرآن کریم از سخنان برادران او می کند، که: إذ قَالوُا لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلَی أبِینا وَ نَحن عصبة، هنگامی که (برادران او) گفتند: یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما که جمعی نیرومند هستیم دوست داشتنی ترند. قطعاً پدر ما در اشتباه آشکار است[2] و این، احساسی بود که آنها داشتند و هیچ تلازمی وجود ندارد که حضرت یعقوب به گونه ای حسّاسیت برانگیز رفتار می کرده است.[3] بلکه اصول مسلّم عقلی و نقلی که دربارة مقامات و انبیای الهی در دست داریم پذیرای آن نیست که حضرت یعقوب علیه السّلام عشق و علاقه مفرط نسبت به یوسف داشته به گونه ای که بر خلاف عدل و انصاف رفتار می کرده است.[4] بنابر این حضرت یعقوب (ع) به وظایف الهی پدرانه خود عمل می کرده است، و اشکالی متوجه رفتار او نیست، و آن چه موجب به وقوع پیوستن داستان غم انگیز توطئه بر علیه یوسف شد، مجموعه عواملی است که از اختیار آن حضرت خارج بود، از جمله آن از مادر دیگر بودن او و برادرش، و مورد نوازش قرار گرفتن او که با توجه با کمی سن و نداشتن مادر طبیعی بود، ولی همین مقدار زمینه آتش حسد آنان را شعله ور کرد. بلکه حضرت یعقوب با توجه به شناختی که از روحیات فرزندان خود داشت، از هر کاری که موجب تشتت و وقوع فتنه ای شود جلوگیری می کرد، و به همین علت وقتی یوسف خوابش را برای پدر نقل کرد، زنگ خطر در ذهن حضرت یعقوب نواخته شد و فرزندش را از نقل آن با دیگران منع کرد و فرمود: یَا بُنَیَّ لا تَقصُص رُؤیاکَ عَلَی إخوَتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیداً، فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن، که برای تو نقشه (خطرناکی) می کشند.[5] ولی در هر صورت وسوسه های شیطانی، شک های بی جا و قضاوت های زودهنگام و یک جانبه گرایانه بر تعقّل، حسن ظن، انصاف و تقوای آنان غلبه کرد و آن اتفاقی که پدر آن را پیش بینی می کرد به وقوع پیوست. بنابر این حضرت یعقوب رفتار تبعیض آمیز نداشته است، تنها ممکن است حضرت یعقوب کمالاتی را که در وجود حضرت یوسف می دید، و از مقام و منزلت الهی ای که یوسف در آینده از آن بهره مند می شد آگاهی داشت، لذا علاقه و محبت قلبی بیشتری به او داشت، اما این امر هرگز بر رفتار عملی یعقوب تأثیر نمی گذاشت. و هرگز رفتار تبعیض آمیز بین آنان نداشت.[6] خلاصه اینکه حضرت یعقوب علیه السّلام هیچ وقت بین فرزندان ”تبعیض“ قائل نبود و با همه یکسان رفتار می کرد، مهر درونی آن حضرت به یوسف علیه السّلام که دارای کمالات فعلی و بالقوه ای بود باعث نشد تا بر عدالت در رفتار برونی تأثیر بگذارد؛ بلکه با تدبیر خود مانع هر رفتار فتنه انگیزی می شد. و آن چه باعث حوادث ناگوار گردید وسوسه های شیطانی و ناساخته بودن نفس برادران یوسف، بود، که نسبت به وی حسادت ورزند و دست به عمل ناشایست بزنند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تنزیه الأنبیاء، سیّد مرتضی، ص 43، انتشارات بصیرتی، قم، بی تاریخ. 2. ترجمة تفسیر المیزان ، طباطبائی، ترجمه: همدانی ، ج 11، ص 125. 3. تفسیر نور ، قرائتی ، ج 6، ص 30، نشر مرکز فرهنگی درسهائی از قرآن، چاپ هفتم، 1382.   پی نوشت ها: [1] . ر.ک: سیّد مرتضی، علم الهدی، تنزیه الانبیاء، قم، انتشارات بصیرتی، بی تا، ص 42. [2] . یوسف/ 8. [3] . ر.ک: سید مرتضی، تنزیه الانبیاء همان. [4] . ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمة تفسیر المیزان ترجمه: همدانی، ج 11، ص 125. [5] . یوسف/ 5. [6] . ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمة تفسیر المیزان، ترجمه: همدانی، ج 11، ص 125.
عنوان سوال:

آیا حسادت برادران یوسف به ایشان، دلیلش تبیعض آشکار وبسیار حضرت یعقوب بین یوسف و دیگر برادرانش نیست ؟


پاسخ:

دلیل و مدرک معتبری که ثابت کند حضرت یعقوب علیه السّلام بین یوسف علیه السّلام و سایر فرزندان خود، تبعیض در عمل داشته وجود ندارد،[1] تنها جایی که در قرآن کریم پیرامون محبّت ویژه یعقوب به یوسف و برادرش بنیامین اشاره شده، نقل قولی است که قرآن کریم از سخنان برادران او می کند، که: إذ قَالوُا لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلَی أبِینا وَ نَحن عصبة، هنگامی که (برادران او) گفتند: یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما که جمعی نیرومند هستیم دوست داشتنی ترند. قطعاً پدر ما در اشتباه آشکار است[2] و این، احساسی بود که آنها داشتند و هیچ تلازمی وجود ندارد که حضرت یعقوب به گونه ای حسّاسیت برانگیز رفتار می کرده است.[3]
بلکه اصول مسلّم عقلی و نقلی که دربارة مقامات و انبیای الهی در دست داریم پذیرای آن نیست که حضرت یعقوب علیه السّلام عشق و علاقه مفرط نسبت به یوسف داشته به گونه ای که بر خلاف عدل و انصاف رفتار می کرده است.[4]
بنابر این حضرت یعقوب (ع) به وظایف الهی پدرانه خود عمل می کرده است، و اشکالی متوجه رفتار او نیست، و آن چه موجب به وقوع پیوستن داستان غم انگیز توطئه بر علیه یوسف شد، مجموعه عواملی است که از اختیار آن حضرت خارج بود، از جمله آن از مادر دیگر بودن او و برادرش، و مورد نوازش قرار گرفتن او که با توجه با کمی سن و نداشتن مادر طبیعی بود، ولی همین مقدار زمینه آتش حسد آنان را شعله ور کرد.
بلکه حضرت یعقوب با توجه به شناختی که از روحیات فرزندان خود داشت، از هر کاری که موجب تشتت و وقوع فتنه ای شود جلوگیری می کرد، و به همین علت وقتی یوسف خوابش را برای پدر نقل کرد، زنگ خطر در ذهن حضرت یعقوب نواخته شد و فرزندش را از نقل آن با دیگران منع کرد و فرمود: یَا بُنَیَّ لا تَقصُص رُؤیاکَ عَلَی إخوَتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیداً، فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن، که برای تو نقشه (خطرناکی) می کشند.[5] ولی در هر صورت وسوسه های شیطانی، شک های بی جا و قضاوت های زودهنگام و یک جانبه گرایانه بر تعقّل، حسن ظن، انصاف و تقوای آنان غلبه کرد و آن اتفاقی که پدر آن را پیش بینی می کرد به وقوع پیوست.
بنابر این حضرت یعقوب رفتار تبعیض آمیز نداشته است، تنها ممکن است حضرت یعقوب کمالاتی را که در وجود حضرت یوسف می دید، و از مقام و منزلت الهی ای که یوسف در آینده از آن بهره مند می شد آگاهی داشت، لذا علاقه و محبت قلبی بیشتری به او داشت، اما این امر هرگز بر رفتار عملی یعقوب تأثیر نمی گذاشت. و هرگز رفتار تبعیض آمیز بین آنان نداشت.[6]
خلاصه اینکه حضرت یعقوب علیه السّلام هیچ وقت بین فرزندان ”تبعیض“ قائل نبود و با همه یکسان رفتار می کرد، مهر درونی آن حضرت به یوسف علیه السّلام که دارای کمالات فعلی و بالقوه ای بود باعث نشد تا بر عدالت در رفتار برونی تأثیر بگذارد؛ بلکه با تدبیر خود مانع هر رفتار فتنه انگیزی می شد.
و آن چه باعث حوادث ناگوار گردید وسوسه های شیطانی و ناساخته بودن نفس برادران یوسف، بود، که نسبت به وی حسادت ورزند و دست به عمل ناشایست بزنند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تنزیه الأنبیاء، سیّد مرتضی، ص 43، انتشارات بصیرتی، قم، بی تاریخ.
2. ترجمة تفسیر المیزان ، طباطبائی، ترجمه: همدانی ، ج 11، ص 125.
3. تفسیر نور ، قرائتی ، ج 6، ص 30، نشر مرکز فرهنگی درسهائی از قرآن، چاپ هفتم، 1382.
 
پی نوشت ها:
[1] . ر.ک: سیّد مرتضی، علم الهدی، تنزیه الانبیاء، قم، انتشارات بصیرتی، بی تا، ص 42.
[2] . یوسف/ 8.
[3] . ر.ک: سید مرتضی، تنزیه الانبیاء همان.
[4] . ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمة تفسیر المیزان ترجمه: همدانی، ج 11، ص 125.
[5] . یوسف/ 5.
[6] . ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمة تفسیر المیزان، ترجمه: همدانی، ج 11، ص 125.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین