در مورد طوفان نوح می توان به نکات زیر اشاره کرد: الف. حادثه طوفان نوح، یک حادثه طبیعی نبوده است تا بتوان آن را در چارچوب حوادث طبیعی زمین بررسی کرد؛ بلکه امری استثنایی و خارق العاده بوده و طبیعتاً به طور خارق العاده نیز پایان یافته است. ب. اطلاعات بشری در مورد حوادث گذشته زمین، هنوز به آن اندازه نیست که بتواند قضاوتی صحیح و کلی درباره همه رخدادها داشته باشد. بسیاری از مسائل تاریخی و طبیعی، هنوز برای بشر به شکل معما باقی مانده است. چگونگی ساختن اهرام مصر، چگونگی احداث مناطق وسیع و مسطح بر فراز کوههای بعلبک لبنان، سرنوشت جزیره آتلانتیس (که بقایای آن در قعر دریاهاست) و دهها اثر دیگر که هنوز توجیهی متناسب با علوم و ابزارهای عادی بشری ارائه نشده است، نشان می دهد که شناخت ما از گذشته کامل نیست. ج. باستان شناسان در بین النهرین، آثار تمدنهایی را از اعماق زمین به دست آوردهاند که نشان از مدفون شدن آثار فراوانی در زیر سیلابهای مهیب دارد و احتمال این که مربوط به مردم زمان نوح باشد، بعید به نظر نمی رسد. با توجه به مقدمات فوق، اکنون به آیات قرآن نظری می افکنیم تا ببینیم که قرآن در این مورد چه فرموده است. آب از آسمان و از زمین جوشیده و آنچنان زیاد شده است که زمین را فرا گرفته است: (فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ * وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً فَالْتَقَی الْماءُ عَلی أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ؛[قمر/11-12] در این هنگام درهای آسمان را با آبی فراوان و پی در پی گشودیم * و زمین را شکافتیم و چشمه های زیادی بیرون فرستادیم و این دو آب به اندازه مقدّر با هم درآمیختند (و دریای وحشتناکی شد)) و بعد این آب طغیان می کند و مواج می شود: (إِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ حَمَلْناکُمْ فِی الْجارِیَةِ؛[حاقه/11] و هنگامی که آب طغیان کرد، ما شما را سوار بر کشتی کردیم.) (وَ هِیَ تَجْری بِهِمْ فی مَوْجٍ کَالْجِبالِ؛[هود/42] و آن کشتی، آنها را از میان امواجی همچون کوهها حرکت میداد.) و در نهایت این آب گسترده در زمین فرو می رود: (وَ قِیلَ یا أَرْضُ اِبْلَعِی ماءَکِ وَ یا سَماءُ أَقْلِعِی وَ غیضَ الْماءُ؛[هود/44] و گفته شد: ای زمین، آبت را فرو بر! و ای آسمان، خودداری کن! و آب فرو نشست.) از این آیه و آیات قبل چنین برمی آید که بخشی از آبهای درونی زمین به روی زمین آمده است می دانیم که در زیر زمین مقادیر بسیار عظیمی آب قرار دارد که گاهی حجم آن چندین میلیون متر مکعب است. (در این مورد در بحث منابع زیرزمینی آب به بحث آبخوانها) مراجعه کنید). این آبها در طبقات زیرین زمین و به مقادیر بسیار زیاد، یافت میشوند. بخشی از اینها را آب شیرین تشکیل میدهد و در زیر آن منابع عظیم آب شور قرار دارد. حال اگر این منابع فوران کند، هیچ جا از سیلاب در امان نخواهد بود. این موضوعی است که از نظر علمی هیچ منعی ندارد. نکته دیگر آن که در آیه خداوند خطاب به زمین فرمود: آبها را فرو ببر و در آیات قبل نیز به فوران آب از زمین اشاره شده است. بنابراین مقادیر زیادی از آب به جای اصلی خود (زیر زمین) باز گشته است. اما درباره این که آیا در طوفان نوح، آب تمامی زمین را فرا گرفت یا این که بخشی از آن را، دو نظریه از جانب مفسران با استناد به آیات قرآن ابراز شده است: برخی این نظریه را پذیرفته اند که آب تمامی زمین را فرا گرفت و برخی دیگر نیز آن را محدود به منطقه و یا حداکثر قارهای نموده اند. در هر صورت با توجه به این که هم اکنون (سه چهارم) زمین دریا می باشد، و ممکن است که درگذشته این رقم حتی بیش از این بوده باشد، هیچ ایرادی از نظر طبیعی برای طغیان آبی چنین گسترده وجود ندارد.
در مورد طوفان نوح می توان به نکات زیر اشاره کرد:
الف. حادثه طوفان نوح، یک حادثه طبیعی نبوده است تا بتوان آن را در چارچوب حوادث طبیعی زمین بررسی کرد؛ بلکه امری استثنایی و خارق العاده بوده و طبیعتاً به طور خارق العاده نیز پایان یافته است.
ب. اطلاعات بشری در مورد حوادث گذشته زمین، هنوز به آن اندازه نیست که بتواند قضاوتی صحیح و کلی درباره همه رخدادها داشته باشد. بسیاری از مسائل تاریخی و طبیعی، هنوز برای بشر به شکل معما باقی مانده است. چگونگی ساختن اهرام مصر، چگونگی احداث مناطق وسیع و مسطح بر فراز کوههای بعلبک لبنان، سرنوشت جزیره آتلانتیس (که بقایای آن در قعر دریاهاست) و دهها اثر دیگر که هنوز توجیهی متناسب با علوم و ابزارهای عادی بشری ارائه نشده است، نشان می دهد که شناخت ما از گذشته کامل نیست.
ج. باستان شناسان در بین النهرین، آثار تمدنهایی را از اعماق زمین به دست آوردهاند که نشان از مدفون شدن آثار فراوانی در زیر سیلابهای مهیب دارد و احتمال این که مربوط به مردم زمان نوح باشد، بعید به نظر نمی رسد.
با توجه به مقدمات فوق، اکنون به آیات قرآن نظری می افکنیم تا ببینیم که قرآن در این مورد چه فرموده است.
آب از آسمان و از زمین جوشیده و آنچنان زیاد شده است که زمین را فرا گرفته است:
(فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ * وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً فَالْتَقَی الْماءُ عَلی أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ؛[قمر/11-12] در این هنگام درهای آسمان را با آبی فراوان و پی در پی گشودیم * و زمین را شکافتیم و چشمه های زیادی بیرون فرستادیم و این دو آب به اندازه مقدّر با هم درآمیختند (و دریای وحشتناکی شد))
و بعد این آب طغیان می کند و مواج می شود:
(إِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ حَمَلْناکُمْ فِی الْجارِیَةِ؛[حاقه/11] و هنگامی که آب طغیان کرد، ما شما را سوار بر کشتی کردیم.)
(وَ هِیَ تَجْری بِهِمْ فی مَوْجٍ کَالْجِبالِ؛[هود/42] و آن کشتی، آنها را از میان امواجی همچون کوهها حرکت میداد.)
و در نهایت این آب گسترده در زمین فرو می رود:
(وَ قِیلَ یا أَرْضُ اِبْلَعِی ماءَکِ وَ یا سَماءُ أَقْلِعِی وَ غیضَ الْماءُ؛[هود/44] و گفته شد: ای زمین، آبت را فرو بر! و ای آسمان، خودداری کن! و آب فرو نشست.)
از این آیه و آیات قبل چنین برمی آید که بخشی از آبهای درونی زمین به روی زمین آمده است می دانیم که در زیر زمین مقادیر بسیار عظیمی آب قرار دارد که گاهی حجم آن چندین میلیون متر مکعب است. (در این مورد در بحث منابع زیرزمینی آب به بحث آبخوانها) مراجعه کنید). این آبها در طبقات زیرین زمین و به مقادیر بسیار زیاد، یافت میشوند. بخشی از اینها را آب شیرین تشکیل میدهد و در زیر آن منابع عظیم آب شور قرار دارد. حال اگر این منابع فوران کند، هیچ جا از سیلاب در امان نخواهد بود. این موضوعی است که از نظر علمی هیچ منعی ندارد.
نکته دیگر آن که در آیه خداوند خطاب به زمین فرمود: آبها را فرو ببر و در آیات قبل نیز به فوران آب از زمین اشاره شده است. بنابراین مقادیر زیادی از آب به جای اصلی خود (زیر زمین) باز گشته است.
اما درباره این که آیا در طوفان نوح، آب تمامی زمین را فرا گرفت یا این که بخشی از آن را، دو نظریه از جانب مفسران با استناد به آیات قرآن ابراز شده است: برخی این نظریه را پذیرفته اند که آب تمامی زمین را فرا گرفت و برخی دیگر نیز آن را محدود به منطقه و یا حداکثر قارهای نموده اند. در هر صورت با توجه به این که هم اکنون (سه چهارم) زمین دریا می باشد، و ممکن است که درگذشته این رقم حتی بیش از این بوده باشد، هیچ ایرادی از نظر طبیعی برای طغیان آبی چنین گسترده وجود ندارد.
- [سایر] آیا طوفان نوح همه عالم را فراگرفته یا تنها دیار حضرت نوح را؟
- [سایر] آیا طوفان نوح همه عالم را فراگرفته یا تنها دیار حضرت نوح را؟
- [سایر] پس از طوفان نوح(ع)، انسان چگونه در زمین پراکنده شد؟ و مدت پیامبری حضرت نوح چقدر بود؟
- [سایر] از نظر عقلی چگونه می توان داستانی مثل طوفان نوح را قبول کرد؟
- [سایر] آیا در غیر از قرآن نیز داستان طوفان نوح بیان شده است؟
- [سایر] در رابطه با کیفیت طوفان نوح و چگونگی کشتی آن حضرت و مسافرین آن توضیح فرمایید؟
- [سایر] حضرت نوح(ع) به هنگام طوفان آیا فقط پسر خود را میدید و نصیحتش مینمود یا نه، بقیه انسانها را هم میدید و نصیحت میکرد؟
- [سایر] خداوند در آیه 76 سوره انبیاء می فرماید: (نوح و خانوادهاش را از طوفان نجات دادیم). همچنین در آیه 77 سوره صافات اعلام می کند که (و فرزندانش را همان بازماندگان (روی زمین) قرار دادیم)، اما بر اساس آیات 42 و 43 سوره هود یکی از پسران نوح غرق شد. آیا این آیات با هم سازگاری دارند؟
- [سایر] تفاوت داستان نوح (علیه السلام) در قرآن با داستان نوح در تورات چیست ؟
- [سایر] به نظر میرسد عمر حضرت نوح 60 الی 70 سال بوده است، و 950 سال عمر خاندان نوح بوده است، نه شخص نوح، واقعاً بعید است که یک شخص 950 سال عمر کند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .سجده برای غیر خدا حرام است. سجده فرشتگان برای حضرت آدم نبود, زیرا وی به مثابه قبله بود, چنانکه سجده حضرت یعقوب(ع)و فرزندان او برای حضرت یوسف(ع) نبود, بلکه به منظور شکر خدا بود. آنچه برخی از زائران قبور امامان معصوم(ع)به صورت سجده انجام میدهند، اگر به منظور شکر نعمت توفیق به زیارت آنان باشند, اشکال ندارد و اگر مقصود خضوع در برابر آنها باشد, حرام است و برای پرهیز از توّهم برخی، سزاوار است که چنین کاری انجام نشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] مرسوم در بانکها این است که یک امضأ را نمیخرند ولی اشخاصی هستند که یک امضأ را هم معامله میکنند وچون عموماً این اشخاص وجه میدهند وسفته میگیرند وغالباً بعنوان قرض است و در قرض زیاده ربا است لهذا معاملات مزبور حرام وزیاده ربا است، ولی اگرخواسته باشند معاملهشان صحیح باشد وزیادهای که میگیرند ربا نباشد چند راه دارد، ودو راهش که آسانتر از بقیه است ذکر میشود: 1 - آن که وجه را که میدهد بعنوان معامله منتقل نماید نه بعنوان قرض واستقراض )مثلاً( صد هزار ریال نقد را بفروشد به پانصد دینار عراقی در زمان مشخص آن را تحویل گیرد. 2 - آن که یک جعبه کبریت یا یک طاقه دستمال یا چیز دیگری را بفروشد به ده هزار ریال بشرط این که صد هزار ریال تا مدّتمثلاً یک سال بدون منفعت قرض بدهد و یا این که کسی که قرض گرفته است ومدت آن سر آمده و میخواهد تمدید نماید طلبکار یک جعبه کبریت را به مقروض میفروشد به هزار ریال بشرط این که طلب خود را تا مدّت یک ماه بدون منفعت تمدید نماید واین چارهجویی به این نحو برایتجدید وتمدید مدت بملاحظه این است که جائز نیست ابتدأً در مقابل تجدید یا تمدید مدت طلبکار چیزی از بدهکار بگیرد وتوهّم این که این معامله صوری است زیرا که هیچکس یک جعبه کبریت را که قیمتش یک ریال است به هزار ریال نمیخرد، توهّم بیجایی است زیرا که احدی بدون جهت چنین معاملهای نمیکند اما در صورتی که صد هزار ریال قرض دادن بدون منفعت تا یکسال ضمیمه شود همه میخرند و در این موضوع چند روایت در کتاب وسایل الشیعه ابواب احکام عقود نقل فرمودهاند وما برای رفع شبهه یک روایت از آن را در اینجا نقل مینماییم: شیخ طوسی قدس ا& روحه بسند صحیح از محمّد بن اسحاق بن عمّار که موثق است روایت نموده میگوید به حضرت موسی بن جعفر8 عرض کردم: )وَیَکونُ لی عَلَی الرَّجُلِ دَراهِمُ، فَیَقولُ أخّرْنی بِها وَأنا أرْبَحُکَ فَأَبیعُهُ جُبًَّْ تَقومُ عَلَیَّ بِألْفَ دِرْهَمً بِعَشَرَِْ آلافِ دِرْهَمً أو قالَ: بِعِشْرینَ ألفَاً وَأُؤَخِّرُهُ بِالمالِ؟ قالَ: لا بَأسَ(، ترجمه: من چند درهم از شخصی طلبکارم و آنشخص خواهش میکند او را مهلت دهم و به من منفعتی برساند من جبهای را که قیمتش هزار درهم است به او به ده هزار درهم یا بیست هزار درهم میفروشم وطلب خود را تأخیر میاندازم؟ حضرت فرمودند: عیبی ندارد.