آیت الله سبحانی مینویسند:(تاریخ نگاران برآنند که طلحه به دست مروان بن حکم از پای درآمد. توضیح آنکه: وقتی طلحه سپاهیان را در هزیمت و خود را در معرض هلاکت دید، راه فرار را برگزید. در این هنگام چشم مروان بر او افتاد و به خاطرش آمد که وی عامل مؤثر در قتل عثمان بوده است. لذا با پرتاب تیری او را از پای درآورد. طلحه احساس کرد که این تیر از اردوگاه خودش به سوی او پرتاب شد. پس به غلام خود دستورداد که وی را فوراً از آن نقطه به جای دیگر منتقل سازد. غلام طلحه سرانجام او را به خرابهای از خرابه های متعلق به (بنی سعد) منتقل کرد. طلحه، در حالی که خون ازسیاهرگ او میریخت، گفت: خون هیچ بزرگی مثل من لوث نشد. این را گفت و جان سپرد. زبیر، دومین آتش افروز نبرد جمل هم، وقتی احساس شکست کرد، تصمیم به فرار به سوی مدینه گرفت، آن هم از میان قبیله (احنف بن قیس)که به نفع امام(ع) از شرکت در نبردخودداری کرده بود. رئیس قبیله از کار ناجوانمردانهی زبیر سخت خشمگین شد، زیرا وی،برخلاف اصول انسانی، مردم را فدای خودخواهی خود کرده بود و اکنون میخواست از میدان بگریزد. یک نفر از یاران احنف به نام(عمروبن جرموز) تصمیم گرفت که انتقام خونهای ریخته شده را از زبیر بگیرد. پس او را تعقیب کرد و وقتی زبیر در نیمهی راه برای نماز ایستاد از پشت سر به او حمله کرد و او را کشت و اسب و انگشتر و سلاح او را ضبط کرد و جوانی را که همراه او بود به حال خود واگذاشت و آن جوان زبیر را در (وادی السباع) به خاک سپرد.(1) (عمروبن جرموز) به سوی احنف بازگشت و او را، از سرگذشت زبیر آگاه ساخت. وی گفت: نمیدانم کاری نیک انجام دادی یا کاری بد. سپس هر دو به حضور امام(ع) رسیدند. وقتی چشم امام به شمشیر زبیر افتاد فرمود:(این شمشیر کراراً، غم از چهرهی پیامبرخدا زدوده است. سپس آن را برای عایشه فرستاد.(2) وقتی چشم حضرت به صورت زبیر افتاد فرمود:(تو مدتی با پیامبر خدا مصاحب و همراه بودی و با او پیوند خویشاوندی داشتی، ولی شیطان بر عقل تو مسلط گشت و کار تو به اینجا انجامید.(3). با این بیانات مشخص می شود که ادعای پشیمانی و توبه طلحه و زبیر نمی تواند واقعیت داشته باشد. پی نوشتها: (1). شیخ مفید،الجمل، ص 204. (2). تاریخ طبری، ج3، ص 540، شرح ابن ابیالحدید، ج1،ص235. (3). شیخ مفید، الجمل، ص209؛ آیت الله سبحانی، فروغ ولایت ص 451 تا 452.
آیت الله سبحانی مینویسند:(تاریخ نگاران برآنند که طلحه به دست مروان بن حکم از پای درآمد. توضیح آنکه: وقتی طلحه سپاهیان را در هزیمت و خود را در معرض هلاکت دید، راه فرار را برگزید. در این هنگام چشم مروان بر او افتاد و به خاطرش آمد که وی عامل مؤثر در قتل عثمان بوده است. لذا با پرتاب تیری او را از پای درآورد. طلحه احساس کرد که این تیر از اردوگاه خودش به سوی او پرتاب شد. پس به غلام خود دستورداد که وی را فوراً از آن نقطه به جای دیگر منتقل سازد. غلام طلحه سرانجام او را به خرابهای از خرابه های متعلق به (بنی سعد) منتقل کرد. طلحه، در حالی که خون ازسیاهرگ او میریخت، گفت: خون هیچ بزرگی مثل من لوث نشد. این را گفت و جان سپرد.
زبیر، دومین آتش افروز نبرد جمل هم، وقتی احساس شکست کرد، تصمیم به فرار به سوی مدینه گرفت، آن هم از میان قبیله (احنف بن قیس)که به نفع امام(ع) از شرکت در نبردخودداری کرده بود. رئیس قبیله از کار ناجوانمردانهی زبیر سخت خشمگین شد، زیرا وی،برخلاف اصول انسانی، مردم را فدای خودخواهی خود کرده بود و اکنون میخواست از میدان بگریزد.
یک نفر از یاران احنف به نام(عمروبن جرموز) تصمیم گرفت که انتقام خونهای ریخته شده را از زبیر بگیرد. پس او را تعقیب کرد و وقتی زبیر در نیمهی راه برای نماز ایستاد از پشت سر به او حمله کرد و او را کشت و اسب و انگشتر و سلاح او را ضبط کرد و جوانی را که همراه او بود به حال خود واگذاشت و آن جوان زبیر را در (وادی السباع) به خاک سپرد.(1)
(عمروبن جرموز) به سوی احنف بازگشت و او را، از سرگذشت زبیر آگاه ساخت. وی گفت: نمیدانم کاری نیک انجام دادی یا کاری بد. سپس هر دو به حضور امام(ع) رسیدند. وقتی چشم امام به شمشیر زبیر افتاد فرمود:(این شمشیر کراراً، غم از چهرهی پیامبرخدا زدوده است. سپس آن را برای عایشه فرستاد.(2)
وقتی چشم حضرت به صورت زبیر افتاد فرمود:(تو مدتی با پیامبر خدا مصاحب و همراه بودی و با او پیوند خویشاوندی داشتی، ولی شیطان بر عقل تو مسلط گشت و کار تو به اینجا انجامید.(3).
با این بیانات مشخص می شود که ادعای پشیمانی و توبه طلحه و زبیر نمی تواند واقعیت داشته باشد.
پی نوشتها:
(1). شیخ مفید،الجمل، ص 204.
(2). تاریخ طبری، ج3، ص 540، شرح ابن ابیالحدید، ج1،ص235.
(3). شیخ مفید، الجمل، ص209؛ آیت الله سبحانی، فروغ ولایت ص 451 تا 452.
- [سایر] چرا علی-علیه السلام- در برابر خواست طلحه و زبیر عایشه تسلیم نشد و در جنگ جمل باآنها به مقابله پرداخت؟
- [سایر] با سلام. آیا در قرآن شأن نزول آیهای در باره طلحه و زبیر وجود دارد؟
- [سایر] طلحه و زبیر و عایشه در قتل عثمان چه نقشی داشتند؟
- [سایر] چرا امام علی(علیه السلام) به پیشنهاد درگیر نشدن با طلحه و زبیر جواب رد داد؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر(ص) به طلحه وعده بهشت دادند، با اینکه بعدها طلحه از مسببان جنگ جمل بوده است؟
- [سایر] چرا امام خمینی(ره) در برابر فساد ها قاطع می ایستادند، امام علی(ع) در مقابل زیاده خواهی طلحه و زبیر با قاطعیت ایستادند و حتی با آنها به جنگ پرداختند و مصلحت اندیشی نکردند ولی بحث به فسادهای الان که می
- [سایر] در جنگ أحد چه کسی با طلحة بن ابی طلحه جنگید؟
- [سایر] آیا ازدواجهای متعدد حضرت سکینه بخصوص با مصعب بن زبیر صحت دارد؟
- [سایر] نقشه طلحه در مخالفت با عمر چه بود؟ آیا او در قتل عثمان نیز نقش داشت؟
- [سایر] امام علی(علیه السلام) چگونه پاسخ توجیه زبیر برای پیمان شکنی اش را دادند؟