در واقعه عاشورا ابراهیم بن مالک اشترنخعی، کجا بود و چرا در رکاب امام حسین علیه السلام حضور نداشت؟
ابراهیمِ‌بْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمان (مق‌72ق/691م)، سردار معروف عرب به حمایت از مختاربن عُبَید ثَقَفی به خونخواهی حسین‌بن علی(ع) بر ضدّ اُمویان قیام کرد. از زندگی ابراهیم پیش از پیوستن به مختار آگاهی در دست نیست جز آن که گفته‌اند در جنگ صفّین در زمرۀ یاران علی‌بن ابی‌طالب(ع) و در رکاب پدرش مالک اشتر (ه م) با معاویه جنگ کرد.(1) احتمالاتی نسبت به ملحق نشدن وی به امام حسین وجود دارد: 1.عدم آگاهی از خروج امام. 2.کوتاهی کردن. در فرض دوم نه تنها ابراهیم بن مالک، بلکه بسیاری از خواص توفیق همراهی با امام حسین را نداشتند. اما پاسخ چرایی این مطلب را از کلام صاحب تنقیح المقال بیان می داریم: امام حسین (ع) در مدینه یا مکه فردی را مکلف به همراهی نکرد. امام حسین هنگامی که از حجاز به طرف عراق حرکت کرد، می دانست که به فیض شهادت خواهد رسید، ولی به ظاهر، به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حرکت نکرد، تا بر همه مکلفان واجب شود که به عنوان جهاد، با او همراه شوند؛ بلکه بر اساس وظیفه خود، یعنی به دست گرفتن رهبری ظاهری و پیشوایی مردم، که حضرتش را دعوت کرده بودند، حرکت کرد. در این صورت بر دیگران واجب نیست که با او هم سفر شوند. اگر کسی هم همراهی نکند، گناهی را مرتکب نشده است. گناهکار فردی است که در قیام کربلا و محاصره امام حسین در روز عاشورا حضور داشته و با آن حال از همراهی امام تخلف کرده، به یاری حضرتش نشتافته است. اما کسانی که در حجاز بودند و از اول با امام نیامدند، از ابتدا مکلف به حرکت و همراهی با امام نبودند. عدم همراهی آنان تخلف و موجب فسق و گناه آنان نیست. مامقانی پس از بیان این مقدمات می گوید: بنا بر این، تعدادی از صالحان و خوبان بودند که در آن هنگام، شرف شهادت برای آنان نوشته نشده بود و در حجاز ماندند. شکی نیست که احدی در عدالت آنان تردیدی نداشته است. پس نیامدن محمد حنفیه و عبدالله جعفر به علت سرپیچی یا انحراف ایشان نبوده است.(2) نسبت به خواص در کوفه، علامه مجلسی نقل می کند: امام حسین، قبل از شهادتش به بنی هاشم نوشت: (من الحسین بن علی الی بنی هاشم، اما بعد، فانه من لحق بی منکم استشهد معی و من تخلف لم یبلغ الفتح و السلام ؛ اما بعد، هرکس از شما با من باشد، به شهادت خواهد رسید و افرادی که با من نیامدند، به درجه فتح نایل نمی شوند!). وی بعد از ذکر روایت فوق می نویسد: جمله: (به فتح نایل نمی شود). این احتمال را می رساند که امام (ع) دیگران را بین آمدن به کربلا و نیامدن مخیر کرده بود؛ پس چون آمدن آنان امر واجبی نبود، بلکه تخییری بود، تخلف از آن، گناه محسوب نمی شود.(3) پی نوشت ها: 1. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2 ص450. 2. تنقیح المقال فی علم احوال الرجال، مامقانی، ص‌112، بی جا، چ الحیدریة؛ بحارالانوار، ج 42، ص 81. 3. بحار الأنوار، ج 44، ص 233- 298، 1403 - 1983م، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
عنوان سوال:

در واقعه عاشورا ابراهیم بن مالک اشترنخعی، کجا بود و چرا در رکاب امام حسین علیه السلام حضور نداشت؟


پاسخ:

ابراهیمِ‌بْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمان (مق‌72ق/691م)، سردار معروف عرب به حمایت از مختاربن عُبَید ثَقَفی به خونخواهی حسین‌بن علی(ع) بر ضدّ اُمویان قیام کرد.
از زندگی ابراهیم پیش از پیوستن به مختار آگاهی در دست نیست جز آن که گفته‌اند در جنگ صفّین در زمرۀ یاران علی‌بن ابی‌طالب(ع) و در رکاب پدرش مالک اشتر (ه م) با معاویه جنگ کرد.(1)
احتمالاتی نسبت به ملحق نشدن وی به امام حسین وجود دارد:
1.عدم آگاهی از خروج امام.
2.کوتاهی کردن.
در فرض دوم نه تنها ابراهیم بن مالک، بلکه بسیاری از خواص توفیق همراهی با امام حسین را نداشتند. اما پاسخ چرایی این مطلب را از کلام صاحب تنقیح المقال بیان می داریم:
امام حسین (ع) در مدینه یا مکه فردی را مکلف به همراهی نکرد. امام حسین هنگامی که از حجاز به طرف عراق حرکت کرد، می دانست که به فیض شهادت خواهد رسید، ولی به ظاهر، به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حرکت نکرد، تا بر همه مکلفان واجب شود که به عنوان جهاد، با او همراه شوند؛ بلکه بر اساس وظیفه خود، یعنی به دست گرفتن رهبری ظاهری و پیشوایی مردم، که حضرتش را دعوت کرده بودند، حرکت کرد. در این صورت بر دیگران واجب نیست که با او هم سفر شوند. اگر کسی هم همراهی نکند، گناهی را مرتکب نشده است. گناهکار فردی است که در قیام کربلا و محاصره امام حسین در روز عاشورا حضور داشته و با آن حال از همراهی امام تخلف کرده، به یاری حضرتش نشتافته است.
اما کسانی که در حجاز بودند و از اول با امام نیامدند، از ابتدا مکلف به حرکت و همراهی با امام نبودند. عدم همراهی آنان تخلف و موجب فسق و گناه آنان نیست.
مامقانی پس از بیان این مقدمات می گوید:
بنا بر این، تعدادی از صالحان و خوبان بودند که در آن هنگام، شرف شهادت برای آنان نوشته نشده بود و در حجاز ماندند. شکی نیست که احدی در عدالت آنان تردیدی نداشته است. پس نیامدن محمد حنفیه و عبدالله جعفر به علت سرپیچی یا انحراف ایشان نبوده است.(2)
نسبت به خواص در کوفه، علامه مجلسی نقل می کند:
امام حسین، قبل از شهادتش به بنی هاشم نوشت:
(من الحسین بن علی الی بنی هاشم، اما بعد، فانه من لحق بی منکم استشهد معی و من تخلف لم یبلغ الفتح و السلام ؛ اما بعد، هرکس از شما با من باشد، به شهادت خواهد رسید و افرادی که با من نیامدند، به درجه فتح نایل نمی شوند!).
وی بعد از ذکر روایت فوق می نویسد:
جمله: (به فتح نایل نمی شود). این احتمال را می رساند که امام (ع) دیگران را بین آمدن به کربلا و نیامدن مخیر کرده بود؛ پس چون آمدن آنان امر واجبی نبود، بلکه تخییری بود، تخلف از آن، گناه محسوب نمی شود.(3)

پی نوشت ها:
1. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2 ص450.
2. تنقیح المقال فی علم احوال الرجال، مامقانی، ص‌112، بی جا، چ الحیدریة؛ بحارالانوار، ج 42، ص 81.
3. بحار الأنوار، ج 44، ص 233- 298، 1403 - 1983م، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین